کد مطلب : ۳۲۹۰۹
معرفی کتاب پرتوی از زندگی امام حسین علیهالسلام
برترین هدف در برترین نهاد
«برترین هدف در برترین نهاد» کتابی است نوشتة «عبدالله العلایلی» به ترجمة «سید محمدمهدی جعفری» که به تحلیل واقعة کربلا میپردازد. علایلی یکی از دانشمندان اهل سنت لبنان است که در این اثر ارزندة خود برای روشن شدن ریشههای واقعة عاشورا به روز سقیفة بنیساعده بازمیگردد و آن حادثه و بعد از آن را به اجمال تحلیل میکند.
در واقع برترین هدف در برترین نهاد که تحلیلی از واقعة عاشوراست، ۵۰ سال از تاریخ اسلام را در بر میگیرد و در سه بخش تنظیم شده است. این سه بخش عبارتند از:
۱ـ «سموّ المعنی فی سموّ الذات» یا پرتوی از زندگی حسین علیهالسلام
۲ـ تاریخالحسین
۳ـ از روزگاران نبوت
علایلی در هر بخش از این کتاب جنبهای از زندگی معنوی امام و حوادث تاریخی آن زمان و ریشههای حادثة کربلا را بررسی میکند. پژوهش وی به بررسی امامت و شرایط آن، تأثیر عصبیت در جریان پیشامدهای تاریخی، استفادة ابزاری از دین برای رسیدن به چشمداشتها و تأثیر فقدان روحیة نظامی در ساخت خاندانها میپردازد و از این نظرگاه همة مسائل وابسته به انگیزههای سیاسی، اجتماعی و دینیِ انقلابی را بررسی میکند که در روزگار امام حسین(ع) جریان داشته است.
فصل اول کتاب به زندگی امام حسین(ع) اختصاص دارد و در ضمن آن موضوعات و مباحثی نظیر داستان حکومت خلفا، علل شکست سیاست علی(ع) و پیروزی سیاست معاویه، کودتای امویان یا انقلاب علیه حکومت خلفا و نقد و تحلیل قیام حسین(ع) مطرح میشوند. به اعتقاد علایلی: «زندگی حسین(ع) آموزشی است از تاریخ، لیکن سراسر تاریخ را یکجا در خود گرد آورده، معنا و هدفی بسی برتر و گستردهتر از مرزهای زمانی و مکانیاش در بر دارد؛ بلکه میتوان گفت، گسترهاش در هیچ مرزی نمیگنجد». به گزارش مترجم کتاب، محمدمهدی جعفری: نویسندة توانا با تحلیل جامعهشناختی، و قراین و دلایل تاریخی، کودتای امویان یا انقلاب علیه حکومت خلفا را به بررسی گذاشته، در پرتو آن، علل شکست سیاست علی(ع) و پیروزی سیاست معاویه را آشکار میکند، و سپس با معرفی یزید و محیط تربیتی او، قیام حسین(ع) را به نقد و تحلیل میکشد، و سرانجام ریشههای تربیت حسین(ع) و پایههای برافروزندة شخصیت او و محیط پرورشی او را با ژرفا و پهنا و بلندا نشان میدهد.
در فصل دوم کتاب، علایلی به نقد و تحلیل تاریخ امام حسین(ع) میپردازد. به این ترتیب که با ذکر چند مقدمه، ساختار قبیله، جامعهشناسی آن و گرایشهای افراد وابسته به قبیله را مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار میدهد. تحلیلهای علایلی نشان میدهد که چهطور جانشینان پیامبر(ص) آگاهانه یا ناآگاهانه با فتوحات خود بار دیگر مهاجران را به مجاهدان پراکنده در سراسر دنیای آن روز برگردانیدند، و «هجرت» را به «تعرب»، «مدینه» را به «قبیله» و «امامت» را به «سلطنت» دگرگون کردند.
سومین فصل این کتاب با نام «از روزگاران نبوت»، تاریخی نیست و علایلی سعی کرده در این بخش، ابعادی از زندگی امام حسین(ع) را از پنجرة نمایشنامهها و داستانها گزارش کند. به بیان دیگر، بخش سوم عصارة مطالب قبلی است که به شکل داستان و نمایشنامه تدوین شده است.
شیخ عبدالله علایلی این کتاب را به استادش «سیدمحمد رشید مرتضی» تقدیم کرده است. در بیان اهدای این کتاب به استاد از جانب علایلی، ظرافتی است که بیانش خالی از لطف نیست:
«سرورم استاد ارجمندم! در مصر بودم که سخنرانی شما را در یادبود مراسم محرم [۱۳۵۸ق.؛ ۱۳۱۸ش.] شنیدم. شیوة ذکر گفتن و روش نوین سخنرانی شما مرا به شگفتی افکند. آرزو کردم این شیوه در همة مجالس روضهخوانی باب شود و در همة مراسم یادبود [محرم و حادثة کربلا] گسترش یابد.
بیان شما تنها روایت مصیبت بود و معین کردن عمق فاجعه، لیکن آنچه مرا بهشدت تحت تأثیر قرار داد و شاد کرد، شیوة نوین بیان و عرضة بسیار خوب و ابتکاری مطلب بود. تلاش شما سرازیر ساختن اشکها از چشمها نبود، بلکه بیرون آوردن آموزشها از درون جریانهای تاریخی و گرفتن عبرتها از رخدادها بود. و هر چه عبرتهای آموزنده و درسهای پنددهندة زیبایی در یادآوری حادثة کربلا و شهادت امام حسین(ع) نهفته است که بیهیچ اذن دخولی وارد گوشها میشود! ...».
در واقع برترین هدف در برترین نهاد که تحلیلی از واقعة عاشوراست، ۵۰ سال از تاریخ اسلام را در بر میگیرد و در سه بخش تنظیم شده است. این سه بخش عبارتند از:
۱ـ «سموّ المعنی فی سموّ الذات» یا پرتوی از زندگی حسین علیهالسلام
۲ـ تاریخالحسین
۳ـ از روزگاران نبوت
علایلی در هر بخش از این کتاب جنبهای از زندگی معنوی امام و حوادث تاریخی آن زمان و ریشههای حادثة کربلا را بررسی میکند. پژوهش وی به بررسی امامت و شرایط آن، تأثیر عصبیت در جریان پیشامدهای تاریخی، استفادة ابزاری از دین برای رسیدن به چشمداشتها و تأثیر فقدان روحیة نظامی در ساخت خاندانها میپردازد و از این نظرگاه همة مسائل وابسته به انگیزههای سیاسی، اجتماعی و دینیِ انقلابی را بررسی میکند که در روزگار امام حسین(ع) جریان داشته است.
فصل اول کتاب به زندگی امام حسین(ع) اختصاص دارد و در ضمن آن موضوعات و مباحثی نظیر داستان حکومت خلفا، علل شکست سیاست علی(ع) و پیروزی سیاست معاویه، کودتای امویان یا انقلاب علیه حکومت خلفا و نقد و تحلیل قیام حسین(ع) مطرح میشوند. به اعتقاد علایلی: «زندگی حسین(ع) آموزشی است از تاریخ، لیکن سراسر تاریخ را یکجا در خود گرد آورده، معنا و هدفی بسی برتر و گستردهتر از مرزهای زمانی و مکانیاش در بر دارد؛ بلکه میتوان گفت، گسترهاش در هیچ مرزی نمیگنجد». به گزارش مترجم کتاب، محمدمهدی جعفری: نویسندة توانا با تحلیل جامعهشناختی، و قراین و دلایل تاریخی، کودتای امویان یا انقلاب علیه حکومت خلفا را به بررسی گذاشته، در پرتو آن، علل شکست سیاست علی(ع) و پیروزی سیاست معاویه را آشکار میکند، و سپس با معرفی یزید و محیط تربیتی او، قیام حسین(ع) را به نقد و تحلیل میکشد، و سرانجام ریشههای تربیت حسین(ع) و پایههای برافروزندة شخصیت او و محیط پرورشی او را با ژرفا و پهنا و بلندا نشان میدهد.
در فصل دوم کتاب، علایلی به نقد و تحلیل تاریخ امام حسین(ع) میپردازد. به این ترتیب که با ذکر چند مقدمه، ساختار قبیله، جامعهشناسی آن و گرایشهای افراد وابسته به قبیله را مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار میدهد. تحلیلهای علایلی نشان میدهد که چهطور جانشینان پیامبر(ص) آگاهانه یا ناآگاهانه با فتوحات خود بار دیگر مهاجران را به مجاهدان پراکنده در سراسر دنیای آن روز برگردانیدند، و «هجرت» را به «تعرب»، «مدینه» را به «قبیله» و «امامت» را به «سلطنت» دگرگون کردند.
سومین فصل این کتاب با نام «از روزگاران نبوت»، تاریخی نیست و علایلی سعی کرده در این بخش، ابعادی از زندگی امام حسین(ع) را از پنجرة نمایشنامهها و داستانها گزارش کند. به بیان دیگر، بخش سوم عصارة مطالب قبلی است که به شکل داستان و نمایشنامه تدوین شده است.
شیخ عبدالله علایلی این کتاب را به استادش «سیدمحمد رشید مرتضی» تقدیم کرده است. در بیان اهدای این کتاب به استاد از جانب علایلی، ظرافتی است که بیانش خالی از لطف نیست:
«سرورم استاد ارجمندم! در مصر بودم که سخنرانی شما را در یادبود مراسم محرم [۱۳۵۸ق.؛ ۱۳۱۸ش.] شنیدم. شیوة ذکر گفتن و روش نوین سخنرانی شما مرا به شگفتی افکند. آرزو کردم این شیوه در همة مجالس روضهخوانی باب شود و در همة مراسم یادبود [محرم و حادثة کربلا] گسترش یابد.
بیان شما تنها روایت مصیبت بود و معین کردن عمق فاجعه، لیکن آنچه مرا بهشدت تحت تأثیر قرار داد و شاد کرد، شیوة نوین بیان و عرضة بسیار خوب و ابتکاری مطلب بود. تلاش شما سرازیر ساختن اشکها از چشمها نبود، بلکه بیرون آوردن آموزشها از درون جریانهای تاریخی و گرفتن عبرتها از رخدادها بود. و هر چه عبرتهای آموزنده و درسهای پنددهندة زیبایی در یادآوری حادثة کربلا و شهادت امام حسین(ع) نهفته است که بیهیچ اذن دخولی وارد گوشها میشود! ...».