کد مطلب : ۳۳۵۵۲
نگاهی دیگر به حماسه عاشورا:
نقش زنان در نهضت عاشورا
پیرامون زنان در حادثه کربلا در دو محور سخن میتوان گفت: یکی آنکه آنان چند نفر و چه کسانی بودند، دیگر آنکه چه نقشی داشتند. زنانی که در کربلا حضور داشتند، برخی از فرزندان حضرت علی (ع) بودند و برخی دیگر جز آنان، چه از بنی هاشم یا دیگران، حضرت زینب(س)، ام کلثوم، فاطمه، صفیه، حضرت رقیه(س) و ام هانی از فرزندان حضرت علی (ع) بودند، فاطمه و سکینه، دختران سیدالشهدا (ع) بودند، رباب، عاتکه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه، کنیز خاص امام حسین (ع) و مادر وهببن عبدالله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند.
۵ نفر زن که از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمدندکه عبارتند از: کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبدالله کلبی، مادر عبدالله کلبی، مادر عمر بن جناده، زینب کبری (ع). زنی که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوی نمیریه قاسطیه، زن عبدالله بن عمیر کلبی که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوی شهادت کرد و همان جا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد و کشته شد.
در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند: یکی مادر عبدالله بن عمر که پس از شهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روی کرد و امام او را برگرداند. دیگری مادر عمروبن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردی که را به وسیله آن کشت، سپس شمشیری گرفت و با رجزخوانی به میدان رفت، که امام حسین (ع) او را به خیمهها برگرداند. دلهم، دختر عمر (همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینی پیوست. زهیر بیشتر تحت تاثیر سخنان همسرش حسینی شد و به امام پیوست. زنی از قبیله بکربن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولی هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمههای اهل بیت، شمشیری برداشت و رو به خیمهها آمد و آل بکربن وائل را به یاری طلبید.
زینب کبری و ام کلثوم، دختران امیرالمومنین علی(ع) همچنین فاطمه دختر امام حسین (ع) نیز جزو اسیران بودند و در کوفه و ...سخنرانیهای افشاگر داشتند. مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال، کاروان اسرای اهل بیت را تشکیل میداند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمهها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهی و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.
اما درباره حضور این زنان در حادثه عاشورا بیشتر به محور «پیامرسانی» باید اشاره کرد. البته جهات دیگری نیز وجود داشت که فهرست وار به آنها اشاره میشود که هر کدام میتواند به عنوان «درس» مورد توجه باشد:
*مشارکت زنان در جهاد: شرکت در جبهه پیکار و همدلی و همراهی با نهضت مردانه امام حسین(ع) و مشارکت در ابعاد مختلف آن از جلوههای این حضور است. چه همکاری طوعه در کوفه با نهضت مسلم، چه همراهی همسران برخی از شهدای کر بلا، چه حتی اعتراض و انتقاد برخی همسران سپاه کوفه به جنایتهای شوهرانشان مثل زن خولی.
* آموزش صبر: روحیه مقاومت و تحمل زنان به شهادتها در کربلا درس دیگر نهضت بود. اوج آن صبوری و پایداری در رفتار و روحیات زینب کبری (س) جلوهگر بود.
* پیامرسانی: افشاگریهای زنان و دختران کاروان کربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه، پاسداری از خون شهدا بود. سخنان بانوان هم به صورت خطبه جلوه داشت، هم گفتوگوهای پراکنده به تناسب زمان و مکان.
* روحیهبخشی: در بسیاری از جنگها حضور تشویقآمیز زنان در جبهه، به رزمندان روحیه میبخشید. در کربلا نیز مادران و همسران بعضی از شهدا این نقش را داشتند.
*پرستاری: رسیدگی به بیماران و مداوای مجروحان از نقشهای دیگر زنان در جبههها، از جمله در عاشوراست. نقش پرستاری و مراقبت حضرت زینب از امام سجاد (ع) یکی از این نمونههاست.
*مدیریت: بروز صحنههای دشوار و بحرانی، تسعدادهای افراد را شکوفا میسازد. نقش حضرت زینب(س) در نهضت عاشورا و سرپرستی کاروان اسرا، درس «مدیریت در شرایط بحران» را میآموزد. وی مجموعه بازمانده را در راستای اهداف نهضت، هدایت کرد و با هر اقدام خنثیکننده نتایج عاشورا، از سوی دشمن، مقابله نمود و نقشهای دشمن را خنثی ساخت.
*حفظ ارزشها: درس دیگر زنان قهرمان در کربلا، حفظ ارزشهای دینی و اعتراض به هتک حرمت خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشمهای آلوده است. زنان اهل بیت(ع)، با آنکه اسیر بودند، اما اعتراضکنان، بر حفظ عفاف تاکید میورزیدند. ام کلثوم در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمیکنید برای تماشای اهل بیت پیامبر(ص) جمع شدهاید؟ وقتی هم در کوفه در خانهای بازداشت بودند، حضرت زینب(س) اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانی خود در کاخ یزید نیز بر این گونه گرداندن بانوان شهر به شهر، اعتراض کرد: «امن العدل یابن الیلقاء تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن یحدو بهن الاعداء من بلد الی بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المعاقل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید...» و نمونههای دیگری را از سخنان و کارها که همه درس آموز عفت و دفاع از ارزشهاست.
* تغییر ماهیت اسارت: اسارت را به آزادی بخشی تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعی درس حریت و آزادگی دادند.
*عمق بخشیدن به بعد عاطفی و تراژدیک کربلا: گریهها، شیونها، عزداری بر شهدا و تحریک عواطف مردم، به ماجرای کربلا عمق بخشید و بر احساسات نیز تاثیر گذاشت و از این رهگذر، ماندگارتر شد.
برگرفته از کتاب فرهنگ عاشورا نوشته جواد محدثی.
۵ نفر زن که از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمدندکه عبارتند از: کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبدالله کلبی، مادر عبدالله کلبی، مادر عمر بن جناده، زینب کبری (ع). زنی که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوی نمیریه قاسطیه، زن عبدالله بن عمیر کلبی که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوی شهادت کرد و همان جا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد و کشته شد.
در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند: یکی مادر عبدالله بن عمر که پس از شهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روی کرد و امام او را برگرداند. دیگری مادر عمروبن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردی که را به وسیله آن کشت، سپس شمشیری گرفت و با رجزخوانی به میدان رفت، که امام حسین (ع) او را به خیمهها برگرداند. دلهم، دختر عمر (همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینی پیوست. زهیر بیشتر تحت تاثیر سخنان همسرش حسینی شد و به امام پیوست. زنی از قبیله بکربن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولی هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمههای اهل بیت، شمشیری برداشت و رو به خیمهها آمد و آل بکربن وائل را به یاری طلبید.
زینب کبری و ام کلثوم، دختران امیرالمومنین علی(ع) همچنین فاطمه دختر امام حسین (ع) نیز جزو اسیران بودند و در کوفه و ...سخنرانیهای افشاگر داشتند. مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال، کاروان اسرای اهل بیت را تشکیل میداند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمهها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهی و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.
اما درباره حضور این زنان در حادثه عاشورا بیشتر به محور «پیامرسانی» باید اشاره کرد. البته جهات دیگری نیز وجود داشت که فهرست وار به آنها اشاره میشود که هر کدام میتواند به عنوان «درس» مورد توجه باشد:
*مشارکت زنان در جهاد: شرکت در جبهه پیکار و همدلی و همراهی با نهضت مردانه امام حسین(ع) و مشارکت در ابعاد مختلف آن از جلوههای این حضور است. چه همکاری طوعه در کوفه با نهضت مسلم، چه همراهی همسران برخی از شهدای کر بلا، چه حتی اعتراض و انتقاد برخی همسران سپاه کوفه به جنایتهای شوهرانشان مثل زن خولی.
* آموزش صبر: روحیه مقاومت و تحمل زنان به شهادتها در کربلا درس دیگر نهضت بود. اوج آن صبوری و پایداری در رفتار و روحیات زینب کبری (س) جلوهگر بود.
* پیامرسانی: افشاگریهای زنان و دختران کاروان کربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه، پاسداری از خون شهدا بود. سخنان بانوان هم به صورت خطبه جلوه داشت، هم گفتوگوهای پراکنده به تناسب زمان و مکان.
* روحیهبخشی: در بسیاری از جنگها حضور تشویقآمیز زنان در جبهه، به رزمندان روحیه میبخشید. در کربلا نیز مادران و همسران بعضی از شهدا این نقش را داشتند.
*پرستاری: رسیدگی به بیماران و مداوای مجروحان از نقشهای دیگر زنان در جبههها، از جمله در عاشوراست. نقش پرستاری و مراقبت حضرت زینب از امام سجاد (ع) یکی از این نمونههاست.
*مدیریت: بروز صحنههای دشوار و بحرانی، تسعدادهای افراد را شکوفا میسازد. نقش حضرت زینب(س) در نهضت عاشورا و سرپرستی کاروان اسرا، درس «مدیریت در شرایط بحران» را میآموزد. وی مجموعه بازمانده را در راستای اهداف نهضت، هدایت کرد و با هر اقدام خنثیکننده نتایج عاشورا، از سوی دشمن، مقابله نمود و نقشهای دشمن را خنثی ساخت.
*حفظ ارزشها: درس دیگر زنان قهرمان در کربلا، حفظ ارزشهای دینی و اعتراض به هتک حرمت خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشمهای آلوده است. زنان اهل بیت(ع)، با آنکه اسیر بودند، اما اعتراضکنان، بر حفظ عفاف تاکید میورزیدند. ام کلثوم در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمیکنید برای تماشای اهل بیت پیامبر(ص) جمع شدهاید؟ وقتی هم در کوفه در خانهای بازداشت بودند، حضرت زینب(س) اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانی خود در کاخ یزید نیز بر این گونه گرداندن بانوان شهر به شهر، اعتراض کرد: «امن العدل یابن الیلقاء تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن یحدو بهن الاعداء من بلد الی بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المعاقل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید...» و نمونههای دیگری را از سخنان و کارها که همه درس آموز عفت و دفاع از ارزشهاست.
* تغییر ماهیت اسارت: اسارت را به آزادی بخشی تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعی درس حریت و آزادگی دادند.
*عمق بخشیدن به بعد عاطفی و تراژدیک کربلا: گریهها، شیونها، عزداری بر شهدا و تحریک عواطف مردم، به ماجرای کربلا عمق بخشید و بر احساسات نیز تاثیر گذاشت و از این رهگذر، ماندگارتر شد.
برگرفته از کتاب فرهنگ عاشورا نوشته جواد محدثی.