کد مطلب : ۱۷۵۶۹
گفتوگوی دعبل با رضا اسماعیلی : روح و جانمایه شعر آیینی
در ادامه گفتوگوی «دعبل» با ایشان را بخوانید:
دعبل: شاعری را از چه زمانی آغاز کردید؟ و چه عاملی باعث این کار شد؟
به صورت غیررسمی شاعری را از زمانی که در مقطع راهنمایی مشغول به تحصیل بودم، آغاز و استعداد و ذوق شعری را در خود احساس کردم و از سوی دیگر تشویقهای معلمان عاملی شد تا در این حوزه بیشتر به فعالیت بپردازم به این ترتیب به صورت پراکنده مطالبی را در قالب نثر ادبی یا شعر به رشتة تحریر در آوردم.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شاعری را جدیتر دنبال کردم و ارتباط من با حوزة هنری باعث شد تا در دهة اول انقلاب اسلامی روانشاد قیصر امینپور، از من دعوت کند تا در کلاسهای نقد شعر حوزة هنری شرکت کنم، شرکت در این کلاسها و ادامه پیدا کردن ارتباطم با این حوزه در من انگیزهای ایجاد کرد تا به صورت حرفهایتر در حوزة شعر گام بردارم؛ به این ترتیب از سال ۱۳۵۷ش. این کار را ادامه دادم و اولین فعالیت جدی من شرکت در جلسات نقد حوزة هنری بود و بعد از آن هم در مقام روزنامهنگار، شاعر و منتقد ادبی با بیشتر نشریات فعالیت داشتم که این فعالیت تا به امروز ادامه دارد.
دعبل: با توجه به فعالیتتان در این حوزه، برای اینکه یک شعر آیینی، دارای بار احساسی، پندآموزی و از لحاظ مستندات تاریخی مورد قبول و درست باشد چه ویژگیهایی را برای آن در نظر میگیرید؟
در شعر آیینی رعایت دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد؛ نکتة اول،«شاعرانگی» اثر است. به طور طبيعي شعر آیینی نیز مثل همة شعرها باید از عناصر ادبی که باعث شاعرانگی اثر میشود، برخوردار باشد، مؤلفههایی مانند: تخیل و تصویر، احساس و عاطفه، بُعد تفکر و اندیشه. نکتة دوم، «محتوا و مضمون» است. شاعر آیینی، اگر با تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلام آشنایی نداشته باشد با دست خالی و تهی در این عرصه قدم میگذارد. شاعر آیینی، اگر قصد خلق اثر دینی را دارد؛ اگر با فرهنگ اسلامی، معارف اسلامی و معانی قرآنی و علوم دینی آشنایی کافی و لازم را نداشته باشد شعر و اثر او از لحاظ تفکر، اندیشه، مضمون و محتوا نحیف و لاغر خواهد بود؛ بنابراین یکی از شرایط مورد نیاز شاعر آیینی، داشتن مطالعات مستمر و گسترده در حوزة دین، بهويژه در حوزة معارف اسلامی و قرآنی، تاریخ و تمدن اسلامی و فرهنگ اسلامی است تا این اطلاعات در هنگام خلق اثر به صورت ناخودآگاه در شعر وی تجلی پیدا کرده و باعث غنای شعر او شوند؛ بنابراین شاعر باید به این دو وجه توجه داشته باشد؛ البته توجه کردن به بُعد مؤلفههای ادبی و زیباشناختی عمومیت دارد و در همة شعرها باید استفاده شود؛ ولی نکتهای که بايد در شعر آیینی بیشتر از سایر شعرها مورد توجه قرار گيرد و جزو شروط اصلي و لازم شعر آييني ميباشد، آشنایی شاعر با علوم قرآنی و تاریخ و تمدن اسلامی است.
دعبل: به نظر شما برگزاری مجالسی چون کنگرههای مختلف ادبی و شبهای شعر میتواند به این حوزه کمک کند یا باعث آسیب دیدن این حوزه میشود؟
به نظر من اگر نهادهای فرهنگی قصد خدمت و کمک به ادبیات آیینی را دارند، باید برای شاعران بستری مناسب براي خلق و آفرینشهای ادبی ایجاد کنند تا شاعر بتواند با فراغت و آرامش خاطر دست به خلق آفرینشهای ادبی بزند؛ ولی اگر برگزاری این جلسات و جشنوارهها شاعر را به سفارشی کار کردن، عادت داده و دیگر شاعر انگیزهای برای شاعری نداشته باشد و فقط به علت شرکت و حضور در جشنواره دست به خلق آفرینش ادبی بزند، طبیعتاً این اشعار و آثار بیشتر کوششی خواهند بود و به نوعی صنعتگری به شمار میآید؛ مثل اینکه فردی به صنعتي آشنایی داشته باشد و فقط به این علت که به آن فن آشنایی دارد، دست به آفرینش بزند؛ بنابراین مسئولان و متولیان نهادهای فرهنگی باید در تلاش باشند تا بسترهای لازم را برای شاعران و جامعة فرهنگی ما فراهم کنند و شاعران هم با انگیزة مقدس وارد این حوزه شوند و به صورت خودجوش به آفرینش آثار ادبی بپردازند؛ یعنی آفرینش شعر در قالب و بستر یک فرآیند طبیعی صورت گیرد تا تأثیرگذار و ارزشمند باشد.
دعبل: به نظر شما مهمترین وظیفة شاعر آیینی، نویسندة آیینی و به طور کلی جامعة ادبیات آیینی در برابر مخاطبان این حوزه چیست؟
در اسلام شاعران آیینی مورد تکریم قرار گرفتهاند و در روایات و احادیث، در موارد بسیاری شاعرانی که برای اهلبیت(ع) شعر سرودهاند مورد تشویق قرار گرفتهاند، وجود دارد؛ ولی این به این معنا نیست که صرفاً شعر آیینی مدح و منقبت بزرگان دینی باشد؛ بلکه موردی که مهمتر است و بزرگان دینی هم آن را توصیه میکنند، دریافت روح دین و ابلاغ پیامهای انسانساز دینی است و شاعران آیینی باید مکارم اخلاقی، دینی و انسانی را از بطن دین استخراج کنند و این معارف را به زبان هنری و ادبی به تصویر بکشند و جامعه و مسئولان را به راستی، رستگاری، عدالت، صلح و آزادی و سادهزیستی دعوت کنند که توجه به این موارد بايد روح و جانمایة شعر آیینی قرار گیرد؛ ولی از گذشته بُعد دیگری هم در ادبیات ما در کنار این موارد وجود داشته است که آن، مدح و منقبت بزرگان دینی است؛ ولی اگر شعر آیینی صرفاً به مدح و منقبت بپردازد و از آموزههای دینی و از فضايل والایي که ائمه(ع) ما را به آن دعوت کردهاند، غافل شویم به نظر من شعر آیینی نمیتواند تأثیرگذاری لازم را در جامعه برجای بگذارد و به نوعی به انحراف کشیده میشود.
دعبل: در حال حاضر وضعیت شعر و شاعران آیینی را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در حوزة شعر دینی و آیینی از لحاظ کمی و کیفی پیشرفتهای بسیار خوب و زیادی داشتهایم و بسياري از شاعران آیینی در مجموعة اشعارشان در مورد بزرگان دینی شعر سرودهاند و سعیشان بر این بوده است تا با زبان ادبیات، پیامها و ارزشهای دینی را تبلیغ و ترویج کنند؛ البته هنوز به قلة مورد نظر خود نرسیدهایم و برای اینکه شعر آیینی از ماندگاری کافی برخوردار باشد، باید در این مسیر طیطریق و از تجربههای بزرگان ادب فارسی و شاعران معاصر استفاده کنیم تا این راه را هموار کنیم و باید در حوزة خلق آفرینشهای ادبی انتظارها از خودمان بیشتر باشد و به همین مقدار رازی نباشیم تا در این راه متوقف نشویم؛ بنابراین راه تکامل باز است و شاعران آیینی باید قلعههای بیشتری را فتح کنند؛ ولی در حال حاضر وضعیت مطلوبی داریم و شاعران جوان در این حوزه کارهای بسیار خوب و موفقی تولید و چاپ کردهاند.
دعبل: به نظر شما مهمترین آفتی که این حوزه را تهدید میکند، چیست؟
به نظرم «اغراق» مهمترین آفتِ وارد به این حوزه است. در این مسیر همواره باید در دایرة اعتدال حرکت و از افتادن به دام و چالههای افراط و تفریط پرهیز کنیم؛ براي نمونه در مورد بزرگان دینی باید اسوهسازی کنیم و شاعران آیینی، سیمای بزرگان دین را به گونهای به تصویر بکشند که آنها اسوه و الگوی زندگی افراد و دستیافتنی باشند؛ ولی اگر در شعر آیینی مطالب را با غلو و اغراق عرضه کنیم و از بزرگان دینی شخصیتهای ماورایي، اسطورهای و دستنیافتنی ترسیم کنیم، دچار نوعی آفت و آسیب شدهایم؛ براي نمونه شاعری از حضرت اباالفضل(ع) چهرهای ساخته است که مخاطب باید در هفت آسمان جستوجوگر این چهره باشد و در زمین نمیتواند این چهره را بیابد؛ به طور طبيعي این شعر تأثیرگذاری لازم و سازنده را بر زندگی انسانها ندارد؛ بنابراین باید در شعر آیینی به جای اسطورهسازی به اسوهسازی بپردازیم و از افتادن به این دام پرهیز کنیم.
دعبل: با توجه به فراوانی و گستردگی موضوعی که برای ادبیات آیینی و به طور خاص برای شعر آیینی وجود دارد، آیا خروجیهای این حوزه مورد قبول و کافی هستند؟
در مورد بعضی از شخصیتهای دینی مثل امام حسین(ع) یا حضرت مهدي(عج) کار بسیار انجام شده است و شاعران و نویسندگان بسیاری به آنها پرداخته و کتابهای بسیاری تولید شده است؛ ولی بعضی شخصیتهای دینی؛ مثل امام هادی(ع) یا امام حسن مجتبی(ع) بسیار نحیف ومغفول واقع شدهاند و در مورد آنها فعاليت کمي انجام شده است و باید آنطور که شایسته است به آنها بپردازیم و در معرفی این چهرهها به جامعه تلاش کنیم.
لازمة این کار این است که نهادهای متولی و شاعران، حوزههای مورد غفلت را شناسایی کنند تا در مورد این بزرگان بیشتر سرمایهگذاری شود. نهادهای متولی امر باید در همایشها و جشنوارهای سالانه به این نکته توجه کنند؛ براي نمونه در مورد پیامبر اسلام(ص) ـ با اینکه به نظر من باید بیشتر از سایر بزرگان به ایشان توجه شود ـ متأسفانه در ادبیات ما آثار اندکی هستندکه به ایشان پرداخته است و روی شعر نبوی چندان از لحاظ کمی و کیفی سرمایهگذاری نشده است. به نظرم اگر در روزهای ولادت و شهادت این بزرگان، همایشها و کنگرههایی برگزار شود و از بزرگان دعوت کنیم تا در این حوزه به فعالیت بپردازند و این حوزهها را تقویت کنند، به نتیجة خوب و مطلوبی ميرسيم.
دعبل: دورنمای شعر آیینی را چگونه ترسیم میکنید؟
به نظر من وضعیت، نسبتاً مطلوب است؛ ولی کافی نیست و برای رسیدن به وضعیت مطلوب، باید اين حوزه را مورد آسیبشناسی قرار دهیم. برای اینکه یک شعر آیینی مانا و فاخر خلق شود، باید با شناخت آسیبها و تحریفها، شاعران را به فضایی سالم دعوت کنیم تا دست به خلق آثار خود بزنند. این اشعار باید مستند به روایات و مستندات تاریخی باشند؛ چون تحریف در حوزة ادبیات دینی ضربه و آفت بزرگی است و اشعار باید دقیقاً بر اساس نثر سلیس قرآن و مستندات تاریخی و قرآنی و دینی باشند؛ اگر این اتفاق رخ دهد، شعر آیینی میتواند شعر ارزشمند و ماندگار باشد؛ ولی اگر در شرایطی غیر از این دست به آفرینش بزنیم، این شعرها تاریخ مصرفشان کوتاه بوده و در اذهان باقی نخواهند ماند.
دعبل: از میان شاعران گذشته و حال با اشعار کدام شاعر ارتباط برقرار کردهاید و شعر کدام شاعران مورد پسند شما است؟
شاعران بسیاری هستند که در بین دفاتر اشعارشان، اشعار آیینی فاخری وجود دارد و اگر بخواهم از چند نفر یاد کنم، به دیگران جفا شده است. میتوانم بگویم، شاعران آیینی جوان با پتانسیل بسیار بالایی وارد این عرصه شده و به خوبی درخشیدهاند و امیدوارم مسئولان، بسترهای مناسبی برای خلق آفرینشهای ادبی ایجاد کنند. به نظر من در آینده میتوانیم شاهد بروز شخصیتهای موفقی مثل «محتشم کاشانی» و «عمان سامانی» در جامعه باشیم.
دعبل: آیا در انجمنهای ادبی فعالیت دارید؟
بله، به صورت رسمی از زمان شکلگیری تا به امروز عضو انجمن قلم ایران هستم، همینطور با حوزة هنری سازمان تبلیغات اسلامی به صورت پراکنده و با بسياري نهادهای ادبی در وزارت ارشاد و شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همکاری دارم.
دعبل: لطفاً نام تعدادی از کتابهایی که تا به امروز به چاپ رساندهاید را بگویید و آیا کار جدیدی در دست تولید دارید؟
تا به امروز بیش از ۲۰ جلد کتاب به چاپ رساندهام که تعدادی از این کتابها مجموعة اشعار مستقل و تعدادی هم در حوزة تحقیق و پژوه هستند. آثاری که در حوزة تحقیق و پژوهشاند، عبارتاند از: «رفتارشناسی ادبی»، مجموعة مقالات با نام «از کلاغ تا کبوتر» که به نقد و بررسی شعر معاصر اختصاص دارد، «از آب تا آفتاب» که در بردارندة مجموعه مقالات ادبی است که اخیراً چاپ شده است.
در حوزة شعر، کتابهای «حنجره سرخ عشق»، «آسمانیها»، «بر آستان جانان»، «این مریم همیشه» و «ملکوت کلمات» از جمله مجموعه شعرهایی است که از من به چاپ رسیده است.