کد مطلب : ۶۱۵۸
اینک مختار پس از هزارو چهارصدو اندی سال
سخن حول و حوش شخصیت و قیلم مختار فراوان است. آنچه بیش از همه بر سر آن بحث و جدل است، مورد تأیید بودن یا نبودن قیام او از سوی امام سجاد(ع) است. اگرهم که اصل قیام را تأیید کنیم، آیا برخی رفتارهای او با محاربین با اباعبدالله(ع) با شرع مقدس و نیز اخلاق و انسانیت، سازگاری و تناسب دارد یا خیر؟
اگر در پاسخ گفته شود که رفتارهای او با قاتلین سیدالشهدا(ع) در مقابل رفتارهای آنان با ایشان و یارانش به هیچ می انگارد، باید جواب داد که آیا اگر خود امام حسین(ع) تصمیم به انتقام خون خود و خاندانش می گرفت، بازهم از همین روش استفاده میکرد؟ برای پاسخ به این پرسش، امام حسینی را در نظر بگیرید که روز عاشورا فرمود: «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید».
از سویی نیز حجت زنده زمانه(امام سجاد(ع)) که خود توانایی رهبری قیام راداشتند، اگر به سپاه مختار می پیوستند، آیا بازهم رفتارشان را با تصمیمات مختار همسو می داشتند؟
آیا مختار با شکستن عهدها و یمینها و سوگندهایی که برابر برخی از دشمنان و حتی دوستانش به شدت به آبروی اهل بیت(ع) صدمه می زد، می توان عنوان "خونخواهی" و "عدالت خواهی" را به قیام و انقلاب او اطلاق کرد؟شعار و به قول عملیتهای امروزه، "رمز" شروع قیام مختار، "یا لثارات الحسین(ع)" بود؛ این یعنی نهایت عشق و دلدادگی مختار به حضرت سیدالشهدا(ع). اما از سویی نیز بارها و بارها مختار بر عشق و ارادتش به خلفای ثلاث در هر مجلس و مأوایی تأکید می کرد! چگونه می توان با علی(ع) بیعت کرد و بر سر سفره رنگین معاویه نشست؟!
پرسشهایی از این دست پیرامون قیام مختار فراوان است؛ ما هم قصد نداریم تا با این سخنان، از ارزش عمل او(خونخواهی شهدای کربلا) که اتفاقا کم کاری هم نیست، بکاهیم. به این هم معتقدیم که اگر امام سجاد(ع) سرسوزنی از قیام او راضی نبود، براساس قاعده لطف برایشان واجب بود تا نامشروع بودن تصمیم مختار را به او گوشزد کند. بنابراین از تقریر امام که یکی از منابع فقهی شیعه است، پی به مشروع بودن نیت و اعمال مختار می بریم. ولی همانطور که گفتیم، برخی پرسشها همچنان بی پاسخ می ماند ازهمه مهمتر این که چرا نخستین بار برای کسب اجازه،خدمت محمد حنفیه در مدینه می رسد و نه زین العابدین(ع)؟
نکته اساسی دیگری نیز در اینجا مطرح است و آن اینکه آیا اگر مختار که تا حدودی در انجام هدفش موفق بود و اگر به دست "مصعب بن زبیر" کشته نمی شد، حتما به حکومت کوفه دست می یافت، در صورت پیروزی نهایی، آیا بازهم خود را لایق حکومت می دانست یا عرصه را برای ولایت اهل بیت(ع) خالی می کرد و خود را مطیع محض امام زمانش میدانست؟
نویسنده: برهان محمودی