تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۵۰
۰
کد مطلب : ۲۴۱۱۲
گفت و گو با حاج احمد واعظی

تأکید رهبری بر استفاده از گویش محلی در مداحی

امیدوارم حوزه مداحی از یک چارچوب قوی برخودار شود
تأکید رهبری بر استفاده از گویش محلی در مداحی
 «احمد واعظی» شاعر و مدیحه‌سرای انقلابی‌ است؛ ارادت خاصی به رهبر معظم انقلاب دارد و به لبخند رضایت ایشان در هنگامه خواندن شعر حماسی‌اش می‌بالد. این شاعر آیینی همه داشته‌هایش را لطف خداوند و عنایت ولی‌نعمت‌مان امام رضا علیه‌السلام می‌داند.

در ایام ولادت بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از این شاعر آیینی دعوت کردیم تا در خبرگزاری فارس حضور یابد؛ وی که خود را خادم اهل بیت علیهم السلام می‌داند، می‌پذیرد تا ساعاتی در جمع ما باشد؛ پای صحبت‌های ارزشمند وی می‌نشینیم. از دوران نوجوانی‌اش که با تأسی به حضرت قاسم بن‌الحسن علیه‌السلام وارد پیکار با دشمن می‌شود، تا این روزها که دغدغه مداحی کشور را دارد. این گفت‌وگو را باهم می‌خوانیم:

* ماجرای کفش‌های کتانی احمد واعظی در جبهه

متولد چه سالی هستید و از چه زمانی مداحی را شروع کردید؟

در بهار ۱۳۴۶ یا روزهای پایانی سال ۱۳۴۵ متولد شدم و پس آن در فضای انقلاب قرار گرفتم آن زمان پدرم مدیریت تظاهرات، روضه، مداحی، شعار را بر عهده داشت. پدر مرا روی شانه‌هایش می‌گذاشت و شعار مرگ بر شاه می‌دادیم تا شروع جنگ. در آغاز جنگ خیلی طول نکشید که به زور گریه مانند بسیاری از بچه‌ها که شناسنامه‌ها را دستکاری می‌کردند اواخر سال ۶۰ برای دوره آموزشی به جبهه رفتم چون در همان سن هم می‌خواندم و هم حرف می‌زدم یادم می‌آید که در مشهد به بنده گفته‌ بودند تو باید برگردی! من شروع به گریه کردم علت را از من جویا شدند و گفتند می‌دانی چند سالت است و اصلاً می‌خواهی بروی جبهه چه کار کنی؟ باید برگردی عقب، شروع کردم سخنرانی به آنها گفتم مگر جنگ ما، جنگ قد و قامت است، مگر حضرت قاسم ۱۳ سالش نبود تا اینکه بالاخره راضی شدند.

آن زمان شهید چراغچی، شهید خادم‌الشریعه (مسئول گردان). از حمیدیه به آن طرف، منطقه جنگی حساب می‌شد. ما را به منطقه‌ای به نام «نبئه» حوالی تنگه چزابه بردند. پاهای من آنقدر کوچک بود که کوچکترین شماره پوتین هم به پایم بزرگ بود.

روزی مسئول تدارکات روزی صدایم کرد و گفت با بنده کار دارد گفت سوغاتی خوبی برایت آوردم دیدم یک جفت کتانی آورده و می‌گوید: این‌ها دیگر اندازه پاهایت است.

جالب اینجاست شب و روزهایی که توفیق حضور در جبهه را داشتم یکی از چیزهایی که همیشه همراهم بود دفتر شعر و نوحه‌های من بود. یک رزمنده چیزهای مورد لزوم و واجب را باید با خودش به جبهه می‌برد مثل پد جنگی ... در عملیات بیت‌المقدس، شیمیایی شدم موج مرا گرفت و تا من دوره نقاهت را پشت سر بگذارم جنگ هم تمام شد و به مشهد آمدم.

* حرف اول اول و آخرم عنایت حضرت حق و حضرات معصوم(ع) است

از چه زمانی شروع به مداحی کردید؟

قبل از مقطع ابتدایی مداحی می‌کردم یادم می‌آید با توجه به اینکه سن کمی داشتم مردم مرا بلند می‌کردند می‌گذاشتند روی میز تا مداحی کنم. از آنجا که پدرم توفیق نوکری داشتند هم شاعر بود و هم مداح بنده در فضایی بزرگ شدم هر وقت یادم می‌آید که پدرم را یا در حال فکر کردن و شعر سرودن و مطالعه یا در جلسه می‌دیدم و این توفیقی است که نصیب من شده است. وقتی جوانان از من در این خصوص سؤال می‌کنند می‌گویم: روایتی از رسول خدا (ص) هست که می‌فرمایند: گریه کنان حسین من انتخاب شدگان از عباد الله هستند؛ «اصفیاء من عبادالله». توفیق حضرت حق و حضرات معصوم (ع) حرف اول و آخرم است.

وقتی کوچک بودم در هیئت پدرم شرکت می‌کردم. شعرهایم را آماده می‌کردم و بعد از منبر شروع به خواندن می‌کردم. آن زمان مانند اکنون نبود که ماشاءالله این همه استعداد در سنین کم، حافظ قرآن و مداح داشته باشیم و فضای مجازی و ارتباطی قوی هم نبود لذا وقتی مردم مرا با این سن کم می‌دیدند برایشان جالب بود.

آن زمان و در ایام شهادت حضرت رضا (ع) به مشهد می‌آمدم. فلکه آب نزدیک حرم، مردم را روی شانه‌هایشان می‌گذاشتند و من می‌خواندم، جمعیت زیادی هم حضور داشتند و در واقع، مداحی من از چنین مقطعی شروع شد.

* پرسند اگر شغل شما چیست، گوییم نوکریم

چه تحصیلاتی دارید، در چه رشته‌ای درس خوانده‌اید و شغل شما چیست؟

بنده تجارت الکترونیک را تا مقطع کارشناسی خوانده‌ام البته قصد دارم در رشته ادبیات ادامه تحصیل دهم. اگر از من بپرسند چه‌ کاره‌ای؟ در یک کلام می‌گویم: پرسند اگر شغل شما چیست/ گوییم نوکریم چون بار عشق را به سرِ شانه می‌بریم/ گریه، زبان مادری نوکران توست/ احساس می‌کنم همه با هم برادریم.

به طور کلی در حرم مطهر آقا علی‌ بن‌موسی‌الرضا (ع) و کانون مداحان کارهایی فرهنگی انجام می‌دهم و همچنان نوکریم.

* از حاج‌ علی‌ انسانی تأثیر ویژه‌ای گرفتم

اساتید شما چه کسانی بودند؟

در ابتدا پدرم استاد من بود و من مطالب زیادی را از محضر ایشان آموختم و اشعاری را از شعرهای ایشان از حفظ هستم در سال‌های بعد جنگ با بزرگانی مثل حاج علی‌آقا انسانی، حاج آقا منصور ارضی و در مشهد هم حاج آقای اکبرزاده ... بودند.

اگر بخواهم بگویم از که، چه چیزی یاد گرفته‌ام، از افراد بسیاری درسی گرفته‌ام و هر کسی چیزی خوانده من از او نکته‌ها یاد گرفتم. اساتیدی که از آنها اسم برده‌ام علاوه بر پدرم که از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند این چند بزرگوار به ویژه حاج‌ علی‌آقا انسانی هم در خواندن و هم در بحث شعر، تأثیر خاصی روی من گذاشته‌اند.

در آن ایام من از درون، یک خواندنی را می‌خواستم که خیلی مرسوم نبود و از طرفی هم با آقایان مداح نمی‌توانستیم ارتباط برقرار کنیم اما وقتی حاج علی آقا انسانی را برای اولین بار در ایام شهادت حضرت رضا (ع) دیدم و ارتباط برقرار کردم احساس کردم آنچه که من می خواهم و خودم هم طالب آن بودم همین بود. از همه افراد، جوانان و حتی هم‌دوره‌‌ای‌های خود و حتی کوچک‌ترها ممکن است چیزهایی داشته باشند که همه این‌ها نسبت به بنده، سمت استادی دارند.

در مجموع چند سال جبهه بودید؟

بنده از اوایل شروع جنگ در اواخر سال ۶۰ تا هنگام توافق قطعنامه توفیقاتی را داشتم که در جبهه حضور داشته باشم. البته دوران خدمتم را به مدت ۲۷ ماه با لشگر ۵ نصر در همان ایام گذراندم.

از دفترچه یادداشتتان چه خبر؟ آیا اشعارتان را در جایی جمع‌آوری و منتشر کرده‌اید؟

شعرهای من زیاد است و مدتی است مشغول تهیه جلد اول مجموعه اشعارم هستم اخیرا فضایی ایجاد شده که ما یک جلسه‌ای را در مشهد با کمک رفقا در بسیج مداحان، و کانون‌های و تشکل‌های مداحی، جمعی از دوستان شاعر و اساتید داشته باشیم، ضمن توفیق تالیف یا چاپ و انتشار، در چند محور فعالیت می‌کنیم؛ شعرهای دوران دفاع مقدس، شعرهای زمان انقلاب که من در همان سن و سال اشعاری را سرودم و هنوز هم دارمشان و در مجموع شعرهای آئینی در دفترهای زیادی باید جمع‌آور شود.

* دیدار خصوصی ۷۰ نفره با امام خمینی(ره) در دوران نوجوانی

در دیداری که با امام خمینی (ره) داشتید آیا آن زمان مداحی می‌کردید و به عنوان مداح و شاعر نزد ایشان رفته بودید؟

دیدارهای عمومی آن زمان در سال‌های اوایل پیروزی انقلاب بود. مردم با عشقی که به حضرت امام داشتند از اقصی نقاط کشور به دیدار ایشان می‌رفتند اما آن دیدارهای خصوصی که در یک اتاق خدمت ایشان می‌رسیدیم فضایی خاص بود.

از آنجایی که پدرم یکی از افراد شاخص انقلابی در شهرمان بودند به واسطه عمویم که در مجلس خبرگان بود یک تیمی که حدوداً ۷۰ نفر بودیم برای دیدار با حضرت امام (ره) از مشهد به رقم رفتیم پدرم ابتدا پیش آقای ستوده و بعد نزد آقای رسولی برای اینکه هماهنگ کنند همه هفتاد نفر به دیدار خصوصی امام راحل برویم، رفتند اما فقط به من و چند نفر دیگری که آنجا بودند اجازه داده شد.

پدرم رفتند داخل، امام سخنانی گفتند و میهمان خارجی هم در مجلس بود وقتی جلسه تمام شد پدرم صدا زد حضرت امام! گفتم آقا ببخشید ما حدود هفتاد نفر عاشقان شما کیلومترها را کوبیدیم آمده‌ایم اینجا همه منتظرند، آقایان گفته‌اند نمی‌شود. امام فرمود: کجا هستند، بگوئید بیایند. پدرم آقای رسولی را صدا زدند و گفتند: ببینید امام چه می‌گوید امام به آقای رسولی فرمود ببینید افرادی که این آقا می‌گوید بیایند داخل . ما که در حسینیه‌ای اسکان داشتیم پدر با عجله آمدند و گفتند همگی حاضر شوید برویم دیدار امام و حتی آشپزها اجاق گاز را خاموش کردند. نفهمیدیم چطور لباس پوشیدیم و آمدیم دیدار امام. فضایی عجیب بود و از توفیقات به یاد ماندنی زندگی بنده.

* امیدوارم حوزه مداحی از یک چارچوب قوی برخودار شود

تعریف شما از مداحی چیست؟

مقام معظم رهبری تعریفی از مداحی دارند که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. ایشان فرمودند مداحی، هنری است که مجموعه‌ای از هنرها را زیر پوشش دارد سپس تبیین کردند شعر، شاعری، آشنایی با دستگاه‌ها و ردیف‌های آواز موسیقی، مخاطب شناسی، مستمع‌شناسی، بحث‌های روانشناسی و همگی رشته‌ای از هنر به شمار می‌روند. اینکه منِ مداح از چند هنر بهره برده باشم این به خود شخص برمی‌گردد. کسی که بی‌بضاعت باشد هیچ چی اما کسانی هم هستند که در تمام یا اغلب هنرها حرفی برای گفتن دارند، دارای جایگاهی هستند و صاحب نظرند این بحث ذوقی و استعدادی است.

به طور کلی دو نوع عنایت داریم؛ یک عنایت ویژه خداوند و اهل بیت(ع) به افراد و یک عنایتی که خداوند آن را برای افراد فراهم کرده است. حضرت آقا در دیدار با مداحان فرمودند «اغتنم الفرص»؛ فرصت‌ها را غنیمت شمارید. نسیم‌های رحمت الهی در جریان است. این توفیق به من داده شده اینکه من چقدر پیگیر باشم و عاشقانه آن را دنبال کنم به خود شخص برمی‌گردد دقیقاً مانند بچه‌های یک خانواده که با وجود شرایط و استعدادهای مشابه اما بازهم در نهایت می‌بینیم که همه فرزندان، یک مسیر را برای خود انتخاب نمی‌کنند. بنابراین کسی موفق می‌شود که عاشقانه می‌اندیشد و کار می‌کند. جمله‌ای از یکی از نویسندگان غربی در جایی خواندم که می‌گفت: برای کسی که عاشق کارش است هر روز یکشنبه است، ما جمعه را روزی می‌دانیم که راحت هستیم استراحت می کنیم و به تفریح می‌رویم این نویسنده غربی می‌گوید کسی که عاشق کارش است. هر روز مانند جمعه، پرانرژی و شاداب است.

در این زمینه ما که ادعای عاشقی هم داریم قطعا و بی‌تردید ما موفق‌ترین‌ها و عاشق‌ترین‌ها به عنایت خداوند و حضرات معصومین (ع) در کارمان هستیم. کسانی که با تعصب بیشتری به این کار نگاه می‌کنند اصلاً مداحی را حرفه نمی‌بینند و حضرت آقا فرمودند: شما به این فکر کنید اگر یک حرفی زدید در تفکر یک جوان و نوجوان مشکلی به وجود آوردید چه کسی می‌خواهد آن را حل کند.

خوشبختانه امروزه نسل جوان ما استعدادهای زیادی دارند و چه بسا ممکن است آنها تصور کنند که می‌توانند از روی یک سی دی بخوانند و بن‌مایه صدای خوبی هم داشته باشند و شروع کنند به خواندن و البته این اتفاق افتاده و بسیاری از جوانان ما امروز به همین روش، مداح شده‌اند و از خیلی از مباحث حوزه‌های هنری هم چیزی عایدشان نشده است لذا از درون آنها بحث‌های آسیب‌شناسی بیرون می‌آید و گرنه هیچ کس نیست که در چارچوب نوکری آقا سیدالشهداء اسائه ادب داشته باشد، همه افراد می‌خواهند نوکری کنند منتها وقتی از بضاعت کم و ناچیزی برخوردارند ناخودآگاه این مشکلات هم به وجود می‌آید. امیدوارم در آینده‌، حوزه مداحی از یک چارچوب قوی برخودار شود یعنی از یک جایی آغاز و به یک نقطه‌ای صحیح ختم شود و همه کسانی که افتخار نوکری این خاندان را دارند دارای مدارک بالای علمی هم باشند.

* وهابیت و تکفیری‌ها امروز، همان بنی‌امیه هستند

مهمترین وظیفه یک مداح و ذاکر اهل بیت چیست؟

خود مقام معظم رهبری هر ساله این رسالت را تبیین می‌کنند. بحث نوکری آقا سیدالشهدا با بحث زمان همیشه به موازات هم پیش می‌رود. در جلسه‌ای که چند روز گذشته برپا شد و بنده در محضر رهبری خواندم یک قسمت مهم کار که حتی در همان جلسه مود توجه قرار گرفت، پرداختن به مسائل روز بود.

ما نمی‌توانیم امام حسین(ع) را از این مسائل جدا کنیم اصلاً مگر چنین چیزی امکان دارد! حسین یعنی سیاست. آیا می‌توانیم بگوییم از بنی‌امیه بدمان می‌آید ولی با آمریکا مشکلی نداریم. اصلاً نمی‌شود، اینها ادامه دهنده همان رشته هستند.

این وهابیت و تکفیری‌ها امروز، همان بنی امیه هستند و هیچ فرقی نمی‌کنند یعنی صهیونیسم و آمریکا همان یهود و نصارا و همان دشمن همیشگی بوده و هستند. تعجب می‌کنم از جماعتی که فکر می‌کنند که اگر امروز ما زیر بار مسائلی همانند مذاکرات هسته‌ای رفته‌ایم قصه ما حل می‌شود خدا شاهد است اصلاً اینگونه نیست.

منِ کمترین و به عنوان یکی از اعضای این مملکت می‌فهمم که این دشمنی، ریشه‌ای است اصلاً با ما دشمن هستند هسته‌ای نباشد ده مورد دیگر هم که باشد برای ما بهانه تراشی می‌کنند.

اینها اصلا خودِ ما را نمی‌خواهند و با ما مشکل دارند. این بحث مداحی که باید چه شود؟ همین است یعنی اگر دقت کنید انقلاب اسلامی از کجا بیرون آمد؟ مگر غیر از این است که نشأت گرفته از همین هیهات بود.

یکی از مواردی که در خواندن‌هایم سعی دارم به آن گوشزد کنم و تذکری باشد این است که یادمان نرود خداوند چه نعمتی به ما داده است. شکر نعمت، نعمتت افزون کند. چند سال پیش گروهی از مردم پیدا شده بودند که به شکل عصر حجر زندگی میکنند و وقتی هواپیما را که دیدند میخواستند با نیزه های دست خودشان شکارش کنند که این هیولا چیست.

این شکر ندارد که ما در کشوری به دنیا آمدیم با قدمت چندین هزار ساله فرهنگی، تمدنی عمیق و پایدار، ریشه‌ای آن هم با ولایت امیرالمؤمنین(ع) و حضرات معصومین(ع). اصلاً مافوق آنچه که به نظر ما برسد که چه عظمتی دارد دنیا، دنیا نعمت است و نمی‌توانیم از عهده شکر آن بر بیاییم.

* چه بخواهیم و چه نخواهیم مردم از ما توقع دیگری دارند

از آن جا که طیف مداحان نیز می‌توانند الگویی برای بخشی از جامعه باشند عملکرد و رفتار یک مداح چگونه باید باشد؟

طبیعی است اگر افرادی امثال بنده، در جامعه الگو باشیم موازین مختلفی را در کار و رفتارم باید رعایت کنم. از این رو تفریحات سالمی که بسیاری از مردم می‌توانند انجام دهند را من انجام نمی‌دهم ما مداحان باید مقید باشیم و حواسمان جمع باشد چراکه تعاملمان با مردم، حرف‌زدن، لباس پوشیدن ما و ... و زیر ذره‌بین مردم می‌رود. در خانه اگر کس است یک حرف بس است. شاید من نتوانم همانند مردم عادی همراه همسر و فرزندانم به پارک بروم و به هر دلیلی باید بیشتر مراعات کنیم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

یادمان باشد از کسانی سخن می‌گوییم و یادمان باشد مردم ما را با چه دیدی می‌نگرند برای اینکه چه بخواهیم و چه نخواهیم مردم از ما توقع دیگری دارند.

* کسانی که ما ادعای نوکری آنها را داریم خالق اخلاق خوش هستند

آیا به نظرتان این نوع نگاه، کمی شما را محدود نمی‌کند قشری از جامعه هستند که دوست دارند افراد مورد علاقه‌شان را در اماکن و مناطق مختلف ببینند، مثلاً مقام معظم رهبری می‌روند کو‌هنوردی و ....

بله ما هم ورزش می‌کنیم، زورخانه می‌روم، کوه می‌روم.

یک مداح امام حسین (ع) اگر شاخص و شناخته شد باید این موارد را رعایت کند، پیرو سؤال شما گفتم که یک محدودیت‌هایی برای ما هست. مردم آنقدر توقعشان بالاست که اگر شاید شما را در صف بلیت سینما ببینند کمی به آنها بربخورد. باید مراعات و مدارا کرد.

مداحی امام حسین(ع) و شاخص شدن در این زمینه، سعه‌ صدر می‌خواهد. ما از کسانی حرف می‌زنیم و ادعای نوکری کسانی را داریم که شخصی نزد امام حسن مجتبی(ع) آمد و به ایشان ناسزا گفت، نه تنها به خود حضرت بلکه به پدر و مادر حضرت توهین کرد! حضرت به او خندیدند و فرمودند اگر مشکلی داری بگو برایت حل کنم اگر مردم شامی اینجا غریبی بیا خانه من و مهمان خودم باش.

ما چه سبقه‌ای از این حضرات داریم. ما فقط ادعای نوکری آنها را داریم.

نمونه دیگری ذکر کنم، همه مردم در صف نماز و منتظر پیامبر اکرم (ص) بودند حضرت نیامد، گفتند شاید اتفاقی برای حضرت افتاده باشد. آمدند دیدند بچه‌ها حضرت را دوره کردند و در حال بازی هستند و فرمودند نمی‌توان دل این بچه‌ها را بشکنم. امیرالمومنین (ع) چند گردو آوردند و فرمودند بچه‌ها این گردوها را می‌گیرید و پیامبر را رها کنید بچه‌ها قبول کردند و حضرت برای نماز به مسجد رفتند.

اخلاق! «اِنِّی بُعِثتُ لِاُتِمِمُ مَکارِمُ الاَخلاق» کسانی که ما ادعای نوکری آنها را داریم سرآمد اخلاق و خالق اخلاق خوش هستند، کسانی هستند که خداوند آنها را مدح کرد و خداوند مداح آنها شد و از این رو به پیامبر خویش فرمود: «إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ»؛ تو صاحب خلق عظیم هستی.

مردم شهر به حرمت اوست که به ما این حد احترام کنند/ به گل روی سید الشهداء است با تواضع اگر سلام کنند.

مردم اگر محبتی دارند به خاطر آقا سید الشهدا است بنده را این همه مورد تفقد قرار دادند که یک لبخند را بر روی چهره آقا نشانده‌ام، پشت این قصه نوکری، آستان حضرات معصومین علیهم‌السلام است که عظمت دارد.

از طرفی هم اگر بی‌حرمتی و بی‌احترامی به نوکر امام حسین (ع) شود منظور از نوکر امام حسین فقط مداح نیست هر کسی که به حسین‌بن‌علی در هر زمینه‌ای علاقه‌مند است سینه زن، کفش‌جفت‌کن، چایی می‌ریزد، حتی اهل هیأت هم نیست اما در دلش آقا را دوست دارد نوکر حضرت است.

به محبان اهل بیت (ع) عنایت داشتن، محبت کردن کأنه به خود سیدالشهدا است و این حکم فرموده خود حضرات است و اگر ما عزتی داریم به عزت سیدالشهدا است.

* فارغ از تمام عرض ارادت‌ها یک چیز برایم جالب بود و آن اینکه آقا لبخندی زده بودند

از دیدارتان با رهبری برایمان بگویید؟ آیا قبلا هم چنین دیداری داشتید؟

شخص حضرت آقا جوری حقیر را مورد تفقد قرار دادند که هنوز خودم را خیلی جمع و جور نکرده‌ام! نزدیک بود غش کنم و آنجا بیفتم خیلی خودم را کنترل کردم. به قول شاعر که می‌گوید: گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم/ چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی یا مرحوم صائب تبریزی می‌گوید: «به حرف اگر ندهم دل، زبی‌حضوری نیست / تو چون به حرف درآیی دلی نمی‌ماند».

 

آن جا نتوانستم چیزی بگویم و یادم هست که فقط می‌گفتم قربانتان بروم اما حالا که خودم را جمع و جور کردم، از بذل محبتشان تشکر می‌کنم و دست‌بوسشان هستم.

من توفیق داشتم این تجربه را در سنین نوجوانی هم همراه با یک تیمی داشته باشم توفیقی بود سال ۵۸-۵۹ خدمت حضرت امام رسیدیم. در آن زمان سنی نداشتم جذابیت چهره این بزرگوار طوری بود که بی‌اختیار اشک‌هایم می‌ریخت.

دفعاتی که توفیق داشتم خدمت مقام معظم رهبری برسم هر دفعه حظ و بهره‌ای برده‌ام این بار وقتی آقایان فرمودند اجرای برنامه دارم در همین فضا خیلی دنبال مطلب و شعر و ... بودم هرچند شعر برای حضرت زهرا (س) بسیار است چه از معاصران و چه از قدما، شعرای زیادی به ساحت مقدس خانم عرض ادب نموده‌اند اما شعری که در چنین جلسه‌ای باید خوانده می‌شد قدری متفاوت بود به هر حال توفیقی شد که من ابیاتی را که کوثریه اولیه‌اش از اشعار خودم بود و مواردی که بنا بر فضای سیاسی امروز بود بر زبانم جاری شد. به قول مداحان و نوکران اهل‌بیت (ع) می‌گوییم حواله شد. حواله حضرت بود.

این حرف دور از اصالت هم نیست. یادم می‌آید روایتی را دیدم که فردی محضر امام صادق (ع) آمد و شعری خواند حضرت به آن شخص فرمودند من مَلکی که این ابیات را با این مضامین به این بنده‌ خدا الهام می‌کند را می‌شناسم بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که شعرای آیینی و افرادی که این گونه با حضرات ارتباط دارند و می‌توانند شعر بسرایند انگار به هر یک از شعرای آیینی مَلَک و پیک مخصوصی الهام می‌کند قاعدتاً هم باید همین باشد حضرات آسمانی‌اند و ما آدم‌های زمینی چیزی نداریم خودشان باید عنایت کنند.

* لبخند رهبری را مدام در ذهنم مرور می‌کنم

به هر حال توفیقی شد و خدمت آقا رسیدیم آنجا خواندن یک فضای خاص خودش را دارد. دوستان من می‌دانند که فضا فضای بسیار سنگین و وزین است و یک اتمسفر خاصی آنجا هست، وجودِ خود آقا که الحمدلله به بسیاری از رشته‌های هنری اشراف دارند و صاحب نظر هستند جای خود دارد.

اگر بگویم حالی که در آن لحظه پیدا کردم فقط به واسطه یک توسل درونی بود، خیر. مطمئنم اگر مورد اقبال حضرت آقا و عموم مردم قرار گرفت این لطف خداوند و عنایت ولی‌نعمت ما حضرت رضا (ع) بود که باعث شد آن چند دقیقه عرض ادب کنم. هرچه بگویم کم گفته‌ام! اصلاً نمی‌توان فضای آنجا را توضیح داد، خودم هنوز لحظه به لحظه آن جلسه و آن دقایق را در ذهنم مرور می‌کنم.

از ظهر که مجلس تمام شد و آمدیم بیرون، هرچه آنجا دوستان و رفقای ما محبت فرمودند که هیچ، به مجرد اولین پخش تلویزیونی فارغ از سیل پیام‌هایی که دوستان برایم ارسال کرده بودند یک چیز برایم جالب بود و آن اینکه آقا لبخندی زده بودند و چیزی به من گفته بودند و مردم از این بابت از بنده تشکر کردند.

بنابراین می‌بینم که شادی و غم حضرت آقا چقدر برای مردم مهم است، با غصه‌داری آقا مردم غصه‌دارند، حرف هم نزنند متوجه می‌شوند و گویی این ارتباط یک ارتباط درونی و دلی است از دل آقا به دل تک تک افراد. تک مردم که عاشقانه ایشان را دوست دارند یک ارتباطی هست خودم را هم که نگاه می‌کنم همین جور است.

مردم پیگیر احوال آقا هستند و اینکه لبخندی بر لبان ایشان نشست خوشحال بودند، چون این مسئله بسیار برای مردم حائز اهمیت است و بنده را نیز مورد لطف قرار دادند.

* حضور این همه جوان در هیأت‌ها جای بسی شکر دارد

سیر مداحی در جامعه امروزی را چگونه ارزیابی می کنید؟

مداحی در کشور ما آینده بسیار خوبی خواهد داشت. بنده این را عرض کنم که اگر شما قبل از انقلاب را سرچ و یا تحقیق کنید متوجه خواهید شد که ما چه چیزهایی قبل از انقلاب نداشتیم. در نوجوانی و جوانی بنده، همین فاطمیه‌ها را می‌گفتند وفات حضرت زهرا. کجا بود این همه جلسه؟!

به تهران نگاه نکنید تازه همین تهران هم! این ثمره و نورانیت را ارزش‌های انقلاب و خون شهدا که روح همه آنها شاد، به وجود آورده‌اند. در اینجا این سؤال مطرح است که آیا شما الان می‌توانید هیأت‌ها را سرشماری کنید؟ در کوچک‌ترین شهرهای این مملکت، در هر کوچه پس کوچه و محله‌ای ده‌ها هیأت وجود دارد.

بنابراین اگر آسیبی احساس می‌شود به این جهت است؛ هیأت‌های زیاد، اداره کننده‌ها‌ی بسیاری می‌خواهد، این اداره کننده‌ها که همه در سطح بالا نیستند.

بحث رسانه با همه خوبی‌هایش مشکلاتی هم دارد. به طور مثال الان اگر بنده حرفی بزنم دیگر به راحتی نخواهم توانست آن را اصلاح کنم. ولی این فضا، فضای عجیبی است. که به برکت انقلاب و خون شهدا این همه معرفت و این همه فرهنگ سازی انجام گرفته است.

حالا به قول آقایان خوب نیست که ما فقط نیمه خالی لیوان را نگاه کنیم بلکه باید لیوان پر را هم دید. حضور این همه جوان در هیأت‌ها جای بسی شکر دارد. پدرم یک وقت‌هایی در مجالس و هیأت‌ها می‌گفتند که دست جوان‌هایتان را هم بگیرید و بیاورید امروز به لطف خدا باید به جوان‌ها گفت که پدرهایتان را هم به همراه بیاورید. امروز اکثر مناسبت‌ها را اگر شما ببینید متوجه می‌شوید که در چندین از مناسبت ها کار داریم حال باید این کارها فرهنگ سازی و مدیریت بهتر و بیشتر و قشنگ تری شود که بحث آن جداست اما نمی توانیم منکر این مهم شویم.

در گذشته اگر مداحی صورت می گرفت به اینگونه بود که مداحان به سراغ شاعران که تعداد آنها نیز بسیار محدود بود می‌رفتند و تقاضای شعر می‌کردند اما امروز به خوبی می‌توانید ببینید که چند شاعر جوان دارید. شما همین الان در فضای مجازی درباره حضرت زهرا شعری جست وجو کنید چندین صفحه شعر و شاعر برایتان معرفی می‌کند.

به خاطر اینکه این اشعار و اینگونه کارها وسعت پیدا کرده است به این راحتی نمی‌توان سر و ته آن را هم آورد. وگرنه هیچ کسی دوست ندارد که اساعه ادب کند. منتها ما همه اینها را باید در نظر بگیریم که دشمن ما بیشتر در چه مواردی ورود پیدا می‌کند.

ائمه اطهار (ع) و به ویژه امام زمان (عج) پشت این نظام و انقلاب هستند. حتی امام زمان (عج) فرمودند: ما اگر نبودیم دشمنان ما شما را مثل گرگ پاره کرده بودند. حالا که الحمدلله مقام معظم رهبری هستند و همه کارها سرانجام می گیرد.

*وضعیت ادبیات آئینی مطلوب است

وضعیت ادبیات آئینی کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

وضعیت ادبیات آیینی را مطلوب ارزیابی می‌کنم اما باید این سؤال را از متخصص آن پرسید. به طور اجمال اکنون دوره‌های مختلفی برگزار می‌شود این شب شعرها، همایش‌ها بی‌اثر نخواهد بود.

مشهد بزرگانی دارند همانند حاج آقای اکبرزاده، مؤید، استاد شفق،... . ما یک مجموعه‌ای داشتیم که مقام معظم رهبری در بحث یاران خراسانی یک اشاره ای به این مجموعه هم داشتند. مرحوم استاد کمال را داشتیم مرحوم استاد محمد قهرمان را داشتیم که هر کدام در حوزه خود یلی بودند. استاد قهرمان، تألیفات متعددی داشت که از جمله آن می‌توان به مجموعه ۶ جلدی صائب تبریزی اشاره کرد.

آن زمان جلسه‌ای با نام جلسه دکتر فرخ در صبح‌های جمعه در منزل یکی از دوستان برپا می‌شد که بنده هم کوچکترین عضو در آن بودم که حدوداً با ایام نوجوانی و جوانی‌ام همراه بود. خوشبختانه در حال حاضر از بزرگانی بهره مند هستیم از جمله آقای رستگار که در محضر امام خامنه‌ای شعر خواندند، یکی از شاعران خوب هستند و در بین جوانان نیز هزار ماشاءالله که اکنون مجال اسم بردن نیست.

با توجه به اینکه شما با زبان عربی و انگلسیی آشنا هستید آیا تا به حال برای مداحی به خارج کشور هم سفر کرده‌اید؟

به کشورهای اروپایی زیاد دعوت شده‌ام اما به دلایلی نرفتم یا مناسبت‌هایی بوده که من دوست داشتم ایران باشم مگر کربلا که بحث آن جداست که اگر صبح بگویند بیا برویم کربلا می‌روم شب هم بگویند می‌روم.

انگلیسی را در حد معمولی آشنا هستم اما عربی را کمی بیشتر توفیقاتی دارم. در مقطع ابتدایی در دبستان ملی حجت درس می‌خواندم که مدیر مدرسه کارهایی را خارج از حوزه اختیارات آموزش و پرورش انجام داد. کلاس‌هایی را برای ما گذاشت از جمله کتاب عربی آسان را فراگرفتم و درباره قرآن کریم هم در چند مقطع اساتید قرآن را آورد و بعدها هم آشنایی با دوستان عرب زبان، در زمان جنگ هم گروه‌هایی از بچه‌های عرب زبان عراق بودند و ما با آنها دوست شده بودیم و عربی را بیشتر فرا گرفتم و خوشبختانه امروز به راحتی می‌توانم عربی را به راحتی صحبت کنم و بخوانم.

* مجالس عزاداری ایران در نوع خودش بی‌نظیر است

آیا تفاوتی میان هیأت‌های ایرانیان و عرب زبان وجود دارد؟

زمانی بین‌الحرمین مجلس داشتیم جمعیتی زیاد از زائران ایرانی هم حضور داشتند و این مراسم را خود بچه‌های کربلا راه انداخته بودند. یک مجله خارجی آمد مصاحبه‌ای با من داشت که راز این شور و حال عزاداری مجالس ایرانی‌ها چیست؟ مجالس ما در نوع خودش مورد توجه بوده و در مواردی کم‌نظیر و بی‌نظیر است.

خانه مداحان برای شناسایی مداحان خوب و سرشناس کشور و تکریم پیشکسوتان چه وظایفی بر عهده دارد؟

هر چه که حول محور مداحی سیدالشهدا و نوکری ایشان است، اعم از خواندن شعر، نویسندگی و ... در شرح وظایف یک تشکیلاتی مانند خانه مداحان حتماً هست. تشکل‌های دیگری هم وجود دارد که بخش‌هایی از این کار را بر عهده دارند.

بنیاد دعبل خزایی، کانون مداحان، مجمع الذاکرین‌های فراوانی را داریم و تشکل‌هایی هم در استان‌های مختلف وجود دارند. ما درحال حاضر، در مشهد مقدس، بر آن هستیم تا تشکل‌های گوناگون را طوری مدیریت کنیم که یک کار واحد، بزرگ و خوب انجام شود. گاهی اوقات چند نفر، چند گروه یا چند تشکّل درباره یک کار شکل صورت می‌گیرد که موازی کاری می‌شود و گاهاً چون از هم دور هستند، ابتر و ناقص انده و به چشم نمی‌آید اما همین‌ها وقتی دست به دست دهند کارِستان می‌شود.

در مشهد با تجربه و مدیریت بزرگترها یک حرکتی قبل از محرم گذشته آغاز کردیم؛ ما نخبگان مداحی را شناسایی کردیم با آموزش و پرورش هم مشورت‌هایی شده که نخبگان را در سطح مدارس، با فراخوانی دور هم جمع کنند و بعد از گرفتن تست، گروهی از آنها برای کار انتخاب شوند این کار استان مشهد با نام ستایشگران انجام شد و خوشبختانه ساعات مختلف از اساتید مختلف در حوزه‌های گوناگون دعوت کردیم.

* راه‌اندازی یک تشکّل قوی و تشکیل کمیته نظارتی-انضباطی می‌تواند به منویات رهبری جامه عمل بپوشاند

در زمینه ادبیات عرب و ادبیات فارسی، مباحث اخلاقی را اساتید اخلاق، در بحث‌ دستگاه‌های موسیقی و ... در بسیاری از این رشته‌ها با برنامه‌ریزی که انجام شده اساتیدی را دعوت کردیم و کلاس‌هایی کاربردی برگزار شد و مورد استفاده افراد مختلف قرار گرفت.

در کنار این مجموعه کاری به نام «اصحاب الحسین (ع)» انجام شده که از همین مجموعه و مجموعه دیگری که شعرا هستند دعوت کردیم و طرح ما این بود که برای تکریم و عرض ادب بیشتر به اصحاب حضرت سیدالشهدا (ع) کاری را آغاز کنیم. اولاً مخاطب ما در سطح شهری و کشوری با اصحاب حضرت آشنا شوند چه در زمینه شعر، نوحه‌ها و شورهایی که می‌خوانند به رفقا گفتیم در این فضا کار کنند مثلا خیابان‌های وسیعی را با هماهنگی با شهرداری انتخاب کردیم، تابلوها و بنرهایی را نصب کردیم و به معرفی اصحاب سیدالشهدا(ع) پرداختیم یعنی هر ستونی در فاصله‌های مختلف یکی از اصحاب را معرفی کردیم و یک بیوگرافی کوچک هم آوردیم.

همچنین چند سالی است که در مشهد مقدس ایستگاه‌های خودجوش مردمی به وجود آمده که چایی می‌دهند و به مردم خدمت می‌کنند، مدیریتی شد که ۷۲ ایستگاه صلواتی به نام ۷۲ اصحاب حضرت سیدالشهداء (ع) نامگذاری شد. در کنار این مسئله، تجمع شعرا و مداحان جوان تبدیل به یک حرکت کانون ادبی شد. و خوشبختانه از آن تاریخ، بعد، هر ۱۵ روز یکبار جلساتی داریم و از اساتید گوناگون هم دعوت کردیم. ما هنوز هم نیاز به یک تشکل قوی داریم. این تشکل قوی زمانی می‌تواند با قدرت عمل کند که یک کمیته نظارتی و انضباطی داشته باشد و این پیشنهاد بنده در همایش اخیر پیرغلامان عنوان شد و عرض کردم اگر می‌خواهیم سرانجامی بدهیم درباره بحث مطالبات مقام معظم رهبری،‌ علما و پیشکسوتان، نیازمند این است که تشکل‌ها ارتباط نزدیک‌تری با هم داشته و کنار آنها این کمیته هم باشد و جایی برای نظارت، جایی برای سؤال وجود داشته باشد. جلسات مفهومی در این خصوص برگزار شده و آینده خوبی را در این عرصه می‌بینیم.

اگر مداحی، حرفی برای گفتن داشته باشد خواه یا ناخواه شناسایی می‌شود. بحث اصلی، بحث الهی و معنوی و عنایات حضرات است.

* اگر عنایات ائمه اطهار (ع) نباشد مطلبی برای گفتن نداریم

یکی از ویژگی هایی که شاعران برای مرحوم آهی ذکر کرده بودند شناخت او از دروس حوزوی بود، شناخت دروس حوزه و فقه تا چه اندازه در پیشرفت مداح و شاعر کمک خواهد کرد؟ آیا شما هم به این موضوع توجه دارید؟ و سیر مداحی را چگونه می بینید؟

در این مجموعه هر کسی توان، توفیق، استعداد، ذوق و بهره بیشتری داشته باشد، کارش متفاوت تر خواهد بود یعنی خود شخص حقیر را می فرماید خب منم به طبع تلاشم همین است. من هم آرزویم همین است که کارم ان شاءالله کاری با درصد کمی از نقص ارائه شود حالا تا چه حد این موفقیت است، نمی‌دانم. ولی از خدا می‌خواهم در این مجموعه هم بنده و هم سایر عزیزان را کمک کند و توفیق کار بهتر و بیشتر هم به ما دهد.

ما یک خطوط قرمزهایی در کارمان داریم؛ ببینید ما به برخی از مداحان می‌گوییم که چرا فلان چیز را گفتی و می‌گوید چون فلان شاعر گفته است. وقتی نگاه می‌کنیم و می‌بینیم اشعاری که او انتخاب کرده، متوجه می‌شویم که در حوزه آیینی شعر نگفته است بلکه یک غزل عاشقانه است و یک تعابیری و حرف‌هایی را استفاده کرده است. باید همیشه یادمان باشد که برای چه کسانی می‌خوانیم و برای چه مجموعه نورانی و الهی کار می‌کنیم.

ما باید به این مهم توجه کنیم که برای چه کسی شعر می‌گوییم. صد البته اگر عنایات ائمه اطهار (ع) نباشد ما مطلبی برای گفتن نداریم اما حال که این عنایت است عرض کردم به توان و تعصب خود من برمی گردد. مخصوصاً در حوزه ادبیات، بی‌بی‌ها همانند حضرت زهرا (س)، حضرت زینب (س)، حضرت رقیه (س) و حضرت معصومه (ص) و غیره باز اینها از یک ویژگی مهمتری برخوردار هستند اینها را هر چه من بفهمم در آثارم بیشتر نشان داده خواهد شد.

حالا چقدر موفق هستیم نمی دانم بنابراین ما باید یادمان باشد که برای چه کسانی می‌خواهیم شعر بسازیم و یا شعر بخواهیم.

آیا خاطره از مرحوم حاج‌ علی آهی دارید؟

بنده سال‌هاست که توفیق داشتم در بعضی سفرهای بیرونی خدمت ایشان برسم.

مقام معظم رهبری در این جلسه از ایشان یاد کردند، وقتی آقا درباره ایشان چنین سخن می‌گویند برای همه ما فصل‌الخطاب است اما آنچه که بین همه مشهور و معروف است چند گزینه است که مهمترین آنها رعایت تقواست. این مراقبتی که ایشان داشت، رعایت موازین شرعی و انجام تکالیف دینی، مباحث عبادی و ... موفقیت‌هایی هم داشت و در زمینه نوآوری شعر، مداحی برای آقا ابا عبدالله توفیقاتی داشتند. با ادبیات عرب و ادبیات فارسی آشنا بودند و این منش و روش از ایشان مردی ساخته بود که دارای ویژگی‌های والایی بود. آخرین بار در همایش پیرغلامان اهواز خدمت ایشان رسیدیم و در خانه مداحان نسبت به بنده لطف و محبت داشتند. آرزوی غفران الهی را برای ایشان دارم. روحشان شاد.

صحبت پایانی؟

از آنجایی که حضرت آقا فرموده بودند سعی کنید از گویش‌های محلی و بومی هم در مداحی‌هایتان استفاده کنید بنده نیز یک دوبیتی سروده بودم و می‌خواستم در جلسه دیدار بخوانم اما با توجه به شرایطی که ایجاد شد، نتوانستم و آن اینکه:

ما یکدل و یک زبان و یک‌دَستِم آقا/ دل بر کرمتان بَستِم آقا

ایران و عراق و یمن و سوریه/ هر جا که شما امر کُنِن هستِم آقا
مرجع : فارس
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما