کد مطلب : ۱۳۸۴۵
یک عاشوراپژوه بیش از دیگران خطر امحاء فرهنگ عاشورا را درک میکند
تعریف شما از یک عاشوراپژوه چیست؟
برای پاسخ به این سؤال لازم است مقدمهای بیان شود؛ وقتی میگوییم پژوهش و تحقیق آنچه به ذهن میرسد جستوجو و تتبع است. بدیهی است انسان تا نسبت به مسئله یا چیزی احساس نقص و کمبود نکند و نسبت به آن احساس نیاز معرفت پیدا نکند به دنبال آن نمیرود. زمانی که آن نقص را در وجودش حس کرد و آن را درک کرد به دنبال چیستی آن نقص میرود که در زبان محققان به نیازسنجی تعبیر میشود.
بنابراین یک پژوهشگر عرصه دین که نسبت به نهضت عاشورا، لوازم و پیامدهای آن شناخت دارد امروزه بیش از دیگران خطر امحاء فرهنگ معنوی عاشورا در بین شیعیان را درک میکند. مقابله دشمنان، تحریف تاریخ عاشورا، القای نادرست مفاهیم و محتوای عاشورا، شبهات و ... از مواردی است که پژوهشگر را نسبت به تتبع و جستوجوی بیشتر وادار میکند.
با لحاظ این مقدمه میتوانیم بگوییم، عاشوراپژوه یعنی شخصی که در حوزه نهضت و فرهنگ عاشورا برای کشف واقعیتها و منطبق کردن اندیشه با واقعیت به تحقیق و پژوهش میپردازد.
تخصصها و گرایشهای خاص علمی مورد نیاز عاشوراپژوهی از نظر شما چیست؟
اگر منظورتان از سؤال این است که شخصی که میخواهد عاشوراپژوه شود چه تخصصها و گرایشهایی باید داشته باشد پاسخ این است که یک عاشوراپژوه برای پژوهش روشمند و هدفمند خود نیازمند مهارتها و نیز گرایشهای علمی است.
مهارتها شامل:
الف) روش تحقیق؛ چرا که عاشوراپژوه به معنای واقعی کلمه باید پژوهشگر باشد.
ب) منبعشناسی، اصول منبعشناسی، چگونگی استفاده از متون تاریخی و منابع مرجع و ... .
تخصصهای علمی مورد نیاز عبارتند از:
الف) باید تاریخ اسلام را در حد خوب بداند
ب) مسلط به ادبیات عرب باشد
ج) تفسیر و روشهای تفسیری
د) حدیثشناسی
ه) رجال و درایه در حد مناسب
و) آشنا به اصول جامعهشناسی و روانشناسی بهویژه اینکه برای بدست آوردن اصول تجربههای تاریخی و عملی کردن آن بر جامعه دینی خودمان نیاز جدی دارد.
برای پژوهش در عرصه عاشورا و فرهنگ عاشورا چه پیشنیازی لازم است؟
الف) نیازمند مدیریت متمرکز در این پژوهش هستیم. امروز شاهدیم که نهادهای فرهنگی متفاوتی تحقیق و پژوهشهایی در این زمینه دارند؛ چه بسا سفارشی هم کار میشود این موازیکاری به جایی نمیرسد و عملاً نتیجهای هم دربرندارد. نتیجهاش همین آسیبهای عزاداری است که سازمانهای متعددی شعار تحقیق و پژوهش و البته همایشها و کنفرانسها را دارند؛ ولی در عمل هیچ کاری انجام نشد و نتیجه آن پژوهشها و نشستها در متن جامعه رسوخ نکرد. در حقیقت مشکلی را حل نکرد .پژوهش باید بتواند مشکلی از مشکلات جامعه را برطرف کند یا اینکه یک چالش علمی را از دانشی خاص بررسی و پاسخ بگوید.
ب) بعد از اینکه مدیریت و متولی امر متمرکز شود، به نظر میرسد نیازمند پژوهشکده ویژه عاشوراپژوهی هستیم؛ البته این کارها تا حدی شروع شده، ولی باید سرمایهگذاری بیشتری صورت گیرد تا آن پژوهشکده بتواند پاسخگوی کامل نیازها باشد.
نظر شما در مورد دورههایی که شبیه به دورههای سفیران هدایت حوزه علمیه قم است یا همایشهایی مثل مبلغان در زمینه عاشوراپژوهی، چیست؟
این دورهها اگر روشمند و با اهداف مشخص باشد و البته درست اجرا شود چه به لحاظ محتوایی و چه ساختاری خوب است و مفید واقع میشود؛ اما با وجود اینکه باید از این قبیل کارها شود فکر میکنم باید یک کار اساسیتری نیز شکل بگیرد. با یک یا چند دوره نمیشود عاشوراپژوه تربیت کرد و نمیشود عاشوراپژوه را تقویت کرد. شاهد این مطلب دورههایی است که در برخی نهادهای فرهنگی برگزار میشود.
پیشنهاد میشود حداقل گرایش خاصی تحت هر عنوانی مثلاً مبلغ عاشورایی؛ تربیت عاشوراپژوه؛ ایجاد شود و البته پذیرش دانشجو در این دورهها نیز باید با شرایط ویژهای انجام شود و با سرمایهگذاری و استفاده درست از این نیروها از تخصص آنها در آینده استفاده شود.
هر چند با توجه به گستردگی علوم و گستردگی نیازها و مسائل، امروزه نمیتوان شخصی را تربیت کرد که دارای همه علوم و متخصص همه فنون باشد؛ شبیه آنچه سفیران هدایت به طور متمرکزتر انجام میدهند.
به این معنی که سفیران به هدف تربیت مبلغ شکل گرفته است ما میخواهیم پژوهشگر تربیت کنیم آن هم فقط در حوزه عاشورا. معنای این مطلب آن است که این یک کار تخصصی و علمی است که بسیار سخت و البته ضروری به نظر میرسد.
به نظرتان چه آسیبهایی در حال حاضر متوجه شیوههای تبلیغی عاشورایی است؟
در قضیه عاشورا ما با ۲ نوع ادبیات روبهرو هستیم: ادبیات عمومی که شامل نوحهسرایی، عزاداری و ... میشود و ادبیات علمی که در واقع نگاه علمی و تحلیلی به مسائل نهضت عاشورا و بدست آوردن اصول و قواعد کلی و کاربردی کردن آن، عبرتگیری از تاریخ در این نوع ادبیات مطرح میشود.
باید عرض کنم متأسفانه در هر دو نوع ادبیات ما با آسیبهایی روبهرو هستیم، همه تلاش مردان بزرگی چون میرزا حسن نوری، مرتضی مطهری و محمدمهدی شمسالدین و ... اصلاح ادبیات علمی عاشورا بوده است که امروزه این آسیبها چه در محتوی و چه ساختار با نقش و صورت دیگری وارد عرصه فرهنگ عاشورا شده است.
مبلغان ما در عرصه تبلیغ فرهنگ عظیم عاشورا مدل ندارند؛ به لحاظ روشی باید مبلغ بتواند روشی را در تبلیغ خود انتخاب کند که با کمترین هزینه بیشترین فایده را کسب کند فرقی نمیکند قالب تبلیغ او منبر باشد، کنفرانس باشد یا کاری از سنخ هنرهای تجسمی، آئینی و ... .
شاید بتوان روش تبلیغی چهرهبهچهره و حضور فیزیکی در میان گروههای کوچک و حتی فردی بهویژه در محیطها و مراکز جمعی اعم از مدرسه، دانشگاه، مساجد و کانونها، سالنهای ورزشی و اردوها و ... را پیشنهاد کرد.
اما به لحاظ محتوایی نیز برخی اندک از مبلغان با مشکل مواجهند و این البته شاید به علت ضعف بنیه علمی باشد چرا که منابع مورد اعتماد و مستند در دسترس آنها نیست. رفع این کمبودها، در درجه اول از وظایف عاشوراپژوه است؛ پژوهشگر عرصه عاشورا میتواند ضمن آسیبشناسی روشهای تبلیغ بهترین مدل تبلیغی را شناسایی و معرفی کند.
او باید با استفاده از ظرفیت غنی علمی در عرصه تاریخ اسلام، بهترین محتوای علمی را در اختیار مبلغان قرار دهد که البته اینها بخشی از وظایف عاشوراپژوه است.
به نظر شما راهاندازی یک رشته دانشگاهی به عنوان رشته عاشوراپژوهی ضروری است؟ تعریف شما از این رشته چیست و چه گرایشهایی میتواند داشته باشد؟
با توجه به مباحث قبلی حقیر، در تأسیس آن تردیدی وجود ندارد فقط این مطلب را هم یادآوری میکنم که اگر یزیدیان آن زمان دچار خطا و گناه نابخشودنی قتل جسمانی امام حسین(ع) و یارانشان شدند؛ امروز نیز یزیدیان زمان ما و حاکمان جور به دنبال قتل آثار معنوی و فرهنگی حادثه عظیم عاشورا هستند.
نتیجه اینکه اگر آن روز امام حسین(ع)، عباس، مسلم، عون، جعفر، رقیه، زینب و ... را همراه خود داشت امروز هم امام زمان ما و نیز اعتلای فرهنگ ناب عاشورا نیازمند عباسها و زینبها و ... هستند و البته که تربیت اینها نیازمند ظرفیتسازی، فرهنگسازی و تشویق است که شاید بتوان مهمترین انگیزه و داعی این کار را تأسیس چنین رشتهای نام برد؛ اما گرایشهایی که میتوان برای آن مطرح کرد:
۱- تاریخنگاری عاشورا
۲- حدیثپژوهی عاشورا
۳- تحریفشناسی عاشورا
۴- گرایش روششناسی تبلیغ عاشورا است
۵- گرایش دیگری که میتوان مطرح کرد این است که عاشوراپژوهی تربیت شود که بتواند با استفاده از فضای روانشناسانه و جامعهشناسانه صدر اسلام برای مسائل مطرح در جامعه دینی راهبرد ارائه کند (گرچه شاید به نحو میان رشتهای شاید مطرح شود یا زیرمجموعه سایر گرایشها بهگونهای مطرح شود).
پس موضوعاتی مثل تبلیغ عاشورا، زیارت عاشورا، منبر، خطابه، مرثیه و مداحی میتوانند جزو زیرمجموعههایی باشند که در قالب بحث عاشوراپژوهی بگنجند؟
از آن جهت که پژوهشگر بخواهد زوایای مختلف زیارت عاشورا یا نقش منبر و خطابه را در طرح و گسترش اندیشه عاشورایی و ... مطرح کند بله، ولکن اینها میتواند زیرمجموعه گرایش عامتری مطرح شود. مثلاً منبر و خطابه، مرثیه و مداحی، زیرمجموعه گرایش چهارم که عرض کردم قرار میگیرد.
اگر قرار باشد چنین رشتهای ایجاد شود کدام ارگان، سازمان یا نهاد مناسبترین مکان برای برگزاری آن خواهد بود؟
آسیبها و تحریفهای عمومی و علمی عاشورا الآن حقیقتاً به عنوان یک مشکل و مسئله ضروری پژوهش مطرح است و متولیان امر باید این مسئله را حل کنند. نباید گذاشت این مسئله تبدیل به فرهنگ شود؛ اگر این اتفاق بیفتد اصلاح آن نیازمند خون دادن و شهید دادن است؛ بنابراین چون عاشورا از مسائل دین و مربوط به حوزه دین است طبیعتاً متولی آن بهتر است نهادی برخاسته از حوزه علمیه باشد که البته باید از طرف حکومت سرمایهگذاری شود. شاید سازمان تبلیغات اسلامی مناسبترین نهاد باشد.
نظر شما در مورد برگزاری کلاسهای مداحی به شیوههای مرسوم چیست؟
متأسفانه ما امروز شاهد چند نمونه آسیب در عزاداریها هستیم؛ آسیبهای عزاداری در بعد اندیشه و مبانی فکری، در بعد گفتار و نوشتار و در بعد رفتار. این آسیبها به هر شکلی وارد ادبیات عاشورا میشود حال چه به صورت خودآگاه که دشمنان سرمایهگذاری کردهاند و چه ناخودآگاه حاصل غفلت و نادانی هستند.
مصاحبه بسيار خوبي بود ازمصاحبه شونده كمال تشكر رابخاطر ارايه پاسخهاي علمي و دقيق و كاربردي به سوالات فقط اگرسوالات سير منطقي رارعايت كنندنتيجه گيري خوبي به عمل مي ايد و نيز پاسخ سوال پاياني متناسب با پرسش نبود
ضمنا اگر ممكن است آدرس و شماره تلفن استاد عبداللهي را براي استفاده از توانمنديهاي ايشان ايميل نماييد