تاریخ انتشار
يکشنبه ۲ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۱۶
۰
کد مطلب : ۳۲۱۰۵

سیری در مرثیه‌های عاشورایی

امیراسماعیل آذر عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد
سیری در مرثیه‌های عاشورایی
 شعرهای عاشورایی را می‌توان در حوزه غزل مورد تحلیل قرار داد. در ادبیات وقتی معشوق حضرت خداوندی است، معمولا غزل را عرفانی می‌نامیم. اما یک غزل مذهبی هم داریم. در غزل مذهبی یک شخصیت قدسی یا معصوم در جای معشوق معنوی می‌نشیند. در این شیوه دیگر معشوق مورد پرستش قرار نمی‌گیرد اما «او» بر هر موجود دیگری برتری دارد. این معشوق معنوی و قدسی از خداوند پایین‌تر و از انسان‌های دیگر بالاتر و والاتر است. به همین دلیل در دعاها به خاندان عصمت و طهارت متوسل می‌شویم؛ چراکه به خداوند تقرب بیشتری دارند. به قول شهریار «متحیرم چه گویم شه ملک لافتی را» در مرثیه‌ها خاصه شعر عاشورایی «من شاعر» خاص‌تر می‌گردد. این «من» در تمام مرثیه‌ها می‌تواند با چند صفت خاص و یکسان بیان شود. عواطف روحی شاعر به احساس درونی، نیاز و تمنا، شعله‌هایی است که در سینه شاعر افروخته می‌گردد تا هیجان‌های سرکش و درونی خود را آرام کند، این‌گونه شعر هم ویژگی‌های عینی دارد (objective) و هم نمود ذهنی (subjective) .
در تاریخ ادبیات فارسی اولین شخصیت شیعی‌مذهبی که نام حضرت پیامبر اعظم(ص) و حضرت امیرالمومنین امام‌علی(ع) را در شعر خود آورد و مدح کرد کسائی‌مروزی بود. (3141ه.ق) هدایت در مجمع‌الفصحا نامش را مجدالدین ابواسحق می‌آورد. پس از روزگار کسائی، احمدبن ابوالفتح در احسن‌القصص آورده که در سال 963 میلادی (352 ه.ق) مغرالدوله، احمد بویه در بغداد عزاداری را راه انداخت. دستور داد تا مغازه‌ها را تعطیل کنند و سیاه بپوشند. این اولین نشانه عزاداری رسمی است که در تاریخ آمده است. شاعران هم پس از اتفاق یادشده در قرون بعد مرثیه‌هایی با موضوع شهادت حضرت امام‌حسین(ع) سرودند، در قرن ششم قوامی‌رازی مرثیه‌ای سرود متضمن 59 بیت با مطلع زیر:
روز دهم ز ماه محرم به کربلا
ظلمی صریح رفت به اولاد مرتضی
و در آخر شعر قوامی آمده است:
آب فرات بر تو ببستند ناکسان
 آمیختند خون تو با خاک کربلا
در همین قرن سنایی‌غزنوی شعر بلندی در حدیقه دارد با مطلع زیر:
دشمنان قصد جان او کردند/ تا دمار از تنش برآوردند...
راه آب فرات بربستند/ دل او زان عناد و غم خستند
البته سه قطعه شعر دیگر هم سنایی درمورد شهادت حضرت امام‌حسین(ع) سروده است.
سیف‌فرغانی شاعر قرن هفتم و هشتم هم شعر بلندی دارد که این‌گونه آغاز می‌شود:
ای قوم در این عزا بگریید/ بر کشته کربلا بگویید
در گریه سخن روا نباشد/ من می‌گویم شما بگریید
خواجوی‌کرمانی هم شعری با مطلع زیر دارد که از همه شعرهای پیشین از نظر هنری فراتر است:
ای از تو پرگهر کف دریای پرخروش/ هندوی درگهت شب شامی دُرفروش
پس از شاعران یادشده باید سراغ شاعران دوره صفویه و قاجاریه برویم چون در دو دوره یادشده مرثیه‌سرایی رشد قابل‌توجهی کرده است.
مرجع : فرهیختگان
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما