کد مطلب : ۳۴۳۳۶
الگوی مطلوب تعامل بین تشکلهای مداحی چیست؟
بیشک، ﯾﮑﯽ از مهمترین ﻣﺸﮑﻼت در ﻋﺮﺻﻪ ﻓﺮﻫﻨـﮓ ﻋـﺪم ﻫﻤـﺪﻟﯽ، ﻫﻤﻔﮑـﺮي و ﻫﻤﮑﺎري ﻣﯿﺎن ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﻓﻌﺎل در اﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ اﺳﺖ. ﻓﻘﺪان ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﻤﮑﺎري ﻣﯿﺎ نﺳـﺎزﻣﺎﻧﯽ در ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪه اﺳﺖ ﺑﺴﯿﺎري از فرصتهای ﻗﺎﺑﻞ بهرهبرداری ﺑﻪ ﺗﻬﺪﯾـﺪ ﻣﺒﺪل ﺷﺪه و پارهای ﻣﺸﮑﻼت ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﮑﺎري اﻧﺪﮐﯽ قابلحل ﺑـﻮ د، ﺑـﻪ ﻣﻌﻀـﻞ ﺟـﺪي ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮔﺮدد. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ میرسد ﺑﺮﺧﻼف ﺑﺴﯿﺎري از حوزههای دﯾﮕﺮ ﻧﻈﯿﺮ ﺻـﻨﻌﺖ، ﻫﻨـﻮز در ﺣـﻮزه ﻓﺮﻫﻨﮓ، اﻟﮕﻮ و ﻧﻈﺎم ﺗﻌﺎﻣﻠﯽ ﻣﯿﺎن سازمانها ﺟﻬﺖ اﻧﺠﺎم ﮐﺎرﻫﺎي ﮔﺮوﻫـﯽ و زنجیر ه وار ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﺮ ﺳﺎزﻣﺎن ﯾﺎ ﻧﻬﺎدي ادﻋﺎي ﺧﻮدﻣﺨﺘﺎري و اﺳـﺘﻘﻼل داﺷﺘﻪ و ﺧﻮاﻫﺎن آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ فعالیتهای ﻣﺮﺗﺒﻂ را در درون ﺳﺎزﻣﺎن ﺧﻮد اﻧﺠﺎم دﻫﺪ. اﮔﺮﭼﻪ وﺟﻮد اﯾﻦ ﻣﺸﮑﻞ ﺗﺎ ﺣﺪ زﯾﺎدي ﻧﺎﺷﯽ از ﻧﺒﻮد ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﻤﮑﺎري اﺳﺖ، وﻟﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ از اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻫﻢ ﻏﻔﻠﺖ ﮐﺮد ﮐﻪ ﻧﺒﻮد ﯾﮏ ﻧﻈﺎم ﺗﻌﺎﻣﻠﯽ ﭘﻮﯾﺎ و ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺳﺒﺐ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐـﻪ سازمانهای ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﻮدﻣﺨﺘﺎري و اﻧﺠﺎم ﮐﺎرﻫﺎي ﻓﺮدي ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺟﻬﺖ همکاریهای ﻣﯿﺎن ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ در ﻋﺮﺻﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ زﻣـﺎﻧﯽ ﻣﺤﻘـﻖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﮐﻪ:
ﻓﺮﻫﻨﮓ همکاری اﻣﺮ در سازمانها (از ﺻﺪر ﺗـﺎ ذﯾـﻞ) ﻧﻬﺎدﯾﻨـﻪ ﺷﻮد. ﻣﺘﻮﻟﯿﺎن اﻣﺮ ﻫﻤﮑﺎري ﻣﯿﺎن سازمانهای فرهنگی، در ﻓﮑـﺮ ﺗﻬﯿـﻪ و ﺗﺪوﯾﻦ ﯾﮏ ﻧﻈﺎم ﭘﻮﯾﺎ، ﻣﻨﻌﻄﻒ و ﺳﯿﺎل در ﺟﻬﺖ اﯾﺠﺎد ﺷﺒﮑﻪ ﻫﻤﮑﺎري ﻣﯿﺎن سازمانها و ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
وﺟﻮد اﯾﻦ ﻧﻈﺎم ﻫﻤﮑﺎري از یکسو ﻣﺴﯿﺮ ﻫﻤﮑﺎري را ﻣﺸﺨﺺ میکند و از ﺳﻮي دﯾﮕﺮ ﺳﺒﺐ اﻓﺰاﯾﺶ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ فعالیتهای ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ میشود. اﮔﺮﭼﻪ ﺗﺎ ﮐﻨﻮن ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر رﻓﻊ اﯾﻦ ﻣﻌﻀﻞ ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻣﻬﻤﯽ وﺿﻊ ﺷﺪه و ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻣﺘﻌﺪدي ﺑﻪ اﻧﺠﺎم رﺳﯿﺪه اﺳﺖ وﻟﯽ اﯾﻦ ﺳﺎﻣﺎﻧﺪﻫﯽ دستگاههای ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﻣﻄﻠﻮب ﻧﺮﺳـﯿﺪه اﺳﺖ.
این معضل در میان تشکلها و نهادهای فعال در عرصه ستایشگری اهلبیت علیهم السلام هم تا حدودی دیده میشود.
ﺳﺆال اﺻﻠﯽ:
با توجه ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮدﮔﻲ و پراکندگی ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﻓﻌﺎل در عرصه ستایشگری اهلبیت علیهم السلام، آﻳﺎ اﻣﻜﺎن ﺑﺮﻗﺮاري ارﺗﺒﺎط ﺳﻴﺴﺘﻤﻲ (همافزایی و ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ) بین آنها وﺟﻮد دارد؟
اﻟﮕﻮي ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺮاي اﯾﺠﺎد ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﯿﺎن تشکلهای ستایشگری اهلبیت علیهم السلام ﭼﯿﺴﺖ؟
سؤالهای ﻓﺮﻋﯽ:
مهمترین مؤلفههای اﻟﮕﻮي ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺮاي اﯾﺠﺎد ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﯿﺎن این تشکلها ﭼﯿﺴﺖ؟
مهمترین اﻟﮕﻮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ تاکنون ﺑﺮاي اﯾﺠﺎد اﯾﻦ ﺗﻌﺎﻣﻞ ارائهشدهاند ﮐﺪا م اﻧﺪ؟
مهمترین ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ اﻟﮕﻮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﮐﻨﻮن ﺑﺮاي اﯾﺠﺎد این ﺗﻌﺎﻣﻞ اراﺋﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ ﭼﯿﺴﺖ؟
مقدمه دوم: تبیین دو رویکرد
روﯾﮑﺮد ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﺤﻮر:
ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﺤﻮري از ﺟﻤﻠﻪ روﯾﮑﺮدﻫﺎي ﻣﻬﻤﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ سرمایههای داﻧﺸـﯽ ﺑﺸـﺮ را ﺑـﻪ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ واﻗﻌـﯽ زﻧـﺪﮔﯽ او ﻣﻌﻄـﻮف ﻣ ـﯽ ﮐﻨـ ﺪ. در چشمانداز ﻣﺴـﺌﻠﻪ ﻣﺤـﻮ ر ﺷـﺪ ن فعالیتهای ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، تلاشها و فعالیتهای ﻣﺤﻘﻘﺎن، ﻣﺪﯾﺮان و دﻟﺴﻮزان ﺑﻪ ﺣﻞ ﻣﺴـﺎﺋﻞ ﻓﻀﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اﺧﺘﺼﺎص مییابد و ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻓﺮاﮔﯿﺮ ﺷﺪن ﻧﻮﻋﯽ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ در اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ و اﺑﺰارﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ هدایت میشود.
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر سازمانها ﺑﺮ اﺳـﺎس ﮐﺎرﮐﺮدﻫـﺎي ﺳـﻨﺘﯽ ﺗﻌﺮﯾـﻒ میشود، ﺑـﺮاي سیاستگذاری و برنامهریزی فعالیتهای ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، «ﺗﻮان ﺳﺎزﻣﺎن» ﻣﺒﻨﺎ ﻗﺮار میگیرد و ﺳﭙﺲ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫـ ﺎ و برنامهها ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ آن ﺳﺎزﻣﺎن اﺟﺮا میشود.
دو ﻋﯿﺐ اﺳﺎﺳـﯽ فعالیت بر اساس توان سازمان:
این معضل در میان تشکلها و نهادهای فعال در عرصه ستایشگری اهلبیت علیهم السلام هم تا حدودی دیده میشود.
ﺳﺆال اﺻﻠﯽ:
با توجه ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮدﮔﻲ و پراکندگی ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﻓﻌﺎل در عرصه ستایشگری اهلبیت علیهم السلام، آﻳﺎ اﻣﻜﺎن ﺑﺮﻗﺮاري ارﺗﺒﺎط ﺳﻴﺴﺘﻤﻲ (همافزایی و ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ) بین آنها وﺟﻮد دارد؟
اﻟﮕﻮي ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺮاي اﯾﺠﺎد ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﯿﺎن تشکلهای ستایشگری اهلبیت علیهم السلام ﭼﯿﺴﺖ؟
سؤالهای ﻓﺮﻋﯽ:
مهمترین مؤلفههای اﻟﮕﻮي ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺮاي اﯾﺠﺎد ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﯿﺎن این تشکلها ﭼﯿﺴﺖ؟
مهمترین اﻟﮕﻮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ تاکنون ﺑﺮاي اﯾﺠﺎد اﯾﻦ ﺗﻌﺎﻣﻞ ارائهشدهاند ﮐﺪا م اﻧﺪ؟
مهمترین ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ اﻟﮕﻮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﮐﻨﻮن ﺑﺮاي اﯾﺠﺎد این ﺗﻌﺎﻣﻞ اراﺋﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ ﭼﯿﺴﺖ؟
مقدمه دوم: تبیین دو رویکرد
روﯾﮑﺮد ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﺤﻮر:
ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﺤﻮري از ﺟﻤﻠﻪ روﯾﮑﺮدﻫﺎي ﻣﻬﻤﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ سرمایههای داﻧﺸـﯽ ﺑﺸـﺮ را ﺑـﻪ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ واﻗﻌـﯽ زﻧـﺪﮔﯽ او ﻣﻌﻄـﻮف ﻣ ـﯽ ﮐﻨـ ﺪ. در چشمانداز ﻣﺴـﺌﻠﻪ ﻣﺤـﻮ ر ﺷـﺪ ن فعالیتهای ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، تلاشها و فعالیتهای ﻣﺤﻘﻘﺎن، ﻣﺪﯾﺮان و دﻟﺴﻮزان ﺑﻪ ﺣﻞ ﻣﺴـﺎﺋﻞ ﻓﻀﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اﺧﺘﺼﺎص مییابد و ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻓﺮاﮔﯿﺮ ﺷﺪن ﻧﻮﻋﯽ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ در اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ و اﺑﺰارﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ هدایت میشود.
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر سازمانها ﺑﺮ اﺳـﺎس ﮐﺎرﮐﺮدﻫـﺎي ﺳـﻨﺘﯽ ﺗﻌﺮﯾـﻒ میشود، ﺑـﺮاي سیاستگذاری و برنامهریزی فعالیتهای ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، «ﺗﻮان ﺳﺎزﻣﺎن» ﻣﺒﻨﺎ ﻗﺮار میگیرد و ﺳﭙﺲ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫـ ﺎ و برنامهها ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ آن ﺳﺎزﻣﺎن اﺟﺮا میشود.
دو ﻋﯿﺐ اﺳﺎﺳـﯽ فعالیت بر اساس توان سازمان:
ﺑﺴﯿﺎري از فعالیتهای ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮐﻪ در سازمانها ﺗﻌﺮﯾﻒ و اﺟﺮا ﻣﯽﺷـﻮد ﻣﻤﮑـﻦ اﺳـﺖ ﻫﯿﭻ ﺗﻄﺎﺑﻘﯽ ﺑﺎ ﻧﯿﺎزﻫﺎ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﮐﺸﻮر ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و صرفاً ﺑﺮ اﺳﺎس تواناییهای ﻣﻮﺟﻮد در ﺳﺎزﻣﺎن تعریفشده ﺑﺎﺷﺪ.
سازمانها می توانند ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺧﻮد ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ را اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ و ﻧﯿﺎزي ﺑﻪ ﻫﻤﮑﺎري ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ سازمانها ﻧﺪارﻧﺪ.
سازمانها می توانند ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺧﻮد ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ را اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ و ﻧﯿﺎزي ﺑﻪ ﻫﻤﮑﺎري ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ سازمانها ﻧﺪارﻧﺪ.
وﻟﯽ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ «ﻣﺴﺌﻠﻪ» ﻣﺒﻨـﺎ ﻗـﺮار میگیرد، اول ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﭘﮋوﻫﺸﯽ و اﺟﺮاﯾﯽ آن ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﺮآورد میشود و ﺳﭙﺲ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑـﺎ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ سازمانهای ﻣﺨﺘﻠﻒ، فعالیتهای اﺟﺮاﯾﯽ و ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﯽ ﺟﻬﺖ ﺣﻞ آن ﻣﺴـﺌﻠﻪ ﺑـﻪ آنها ﺳﭙﺮده ﻣ میشود.
در واﻗﻊ در ﻧﮕﺎه دوم ﻫﺮ ﮐﺪام از سازمانها ﯾـﮏ ﺑﺨـﺶ از ﭘـﺎزل ﺑﺰرﮔﯽ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ را ﭘﺮ میکنند.
شبههای ﮐﻪ در ﻧﮕﺎه ﻧﺨﺴﺖ ﺑﻪ روﯾﮑﺮد مسئله محوری ﺑﻪ ذﻫﻦ میرسد، اﻧﻔﻌﺎلی ﺑﻮدن اﯾﻦ روﯾﮑﺮد اﺳﺖ. اﯾﻦ ﺑﺮداﺷﺖ ﻧﺎدرﺳﺖ ازآنجا ﻧﺎﺷﯽ میشود ﮐﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ، ﻣﺘﺮادف ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻞ و ﻣﻌﻀﻞ ﻣﻌﻨﺎ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮﺟـﻪ داﺷـﺖ ﮐـﻪ ﻣﺴـﺌﻠ ﻪ ﻣﺤـﻮري ﺑـﻪ ﻣﻌﻨـﺎي ﻣﻌﻀﻞ ﻣﺤﻮري ﻧﯿﺴﺖ. ﺑﺴﯿﺎري از ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﮐﻪ ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﯽ ﺑﺎ آن ﻣﻮاﺟﻪ اﺳـﺖ ﻧﺎﺷﯽ از روﯾﮑﺮد ﻓﻌﺎل و ﺗﻬﺎﺟﻤﯽ اﯾﻦ ﻣﮑﺘﺐ اﺳﺖ؛ ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﻫﻤﭽﻮن: «تمدن نوین اسلامی»، «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت»، «اﻟﮕﻮي زﻧﺪﮔﯽ و ﺣﯿﺎت ﻃﯿﺒﻪ»، «تقریب مذاهب» و ... .
در واﻗﻊ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﺤﻮري ﯾﮏ ﻧﻮع آیندهنگری اﺳﺖ.
رویکرد شبکهای:
ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي شبکهای، ﭘﺲ از ﻃﺮح اﯾ ـﺪه ﻫﻤﮑـﺎري ﻣﯿـﺎ نﺳـﺎزﻣﺎﻧ ﯽ، بهعنوان ﯾ ـﮏ اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﻣﻬﻢ ﺑﺮاي ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻت ﺳﺮﯾﻊ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه و ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ رواج ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در ﺗﺤﻮﻻت ﺟﺪﯾﺪ، سازمانها ﺑﻪ ﺟﺎي رﻗﺎﺑﺖ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ، ﺑﻪ ﺳـﻮي همکاری ﺑـﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﮔﺮاﯾﺶ مییابند و در ﻣﺴﯿﺮ ﺗﮑﺎﻣﻠﯽ ﺧﻮد ﭘﺲ از ﻋﺒﻮر از شکلهای سنتی، ﺑـﻪ ﺳﻮي ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي شبکهای ﺣﺮﮐﺖ میکنند. ﯾﮏ ﺳﺎزﻣﺎن ﻗﺎدر ﻧﯿﺴﺖ (و ﯾﺎ ﻣﺎﯾﻞ ﻧﯿﺴﺖ) بهتنهایی ﺑﺎ ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ و رﯾﺴـﮏ ﻣﺤـﯿﻂ ﻣﺘﻐﯿﺮ ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﻮد. در واﻗﻊ ﻫﺮﯾﮏ از شرکتکنندگان در ﺷﺒﮑﻪ، داراي ویژگیای اﺳﺖ ﮐﻪ ﻃﺮف دﯾﮕﺮ ﺑﻪ آن ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ اﺳﺖ.
الگوی مطلوب تعامل بین تشکلها: شبکهای مسئله محور
ﺷﺒﮑﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﺤﻮر ﺑﺮ اﺳﺎس دو ﻣﻔﻬﻮم ﻫﻤﮑﺎري شبکهای و ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﺤﻮري ﺗـﺪوﯾﻦ و ﻃﺮاﺣﯽ میشود و ﻫﺪف اﺻﻠﯽ آن اﯾﺠﺎد همافزایی ﻣﯿﺎن تشکلها در ﺟﻬﺖ ﺣﻞ ﻣﺴـﺎﺋﻞ ﺣﻮزه ﻓﺮﻫﻨﮓ ستایشگری اهلبیت علیهم السلام اﺳﺖ. اﯾﻦ ﻧﻮع ﺷﺒﮑﻪ میتواند ﺑﻪ ﺗﻌﺪاد ﻣﺴﺎﺋﻞ این حوزه ﮔﺴﺘﺮش ﯾﺎﺑﺪ. ﻣﺤﯿﻂ ﻓﺮﻫﻨـﮓ، ﻣﺤﯿﻄـﯽ ﮐـﺎﻣًﻼ ﺳـﯿﺎل، ﻣﻨﻌﻄـﻒ و ﭘﻮﯾﺎﺳـﺖ و ﺧﻮاﺳـﺖ و ﺳـﻼﯾﻖ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن داراي ﺗﻨﻮع و پیچیدگیهای ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎدي اﺳﺖ. ﻟﺬا وجود شبکهای انعطافپذیر و چندبعدی، ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺑﯿﺸﺘﺮي ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﻮزه ﻓﺮﻫﻨﮓ دارد. ﺗﻠﻔﯿﻖ روﯾﮑﺮد ﻣﺴﺌﻠﻪ مﺣﻮري ﺑﺎ ﺷﺒﮑﻪ انعطافپذیر، ﺧﻮاﻫـﺪ ﺗﻮاﻧﺴـﺖ تشکلهای ﺣﺎﺿﺮ در اﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ را ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ و ﻫﻤﮑﺎري را ﺑﻪ سمتوسوی ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﻮزه ﻓﺮﻫﻨﮓ ستایشگری اهلبیت علیهم السلام ﻫﺪاﯾﺖ ﮐﻨﺪ و از ﻫﺪر رﻓﺘﻦ اﻧﺮژي، وﻗﺖ و هزینههای ﮐﻼن در ﻣﺴﯿﺮﻫﺎي ﺑﯿﻬﻮده ﺟﻠﻮﮔﯿﺮي ﻧﻤﺎﯾﺪ. (اصل ایده شبکهی مسئله محور بهعنوان راهحلی برای تعامل نهادهای فرهنگی شماره اول فصلنامه دین و سیاست فرهنگی (تابستان 93) توسط آقایان محمدرضا بهمنی و مهدی مولایی مطرحشده است)
ﻣﺮاﺣﻞ ﻻزم ﺑﺮاي شکلگیری ﺷﺒﮑﻪ مسئله محور:
در واﻗﻊ در ﻧﮕﺎه دوم ﻫﺮ ﮐﺪام از سازمانها ﯾـﮏ ﺑﺨـﺶ از ﭘـﺎزل ﺑﺰرﮔﯽ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ را ﭘﺮ میکنند.
شبههای ﮐﻪ در ﻧﮕﺎه ﻧﺨﺴﺖ ﺑﻪ روﯾﮑﺮد مسئله محوری ﺑﻪ ذﻫﻦ میرسد، اﻧﻔﻌﺎلی ﺑﻮدن اﯾﻦ روﯾﮑﺮد اﺳﺖ. اﯾﻦ ﺑﺮداﺷﺖ ﻧﺎدرﺳﺖ ازآنجا ﻧﺎﺷﯽ میشود ﮐﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ، ﻣﺘﺮادف ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻞ و ﻣﻌﻀﻞ ﻣﻌﻨﺎ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮﺟـﻪ داﺷـﺖ ﮐـﻪ ﻣﺴـﺌﻠ ﻪ ﻣﺤـﻮري ﺑـﻪ ﻣﻌﻨـﺎي ﻣﻌﻀﻞ ﻣﺤﻮري ﻧﯿﺴﺖ. ﺑﺴﯿﺎري از ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﮐﻪ ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﯽ ﺑﺎ آن ﻣﻮاﺟﻪ اﺳـﺖ ﻧﺎﺷﯽ از روﯾﮑﺮد ﻓﻌﺎل و ﺗﻬﺎﺟﻤﯽ اﯾﻦ ﻣﮑﺘﺐ اﺳﺖ؛ ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﻫﻤﭽﻮن: «تمدن نوین اسلامی»، «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت»، «اﻟﮕﻮي زﻧﺪﮔﯽ و ﺣﯿﺎت ﻃﯿﺒﻪ»، «تقریب مذاهب» و ... .
در واﻗﻊ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﺤﻮري ﯾﮏ ﻧﻮع آیندهنگری اﺳﺖ.
رویکرد شبکهای:
ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي شبکهای، ﭘﺲ از ﻃﺮح اﯾ ـﺪه ﻫﻤﮑـﺎري ﻣﯿـﺎ نﺳـﺎزﻣﺎﻧ ﯽ، بهعنوان ﯾ ـﮏ اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﻣﻬﻢ ﺑﺮاي ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻت ﺳﺮﯾﻊ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه و ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ رواج ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در ﺗﺤﻮﻻت ﺟﺪﯾﺪ، سازمانها ﺑﻪ ﺟﺎي رﻗﺎﺑﺖ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ، ﺑﻪ ﺳـﻮي همکاری ﺑـﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﮔﺮاﯾﺶ مییابند و در ﻣﺴﯿﺮ ﺗﮑﺎﻣﻠﯽ ﺧﻮد ﭘﺲ از ﻋﺒﻮر از شکلهای سنتی، ﺑـﻪ ﺳﻮي ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي شبکهای ﺣﺮﮐﺖ میکنند. ﯾﮏ ﺳﺎزﻣﺎن ﻗﺎدر ﻧﯿﺴﺖ (و ﯾﺎ ﻣﺎﯾﻞ ﻧﯿﺴﺖ) بهتنهایی ﺑﺎ ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ و رﯾﺴـﮏ ﻣﺤـﯿﻂ ﻣﺘﻐﯿﺮ ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﻮد. در واﻗﻊ ﻫﺮﯾﮏ از شرکتکنندگان در ﺷﺒﮑﻪ، داراي ویژگیای اﺳﺖ ﮐﻪ ﻃﺮف دﯾﮕﺮ ﺑﻪ آن ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ اﺳﺖ.
الگوی مطلوب تعامل بین تشکلها: شبکهای مسئله محور
ﺷﺒﮑﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﺤﻮر ﺑﺮ اﺳﺎس دو ﻣﻔﻬﻮم ﻫﻤﮑﺎري شبکهای و ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﺤﻮري ﺗـﺪوﯾﻦ و ﻃﺮاﺣﯽ میشود و ﻫﺪف اﺻﻠﯽ آن اﯾﺠﺎد همافزایی ﻣﯿﺎن تشکلها در ﺟﻬﺖ ﺣﻞ ﻣﺴـﺎﺋﻞ ﺣﻮزه ﻓﺮﻫﻨﮓ ستایشگری اهلبیت علیهم السلام اﺳﺖ. اﯾﻦ ﻧﻮع ﺷﺒﮑﻪ میتواند ﺑﻪ ﺗﻌﺪاد ﻣﺴﺎﺋﻞ این حوزه ﮔﺴﺘﺮش ﯾﺎﺑﺪ. ﻣﺤﯿﻂ ﻓﺮﻫﻨـﮓ، ﻣﺤﯿﻄـﯽ ﮐـﺎﻣًﻼ ﺳـﯿﺎل، ﻣﻨﻌﻄـﻒ و ﭘﻮﯾﺎﺳـﺖ و ﺧﻮاﺳـﺖ و ﺳـﻼﯾﻖ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن داراي ﺗﻨﻮع و پیچیدگیهای ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎدي اﺳﺖ. ﻟﺬا وجود شبکهای انعطافپذیر و چندبعدی، ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺑﯿﺸﺘﺮي ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﻮزه ﻓﺮﻫﻨﮓ دارد. ﺗﻠﻔﯿﻖ روﯾﮑﺮد ﻣﺴﺌﻠﻪ مﺣﻮري ﺑﺎ ﺷﺒﮑﻪ انعطافپذیر، ﺧﻮاﻫـﺪ ﺗﻮاﻧﺴـﺖ تشکلهای ﺣﺎﺿﺮ در اﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ را ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ و ﻫﻤﮑﺎري را ﺑﻪ سمتوسوی ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﻮزه ﻓﺮﻫﻨﮓ ستایشگری اهلبیت علیهم السلام ﻫﺪاﯾﺖ ﮐﻨﺪ و از ﻫﺪر رﻓﺘﻦ اﻧﺮژي، وﻗﺖ و هزینههای ﮐﻼن در ﻣﺴﯿﺮﻫﺎي ﺑﯿﻬﻮده ﺟﻠﻮﮔﯿﺮي ﻧﻤﺎﯾﺪ. (اصل ایده شبکهی مسئله محور بهعنوان راهحلی برای تعامل نهادهای فرهنگی شماره اول فصلنامه دین و سیاست فرهنگی (تابستان 93) توسط آقایان محمدرضا بهمنی و مهدی مولایی مطرحشده است)
ﻣﺮاﺣﻞ ﻻزم ﺑﺮاي شکلگیری ﺷﺒﮑﻪ مسئله محور:
ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ اﺻﻠﯽ
اولویتبندی ﻣﺴﺎﺋﻞ
ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ حوزههای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﺮاي ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ
ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺗﯿﻢ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و رﻫﺒﺮي ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ
ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ سازمانهای ﻣﺮﺗﺒﻂ و ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺑﺮاي ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ
ﺗﺸﮑﯿﻞ شبکهای از تشکلهای ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ حوزههای ﻻزم ﺑﺮاي ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ.
اولویتبندی ﻣﺴﺎﺋﻞ
ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ حوزههای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﺮاي ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ
ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺗﯿﻢ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و رﻫﺒﺮي ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ
ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ سازمانهای ﻣﺮﺗﺒﻂ و ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺑﺮاي ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ
ﺗﺸﮑﯿﻞ شبکهای از تشکلهای ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ حوزههای ﻻزم ﺑﺮاي ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ.
شورای هماهنگی تشکلهای ستایشگران، شبکهای مسئله محور برای حل مسائل ستایشگران اهلبیت
قدم اول در تشکیل شبکهی تشکلها، تأسیس این شورا بود. حال با توجه به مقدمات فوقالذکر، بهترین استراتژی و الگوی عمل برای این شورا، تبدیل به آن به شبکهای مسئله محور خواهد بود. این شبکه میتواند پس از ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ اﺑﻌﺎد ﻣﺴﺌﻠﻪ و راههای ﺣـﻞ آن، متناسب با توانمندیها و ظرفیتهای هر یک از اعضای خود، سهم آنها را در حل مسئله تبیین کند.
قدم اول در تشکیل شبکهی تشکلها، تأسیس این شورا بود. حال با توجه به مقدمات فوقالذکر، بهترین استراتژی و الگوی عمل برای این شورا، تبدیل به آن به شبکهای مسئله محور خواهد بود. این شبکه میتواند پس از ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ اﺑﻌﺎد ﻣﺴﺌﻠﻪ و راههای ﺣـﻞ آن، متناسب با توانمندیها و ظرفیتهای هر یک از اعضای خود، سهم آنها را در حل مسئله تبیین کند.