کد مطلب : ۴۵۹۷
شرایط و مراتب عزادار حقیقی
نویسنده: محمد شجاعی*
اندوه قلبی، نخستین مرتبه عزاداری
در این مرتبه عزادار در قلب خود از مصیبت وارده به سیدالشهدا(ع) غمگین و ناراضی است؛ بدون اینکه غم و نارضایتی خود را معمولا بروز دهد. این مرتبه کمترین درجه عزاداری است و پایین تر از آن، مرتبه دشمنان حضرت است یعنی مرتبه ای که شخص به مصایب حسینی آگاه شود و ناراحت گردد و به آن راضی باشد.
درباره این گروه در زیارت وارث چنین می خوانیم: «لعن الله قتلتک و لعنالله سمعت بذالک فرضیت به»، خداوند لعنت کند امتی را که تو را کشتند و به تو ظلم کردند و خدا لعنت کند امتی را که خبر چنین جنایتی را شنیدند و به آن راضی شدند.
کسانی که در مرتبه اول عزاداری هستند از هر دین و آیینی که باشند به خاطر اندوه قلبی شان برای مصیبت امام حسین(ع) در نزد خداوند از ثواب و پاداشی به تناسب عقیده شان برخوردار هستند.
عظمت مقام اهل بیت(ع) به قدری است که کوچکترین کاری که برای آنها صورت گیرد، با پاداشهای بزرگی از ناحیه آنها جبران خواهد شد. حال اگر یک کافر هم خدمتی به آنها کند یا ادبی را نسبت به آنها رعایت نماید، چون شخص کافر در آخرت اهل نجات نیست، پاداش او را در دنیا به او میدهند و اگر شخص کوچکترین سنخیت و آمادگی را داشته باشد، چه بسا پاداش اهل بیت(ع) موجب هدایت او نیز شود.
هرچند بعضی از کارهای خیر و یا خدماتی که از سوی کفار نسبت به دین و اهل بیت(ع) صورت میگیرد، در صورتی که لیاقت هدایت را نداشته باشند، به صورت کاهش عذاب آخرت نیز جبران میشود.
پوشیدن لباس عزا و گریه کردن، دومین مرتبه عزاداری
در این مرتبه عزادار غم و نارضایتی خود را به شکل های گوناگون از قبیل گرفتگی چهره، گرفتن حالت بغض و گریه، گریه کردن، پوشیدن لباس عزا، به سینه و سر زدن و غیره بروز میدهد و در این حالت تنها و گاهی به همراه دیگران عزاداری میکند.
در این مرتبه عزادار در درون خود با حس غریبی روبهروست که بین او و امام حسین(ع) پیوند و رابطه ویژهای برقرار می کند؛ عزادار در این مرتبه نوعی انس و الفت و نیز نوعی کشش و نیاز به آن حضرت پیدا میکند و همین یافت درونی و نیز نسبت و انس غریب او را وادار میکند که برای آن حضرت گریه کند و نیز در عزاداری ایشان شرکت کند.
گرایش عزاداران کلیمی، مسیحی و پیروان سایر مذاهب که برای امام حسین(ع) گریه میکنند و نیز احساسی که به آن حضرت دارند، نشاندهنده این حقیقت است که حضرت برای آنها یک غریب آشنا است.
حقیقت این است که همه معصومین(ع) به ویژه وجود مقدس سیدالشهدا(ع) در وجود همه انسان ها حضور و پرتویی دارند که در این باره در مرتبه چهارم توضیح داده می شود.
معمولا نفوذ این غریب آشنا به درون قلب عزادار و ایجاد محبت و شدت گرفتن آن، رفته رفته او را به سوی مرتبه سوم عزاداری می کشاند.
ابراز تنفر و انزجار از عاملین مصیبت، سومین مرتبه عزاداری
در این مرتبه که شیعیان حضرت بیشترین اعضای آن را تشکیل می دهند، عزادار تنفر و اعتراض خود را نسبت به عاملین مصیبت و جنایت کاران در حق سیدالشهدا(ع) و یارانش و به طور کلی همه اهل بیت(ع) اظهار می کند و بر آنها لعن و نفرین نثار می کند، آنچه موجب شده که عزادار از مرتبه دوم به مرتبه سوم ترقی کند، شناخت و معرفتی است که عزادار به وجود مقدس سیدالشهدا(ع) پیدا کرده و اعتقاد بالاتری است که نسبت به آن حضرت و آیین او یافته است.
شناخت بیشتر سیدالشهدا (ع) و اعتقاد بالاتر و بیشتر به مقام آن حضرت و فهم محدود و نسبی درباره قیام ایشان در برابر یزید و یزیدیان، موجب گشته که عزادار از مرتبه دوم به مرتبه سوم ترقی پیدا کند.
همچنین علاوه بر عوامل ذکر شده، شدت یافتن انس و محبت به آن حضرت، عواطف و احساسات عزادار را رقیق تر و بیشتر نموده است و تا جایی که عزادار در درون خود از یک سو به عنایت حضرت و از سوی دیگر به گریه و آه دلسوز برای ایشان و نیز اعلان برائت و بیزاری از قاتلان او احساس نیاز بیشتری می کند؛ در این مرتبه عزاداری به نیت کسب ثواب، برآورده شدن حاجت ها و عرض ادب صورت می گیرد.
از بررسی سه مرتبه نخست عزاداری به خوبی فهمیده می شود که عنصر اصلی در این سه مرتبه، عنصر عواطف و احساسات است. بررسی دقیق آثار هنری، نوحه ها و اشعار عاشورایی به خوبی نشان می دهد که عزاداری در این سه مرحله غالبا در سطح عواطف و احساسات است و عزادار به مراحل و مراتب بالاتر راه پیدا نکرده است.
مراجعه به منابع برای رسیدن به معرفت جدید و عمیق، چهارمین مرتبه عزاداری
اساسا آنچه عزادار را از مرتبه سوم که مرتبه مشترک میان مسلمانان و غیرمسلمانان است، بالاتر می برد و در گروه عزاداران و شیعیان حقیقی معصومین(ع) وارد می سازد، صفای باطن و بالا رفتن میزان محبت و معرفت او نسبت به حقایق جهان است.
عزادار در مرتبه سوم با تجلیات گوناگونی از عظمت امام حسین(ع) و خاندان و اصحابش آشنا می شود؛ در این حال احساس می کند که ماندن در مرتبه سوم او را اشباع و راضی نمی کند و به همین خاطر در این مرتبه عطش و ظرفیت بیشتری برای درک عظمت محمد و آل محمد(ص) و به ویژه سیدالشهدا(ع) در خود احساس می کند که دیگر توجیه ها و توضیح های مداحان و بعضی گویندگان و نویسندگان که خود نیز در مرحله دوم قرار دارند.
روح تشنه او را سیراب و قانع نمی کند، چرا که آنها به اندازه فهم خود، از امام حسین(ع) و سایر معصومین(ع) می گویند و می خوانند، ولی عزادار به خوبی و به درستی احساس می کند که حقیقت بالاتر از چیزی است که آنها می گویند.
در این حال تلاش او برای رسیدن به معرفت جدید و عمق بیشتر آغاز می شود و برای برطرف کردن عطش خود به معرفت جدید و رفع مجهولاتش حرکت می کند.
او در افکار خود با کمک دیگران به این نتیجه می رسد که هر کس هر چه درباره محمد و آل محمد(ص) و به ویژه سیدالشهدا(ع) و حماسه حسینی گفته و می گوید بر اساس درک و فهم خود از آنها بوده است و درک و فهم خوانندگان، گویندگان و نویسندگان، محدود است، چگونه می توانند درباره وجود با عظمت این انوار طیبه(ع) آن طور که شایسته است، بگویند و بنویسند.
هیچ کس به جز خداوند عظیم و اعلی نمیتوانند وجود معصومین(ع) و آن طور که شایسته است، معرفی و توصیف نماید؛ بنابراین عزادار پس از مدتی که از سکوتش در مرتبه سوم می گذرد و مجهولات و پرسش هایش به اوج می رسد و او را تحت فشار قرار می دهد به سراغ خداوند تبارک و تعالی که خالق محمد و آل محمد است و نیز به سراغ خود حضرات معصومین(ع) می رود و از آنها استمداد می کند تا او را به معرفت جدید برسانند و عطش او را برطرف نمایند.
او پس از جستوجوی صادقانه و با پرهیز از تنبلی و کسالت و تلاش پیگیر و نیز مشورت با اهل علم و دانش به ویژه روحانیت و علمای دین که آشناترین مردم به خدا و دین خدا و معصومین(ع) هستند و خود مراتب چهارم و پنجم را طی کردهاند به منابع معرفتی و اطلاعاتی مهمی دست می یابد.
اقدام علیه دشمنان دین و اهل بیت(ع)، پنجمین مرتبه عزاداری
عزادار در این مرتبه که مرتبه کامل شده همان مرتبه چهارم است، از صفای باطن بالاتر و معرفتی عمیق تر برخوردار است.
در این مرتبه عزادار حقیقی که در سایه معرفت بالاتری که تحصیل کرده است به مودت نسبت به اهل بیت(ع) و نیز به حس انتقام نسبت به دشمنان آنها دست یافته است، بیشتر به عمل روی می آورد عملی که زاییده مودت و مبتنی بر عقیده و بینش عمیق و الهی است.
عزادار حقیقی است که اگر برای مصیبت عظیمی که بر امام حسین(ع) وارد شده است گریه و ناله سر می دهد در برابر مصیبت اعظم بیشتر عزادار است.
رسول اکرم (ص) فرمودند: «ان لقتل الحسین (ع) حراره فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا»، بهدرستی که برای قتل حسین(ع) حرارتی در دل ای مومنان است که هرگز سرد نمی شود.
عزادار حقیقی اگر از کشته شدن حضرت و اصحابش(ع) که مصیبت عظیم است، آتش و حرارتی سردنشدنی در دل دارد، از کنار گذاشته شدن حضرت از مقامی که خداوند برای او ترتیب داده بود به مراتب بیشتر می سوزد، زیرا در وجود او نفقه و روح حسینی قرار دارد.
او فرزند حقیقی سیدالشهداء(ع) است که خداوند او را ولی دم آن حضرت قرار داده است، در دل او آتش کینه و انتقامی هست که هرگز خاموش نمیشود و همین آتش کینه مقدس از دشمنان خدا و انسانیت است که او را به مرتبه پنجم عزاداری یعنی مرتبه عملیاتی شدن و جهاد و مبارزه با دشمنان حسین وارد میسازد.
دعای او در این مرحله همانطور که در زیارت عاشورا و سایر زیارات به او تعلیم شده است، این است که «از خدایی که تو را گرامی داشت و مرا هم به وسیله تو گرامی داشت، میخواهم که خونخواهی تو را همراه امام منصور از اهل بیت محمد (ص) روزی من گرداند.»
مرتبه پنجم مرتبه عملیات شدن و اقدام علیه دشمنان دین و اهل بیت(ع) و عاملان مصیبت اعظم است به عبادت دیگر این مرتبه لازم فهم درست از مصیبت اعظم است؛ مصیبت اعظم هیچ عکسالعملی جز جهاد و مبارزه نمیطلبد.
* برگرفته از کتاب عزادار حقیقی