کد مطلب : ۱۸۰۱۷
مداحان به اندازه سنگری که محافظت می کنند حق دارند درباره مسایل کشور حرف بزنند
مراسم عزاداری و مداحی در ایران همواره فعال بوده است و در دهه اخیر توانسته جوانان و اقشار خاصی را هم به خود جلب کند. در گیر و دار این عزاداری ها گاه مباحثی هم مطرح می شود و یا مداحان برای جلب و جذب قشرهای بیشتری از مردم از آهنگ ها و اشعاری مدرن و یا بدیع استفاده می کنند. همچنین پررنگ شدن مداحی ها در ایام و مناسبت های خاص به همان میزان سوء استفاده ها و گاه انتقاداتی را هم به دنبال داشته است. همه این موارد موضوع و محور سخنانی قرار گرفت که طی نشستی با حجت الاسلام سیدعباس موسوی مطلق سخن گفتیم.
حجت الاسلام موسوی مطلق در نشستی که در خبرگزاری مهر انجام شد با اشاره به مباحثی چون شور و شعور این دو را مکمل یکدیگر دانست و بیان کرد کسی که در مجلس سیدالشهدا(ع) می نشیند و عزای امام حسین(ع) را احیا می کند به اندیشه های ایشان هم پی می برد بنابراین اهداف قیام امام حسین(ع) و پیام سیدالشهدا(ع) از طریق همین مجالس عزاداری بیان شده است. وی در ادامه از این گفت که کوبیدن به این طبل که هیات ها تنها به سمت شور حرکت می کنند همان جنگ روانی است که دشمن بر آن می کوبد.
این پژوهشگر همچنین درباره واکنش های سیاسی بعضی از مداحان پیرامون مسایل سیاسی کشور معتقد است که مداحان در این نظام زندگی می کنند و سنگربان هستند و حق دارند به اندازه همان سنگری که از آن محافظت می کنند درباره مسایل کشور دفاع کنند و حرف بزنند.
*عزاداری ها و مشخصاً عزاداری امام حسین(ع) چند سالی است که در بحث ها مطرح شده که بیشتر دچار شور شده اند تا شعور و می توان گفت این اصطلاح شور و شعور حداقل در این دهه اخیر وارد شده است به نظر ما در آسیب شناسی طرح این اصطلاح چه می توان گفت؟ آیا عده ای هستند که می خواهند بگویند این چند سال به این شکل شده است یا نه دلایل دیگری دارد؟
- بحث شور و شعور همیشه بوده اما هم اکنون فضای انتقال مطالب بسیار سریع است. اگر در گذشته کسی در محفلی حرفی می زد شاید به این سرعت منتقل نمی شد اما هم اکنون اندیشه ها به زودی منتقل می شود و ما در نوحه ها در همان دو دهه پیش از شعور هم سخن می گفتیم. البته این تاکیدی است که در این سال ها همانطور که شما می گویید بیشتر شده است.
*منظور این است که هم اکنون برای نقد مداحی ها بیشتر روی شعور تاکید می شود؟
- به نظر می آید که این طور باشد و برداشت کلی از این حرف ها مسموم است و یا اندیشه مرموزی است که روی این واژه ها تمرکز شده و بعد علما و اندیشمندان هم از این واژه ها استفاده کردند و جهت درست به آنها دادند.
*چقدر شما این آسیب را وارد می دانید؟ اینکه مداحی ها بیشتر از شور بهره گرفته تا شعور.
- استخدام کلمه آسیب در بحث مداحی حضرت سیدالشهدا(ع) چندان خوشایند نیست گرچه ما در این زمینه کار هم کرده ایم اما نمی شود از این آسیب شناسی ها فرار کرد.
*اگر با تعریف شما این مبحث را بپذیریم چقدر مداحی ها را مبتلا به این ماجرا می دانید که بیشتر از شور بهره گرفته باشند؟
- نظر شخصی من این است که نباید بین شور و شعور جدایی انداخت چون در خود حرکت سیدالشهدا(ع) و حضرت زینب(س) و اصحاب حضرت و ... شور و شعور با هم ترکیب شده است.
مناقشه در موضوع نسبت بین شور و شعور، شبیه همان مناقشهای است که مشخصاً در مباحث مربوط به حکمت و فلسفهی هنر دربارهی نسبت قالب و فرم در اثر هنری با مضمون و محتوای آن اثر مورد بحث قرار میگیرد. به تعبیر شهید سید مرتضی آوینی: «هنر از حیث محتوا نوعی معرفت است و از این قرار، عین حکمت و عرفان؛ پس چگونه می توان مظاهر مختلف حیات انسان را، علم و حکمت هنر و فلسفه و دین را، آنچنان که امروز معمول است از یکدیگر جدا کرد؟ هنرمندان هرگز در جست وجوی حکمت نیستند. آنها تنها سعی دارند که در تکنیک کار خویش مهارت بیشتری پیدا کنند و لکن آنچه در تکنیک و قالب کار هنری آنها به مثابه محتوا اظهار میشود چیست اگر حکمت نیست؟ میگویند «ما احساسات خویش را بیان می کنیم» امّا مگر میان احساسات انسان و اعتقادات او هیچ نسبتی نیست؟ این توهّم ناشی از یک اشتباه حِکمی یا فلسفی است که در این عصر رخ داده است. معمول است که انسان را به دو ساحت مجزا و مستقل از یکدیگر تقسیم می کنند: عقل و احساس. آنگاه علم را متعلّق به ساحت عقل می پندارند و هنر را متعلّق به ساحت احساس و نسبت و رابطه میان عقل و احساس را نیز مغفول باقی می گذارند. ساحت نظر و ساحت عمل را نیز از یکدیگر مجزا کردهاند و میان آن دو شکافی آنچنان عظیم انداخته اند که هرگز پر نمیشود، حال آنکه نظر و عمل انسان در اصل و منشا مشترکند وگرنه، هیچ عملی را نمیتوان منتسب به کسی دانست.»
علاوهبر این، ما در روایات و نقل ها داریم که شب عاشورا اصحاب شمشیرها را تیز می کنند، رجز می خوانند و در عین حال از عبادت هم باز نمی مانند و مباحث عمیق مطرح می شود بنابراین نکته مهم این است که شور و شعور جدا نشود و اگر مستقلاً به این تعابیر پرداخته شود و مثلاً گفته شود دستگاه سیدالشهدا(ع) نیاز به شور دارد این جریان از مغز تهی می شود، باید همراه با شور، شعور هم باشد تا این جریان معنای خود را پیدا کند. زیرا ما نام امام حسین(ع) را به عنوان اسماء حسنی خداوند بیان می کنیم و باید شان این نام حفظ شود.
از طرف دیگر اگر فقط به مباحث علمی صرف بپردازیم که از قالب الفاظ تنها تحلیل بیرون آید این هم کاری یک طرفه است. به هر حال آن که در مجلس سیدالشهدا(ع) می نشیند و عزای امام حسین(ع) را احیا می کند به اندیشه های ایشان هم پی می برد بنابراین شور و شعور، گریه و عزاداری همیشه کنار هم بوده و اهداف قیام امام حسین(ع) و پیام سیدالشهدا(ع) از طریق همین مجالس عزاداری بیان شده است.
در دل شعور به معنای حقیقی شور نهفته شده و در دل شور به معنی حقیقی شعور وجود دارد و باید این را سرلوحه کار کنیم مثل بحث خوف و رجا که توامان و به یک اندازه باید باشند مداح و شاعر و خادمان هم باید همینطور شور و شعور را با هم داشته باشند.
*شما قاطبه مداحی های جامعه امروز را به چه شکل می بینید آیا آن شور و شعوری که می فرمایید با همین تعادل پیش می رود؟
- قضاوت فضای عمومی کار بسیار سختی است و باید تحقیق میدانی صورت بگیرد در بعضی هیات ها این هماهنگی بالا است و شاید در بعضی هیات ها به شور توجه بیشتری شود اگرچه که دشمن در قدم اول با با بیان همین مسایل و تاکید روی شور جلو می آید و بعد این شور را هم زهرآلود می کنند و در نتیجه تیشه به ریشه آن می زنند.
*انتقاداتی که به مجالس مطرح است مثل اینکه در این مجالس رفتارهای حسینی وجود ندارد و یا مداحان در مجالس عزاداری آگاهی ها را بالا نمی برند و ... را چطور ارزیابی می کنید؟
- نظر بنده خلاف این است؛ چون ما به هیات های مختلف در مکان های مختلف و حتی شهرستان ها می روم و من دیده ام که جهت این عزاداری ها به سمت شعور است. یکی از ادله ما این است که هرجا نیاز به حضور انقلابی و حماسی بوده هیاتی ها حضور داشته اند این یعنی آنها به سمت شعور حرکت می کنند. جذب بالای هیات ها هم به همین دلیل است نه فقط به لحاظ تعداد به لحاظ تغییر جهت مسیر زندگی و اتفاقاً کوبیدن به این طبل که هیات ها به سمت شور حرکت می کند همان جنگ روانی است که دشمن بر آن می کوبد.
*هم اکنون نوعی سبک در عزاداری ها رواج یافته که از ملودی ها و ترانه های پاپ و یا حتی غربی استفاده می شود نظر شما چیست؟
- فضای عمومی هیات های ما این چنین نیست. بعضی هیات ها از این سبک ها استفاده می کنند که چندان مطرح نیستند و جایگاهی ندارند و اتفاقا دشمن هم همین ها را برجسته می کند. اصل این کار البته درست نیست زیرا موسیقی پاپ و غربی با جایگاه و شان امام حسین(ع) همخوانی ندارد. هیچ عقل سلیمی این را نمی پذیرد.
*به عنوان یک کارشناس پیشنهاد شما برای برون رفت از این مساله چیست؟
- باید این مسیر را هدایت کرد بعضی از آنها واقعاً از سر جهالت به این شکل پیش می روند و قصد ضربه زدن به دستگاه امام حسین(ع) را ندارند و بسیاری هم از سر انّیّت و هوای نفس است. همچنین بخشی هم حوصله ندارند که به دنبال این بروند که سبک و سیاق خاصی را پیش گیرند. البته این رسالت همگان است، رسانه ها، حوزه ها، مراکز فرهنگی و هنری و حتی مداحان پیشکسوت باید به نوعی در این مسیر وظیفه خود را انجام دهند.
دربارهی نقش و جایگاه هنر مداحی این نکته قابل ذکر است و آن این است: همچنانکه هر تعبیر و برداشتی از دین مبین اسلام بدون محوریّت اهلبیت (علیهمالسلام) فاقد مبنا است و «معرفت جاهلی» تلقّی میشود؛ بنابراین هر هنر و اقدامی که بهنحوی به گسترش عمیق و رشد باورمندی معرفت اهل بیت (علیهمالسلام) بینجامد از بالاترین منزلتها برخوردار خواهد بود.
مداحی اهلبیت (ع) نیز بر اساس سهگانه «هنر، تعقّل و پیام» از فاخرترین عرصههای فرهنگ شیعی و هنر اسلامی است؛ به تعبیر مقام معظم رهبری خطاب به جامعه هنری مداحان که فرمودند «در كار مدّاحىِ شما چند چشمه هنرى وجود دارد: شعرتان هنر است، صدايتان هنر است، آهنگى كه انتخاب مىكنيد؛ هنر است، اشارات و كارهايى كه انجام مىدهيد، هنر است. عنصر دوم، عنصر تعقّل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابلاى اين شعرها فراوان وجود دارد و مىتواند ذهنها را قانع كند. البته منطق، شكلهاى مختلفى دارد. گاهى برهانى است، گاهى خطابى است، گاهى شعرى است؛ مقصود اين است كه بتواند اين پيام را به اعماق ذهن مخاطب برساند و او را قانع كند. خصوصيت سوم اين است كه شما حامل پيام دينى محسوب مىشويد؛ يعنى سِمت معنوى و روحانى داريد. در دنيا خوانندگان خوب زياد هستند و ممكن است شعرهاى خوبى هم بخوانند اما آنها از موضع مدّاح حرف نمىزنند ولى شما از موضع مدّاح اهل بيت و از موضع معنوى و روحانى حرف مىزنيد. البته خصوصيات ديگرى هم وجود دارد، اما اين سه خصوصيت در كنار هم مهمتر است.»
*شما گفتید که اینها جایگاهی ندارند اما ما مداحان شاخصی داریم که در مداحی خود از این سبک و موسیقی استفاده می کنند و به اندازه یک هیات هم قابل توجه هستند.
- بله به شکل موردی خوانده شده است اما این چنین نیست که همیشه این سبک پیش گرفته شود. گاهی سبکی درست شده و تقلیدی هم نیست. مضاف بر اینکه باید توسط فقهای بزرگوار ما، این قبیل موضوعات تخصصی با نگاه فقه پویا و جواهری مورد بررسی و مسئلهشناسی قرار گیرد.
*فکر می کنم فقر شعر و ملودی فاخر هم باعث می شود که مداحان بیشتر به این سمت بروند.
- بله این خلا هم احساس می شود و برای جبران آن حرکت های خوبی هم صورت گرفته است. رهبر معظم انقلاب هم در این زمینه سخنانی داشتند و ارزش زیادی برای شعرهای آیینی قایل شدند.
مقوله شعر و نقش آن در مداحی از موضوعات اساسی و مهمی است که بارها و بارها توسط مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته است و دهها موضوع و سرفصل کلیدی و قابل تأمل در سخنان ایشان طرح شده است که شایسته تحقیق و تعمّق بیشتر است. موضوعاتی نظیر توجّه به مشخّصههای شعر انقلاب اسلامی، اهتمام و توجّه شاعران انقلاب اسلامی به ادای حقّ زمانه، اهتمام شاعران انقلاب اسلامی به فتح قلّههای شعر و ادب زبان فارسی، اهتمام به قواعد و اصول سرایش شعر، اهتمام شاعران بر مضمونیابی و ابداع تعبیرات شعری نو، توجّه به قابل فهم بودن زبان شعر، لزوم توجّه به روح امید، حركت و پیشرفت جامعه در مضامین اشعار، توجّه شعر آیینی به مسائل عرفانی و معنوی، وظیفه سنگین شاعران انقلاب در کورانِ حادثهها و فتنهها، توجّه قدرت و شیوههای تبلیغاتی جبهه کفر و طاغوت، اهتمام مدّاحان به استفاده از اشعار با مضامین متعالی، توجّه و هدایت شعر آیینی به سمت مناجات، توجّه به زیارت جامعهکبیره در مضامین شعر آیینی، توجّه شعرای شعر آیینی به معارف قرآنی و روایی، اهتمام و توجّه شعرای شعر آیینی به درستگویی، توجّه به تعالی ارکان غزل؛ لفظ، مضمون و احساس، اهتمام و توجّه هنر شعر به اخلاق و پرهیز از پوچگرایی، احساس، دلتنگی و اندیشه؛ سه مقوله اساسی در هنر شعر و توجّه به شعر كودك همراه با مفاهيم حكمت اسلامى و سياسى و... فهرست بسیار تفصیلیتری را میتوان از سخنان معظمله برداشت کرد و برای چارهجوییها و ارائه راهحلها از آن استفاده برد.
*خود شما در این حوزه تجربه زیادی دارید وقتی می خواهید شعر و مضمونی را انتخاب کنید چه منابعی در دست دارید به طور مثال حوزه هایی هستند که در آنها منابع زیادی یافت شود و یا برعکس چه بخش هایی هستند که بیشتر با مشکل کمبود منبع مواجه باشد؟
- خود شعرا و مداحان هم این خلا را احساس می کنند. ما گاهی از تولید به مصرف شعر می گوییم. گاهی این آسیب وارد است که همان لحظه که شاعر شعر را می سراید با اندکی تاخیر به مداح می رسد و مداح آن را می خواند درحالیکه این شعر هنوز چکش کاری و یا تحقیق و بررسی نشده است. در فضای رسمی و عادی خوانش به این شکل خوب نیست زمانی هم بوده که شعری سروده می شود و از محتوای خوبی هم برخوردار است و مداح هم به شیوه خوبی آن را اجرا می کند اما این استثناست و نمی توان به عنوان یک قاعده از آن یاد کرد. یک علت این است که ما در شعرهای مورد نیاز برای مداحی کمبود داریم اگر به طور مثال مداحان بدانند که اشعار زیادی دسته بندی شده و منسجم و آماده وجود دارد استفاده می کنند و گاهی شعر تازه سروده شده یک شاعر تا پایان شب توسط چندین مداح خوانده می شود.
*من فکر می کنم یکی از راه های برون رفت از این مساله این است که در طول سال به مباحث و موضوعات و اشعار فکر شود و برای مناسبت هایی چون ماه محرم به دنبال اشعار غنی و قوی باشیم. متون و اشعار انتخاب شوند و به تعبیر شما چکش کاری شوند. هم اکنون چنین چیزی نداریم درست است؟
- خیرنداریم. بله اگر به این شکل باشد که در طول سال روی شعرها کار کنیم با دقت بیشتری می توان آنها را انتخاب کرد و زمان بیشتری برای بررسی آنها داریم. نکته دیگر اینکه باید یک بانک اطلاعاتی از شاعران و اشعار آنها داشته باشیم. البته سایت ها و وبلاگ های زیادی وجود دارد که این اشعار را ارئه می دهند اما مدیریتی روی این سایت ها وجود ندارد.
*منابع خود شما در حوزه مداحی چیست و چگونه انتخاب می شود؟
- از آنجا که منبر کار ماست طبیعتا نوع انتخاب ما با دیگر مداحان تفاوت دارد اما ذائقه شخص خود من هم متفاوت است و من علاقه زیادی به اشعاری چون حافظ دارم و حق هم همین است که شان ویژه ای برای این شاعران در نظر گرفته می شود. من زمانی به یکی از دوستان گفتم به شاگردانش توصیه کند که ۶ ماه شعر گفتن را تعطیل کنند و حتی اگر هم شعری به ذهن شان رسید دست به قلم نبرند. شاعر چه بسا اذیت هم می شود که وقتی جوشش شعری او به ذهنش خطور می کند جلوی خود را بگیرد اما شاعر باید حداقل ۶ ماه روی شعر حافظ وقت و زمان بگذارد و اصطلاحات و اشارات آن را بفهمد و از زاویه دید شعری به حافظ نگاه کند. حافظ در زمانه خود به نوعی شعر نو گفته است چرا ما هم اکنون نمی توانیم شعری به این وزانت بگوییم.
شهریار هم شعر نو خود را با واژه هایی بسیار عادی سروده است و شعرهایش از عمق بسیاری برخوردار است. «سوزن ز تیر مژگان وز تار زلف نخ کن/ هر چند رخنهٔ دل تاب رفو ندارد» شهریار با همین کلماتی که در روزمره استفاده می شود اشعاری را به چه زیبایی به کار می گیرد. حافظ هم به همین شکل است اما ما شاعرانی داریم که نه تنها شعر حافظ را متوجه نمی شود که ان را غلط هم می خواند در همه آثار شاعران بزرگ به همین ترتیب است. شاعر و مداح ما باید صائب و دیگر شاعران را بخواند و بفهمد از این طریق ذائقه و دیدگاه شعری ما عوض می شود هم اکنون ذائقه های شعری در دست مداحان است که می توانند مسیر شعری را عوض کنند. اشعار افرادی همچون نیر تبریزی را بخوانند و این واضح است که کسی که اشعار نیر تبریزی را بخواند می تواند هر نوع شعری را بسراید اما کسی که با عمان سامانی در ارتباط است آیا می تواند هر شعری بسراید؟ قطعا چنین کسی در مسیر سیدالشهدا نمی تواند هر شعری بسراید.
*من با بسیاری از شاعران و مداحان که صحبت می کنم نهایتا از عمان سامانی سخن می گویند آن هم به دلیل مدحی که برای سیدالشهدا دارد و این اشراف و علاقه ای که شما به حافظ و صائب دارید برای من بسیار جالب بود.
- بله من در این حوزه کتاب هم دارم یعنی اشعاری که حافظ در مدح اهل بیت دارد. ما با این بضاعت موضوعاتی که داریم در یک کتاب «خواجه منبر در دیوان خواجه شیراز» این اشعار را آورده ایم اشعاری که حافظ درباره امیرالمؤمنین، سیدالشهدا و امام رضا دارد و بسیار هم زیباست.
*یعنی شما در منبر خود شعر را می خوانید و به نوعی آن را تفسیر هم می کنید؟
- استفاده از شعر در منبر تقریبا از اولویت های کاری من است، تاثیر هم دارد، کتاب آسمانی ما هم بر اساس نوعی نظم و آهنگ منحصر به خود بوده و این لسان شعری بسیار هم تاثیرگذار است گاهی هم که نیاز باشد و به فراخور نیاز جلسات از اشعار حافظ و ... استفاده می شود و این ورود بسیار هم مفید واقع شده است.
*واکنش مردم به فضای جدیدی که شما فراهم کرده اید چیست چون فکر می کنم این کار به نوعی شکستن کلیشه هاست.
- مردم استقبال خوبی کرده اند البته استقبال به معنای تایید نیست اما ما خروجی کار را به این شکل دیدیم که استقبال و علاقه زیادی نسبت به این موضوعات نشان داده شد.
*چه طیفی پای صحبت های شما نشسته اند می توان میانگین سنین مختلف افراد حاضر در جلسات را بیان کرد؟
- سن و سال ها متفاوت است چون شهرها و مکان هایی هم که این جلسات در آنها برپا می شود مختلف و متنوع است. بنده به مسجدها و هیئت های زیادی میروم که هم در آنها جوانان و دانشجویان هستند و هم طلاب حوزه های علمیه. درواقع اقتضای کار بنده به این شکل است که با همه نوع طیفی سرو کار دارم. تقریبا می توان گفت استفاده از این نوع ادبیات در جلسات مورد علاقهی عموم است و با همه سلایق منطبق می شود.
*فکر می کنم به این شکل کسانی هم که نگاه مثبتی به مداحی و جلسات عزاداری ندارند علاقمند شده اند که به جلساتتان بیایند خود من اگر پای یک منبر متفاتی بنشینم روز بعد به دیگران هم توصیه می کنم که از آن جلسه استفاده ببرند. حالا شما در جلسات خود احساس کرده اید که مخاطبان جدیدی که از این فضا نیستند به جلساتتان اضافه شده اند؟
- بله پیش آمده است.
*من می خواهم به همان بحث مداحی ها برگردم تابحال پیش نیامده که احساس کنید جریان مداحی در کشور از جریان منبرهای همیشگی فاصله گرفته به طور مثال ما روحانیونی داریم که منبر دارند و در ماه های خاص موضوع منبرهای خود را با آن ماه ها متناسب می کنند اما بعضی از مداحان مدت زمان زیادی منبر دارند و انتقادهایی هم به انها مطرح می شود که رقم های نجومی دریافت می کنند، مطالب عمیق مطرح نمی کنند و مخصوصا مطالب سیاسی وارد مداحی های خود می کنند و با غرض به مباحث سیاسی وارد می شوند.
- اینجا سه موضوع مطرح شد یکی ورود مباحث سیاسی در مداحی ها دوم اینکه اینها یکی دو ماهی به حوزه مداحی وارد می شوند و سوم هم موضوع پاکت های پولی که می گیرند اینها سه موضوع تکراری و سه موضوع پر سوال است که همیشه از همه مداحان در همه مصاحبه ها سوال شده است. در مورد موضوع اول باید گفت خیلی کم مداحانی داریم که در ماه های محرم و صفر کار دارند و البته به شکل مصداقی در نظرم نیستند البته در مناسبت های سال در ایام شهادت ها و میلادها مداحان زیادی هستند. پیش آمده که زمانی یک مداح متنی را بخواند و حرفی بزند که تبدیل به یک مسئله یا چالش عمومی می شود که این در سخنرانی ها هم اتفاق می افتد.
نکته دوم این که باید بررسی شود که بحث سیاسی در مداحی چقدر جایگاه دارد، خود نفس هیئت یک جریان سیاسی است، اقامه عزاداری حرکتی سیاسی است. حرکت عمیق و دقیقی که صدها سال قبل صورت گرفته و ما هم اکنون راجع به آن بحث می کنیم و آن را زنده نگه می داریم یعنی فقط بحث عاطفه انسانی نیست ما جنگ های زیادی در جهان داشته ایم که بابت آنها کشته های زیادی داده ایم مثل جنگ های جهانی اول و دوم، امارها هم موجود است که چند هزار نفر کشته شده اند و حتی چند لیتر خون ریخته شده است. اما اینها سر کسی را به درد نمی آورد و اصلا چقدر اهمیت دارد اما حرکت سیدالشهدا از اهمیت خاصی برخوردار است و اهمیت ان هم این است که در مقابل جبهه ابلیس و ظلم ایستاد حرکتی که کاملا سیاسی بود ولی سیاست در ذهن ما به درستی تعریف نشده است. بنابراین نفس هیئت سیاسی است، یک مبارزه است که تا انقلاب حضرت ولی عصر (عج) ادامه دارد، این کاملا مشخص است اما اینکه یک هیئتی با مسایل روز ارتباط نداشته باشد این همان چیزی است که دشمن می خواهد. همانطور که رهبر معظم انقلاب می فرمایند« ما هیئت سکولار نداریم و هرکس به امام حسین علاقمند است به اسلام سیاسی علاقه دارد» و البته این بدین معنا نیست که هر اتفاق سیاسی در جهان رخ می دهد حتما ما باید آن را در مجلس روضه با گرایش های سیاسی بیان کنیم اما از آن طرف هم نمی توانیم بی تفاوت باشیم.
شاید هم گاهی برداشت خود افراد است که یک مداح از جریان خاصی پیروی می کند، خب اگر یک مداحی به این نتیجه برسد که یک جریانی حق است وظیفه اش این است که دفاع کند و ما چه حقی داریم که مانع آنها شویم. این اعتماد به مداحان وجود دارد مداحان و ذاکران برای رضای خدا تصمیم می گیرند مسایل نظام و ... مد نظرشان است و خب از جریانی هم که اندیشه اش نزدیکتر است،حمایت می کنند مگر ما معتقد نیستیم که آزادی وجود دارد پس مشکل چیست؟ اما اینکه ما هیئت و جلسه سیدالشهدا را خدایی نکرده برای انتقام های سیاسی قرار دهیم این حرکت خداپسندانه ای نیست و کسی هم آن را تایید نمی کند.
*متر و معیار برای اینکه چه کسی پشت حق ایستاده و اینکه جریانی انتقام و نفع خود را در جلسات پیش می گیرد، چیست؟
- ما چارچوب داریم و آن هم در سخنان رهبر انقلاب مشخص است و می توان فهمید که این افراد طبق این معیار جلو می روند و یا نمی روند یعنی باید دید که تا چه حد به اندیشه های آقا نزدیک است. ما در یک کشور اسلامی زندگی می کنیم و اقدامات ما هم باید طبق همین نظام باورها باشد و باآنها تطبیق داشته باشد. بخشی هم به روحیات شخصی خود مداحان برمی گردد یک مداح جوان که استاد نداشته صرف شهرت و بدون علم و اگاهی حق مداخله ندارد و اصلا کسی هم این حق را به او نمی دهد. چون نه معلومات لازم را دارد نه استاد داشته و نه حتی متخلق به اخلاق الهی است اما کسانی هستند که این مؤلفهها یا شاخصهها را دارند، علم دارند و در مباحث اخلاقی ویژگی های خاصی دارند فقط هم دچار شهرت کاذب یا مقطعی نشده اند. دین خود را هم به انقلاب ادا کرده اند آنها که سن شان اقتضا می کرده در مسایل جنگ و قبل از انقلاب و آنها هم که سنشان اقتضا نمی کند با حمایت هایی که بعد از انقلاب از خود نشان داده اند.
اوج کار هم در فتنه ۸۸ نشان داده شد خب اینها حق دارند، در این نظام زندگی می کنند و بخشی از کارهای فرهنگی را هم انجام می دهند سنگربان هم هستند و به اندازه همان سنگری که از آن محافظت می کند حق دارند که دفاع کنند و حرف بزنند. هرکسی در هر جایی به خود اجازه می دهد که نظراتش را مطرح می کند و بعد اگر از این طیف کسی حرفی بزند اعتراض می شود که شما سرتان را پایین بیندازید و ذکر حسین را بگویید و اگر هم مداحی حرفی نزند می گویند شما حرفی ندارید و از همه جا بی خبر هستید.
حجت الاسلام موسوی مطلق در نشستی که در خبرگزاری مهر انجام شد با اشاره به مباحثی چون شور و شعور این دو را مکمل یکدیگر دانست و بیان کرد کسی که در مجلس سیدالشهدا(ع) می نشیند و عزای امام حسین(ع) را احیا می کند به اندیشه های ایشان هم پی می برد بنابراین اهداف قیام امام حسین(ع) و پیام سیدالشهدا(ع) از طریق همین مجالس عزاداری بیان شده است. وی در ادامه از این گفت که کوبیدن به این طبل که هیات ها تنها به سمت شور حرکت می کنند همان جنگ روانی است که دشمن بر آن می کوبد.
این پژوهشگر همچنین درباره واکنش های سیاسی بعضی از مداحان پیرامون مسایل سیاسی کشور معتقد است که مداحان در این نظام زندگی می کنند و سنگربان هستند و حق دارند به اندازه همان سنگری که از آن محافظت می کنند درباره مسایل کشور دفاع کنند و حرف بزنند.
*عزاداری ها و مشخصاً عزاداری امام حسین(ع) چند سالی است که در بحث ها مطرح شده که بیشتر دچار شور شده اند تا شعور و می توان گفت این اصطلاح شور و شعور حداقل در این دهه اخیر وارد شده است به نظر ما در آسیب شناسی طرح این اصطلاح چه می توان گفت؟ آیا عده ای هستند که می خواهند بگویند این چند سال به این شکل شده است یا نه دلایل دیگری دارد؟
- بحث شور و شعور همیشه بوده اما هم اکنون فضای انتقال مطالب بسیار سریع است. اگر در گذشته کسی در محفلی حرفی می زد شاید به این سرعت منتقل نمی شد اما هم اکنون اندیشه ها به زودی منتقل می شود و ما در نوحه ها در همان دو دهه پیش از شعور هم سخن می گفتیم. البته این تاکیدی است که در این سال ها همانطور که شما می گویید بیشتر شده است.
*منظور این است که هم اکنون برای نقد مداحی ها بیشتر روی شعور تاکید می شود؟
- به نظر می آید که این طور باشد و برداشت کلی از این حرف ها مسموم است و یا اندیشه مرموزی است که روی این واژه ها تمرکز شده و بعد علما و اندیشمندان هم از این واژه ها استفاده کردند و جهت درست به آنها دادند.
*چقدر شما این آسیب را وارد می دانید؟ اینکه مداحی ها بیشتر از شور بهره گرفته تا شعور.
- استخدام کلمه آسیب در بحث مداحی حضرت سیدالشهدا(ع) چندان خوشایند نیست گرچه ما در این زمینه کار هم کرده ایم اما نمی شود از این آسیب شناسی ها فرار کرد.
*اگر با تعریف شما این مبحث را بپذیریم چقدر مداحی ها را مبتلا به این ماجرا می دانید که بیشتر از شور بهره گرفته باشند؟
- نظر شخصی من این است که نباید بین شور و شعور جدایی انداخت چون در خود حرکت سیدالشهدا(ع) و حضرت زینب(س) و اصحاب حضرت و ... شور و شعور با هم ترکیب شده است.
مناقشه در موضوع نسبت بین شور و شعور، شبیه همان مناقشهای است که مشخصاً در مباحث مربوط به حکمت و فلسفهی هنر دربارهی نسبت قالب و فرم در اثر هنری با مضمون و محتوای آن اثر مورد بحث قرار میگیرد. به تعبیر شهید سید مرتضی آوینی: «هنر از حیث محتوا نوعی معرفت است و از این قرار، عین حکمت و عرفان؛ پس چگونه می توان مظاهر مختلف حیات انسان را، علم و حکمت هنر و فلسفه و دین را، آنچنان که امروز معمول است از یکدیگر جدا کرد؟ هنرمندان هرگز در جست وجوی حکمت نیستند. آنها تنها سعی دارند که در تکنیک کار خویش مهارت بیشتری پیدا کنند و لکن آنچه در تکنیک و قالب کار هنری آنها به مثابه محتوا اظهار میشود چیست اگر حکمت نیست؟ میگویند «ما احساسات خویش را بیان می کنیم» امّا مگر میان احساسات انسان و اعتقادات او هیچ نسبتی نیست؟ این توهّم ناشی از یک اشتباه حِکمی یا فلسفی است که در این عصر رخ داده است. معمول است که انسان را به دو ساحت مجزا و مستقل از یکدیگر تقسیم می کنند: عقل و احساس. آنگاه علم را متعلّق به ساحت عقل می پندارند و هنر را متعلّق به ساحت احساس و نسبت و رابطه میان عقل و احساس را نیز مغفول باقی می گذارند. ساحت نظر و ساحت عمل را نیز از یکدیگر مجزا کردهاند و میان آن دو شکافی آنچنان عظیم انداخته اند که هرگز پر نمیشود، حال آنکه نظر و عمل انسان در اصل و منشا مشترکند وگرنه، هیچ عملی را نمیتوان منتسب به کسی دانست.»
علاوهبر این، ما در روایات و نقل ها داریم که شب عاشورا اصحاب شمشیرها را تیز می کنند، رجز می خوانند و در عین حال از عبادت هم باز نمی مانند و مباحث عمیق مطرح می شود بنابراین نکته مهم این است که شور و شعور جدا نشود و اگر مستقلاً به این تعابیر پرداخته شود و مثلاً گفته شود دستگاه سیدالشهدا(ع) نیاز به شور دارد این جریان از مغز تهی می شود، باید همراه با شور، شعور هم باشد تا این جریان معنای خود را پیدا کند. زیرا ما نام امام حسین(ع) را به عنوان اسماء حسنی خداوند بیان می کنیم و باید شان این نام حفظ شود.
از طرف دیگر اگر فقط به مباحث علمی صرف بپردازیم که از قالب الفاظ تنها تحلیل بیرون آید این هم کاری یک طرفه است. به هر حال آن که در مجلس سیدالشهدا(ع) می نشیند و عزای امام حسین(ع) را احیا می کند به اندیشه های ایشان هم پی می برد بنابراین شور و شعور، گریه و عزاداری همیشه کنار هم بوده و اهداف قیام امام حسین(ع) و پیام سیدالشهدا(ع) از طریق همین مجالس عزاداری بیان شده است.
در دل شعور به معنای حقیقی شور نهفته شده و در دل شور به معنی حقیقی شعور وجود دارد و باید این را سرلوحه کار کنیم مثل بحث خوف و رجا که توامان و به یک اندازه باید باشند مداح و شاعر و خادمان هم باید همینطور شور و شعور را با هم داشته باشند.
*شما قاطبه مداحی های جامعه امروز را به چه شکل می بینید آیا آن شور و شعوری که می فرمایید با همین تعادل پیش می رود؟
- قضاوت فضای عمومی کار بسیار سختی است و باید تحقیق میدانی صورت بگیرد در بعضی هیات ها این هماهنگی بالا است و شاید در بعضی هیات ها به شور توجه بیشتری شود اگرچه که دشمن در قدم اول با با بیان همین مسایل و تاکید روی شور جلو می آید و بعد این شور را هم زهرآلود می کنند و در نتیجه تیشه به ریشه آن می زنند.
*انتقاداتی که به مجالس مطرح است مثل اینکه در این مجالس رفتارهای حسینی وجود ندارد و یا مداحان در مجالس عزاداری آگاهی ها را بالا نمی برند و ... را چطور ارزیابی می کنید؟
- نظر بنده خلاف این است؛ چون ما به هیات های مختلف در مکان های مختلف و حتی شهرستان ها می روم و من دیده ام که جهت این عزاداری ها به سمت شعور است. یکی از ادله ما این است که هرجا نیاز به حضور انقلابی و حماسی بوده هیاتی ها حضور داشته اند این یعنی آنها به سمت شعور حرکت می کنند. جذب بالای هیات ها هم به همین دلیل است نه فقط به لحاظ تعداد به لحاظ تغییر جهت مسیر زندگی و اتفاقاً کوبیدن به این طبل که هیات ها به سمت شور حرکت می کند همان جنگ روانی است که دشمن بر آن می کوبد.
*هم اکنون نوعی سبک در عزاداری ها رواج یافته که از ملودی ها و ترانه های پاپ و یا حتی غربی استفاده می شود نظر شما چیست؟
- فضای عمومی هیات های ما این چنین نیست. بعضی هیات ها از این سبک ها استفاده می کنند که چندان مطرح نیستند و جایگاهی ندارند و اتفاقا دشمن هم همین ها را برجسته می کند. اصل این کار البته درست نیست زیرا موسیقی پاپ و غربی با جایگاه و شان امام حسین(ع) همخوانی ندارد. هیچ عقل سلیمی این را نمی پذیرد.
*به عنوان یک کارشناس پیشنهاد شما برای برون رفت از این مساله چیست؟
- باید این مسیر را هدایت کرد بعضی از آنها واقعاً از سر جهالت به این شکل پیش می روند و قصد ضربه زدن به دستگاه امام حسین(ع) را ندارند و بسیاری هم از سر انّیّت و هوای نفس است. همچنین بخشی هم حوصله ندارند که به دنبال این بروند که سبک و سیاق خاصی را پیش گیرند. البته این رسالت همگان است، رسانه ها، حوزه ها، مراکز فرهنگی و هنری و حتی مداحان پیشکسوت باید به نوعی در این مسیر وظیفه خود را انجام دهند.
دربارهی نقش و جایگاه هنر مداحی این نکته قابل ذکر است و آن این است: همچنانکه هر تعبیر و برداشتی از دین مبین اسلام بدون محوریّت اهلبیت (علیهمالسلام) فاقد مبنا است و «معرفت جاهلی» تلقّی میشود؛ بنابراین هر هنر و اقدامی که بهنحوی به گسترش عمیق و رشد باورمندی معرفت اهل بیت (علیهمالسلام) بینجامد از بالاترین منزلتها برخوردار خواهد بود.
مداحی اهلبیت (ع) نیز بر اساس سهگانه «هنر، تعقّل و پیام» از فاخرترین عرصههای فرهنگ شیعی و هنر اسلامی است؛ به تعبیر مقام معظم رهبری خطاب به جامعه هنری مداحان که فرمودند «در كار مدّاحىِ شما چند چشمه هنرى وجود دارد: شعرتان هنر است، صدايتان هنر است، آهنگى كه انتخاب مىكنيد؛ هنر است، اشارات و كارهايى كه انجام مىدهيد، هنر است. عنصر دوم، عنصر تعقّل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابلاى اين شعرها فراوان وجود دارد و مىتواند ذهنها را قانع كند. البته منطق، شكلهاى مختلفى دارد. گاهى برهانى است، گاهى خطابى است، گاهى شعرى است؛ مقصود اين است كه بتواند اين پيام را به اعماق ذهن مخاطب برساند و او را قانع كند. خصوصيت سوم اين است كه شما حامل پيام دينى محسوب مىشويد؛ يعنى سِمت معنوى و روحانى داريد. در دنيا خوانندگان خوب زياد هستند و ممكن است شعرهاى خوبى هم بخوانند اما آنها از موضع مدّاح حرف نمىزنند ولى شما از موضع مدّاح اهل بيت و از موضع معنوى و روحانى حرف مىزنيد. البته خصوصيات ديگرى هم وجود دارد، اما اين سه خصوصيت در كنار هم مهمتر است.»
*شما گفتید که اینها جایگاهی ندارند اما ما مداحان شاخصی داریم که در مداحی خود از این سبک و موسیقی استفاده می کنند و به اندازه یک هیات هم قابل توجه هستند.
- بله به شکل موردی خوانده شده است اما این چنین نیست که همیشه این سبک پیش گرفته شود. گاهی سبکی درست شده و تقلیدی هم نیست. مضاف بر اینکه باید توسط فقهای بزرگوار ما، این قبیل موضوعات تخصصی با نگاه فقه پویا و جواهری مورد بررسی و مسئلهشناسی قرار گیرد.
*فکر می کنم فقر شعر و ملودی فاخر هم باعث می شود که مداحان بیشتر به این سمت بروند.
- بله این خلا هم احساس می شود و برای جبران آن حرکت های خوبی هم صورت گرفته است. رهبر معظم انقلاب هم در این زمینه سخنانی داشتند و ارزش زیادی برای شعرهای آیینی قایل شدند.
مقوله شعر و نقش آن در مداحی از موضوعات اساسی و مهمی است که بارها و بارها توسط مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته است و دهها موضوع و سرفصل کلیدی و قابل تأمل در سخنان ایشان طرح شده است که شایسته تحقیق و تعمّق بیشتر است. موضوعاتی نظیر توجّه به مشخّصههای شعر انقلاب اسلامی، اهتمام و توجّه شاعران انقلاب اسلامی به ادای حقّ زمانه، اهتمام شاعران انقلاب اسلامی به فتح قلّههای شعر و ادب زبان فارسی، اهتمام به قواعد و اصول سرایش شعر، اهتمام شاعران بر مضمونیابی و ابداع تعبیرات شعری نو، توجّه به قابل فهم بودن زبان شعر، لزوم توجّه به روح امید، حركت و پیشرفت جامعه در مضامین اشعار، توجّه شعر آیینی به مسائل عرفانی و معنوی، وظیفه سنگین شاعران انقلاب در کورانِ حادثهها و فتنهها، توجّه قدرت و شیوههای تبلیغاتی جبهه کفر و طاغوت، اهتمام مدّاحان به استفاده از اشعار با مضامین متعالی، توجّه و هدایت شعر آیینی به سمت مناجات، توجّه به زیارت جامعهکبیره در مضامین شعر آیینی، توجّه شعرای شعر آیینی به معارف قرآنی و روایی، اهتمام و توجّه شعرای شعر آیینی به درستگویی، توجّه به تعالی ارکان غزل؛ لفظ، مضمون و احساس، اهتمام و توجّه هنر شعر به اخلاق و پرهیز از پوچگرایی، احساس، دلتنگی و اندیشه؛ سه مقوله اساسی در هنر شعر و توجّه به شعر كودك همراه با مفاهيم حكمت اسلامى و سياسى و... فهرست بسیار تفصیلیتری را میتوان از سخنان معظمله برداشت کرد و برای چارهجوییها و ارائه راهحلها از آن استفاده برد.
*خود شما در این حوزه تجربه زیادی دارید وقتی می خواهید شعر و مضمونی را انتخاب کنید چه منابعی در دست دارید به طور مثال حوزه هایی هستند که در آنها منابع زیادی یافت شود و یا برعکس چه بخش هایی هستند که بیشتر با مشکل کمبود منبع مواجه باشد؟
- خود شعرا و مداحان هم این خلا را احساس می کنند. ما گاهی از تولید به مصرف شعر می گوییم. گاهی این آسیب وارد است که همان لحظه که شاعر شعر را می سراید با اندکی تاخیر به مداح می رسد و مداح آن را می خواند درحالیکه این شعر هنوز چکش کاری و یا تحقیق و بررسی نشده است. در فضای رسمی و عادی خوانش به این شکل خوب نیست زمانی هم بوده که شعری سروده می شود و از محتوای خوبی هم برخوردار است و مداح هم به شیوه خوبی آن را اجرا می کند اما این استثناست و نمی توان به عنوان یک قاعده از آن یاد کرد. یک علت این است که ما در شعرهای مورد نیاز برای مداحی کمبود داریم اگر به طور مثال مداحان بدانند که اشعار زیادی دسته بندی شده و منسجم و آماده وجود دارد استفاده می کنند و گاهی شعر تازه سروده شده یک شاعر تا پایان شب توسط چندین مداح خوانده می شود.
*من فکر می کنم یکی از راه های برون رفت از این مساله این است که در طول سال به مباحث و موضوعات و اشعار فکر شود و برای مناسبت هایی چون ماه محرم به دنبال اشعار غنی و قوی باشیم. متون و اشعار انتخاب شوند و به تعبیر شما چکش کاری شوند. هم اکنون چنین چیزی نداریم درست است؟
- خیرنداریم. بله اگر به این شکل باشد که در طول سال روی شعرها کار کنیم با دقت بیشتری می توان آنها را انتخاب کرد و زمان بیشتری برای بررسی آنها داریم. نکته دیگر اینکه باید یک بانک اطلاعاتی از شاعران و اشعار آنها داشته باشیم. البته سایت ها و وبلاگ های زیادی وجود دارد که این اشعار را ارئه می دهند اما مدیریتی روی این سایت ها وجود ندارد.
*منابع خود شما در حوزه مداحی چیست و چگونه انتخاب می شود؟
- از آنجا که منبر کار ماست طبیعتا نوع انتخاب ما با دیگر مداحان تفاوت دارد اما ذائقه شخص خود من هم متفاوت است و من علاقه زیادی به اشعاری چون حافظ دارم و حق هم همین است که شان ویژه ای برای این شاعران در نظر گرفته می شود. من زمانی به یکی از دوستان گفتم به شاگردانش توصیه کند که ۶ ماه شعر گفتن را تعطیل کنند و حتی اگر هم شعری به ذهن شان رسید دست به قلم نبرند. شاعر چه بسا اذیت هم می شود که وقتی جوشش شعری او به ذهنش خطور می کند جلوی خود را بگیرد اما شاعر باید حداقل ۶ ماه روی شعر حافظ وقت و زمان بگذارد و اصطلاحات و اشارات آن را بفهمد و از زاویه دید شعری به حافظ نگاه کند. حافظ در زمانه خود به نوعی شعر نو گفته است چرا ما هم اکنون نمی توانیم شعری به این وزانت بگوییم.
شهریار هم شعر نو خود را با واژه هایی بسیار عادی سروده است و شعرهایش از عمق بسیاری برخوردار است. «سوزن ز تیر مژگان وز تار زلف نخ کن/ هر چند رخنهٔ دل تاب رفو ندارد» شهریار با همین کلماتی که در روزمره استفاده می شود اشعاری را به چه زیبایی به کار می گیرد. حافظ هم به همین شکل است اما ما شاعرانی داریم که نه تنها شعر حافظ را متوجه نمی شود که ان را غلط هم می خواند در همه آثار شاعران بزرگ به همین ترتیب است. شاعر و مداح ما باید صائب و دیگر شاعران را بخواند و بفهمد از این طریق ذائقه و دیدگاه شعری ما عوض می شود هم اکنون ذائقه های شعری در دست مداحان است که می توانند مسیر شعری را عوض کنند. اشعار افرادی همچون نیر تبریزی را بخوانند و این واضح است که کسی که اشعار نیر تبریزی را بخواند می تواند هر نوع شعری را بسراید اما کسی که با عمان سامانی در ارتباط است آیا می تواند هر شعری بسراید؟ قطعا چنین کسی در مسیر سیدالشهدا نمی تواند هر شعری بسراید.
*من با بسیاری از شاعران و مداحان که صحبت می کنم نهایتا از عمان سامانی سخن می گویند آن هم به دلیل مدحی که برای سیدالشهدا دارد و این اشراف و علاقه ای که شما به حافظ و صائب دارید برای من بسیار جالب بود.
- بله من در این حوزه کتاب هم دارم یعنی اشعاری که حافظ در مدح اهل بیت دارد. ما با این بضاعت موضوعاتی که داریم در یک کتاب «خواجه منبر در دیوان خواجه شیراز» این اشعار را آورده ایم اشعاری که حافظ درباره امیرالمؤمنین، سیدالشهدا و امام رضا دارد و بسیار هم زیباست.
*یعنی شما در منبر خود شعر را می خوانید و به نوعی آن را تفسیر هم می کنید؟
- استفاده از شعر در منبر تقریبا از اولویت های کاری من است، تاثیر هم دارد، کتاب آسمانی ما هم بر اساس نوعی نظم و آهنگ منحصر به خود بوده و این لسان شعری بسیار هم تاثیرگذار است گاهی هم که نیاز باشد و به فراخور نیاز جلسات از اشعار حافظ و ... استفاده می شود و این ورود بسیار هم مفید واقع شده است.
*واکنش مردم به فضای جدیدی که شما فراهم کرده اید چیست چون فکر می کنم این کار به نوعی شکستن کلیشه هاست.
- مردم استقبال خوبی کرده اند البته استقبال به معنای تایید نیست اما ما خروجی کار را به این شکل دیدیم که استقبال و علاقه زیادی نسبت به این موضوعات نشان داده شد.
*چه طیفی پای صحبت های شما نشسته اند می توان میانگین سنین مختلف افراد حاضر در جلسات را بیان کرد؟
- سن و سال ها متفاوت است چون شهرها و مکان هایی هم که این جلسات در آنها برپا می شود مختلف و متنوع است. بنده به مسجدها و هیئت های زیادی میروم که هم در آنها جوانان و دانشجویان هستند و هم طلاب حوزه های علمیه. درواقع اقتضای کار بنده به این شکل است که با همه نوع طیفی سرو کار دارم. تقریبا می توان گفت استفاده از این نوع ادبیات در جلسات مورد علاقهی عموم است و با همه سلایق منطبق می شود.
*فکر می کنم به این شکل کسانی هم که نگاه مثبتی به مداحی و جلسات عزاداری ندارند علاقمند شده اند که به جلساتتان بیایند خود من اگر پای یک منبر متفاتی بنشینم روز بعد به دیگران هم توصیه می کنم که از آن جلسه استفاده ببرند. حالا شما در جلسات خود احساس کرده اید که مخاطبان جدیدی که از این فضا نیستند به جلساتتان اضافه شده اند؟
- بله پیش آمده است.
*من می خواهم به همان بحث مداحی ها برگردم تابحال پیش نیامده که احساس کنید جریان مداحی در کشور از جریان منبرهای همیشگی فاصله گرفته به طور مثال ما روحانیونی داریم که منبر دارند و در ماه های خاص موضوع منبرهای خود را با آن ماه ها متناسب می کنند اما بعضی از مداحان مدت زمان زیادی منبر دارند و انتقادهایی هم به انها مطرح می شود که رقم های نجومی دریافت می کنند، مطالب عمیق مطرح نمی کنند و مخصوصا مطالب سیاسی وارد مداحی های خود می کنند و با غرض به مباحث سیاسی وارد می شوند.
- اینجا سه موضوع مطرح شد یکی ورود مباحث سیاسی در مداحی ها دوم اینکه اینها یکی دو ماهی به حوزه مداحی وارد می شوند و سوم هم موضوع پاکت های پولی که می گیرند اینها سه موضوع تکراری و سه موضوع پر سوال است که همیشه از همه مداحان در همه مصاحبه ها سوال شده است. در مورد موضوع اول باید گفت خیلی کم مداحانی داریم که در ماه های محرم و صفر کار دارند و البته به شکل مصداقی در نظرم نیستند البته در مناسبت های سال در ایام شهادت ها و میلادها مداحان زیادی هستند. پیش آمده که زمانی یک مداح متنی را بخواند و حرفی بزند که تبدیل به یک مسئله یا چالش عمومی می شود که این در سخنرانی ها هم اتفاق می افتد.
نکته دوم این که باید بررسی شود که بحث سیاسی در مداحی چقدر جایگاه دارد، خود نفس هیئت یک جریان سیاسی است، اقامه عزاداری حرکتی سیاسی است. حرکت عمیق و دقیقی که صدها سال قبل صورت گرفته و ما هم اکنون راجع به آن بحث می کنیم و آن را زنده نگه می داریم یعنی فقط بحث عاطفه انسانی نیست ما جنگ های زیادی در جهان داشته ایم که بابت آنها کشته های زیادی داده ایم مثل جنگ های جهانی اول و دوم، امارها هم موجود است که چند هزار نفر کشته شده اند و حتی چند لیتر خون ریخته شده است. اما اینها سر کسی را به درد نمی آورد و اصلا چقدر اهمیت دارد اما حرکت سیدالشهدا از اهمیت خاصی برخوردار است و اهمیت ان هم این است که در مقابل جبهه ابلیس و ظلم ایستاد حرکتی که کاملا سیاسی بود ولی سیاست در ذهن ما به درستی تعریف نشده است. بنابراین نفس هیئت سیاسی است، یک مبارزه است که تا انقلاب حضرت ولی عصر (عج) ادامه دارد، این کاملا مشخص است اما اینکه یک هیئتی با مسایل روز ارتباط نداشته باشد این همان چیزی است که دشمن می خواهد. همانطور که رهبر معظم انقلاب می فرمایند« ما هیئت سکولار نداریم و هرکس به امام حسین علاقمند است به اسلام سیاسی علاقه دارد» و البته این بدین معنا نیست که هر اتفاق سیاسی در جهان رخ می دهد حتما ما باید آن را در مجلس روضه با گرایش های سیاسی بیان کنیم اما از آن طرف هم نمی توانیم بی تفاوت باشیم.
شاید هم گاهی برداشت خود افراد است که یک مداح از جریان خاصی پیروی می کند، خب اگر یک مداحی به این نتیجه برسد که یک جریانی حق است وظیفه اش این است که دفاع کند و ما چه حقی داریم که مانع آنها شویم. این اعتماد به مداحان وجود دارد مداحان و ذاکران برای رضای خدا تصمیم می گیرند مسایل نظام و ... مد نظرشان است و خب از جریانی هم که اندیشه اش نزدیکتر است،حمایت می کنند مگر ما معتقد نیستیم که آزادی وجود دارد پس مشکل چیست؟ اما اینکه ما هیئت و جلسه سیدالشهدا را خدایی نکرده برای انتقام های سیاسی قرار دهیم این حرکت خداپسندانه ای نیست و کسی هم آن را تایید نمی کند.
*متر و معیار برای اینکه چه کسی پشت حق ایستاده و اینکه جریانی انتقام و نفع خود را در جلسات پیش می گیرد، چیست؟
- ما چارچوب داریم و آن هم در سخنان رهبر انقلاب مشخص است و می توان فهمید که این افراد طبق این معیار جلو می روند و یا نمی روند یعنی باید دید که تا چه حد به اندیشه های آقا نزدیک است. ما در یک کشور اسلامی زندگی می کنیم و اقدامات ما هم باید طبق همین نظام باورها باشد و باآنها تطبیق داشته باشد. بخشی هم به روحیات شخصی خود مداحان برمی گردد یک مداح جوان که استاد نداشته صرف شهرت و بدون علم و اگاهی حق مداخله ندارد و اصلا کسی هم این حق را به او نمی دهد. چون نه معلومات لازم را دارد نه استاد داشته و نه حتی متخلق به اخلاق الهی است اما کسانی هستند که این مؤلفهها یا شاخصهها را دارند، علم دارند و در مباحث اخلاقی ویژگی های خاصی دارند فقط هم دچار شهرت کاذب یا مقطعی نشده اند. دین خود را هم به انقلاب ادا کرده اند آنها که سن شان اقتضا می کرده در مسایل جنگ و قبل از انقلاب و آنها هم که سنشان اقتضا نمی کند با حمایت هایی که بعد از انقلاب از خود نشان داده اند.
اوج کار هم در فتنه ۸۸ نشان داده شد خب اینها حق دارند، در این نظام زندگی می کنند و بخشی از کارهای فرهنگی را هم انجام می دهند سنگربان هم هستند و به اندازه همان سنگری که از آن محافظت می کند حق دارند که دفاع کنند و حرف بزنند. هرکسی در هر جایی به خود اجازه می دهد که نظراتش را مطرح می کند و بعد اگر از این طیف کسی حرفی بزند اعتراض می شود که شما سرتان را پایین بیندازید و ذکر حسین را بگویید و اگر هم مداحی حرفی نزند می گویند شما حرفی ندارید و از همه جا بی خبر هستید.
مرجع : مهر