تاریخ انتشار
سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۲۲
۰
کد مطلب : ۱۷۷۳۶
گفت و گو با حاج مهدی آصفی، پیرغلام اهل بیت

مداحان جوان شعر خوب حفظ کنند/ روضه های خانگی خیلی مهم هستند

مداحان جوان شعر خوب حفظ کنند/ روضه های خانگی خیلی مهم هستند
حاج آقا مهدی آصفی پیرغلام اهل بیت است و علاوه بر این گاهی هم شعر می گوید. قبلا مدیر کاروان بوده و حالا ده سالی هست که کتاب فروشی در خیابان ایران دارد و آنجا بیشتر مرکز تردد دوستان و اهل فن و قلم است.
بخش اول این مصاحبه را بخوانید؛


حاج آقا شما جزء پیرغلامان و اساتید مداحی هستید. اما خوب است برای مان تعریف کنید که مداحی را از کجا شروع کردید؟

توفیق داشته ام که از ۱۵ سالگی مداحی کنم. البته قبل از مداحی مکبر مسجد آیت الله شیخ ذبیح الله محلاتی بودم. ماجرای ما از اینجا شروع شد که شب ولادت رسول اکرم بود و بنده از روی کتاب یک قصیده ای خواندم و چون برای بار اول بود تمام بدنم از عرق خیس شده بود. در آن زمان شاید ۱۴ سال سن داشتم.آقا شیخ ذبیح الله محلاتی که مرد بزرگواری بود به قدری من را آن شب تشویق کرد که یک مداح سرشناس را آن قدر تشویق نمی کنند. و این فقط به این دلیل بود که ایشان می خواستند فقط من را تشویق کرده باشند.



شما برای یاد گرفتن مداحی شاگردی هم کردید یا خودتان یاد گرفتید؟

حاج محمد مرشدی مداح، کنار مسجد امام یک دفتری داشتند که هم دفتر حجشان بود چون ایشان مدیر کاروان حج بودند و هم لوازم نقاشی می فروختند. من پیش ایشان شاگردی می کردم. یک چند صباحی خدمت ایشان بودم. ایشان آدم متشخص و متدینی بود که روضه هایی که می رفتند به بانی ها می گفتند زمانی که من نیستم به جای خودم کسی را می فرستم. نقطه ورودم به روضه از همین جا آغاز شد. ایشان برای مکه تشریف برده بودند و من جای ایشان روضه ها را می رفتم.



در ابتدای مداحی تان از چه هیئت هایی شروع کردید؟

بین هیئات مذهبی دو تا هیئت است که از قدیمی ترین هیئت های تهران می باشد که یکی هیئت صنف بزازها و یکی هم هیئت صنف خیاطان است. که خوشبختانه به عنوان شکرانه حضرت حق بنده در این دو هیئت ادای وظیفه می کنم. صنف بزاز شب های دوشنبه و صنف خیاط هم شب های پنجشنبه برنامه دارند.تأسیس هر دو هیئت سال ۱۳۰۰ قمری است. استاد بنده حاج محمد مرشدی در این هیئت ها روضه می خواند. البته روضه خواندن آن زمان ها با روضه خواندن الان فرق می کرد. ایشان مرد جامعی بود. بعد از یکی دو سال که شاگردی ایشان را کردم سال ۴۹ به عنوان خدمه من را به مکه بردند. که همان نقطه عطفی برای من بود و به برکت ائمه اطهار قریب به ۴۰ سفر به مکه مشرف شدم. از سال ۴۹ تا سال ۶۰ مأمور پذیرایی و خدمه و معاون کاروان بودم و از سال ۶۰ تا سال ۷۸ خودم مسئول کاروان بودم.


وضعیت فعلی مداحی با آنچه در گذشته بوده چه تفاوت هایی کرده؟

الان مداحی شعب مختلفی دارد. یعنی یک مداح قصیده خوان نمی تواند نوحه خوان هم باشد. اگر چه الان همه، هم قصیده، نوحه، مرثیه،زمینه و ... را می خوانند. حاج محمد مرشدی مرد جامعی بود به حدی که اگر آقایان ائمه جماعت نمی آمدند ایشان نماز جماعت می خواند و اگر قاری قرآن نبود مفسر قرآن می شد و نوحه هم در حد بالا می خواند و این اواخر هم از روی کتاب کلمه طیبه مرحوم علامه نوری صحبت می کرد. ولی متأسفانه در لباس نوحه خوانی کمتر اسم ایشان را می آورند. در چهارپایه خوانی کسانی مانند مرحوم حاج حسین بهاری که حرف اول را می زد و مرحوم حاج عباس زریباف خیلی خوب بود و مرحوم حاج اسماعیل چاوش که خیلی خوب بود اما نمی شود که حاج محمد مرشدی را نادیده گرفت. آن هم با چه سبک و سیاقی که با نوحه های امروزی قابل قیاس نیست.من خیلی خدا را شاکر هستم که استاد نامی و مطرح بنده بود و در خدمت ایشان بودم. البته الان هنوز هم اغلب مجالسی که ایشان می رفت را بنده می روم. البته ایشان استاد شاخص بنده بودند ولی خیلی از مداحان معروف هم استاد من بودند مانند مرحوم علامه، حاج آقا حسین زاهد که در خدمت شان شاگردی کردم.



استادان شما در ابتدا چه چیزهایی را به شما یاد می دادند؟

ایشان می فرمودند که باید قوه درکت قوی باشد و به مداحی که می خواند باید شش دانگ دقت کنی و نکات قوتش را بگیری و نکات منفی را رد کنی. ایشان بیشتر به من شعر یاد می دادند. تأکید ایشان بیشتر بر شعر حفظ کردن بود و من در جوانی خیلی شعر حفظ کردم. من الان نمی توانم شعر حفظ کنم و شعرهای دوران جوانیم به کمکم می آیند و از آنها استفاده می کنم. حافظه انسان یک ظرفیتی دارد و مانند یک ظرف آب می ماند و در این ظرف آب اگر آب تمیز بریزی پر می شود و اگر آب کثیف هم بریزی بازهم پر می شود. و چه خوب است که انسان این محفظه را از اشعار خوب پر کند و برای اشعار بد جایی نگذارد. من تا جایی که توانستم شعر خوب حفظ کردم.

خدا رحمت کند حاج حسن آقا محمدی دولابی که من شاگرد ایشان هم بودم، می گفت که یکی از مداحان طراز اول شمیران به نام شیخ محمد رستم آبادی بود که شیخ بود ولی مداحی هم می کرد و ایشان از نظر محفوظات فوق العاده بود و شاید کسی را نتوانیم نام ببریم که مانند ایشان باشد. و ایشان لقب صدرالذاکرین را داشت. یک روز به منزل حاج حسن آقا محمدی آمده بود به آقای محمدی می گفت که آقای محمدی من باید بروم و شعرهایی که حفظ کردم را در قنات دروس بریزیم و شعرهایی که شما حفظ کردید را حفظ کنم. پس به جوان ها توصیه می کنم که شعر خوب حفظ کنند و از شعرهای استاد استفاده کنند و از جوانی شان استفاده کنند و محفوظات خود را گسترش دهند. امروز به مداح اجری می نهند و مداحان باید موقعیت خود را حفظ کنند و این اجر و احترامی که به آنها می گذارند را نگه دارند و کاری نکنند که خدشه ای به آن وارد شود. چون دشمنان مترصد خراب کردن هستند.


شما فرمودید که بعد از استادتان جلسه های خانگی ایشان را ادامه دادید. کلا در ماه چند تا روضه خانگی می رفتید.

در آن زمان روضه های خانگی خیلی نبود شاید ۲۰_۲۵ بود.


الان روضه های خانگی بیشتر است یا در گذشته؟

یک موقعی خیلی به اوج رسید و شاید در ماه بالای ۱۰۰ روضه شد و تهران هم به این وسعت نبود و من هم با موتور تردد می کردم. اما الان بعضی از روضه ها را عذرخواهی می کنم ولی جلساتی که شب هست را می روم. خدا به این روضه های ماهیانه برکت دهد که خیلی مهم هستند.

ادامه دارد...
مرجع : عقیق
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما