کد مطلب : ۳۲۹۵۲
درسگفتارِ درونمایة مداحی: آشنایی با عناصر شعری، زیباییشناسی و آرایهها
جلسة سیزدهم: چند نمونة خلاق تلمیح در شعر عاشورایی
استاد اسماعیل امینی
درسگفتارِ درونمایة مداحی: آشنایی با عناصر شعری، زیباییشناسی و آرایهها
جلسة سیزدهم: چند نمونة خلاق تلمیح در شعر عاشورایی
استاد اسماعیل امینی
دربارة تلمیح قبلاً گفتیم که از آرایههای معنوی است. تلمیح به یک واقعة مشهور، یک قصة مشهور یا آیهای، حدیثی، بیتی و ضربالمثلی که در ذهن همه هست و غالب مخاطبان شعر با آن آشنا هستند، اشاره میکند و با اشاراتی، کل آن قصه و مفاهیم مربوط به آن قصه در ذهن مخاطب زنده میشود. چند نمونة خلاق تلمیح که در شعر عاشورایی برای زیباتر شدن شعر بهکار رفته را ببینید:
نه کسی دیده دلی بیسر و سامانتر از این
نه شنیدهست کسی دیدة گریانتر از این
تلمیح شعر در این بیت است:
دیدة ابری یعقوب و دل سوختهاش
نه بیابانتر از این بوده نه بارانتر از این
هم به واقعة گم شدن حضرت یوسف که فرزند عزیز و دلبند پدر بوده، اشاره شده است (با اینکه حضرت یعقوب فرزندان دیگری هم داشت، ولی به یوسف دلبستگی بیشتری دارد) هم به همان شدت، به حزن حضرت یعقوب (ع) که در قرآن کریم آمده، اشاره شده است؛ با تصویرسازیای که دل سوخته را به بیابان و چشم گریان را به باران تشبیه کرده، به صورت اصطلاحاً لفّ و نشر کنار هم آورده است: دیدة ابری یعقوب و دل سوختهاش/ نه بیابانتر از این بوده نه بارانتر از این. از این واقعه استفاده کرده برای اینکه به صحرای کربلا گریز بزند و به تکرار شدن این واقعه اشاره کند؛ منتهی به صورت فاجعهآمیزتر، تلختر و گریهآورتر.
در تلمیح دیگری که مربوط به مدح حضرت امالبنین (س) است، شاعر میگوید:
رنگین به خون منتشرت با نسیم صبح
بوی چهار گمشدهپیراهن آمده
از همین عدد چهار متوجه میشویم که به چهار برادر شهید ـ برادران امام حسین (ع) که فرزندان امالبنین (س) بودند ـ اشاره دارد و در عین حال، از پیراهن یوسف و گمشدن حضرت یوسف (ع) استفادة تلمیحی کرده است. در آن واقعة حضرت یوسف (ع) نیز پیراهن نقش دارد. پیراهنی که برادران به خون دروغین آغشته میکنند، برای اینکه بگویند، گرگ برادر ما را خورده است. در این بیت هم پیراهنی که به تهمت دریده میشود و هم پیراهنی که برای مژدة برگشتن حضرت یوسف (ع) بوی او را میآورد و چشمان پدر را روشن میکند، مد نظر است و شاعر استفادة بسیار زیبایی از این موضوع کرده است:
رنگین به خون منتشرت با نسیم صبح
بوی چهار گمشدهپیراهن آمده
تا از کدام بادیه، غلطان به خون خویش
بوی چهار شیر شهید من آمده
شیر شهید هم تعبیر بسیار درخشانی است. به نظر من اشاره به این واقعه دارد که چهار فرزند امیر المؤمنین ـ که اسدالله غالب بود، شیر پیروزمند خدا بود، در همة معرکهها و میدانها و غزوهها در رکاب رسولالله بود ـ فرزندان آن شیر خدا، بلافاصله پس از رفتن او، اینگونه با ناجوانمردی و در غربت شهید شدند. با یک اشارة بسیار ساده، چند واقعه را در کنار همدیگر تداعی میکند و مقصود مورد نظر خودش را به خواننده القا میکند؛ بدون اینکه تصریح داشته باشد یا بخواهد خبر منظوم بگوید.