کد مطلب : ۳۳۲۹۱
رسانههای هیئتی و راه پیشِرو
سعید موسوی: تا چند سال قبل از این، کمتر عکس و متنی از اتفاقات داخل یک هیئت و حسینیه منتشر میشد و فقط کسانی که در این مجالس شرکت میکردند از رویدادها و اتفاقات داخل هیئت خبردار میشدند. رسانهای این میل را نداشت و از طرفی هیئتیهای سنتی هم تمایلی برای دیده شدن نداشتند و تا حدی هم مانع این کار میشدند.
مجله خیمه اولین رسانه کاغذی و باسابقه هیئت بود که به این حوزه به طور اختصاصی و تخصصی پرداخت، اما سایت عقیق به عنوان اولین رسانه رسمی و حرفهای، چراغ اول هیئت را در فضای مجازی روشن کرد. بعد از عقیق، وارث و روضه نیوز و برخی سایتهای دیگر هم تاسیس شدند. این نوع کار رسانهای پیش از این سایتها هم تا حدی در فضای مجازی بود ولی مبتدیانه و دم دستی. نقطه قوت عقیق و وارث، انتشار عکس از داخل هیئت برای افراد بیرون هیئت بود. این تصاویر برای مخاطب هیئتی و غیر هیئتی جذاب شد و مشتری پیدا کرد و کار به جایی رسید که رقابتی بین برخی مداحان جوان برای تیتر یک شدن رخ داد و حتی برخی مداحان معروف هم درباره چگونگی انتشار تصاویرشان در این سایتها حساس شدند و دغدغهمند. خبرنگار و عکاس هیئت هم ژانر تازهای بودند در کنار دیگر خبرنگاران و عکاسان در حوزههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و ...
اما این یک طرف ماجراست. از طرف دیگر این سوال مهم را باید پاسخ داد که آیا انتشار تصاویر داخل هیئت و حسینیه که افراد عموما در حالتی خاص و خصوصی هستند از نظر اخلاقی و حرفهای درست است یا خیر؟ آیا انتشار عکس گریان یک جوان، یا تصویر خاص یک مداح در حال روضهخواندن و یا تصویر نیمه عریان سینه زنها کار درستی است یا خیر؟
بگذریم از اینکه در کنار صوت حرفهای به مرور دکور و نورپردازی هیئتها هم حرفهای و هزینهبر شد تا در عکسها و فیلمها جذابتر به نظر بیایند و دیگر چراغها هم به طور کامل خاموش نمیشد و همین اتفاقات که در برخی هیئتها روی داد و همچنان توسط طیف خاصی از مداحان دنبال میشود تا حدی از صفای محافل عزای سیدالشهدا کاسته و مجلس عزا را تا حدی به صحنه نمایش تبدیل کرده است و غفلت شد از اینکه هیئت و مجلس عزا نیاز به خلوت و اخلاصی دارد که با دیده شدن منافات ذاتی دارد.
با فراگیر شدن فضای مجازی مداحان و هیئتها که بعد از دیدن سایتهای هیئتی به فکر راهاندازی سایت اختصاصی خود افتاده بودند ترجیح دادند برای خود صفحه اینستاگرام و کانال تلگرامی تاسیس کنند و خودشان به هر نحوی که دوست دارند تصاویر و صوتشان را منعکس کنند و از این راه بیتشر و بهتر دیده شوند و این همان اتفاقی بود که بازار سایتهای هیئتی را کساد کرد و دوران افول آغاز شد و...
اما نکته مهم این است که با این وصف وظیفه اصلی خبرنگاران و اصحاب رسانههای هیئتی و عترتی چیست؟
آیا باید مدام به عکس و صوت هیئت دل خوش داشت؟ آیا باید رویکرد آسیب شناسانه را انتخاب کرد؟ آیا روحیه مداحان و هیئتیها، نقد و آسیبشناسی را برمیتابد؟ آیا باید به مطالب محتوایی در منبر توجه بیشتری کرد؟ یا کلا دایره مطالب را به حوزه عترت و عاشورا گسترش داد و از محدوده هیئت خارج شد؟ یا راهکار تلفیق این موارد میتواند راهگشا باشد؟
به هر حال پاسخ به این سوالات مهم است که مسیر جدیدی را پیش روی رسانههای هیئتی اعم از مجله، سایت و یا رسانههای تلگرامی و اینستاگرامی روشن میکند و کارآیی و اثرگذاری واقعی این رسانهها را افزایش میدهد.
مجله خیمه اولین رسانه کاغذی و باسابقه هیئت بود که به این حوزه به طور اختصاصی و تخصصی پرداخت، اما سایت عقیق به عنوان اولین رسانه رسمی و حرفهای، چراغ اول هیئت را در فضای مجازی روشن کرد. بعد از عقیق، وارث و روضه نیوز و برخی سایتهای دیگر هم تاسیس شدند. این نوع کار رسانهای پیش از این سایتها هم تا حدی در فضای مجازی بود ولی مبتدیانه و دم دستی. نقطه قوت عقیق و وارث، انتشار عکس از داخل هیئت برای افراد بیرون هیئت بود. این تصاویر برای مخاطب هیئتی و غیر هیئتی جذاب شد و مشتری پیدا کرد و کار به جایی رسید که رقابتی بین برخی مداحان جوان برای تیتر یک شدن رخ داد و حتی برخی مداحان معروف هم درباره چگونگی انتشار تصاویرشان در این سایتها حساس شدند و دغدغهمند. خبرنگار و عکاس هیئت هم ژانر تازهای بودند در کنار دیگر خبرنگاران و عکاسان در حوزههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و ...
اما این یک طرف ماجراست. از طرف دیگر این سوال مهم را باید پاسخ داد که آیا انتشار تصاویر داخل هیئت و حسینیه که افراد عموما در حالتی خاص و خصوصی هستند از نظر اخلاقی و حرفهای درست است یا خیر؟ آیا انتشار عکس گریان یک جوان، یا تصویر خاص یک مداح در حال روضهخواندن و یا تصویر نیمه عریان سینه زنها کار درستی است یا خیر؟
بگذریم از اینکه در کنار صوت حرفهای به مرور دکور و نورپردازی هیئتها هم حرفهای و هزینهبر شد تا در عکسها و فیلمها جذابتر به نظر بیایند و دیگر چراغها هم به طور کامل خاموش نمیشد و همین اتفاقات که در برخی هیئتها روی داد و همچنان توسط طیف خاصی از مداحان دنبال میشود تا حدی از صفای محافل عزای سیدالشهدا کاسته و مجلس عزا را تا حدی به صحنه نمایش تبدیل کرده است و غفلت شد از اینکه هیئت و مجلس عزا نیاز به خلوت و اخلاصی دارد که با دیده شدن منافات ذاتی دارد.
با فراگیر شدن فضای مجازی مداحان و هیئتها که بعد از دیدن سایتهای هیئتی به فکر راهاندازی سایت اختصاصی خود افتاده بودند ترجیح دادند برای خود صفحه اینستاگرام و کانال تلگرامی تاسیس کنند و خودشان به هر نحوی که دوست دارند تصاویر و صوتشان را منعکس کنند و از این راه بیتشر و بهتر دیده شوند و این همان اتفاقی بود که بازار سایتهای هیئتی را کساد کرد و دوران افول آغاز شد و...
اما نکته مهم این است که با این وصف وظیفه اصلی خبرنگاران و اصحاب رسانههای هیئتی و عترتی چیست؟
آیا باید مدام به عکس و صوت هیئت دل خوش داشت؟ آیا باید رویکرد آسیب شناسانه را انتخاب کرد؟ آیا روحیه مداحان و هیئتیها، نقد و آسیبشناسی را برمیتابد؟ آیا باید به مطالب محتوایی در منبر توجه بیشتری کرد؟ یا کلا دایره مطالب را به حوزه عترت و عاشورا گسترش داد و از محدوده هیئت خارج شد؟ یا راهکار تلفیق این موارد میتواند راهگشا باشد؟
به هر حال پاسخ به این سوالات مهم است که مسیر جدیدی را پیش روی رسانههای هیئتی اعم از مجله، سایت و یا رسانههای تلگرامی و اینستاگرامی روشن میکند و کارآیی و اثرگذاری واقعی این رسانهها را افزایش میدهد.