کد مطلب : ۳۲۱۷۹
آیینهای عاشورایی: از ملاحظات زیستمحیطی تا ملاحظات انسانی
رحیم نوبهار
1. سال گذشته در یادداشتی با عنوان «ملاحظات زیستمحیطی در برگزاری آیینهای عاشورایی» یادآور شدم که بزرگداشت امام حسین (ع) و عاشورا باید با مراعات ملاحظات زیستمحیطی همراه باشد. نمیتوان با آیینهای ناسازگار با محیط زیست از امام حسین (ع) و حرکت مقدس او تجلیل کرد. پرهیز از تولید انبوه زباله، خودداری از استفاده از شاخههای درختان و مراقبت از درختان مجاور تکیهها، پرهیز از قطع درختان برای آتشافروزیهای غیرضروری، تلاش برای کاهش تولید آلایندهها در جریان مراسم، استفاده ازظرفها و ابزارهای مناسبتر در توزیع غذا میان عزاداران، بخشی از نکاتی است که در آن نوشتار مورد تاکید قرار گرفت (نک: روزنامه همدلی، ش 438، دوشنبه، 19 مهر 1395).
2. شب عاشورای سال قبل توفیق یافتم در جمع هیئتی از محبان اهل بیت (ع) در خمینیشهرِ اصفهان حضور یابم. بنا بود صبح روز عاشورا از آن جا به شیراز حرکت کنم. دوستان میزبان، اصرار داشتند که صبح زود از خمینیشهر حرکت کنیم. متاسفانه بعداً فهمیدم که اصرار آنها برای این است که در مسیر ترک خمینیشهر با صحنههای وحشتناک قمهزنی مواجه نشویم. صبح با آن که هنوز ساعت هفت صبح نشده بود، برخی کوچههای شهر پر بود از دستههای قمهزن که لباسهایشان به خون آغشته بود. در یک وانتبار دو جوان که به علت قمهزنی آسیب دیده بودند و بدحال بودند در حال حمل به بیمارستان بودند؛ دو قمهزن دیگر هم در همان وانت از آنها مراقبت میکردند. خیابان هم انباشته بود از ماشین و عزاداران و ماشین حامل قمهزنهای مجروح که نمیتوانست ادامه مسیر دهد. دو جوان قمهزن در وانت با فریاد از مردم میخواستند راه را باز کنند تا آنها بتوانند مجروحان را به درمانگاه ببرند. با آنکه از کودکی در آیینهای عاشورایی حضور داشتهام هیچگاه چنین صحنههای وحشتناکی را به چشم ندیده بودم. ظاهراً برای نظاره این صحنهها محدودیت سنی و جنسیتی هم وجود نداشت. تا آنجا که چشم من یارای دیدن داشت در دستههای قمهزنی، افراد با سنین مختلف حضور داشتند. کنترلهای محدودی هم البته بر رفتوآمد ماشینهایی که ظاهرا سرنشینان آن قمهزن بودند توسط نیروی انتظامی صورت میگرفت.
3. قمهزنی به طور کلی و بهویژه در زمان ما با سیاهه بلندی از مشکلات مربوط به مشروعیت مواجه است و نمیتوان آن را مجاز دانست؛ شرع مقدس اسلام به سلامت تن و جان آدمی بسیار بها میدهد؛ واجبات مهم دینی مانند نماز و روزه و حج زمانی که برای بدن آدمی زیانبار باشند نهتنها وصف وجوب خود را از دست میدهند که گاه حرام و نامشروع میشوند. قمهزنی مصداق آشکار اضرار به بدن است؛ بدنی که امانت و هدیه الهی به ماست و مجاز به هرگونه تصرفی در آن نیستیم و باید در پاسداشت آن کوشا باشیم.
4. آنچه به عنوان عبادت و تقرب به خداوند انجام میشود باید خود مشروع و موجه باشد؛ نمیتوان با عملی به خداوند متعال تقرب جست که نهتنها دستوری به انجام آن در شریعت وارد نشده که مشمول ادله عامی مانند حرمت اضرار به بدن است. امام حسین (ع) برای حفظ جان پاک خود و یاران و خاندانش هرگونه تمهید ممکن را اندیشید؛ هرچند بیعت ذلیلانه خط قرمز امام بود و او حاضر نبود کرامت و عِرض خویش را به بهای حفظ جانش از دست بدهد.
حتی ممکن است گفته شود اگر امام (ع) اطمینان داشت که با انجام بیعت صوری، جان پاکش را حفظ میکرد این کار را انجام میداد؛ اما او اطمینان نداشت که نظام ستمگر اموی به تعهدش پایبند باشد. به هر رو، جان و سلامت تن در نظام ارزشی اسلام بسیار بااهمیت است. نمیتوان با آیینهای سلامتستیز که به جسم عزادار و روح هزاران نفر دیگر آسیب میزند داعیه پاسداشت آرمان سیدالشهداء را در سر داشت.
5. ما در جهانی زیست میکنیم که کانونهای شیطانی قدرت درصددند چهرهای خشن و غیرانسانی از اسلام به دست دهند؛ دینی که پیامبرش، رحمت؛ کتابش کتاب رحمت؛ و شریعتش شریعت رحمت است. هماهنگشدن با طرح نامبارک اسلامهراسی در قالب قمهزنی و تهیه شاهد و مدرک و دستاویز برای این جریان هرگز مجاز نیست. یکی از محرمات اسلامی اقدام به مشوهنمودن چهره دین و انجام هر عملی است که موجب نفرت و بدآیند مردم از دین و آیین شود. فقیهان در جایجای فقه، عملی که موجب وهن دین شود را ناروا شمردهاند. در جایی دیگر آوردهام که میتوان از «قاعده فقهی حرمت تنفیر» از دین سخن گفت. برابر این قاعده حتی گاه برخی واجبات و الزامات شرعی هم وصف وجوب خود را از دست میدهد. مبانی فقهی روشنی وجود دارد که بر پایه آنها حتی میتوان از اجرای مجازاتهای بدنی مانند رجم در صورتی که موجب بدآیند مردم شود خودداری کرد؛ به طریق اولی مواردی مانند قمهزنی - بر فرض که مشروع باشد - مشمول این قاعده قرار میگیرد.
6. از چشمانداز اجتماعی و روانشناختی، رواج صحنههای خشن به نوعی خشونت را ترویج و نهادینه مینماید. مردمانی که میبینند دیگری به بدن خود زیان میرساند، یا کسانی که خون و خونریزی را نظاره میکنند ارزش و اهمیت جان در چشمشان بیمقدار میشود و این به گسترش خشونت دامن میزند.
این یادگیری و لازمه ضمنی بهویژه در مورد کودکان و نوجوانان بیشتر مصداق دارد. ما موظفیم به شهروندان بیاموزیم که آدمی محترم و مکرم است و جان او ارزشمند و ارجمند است. در دورانی که بسیاری در مقام دینداری انتظار دارند که دین نیز به آنان خدمت کند، ترویج اینکه سنت دینی به قمهزنی و اضرار به خود برای پاسداشت یک رخداد دینی توصیه میکند، ویرانگر است. با چنین سنتی که متاسفانه به نام دین و شعایر دینی ثبت شده باید بهطور منطقی و معقول و رعایت اصول آموزشی و فرهنگی مبارزه
کرد.
7. افزون بر موارد پیشگفته رعایت انبوهی از ملاحظات انسانی و اخلاقی در مراسم و آیینهای عاشورایی لازم است تا این مراسم بتواند شایسته شان امام حسین و پروژه انسان دوستانه او و یاران فداکارش باشد. ملاحظه حال همسایگان تکیهها و مساجد بهویژه بیماران و سالمندان، پرهیز از سدمعبرهای برنامهریزی نشده که احیانا سبب تاخیر در انجام اقدامات فوری و مربوط به سلامت مردم میشود؛ زمانبندی مناسب آیینهای عاشورایی بهگونهای که با اوقات استراحت شبانگاهی مردم مغایر نباشد؛ پرهیز از هزینههای گزاف در امور تشریفاتی و غیرضروری در حالی که در جایجایِ جهان اسلام هزاران نیاز فوتی و فوری وجود دارد؛ ترویج سنتهای انساندوستانهای مانند اهدای عضو و خون در عاشورا تنها بخش اندکی از این ملاحظات انسانی و نوعدوستانه است.
2. شب عاشورای سال قبل توفیق یافتم در جمع هیئتی از محبان اهل بیت (ع) در خمینیشهرِ اصفهان حضور یابم. بنا بود صبح روز عاشورا از آن جا به شیراز حرکت کنم. دوستان میزبان، اصرار داشتند که صبح زود از خمینیشهر حرکت کنیم. متاسفانه بعداً فهمیدم که اصرار آنها برای این است که در مسیر ترک خمینیشهر با صحنههای وحشتناک قمهزنی مواجه نشویم. صبح با آن که هنوز ساعت هفت صبح نشده بود، برخی کوچههای شهر پر بود از دستههای قمهزن که لباسهایشان به خون آغشته بود. در یک وانتبار دو جوان که به علت قمهزنی آسیب دیده بودند و بدحال بودند در حال حمل به بیمارستان بودند؛ دو قمهزن دیگر هم در همان وانت از آنها مراقبت میکردند. خیابان هم انباشته بود از ماشین و عزاداران و ماشین حامل قمهزنهای مجروح که نمیتوانست ادامه مسیر دهد. دو جوان قمهزن در وانت با فریاد از مردم میخواستند راه را باز کنند تا آنها بتوانند مجروحان را به درمانگاه ببرند. با آنکه از کودکی در آیینهای عاشورایی حضور داشتهام هیچگاه چنین صحنههای وحشتناکی را به چشم ندیده بودم. ظاهراً برای نظاره این صحنهها محدودیت سنی و جنسیتی هم وجود نداشت. تا آنجا که چشم من یارای دیدن داشت در دستههای قمهزنی، افراد با سنین مختلف حضور داشتند. کنترلهای محدودی هم البته بر رفتوآمد ماشینهایی که ظاهرا سرنشینان آن قمهزن بودند توسط نیروی انتظامی صورت میگرفت.
3. قمهزنی به طور کلی و بهویژه در زمان ما با سیاهه بلندی از مشکلات مربوط به مشروعیت مواجه است و نمیتوان آن را مجاز دانست؛ شرع مقدس اسلام به سلامت تن و جان آدمی بسیار بها میدهد؛ واجبات مهم دینی مانند نماز و روزه و حج زمانی که برای بدن آدمی زیانبار باشند نهتنها وصف وجوب خود را از دست میدهند که گاه حرام و نامشروع میشوند. قمهزنی مصداق آشکار اضرار به بدن است؛ بدنی که امانت و هدیه الهی به ماست و مجاز به هرگونه تصرفی در آن نیستیم و باید در پاسداشت آن کوشا باشیم.
4. آنچه به عنوان عبادت و تقرب به خداوند انجام میشود باید خود مشروع و موجه باشد؛ نمیتوان با عملی به خداوند متعال تقرب جست که نهتنها دستوری به انجام آن در شریعت وارد نشده که مشمول ادله عامی مانند حرمت اضرار به بدن است. امام حسین (ع) برای حفظ جان پاک خود و یاران و خاندانش هرگونه تمهید ممکن را اندیشید؛ هرچند بیعت ذلیلانه خط قرمز امام بود و او حاضر نبود کرامت و عِرض خویش را به بهای حفظ جانش از دست بدهد.
حتی ممکن است گفته شود اگر امام (ع) اطمینان داشت که با انجام بیعت صوری، جان پاکش را حفظ میکرد این کار را انجام میداد؛ اما او اطمینان نداشت که نظام ستمگر اموی به تعهدش پایبند باشد. به هر رو، جان و سلامت تن در نظام ارزشی اسلام بسیار بااهمیت است. نمیتوان با آیینهای سلامتستیز که به جسم عزادار و روح هزاران نفر دیگر آسیب میزند داعیه پاسداشت آرمان سیدالشهداء را در سر داشت.
5. ما در جهانی زیست میکنیم که کانونهای شیطانی قدرت درصددند چهرهای خشن و غیرانسانی از اسلام به دست دهند؛ دینی که پیامبرش، رحمت؛ کتابش کتاب رحمت؛ و شریعتش شریعت رحمت است. هماهنگشدن با طرح نامبارک اسلامهراسی در قالب قمهزنی و تهیه شاهد و مدرک و دستاویز برای این جریان هرگز مجاز نیست. یکی از محرمات اسلامی اقدام به مشوهنمودن چهره دین و انجام هر عملی است که موجب نفرت و بدآیند مردم از دین و آیین شود. فقیهان در جایجای فقه، عملی که موجب وهن دین شود را ناروا شمردهاند. در جایی دیگر آوردهام که میتوان از «قاعده فقهی حرمت تنفیر» از دین سخن گفت. برابر این قاعده حتی گاه برخی واجبات و الزامات شرعی هم وصف وجوب خود را از دست میدهد. مبانی فقهی روشنی وجود دارد که بر پایه آنها حتی میتوان از اجرای مجازاتهای بدنی مانند رجم در صورتی که موجب بدآیند مردم شود خودداری کرد؛ به طریق اولی مواردی مانند قمهزنی - بر فرض که مشروع باشد - مشمول این قاعده قرار میگیرد.
6. از چشمانداز اجتماعی و روانشناختی، رواج صحنههای خشن به نوعی خشونت را ترویج و نهادینه مینماید. مردمانی که میبینند دیگری به بدن خود زیان میرساند، یا کسانی که خون و خونریزی را نظاره میکنند ارزش و اهمیت جان در چشمشان بیمقدار میشود و این به گسترش خشونت دامن میزند.
این یادگیری و لازمه ضمنی بهویژه در مورد کودکان و نوجوانان بیشتر مصداق دارد. ما موظفیم به شهروندان بیاموزیم که آدمی محترم و مکرم است و جان او ارزشمند و ارجمند است. در دورانی که بسیاری در مقام دینداری انتظار دارند که دین نیز به آنان خدمت کند، ترویج اینکه سنت دینی به قمهزنی و اضرار به خود برای پاسداشت یک رخداد دینی توصیه میکند، ویرانگر است. با چنین سنتی که متاسفانه به نام دین و شعایر دینی ثبت شده باید بهطور منطقی و معقول و رعایت اصول آموزشی و فرهنگی مبارزه
کرد.
7. افزون بر موارد پیشگفته رعایت انبوهی از ملاحظات انسانی و اخلاقی در مراسم و آیینهای عاشورایی لازم است تا این مراسم بتواند شایسته شان امام حسین و پروژه انسان دوستانه او و یاران فداکارش باشد. ملاحظه حال همسایگان تکیهها و مساجد بهویژه بیماران و سالمندان، پرهیز از سدمعبرهای برنامهریزی نشده که احیانا سبب تاخیر در انجام اقدامات فوری و مربوط به سلامت مردم میشود؛ زمانبندی مناسب آیینهای عاشورایی بهگونهای که با اوقات استراحت شبانگاهی مردم مغایر نباشد؛ پرهیز از هزینههای گزاف در امور تشریفاتی و غیرضروری در حالی که در جایجایِ جهان اسلام هزاران نیاز فوتی و فوری وجود دارد؛ ترویج سنتهای انساندوستانهای مانند اهدای عضو و خون در عاشورا تنها بخش اندکی از این ملاحظات انسانی و نوعدوستانه است.
مرجع : همدلی