کد مطلب : ۲۶۳۰۰
دریافتم که بهترین راه تبلیغ دین، سینما و تلویزیون است
این روزها، حاشیه های پیش آمده برای اکران فیلم "رستاخیز" باز هم این موضوع مهم را بیشتر از همیشه محل بحث و دقت نظر قرار می دهد که هنر سینما چطور و با چه اصولی می تواند در خدمت دین قرار بگیرد. چطور می توان با این ابزار در جهت نشر حقایق دین و معارف اسلامی گامی برداشت.
شاید یکی از مهمترین افراد برای پاسخ به این سوال کسی نباشد جز " فرج الله سلحشور" . کسی که از ابتدای انقلاب هم از پایه گذاران حوزه اندیشه و هنر اسلامی (حوزه هنری) بوده و هم کارگردان آثاری که همگی برگرفته از داستان های قرآن است.
سلحشور این روز ها در حالی با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کند که آماده کلید زدن سریال بزرگ حضرت موسی(ع) است.
گفت و گوی عقیق با این کارگردان را بخوانید:
*آن طور که شنیده ایم آغاز فعالیت های هنری شما از مسجد جواد الائمه(ع) بود. چطور پای یک بچه مسجدی در آن زمان به فعالیت های هنری و تئاتر کشیده شد؟
بله ، بنده تئاتر را از مسجد حضرت جوادالائمه(ع) و حضرت علی اکبر(ع) خیابان هاشمی شروع کردم. در کنار فرهیختگانی همچون هادی علیاکبری و مرحوم امیرحسین فردی حضور فعالی داشتم. تئاتر "حر" نام اولین نمایشی بود که قبل از انقلاب در مسجد حضرت علی اکبر(ع) اجرا شد و تمام مردم از جمله جوانان مسجد حضرت جوادالائمه(ع) برای تماشایش حضور پیدا کردند. اما ساواک به مسجد ریختند و نمایش را بر هم زدند.
*و این فعالیت ها در طول جنگ هم ادامه داشت؟
در ایام جنگ بیشتر فیلم بازی کردم و با خودم عهد کرده بودم تا جنگ هست در خدمت رزمندگان دفاع مقدس باشم. ولی توفیق رزمندگی با جامه رزمی حاصل نشد و میبایست همواره در قالب نیروی حوزه هنری برای تهیه گزارش در جبهه های حق علیه باطل حضور پیدا می کردم و به گونهای اعلام کرده بودند حق نداریم با لباس رزمی به این میدان برویم.
در آن زمان مرحوم رسول ملاقلیپور و محمد رضا هنرمند در کنار بنده بودند؛ حاصل این تلاشها به آثاری همچون توبه نصوح، پرواز در شب، انسان و اسلحه، گورکن، مجاهدتهای خاموش، فیلم دنیای وارونه رسید.
* چه شد که احساس وظیفه کردید از طریق هنر تصویر به کمک انقلاب و معارف دینی بیایید؟
حقیقت این است که در گذشته مبلغان از طریق منبر، کتاب، روضه و حتی اصول تعذیه، ابعاد دین را به مردم معرفی میکردند. ولی امروز این ابزارها برای فراگیری و ترویج دین کافی نیستند. در مقابل یک فیلم ساخته میشود که میلیونها انسان و گاه میلیاردها مخاطب آن اثر را میبینند! اگر تمام علما و سخنرانان حوزه علمیه قم ۵۰۰ سال هم در این راستا گام بردارند تعداد شنوندههایشان به اندازه بینندگان میلیونی سریال یوسف پیامبر نمیشود. بنابراین فیلم و سریال یک تریبون گسترده است و ما میتوانیم با این وسیله اسلام را نه تنها در ایران بلکه در همه جهان بسط و گسترش دهیم. الان شاهد هستیم واعظان ما بر بالای منبر علیه آمریکا، اسرائیل، انحرافات جامعه و مسائل گوناگون موضعگیری میکنند تا مردم را نسبت به موضوعات مختلف آگاه سازند. سینما نیز میتواند همین اقدام موفقیتآمیز را در سطح گستردهتری انجام دهد؛ البته نه این سینمایی که در خدمت صهیونیست است و اسرائیلیها به متولیان آن خط میدهند و مسیر مشخص میکنند.
*به نظر شما برای کمک به سینمای دینی کدام اقشار بیشتر از همه وظیفه دارند؟
بنده از نوجوانی یاد گرفتم دنبال تبلیغ دین باشم و با بررسیهای فراوان دریافتم که بهترین راه تبلیغ دین، سینما و تلویزیون است. اما برخی بر این باورند که سینمای مذهبی یعنی سینمای موجود که از سیاستهای سینمایی اسرائیل و آمریکا تبعیت میکند با یک سوژه مذهبی! در صورتیکه سینمای مذهبی تعریف مشخصی دارد که مسئولین ما از این شاخصهها بیخبرند.
برای آنکه سینمای مذهبی فراگیر شود اولا ارتباط مستمر هنرمندان و علمای دین ضروری است . یعنی تمام محتوایی که قرار است در قالب سینما و تلویزیون عرضه شود باید با حمایت و هدایت عالمان دین باشد تا مباد به انحراف و تحریف کشیده شود، ثانیا بایستی دولتمردان، سرمایهداران و مسئولین فرهنگی و هنری ما کمک کنند. همان طوریکه پول به حلقوم سینمای وابسته به آمریکا میریزند به سینمای مذهبی هم توجه کنند.
*شما چندین سال است که در منزل خود هیئتداری میکنید و برخی از هنرمندان هم در این آیین مذهبی حضور دارند. چه ضرورتی احساس کردید که به عنوان یک هنرمند، روضه خانگی برگزار کنید و اصلاً برپایی چنین مراسماتی چه برکاتی را در پی دارد؟
برای اولین بار ۱۳ سالم بود که به فکر افتادم یک هیئت خانوادگی داشته باشیم.خوشبختانه هیئت ما به ۵۰ سالگی رسیده است. نام هیئت ما در ابتدا حضرت ابوالفضل(ع) و بعد از آن قمربنی هاشم(ع) را برای آن انتخاب کردیم.
افتخار میکنم که این فضا بوجود آمد تا امروز برخی از هنرمندان هم در این آیین شرکت کنند. حقیقتاً همین هیئتهاست که باعث میشود انسانها به باور ارزشهای بشری دست پیدا کنند و تحت تأثیر ناهنجاریهای تبلیغاتی دشمن قرار نگیرند.هیئتهای خانوادگی در حقیقت دین را در میان خانوادهها احیاء میکند.
*از بیماری تان بگویید. مراحل درمان چطور پیش می رود؟
برای اعتلای سینمای ایران حرص زیادی خوردم، زیاد بحث کردم تا این سینما مأمنی باشد برای ترویج انقلاب اسلامی و نه اشاعه دهنده تفکرات و مبانی تفکری غرب! چندی پیش یک مقداری عدم تعادل داشتم و حتی به سختی صحبت میکردم اما به لطف خدا و دعای مردم تحت درمان هستم و به ظنّ پزشکان رو به بهبودی هستم.
*شنیدهایم که در برخی پروژهها همچون یوسف پیامبر و اصحاب کهف که کار در شرایط سختی قرار میگرفت توسلاتی داشتید و در مقابل عنایاتی به شما شد؛ اگر در این باره خاطره ای دارید بفرمایید.
در همه این کار ها چون تلاش کردیم کارمان رنگ و بوی الهی داشته باشد مورد لطف حق تعالی هم قرار گرفته ایم . یک روز در یکی از صحنههای سریال یوسف پیامبر باید صحنهای که زلیخا پای یکی از ابلیسکها(ستون چهارگوش معروف به شیطان پرستان) منتظر یوسف میماند را فیلمبرداری میکردیم. اما سرکار خانم ریاحی به بنده گفتند حال مساعدی ندارند و باید استراحت کنند. با این اتفاق، عمده گروه معطل میشدند. آفتاب سختی فضای میزانسن را فراگرفته بود؛ به هر حال کار تا بعدازظهر تعطیل شد و به استقبال نماز و ناهار رفتیم.
به یک باره هوا ابری شد و از این اتفاق عصبانی شدم. چرا که فیلمبرداری در هوای آفتابی و مهیج را از دست داده بودم و الان باید کار را در این فضا پیگیری میکردم. به ناچار فیلمبرداری شروع شد؛ در پایان کار خانم منشی، صحنههای قدیمی و جدید را جهت بررسی به بنده نشان داد، یک نکته بسیار حیرتآوری نهفته بود. این که ما صحنه قبل از این سکانس را در سال گذشته گرفته بودیم و در پلان اولیه که زلیخا از در خانه بیرون میرود تا در پای ابلیسک منتظر بماند خانم منشی نوشته بود صحنه ابری است و اگر بتوانید ادامه صحنه را ابری بگیرید بهتر است.
بنده اصلاً در جریان این مسئله نبودم ولی شد؛ ابری گرفتیم و آخر فهمیدیم که باید ابری میگرفتیم. این اتفاق یکی از چندین رویداد دیگری بود که به واسطه همین توسلات و عنایات یوسف به بهترین شکل ساخته و در منطقه به محبوبیت رسید.
* شما به کدام یکی از اهل بیت(ع) توسل و اعتقاد ویژه ای دارید؟
اگر داستان یوسف پیامبر را به خوبی دنبال کرده باشید میبینید که خلاصهای از داستان امام زمان(عج) است. یک جوان خوش چهره و مومن که در کشوری وزارت میکند و مصر را از قحطی و ناراحتی نجات میدهد.همان کاری که قرار است ان شاالله امام زمان(عج) بر روی کره زمین انجام دهد. از این رو من همیشه به امام زمان(عج) متوسل میشوم؛ من دست از این توسل برنداشتم و بحمدالله جواب گرفتم.
*اخوی شما حاج مهدی سلحشور از ذاکرین توانای کشور هستند. شما هم باتوجه به صدای گیرایتان فعالیت های رادیویی هم داشته اید؛ تاکنون سوسه شده اید مداحی هم داشته باشید؟
بله بعضی اوقات مداحی هم می کنم .در مسجد جوادالائمه(ع) و گاهی هم در هیئت حضرت آقای خاتمی خوانساری در احیاها جوشن کبیر میخوانم.
*به عنوان سخن پایانی نظرتان در خصوص حاج مهدی سلحشور چیست؟
مهدی یعنی اخلاص خالص. آنقدر میدانم که برخی از مداحان ما متأسفانه با مردم رفتار بدی دارند و موقع سینه زدن شاهد بودم که مداح در پشت میکروفون بر سر مستمع خود داد میزد که اگر محکم سینه نمیزنی یا لخت نمیشوی برو بیرون! ولی بارها دیدم مهدی در هنگام سینهزنی به عزاداران حسینی میگوید: خدا من را قربان شما کند.خودش را قربانی عزاداری امام حسین(ع) میکند و نه اینکه از آنها توقع داشته باشد.
شاید یکی از مهمترین افراد برای پاسخ به این سوال کسی نباشد جز " فرج الله سلحشور" . کسی که از ابتدای انقلاب هم از پایه گذاران حوزه اندیشه و هنر اسلامی (حوزه هنری) بوده و هم کارگردان آثاری که همگی برگرفته از داستان های قرآن است.
سلحشور این روز ها در حالی با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کند که آماده کلید زدن سریال بزرگ حضرت موسی(ع) است.
گفت و گوی عقیق با این کارگردان را بخوانید:
*آن طور که شنیده ایم آغاز فعالیت های هنری شما از مسجد جواد الائمه(ع) بود. چطور پای یک بچه مسجدی در آن زمان به فعالیت های هنری و تئاتر کشیده شد؟
بله ، بنده تئاتر را از مسجد حضرت جوادالائمه(ع) و حضرت علی اکبر(ع) خیابان هاشمی شروع کردم. در کنار فرهیختگانی همچون هادی علیاکبری و مرحوم امیرحسین فردی حضور فعالی داشتم. تئاتر "حر" نام اولین نمایشی بود که قبل از انقلاب در مسجد حضرت علی اکبر(ع) اجرا شد و تمام مردم از جمله جوانان مسجد حضرت جوادالائمه(ع) برای تماشایش حضور پیدا کردند. اما ساواک به مسجد ریختند و نمایش را بر هم زدند.
*و این فعالیت ها در طول جنگ هم ادامه داشت؟
در ایام جنگ بیشتر فیلم بازی کردم و با خودم عهد کرده بودم تا جنگ هست در خدمت رزمندگان دفاع مقدس باشم. ولی توفیق رزمندگی با جامه رزمی حاصل نشد و میبایست همواره در قالب نیروی حوزه هنری برای تهیه گزارش در جبهه های حق علیه باطل حضور پیدا می کردم و به گونهای اعلام کرده بودند حق نداریم با لباس رزمی به این میدان برویم.
در آن زمان مرحوم رسول ملاقلیپور و محمد رضا هنرمند در کنار بنده بودند؛ حاصل این تلاشها به آثاری همچون توبه نصوح، پرواز در شب، انسان و اسلحه، گورکن، مجاهدتهای خاموش، فیلم دنیای وارونه رسید.
* چه شد که احساس وظیفه کردید از طریق هنر تصویر به کمک انقلاب و معارف دینی بیایید؟
حقیقت این است که در گذشته مبلغان از طریق منبر، کتاب، روضه و حتی اصول تعذیه، ابعاد دین را به مردم معرفی میکردند. ولی امروز این ابزارها برای فراگیری و ترویج دین کافی نیستند. در مقابل یک فیلم ساخته میشود که میلیونها انسان و گاه میلیاردها مخاطب آن اثر را میبینند! اگر تمام علما و سخنرانان حوزه علمیه قم ۵۰۰ سال هم در این راستا گام بردارند تعداد شنوندههایشان به اندازه بینندگان میلیونی سریال یوسف پیامبر نمیشود. بنابراین فیلم و سریال یک تریبون گسترده است و ما میتوانیم با این وسیله اسلام را نه تنها در ایران بلکه در همه جهان بسط و گسترش دهیم. الان شاهد هستیم واعظان ما بر بالای منبر علیه آمریکا، اسرائیل، انحرافات جامعه و مسائل گوناگون موضعگیری میکنند تا مردم را نسبت به موضوعات مختلف آگاه سازند. سینما نیز میتواند همین اقدام موفقیتآمیز را در سطح گستردهتری انجام دهد؛ البته نه این سینمایی که در خدمت صهیونیست است و اسرائیلیها به متولیان آن خط میدهند و مسیر مشخص میکنند.
*به نظر شما برای کمک به سینمای دینی کدام اقشار بیشتر از همه وظیفه دارند؟
بنده از نوجوانی یاد گرفتم دنبال تبلیغ دین باشم و با بررسیهای فراوان دریافتم که بهترین راه تبلیغ دین، سینما و تلویزیون است. اما برخی بر این باورند که سینمای مذهبی یعنی سینمای موجود که از سیاستهای سینمایی اسرائیل و آمریکا تبعیت میکند با یک سوژه مذهبی! در صورتیکه سینمای مذهبی تعریف مشخصی دارد که مسئولین ما از این شاخصهها بیخبرند.
برای آنکه سینمای مذهبی فراگیر شود اولا ارتباط مستمر هنرمندان و علمای دین ضروری است . یعنی تمام محتوایی که قرار است در قالب سینما و تلویزیون عرضه شود باید با حمایت و هدایت عالمان دین باشد تا مباد به انحراف و تحریف کشیده شود، ثانیا بایستی دولتمردان، سرمایهداران و مسئولین فرهنگی و هنری ما کمک کنند. همان طوریکه پول به حلقوم سینمای وابسته به آمریکا میریزند به سینمای مذهبی هم توجه کنند.
*شما چندین سال است که در منزل خود هیئتداری میکنید و برخی از هنرمندان هم در این آیین مذهبی حضور دارند. چه ضرورتی احساس کردید که به عنوان یک هنرمند، روضه خانگی برگزار کنید و اصلاً برپایی چنین مراسماتی چه برکاتی را در پی دارد؟
برای اولین بار ۱۳ سالم بود که به فکر افتادم یک هیئت خانوادگی داشته باشیم.خوشبختانه هیئت ما به ۵۰ سالگی رسیده است. نام هیئت ما در ابتدا حضرت ابوالفضل(ع) و بعد از آن قمربنی هاشم(ع) را برای آن انتخاب کردیم.
افتخار میکنم که این فضا بوجود آمد تا امروز برخی از هنرمندان هم در این آیین شرکت کنند. حقیقتاً همین هیئتهاست که باعث میشود انسانها به باور ارزشهای بشری دست پیدا کنند و تحت تأثیر ناهنجاریهای تبلیغاتی دشمن قرار نگیرند.هیئتهای خانوادگی در حقیقت دین را در میان خانوادهها احیاء میکند.
*از بیماری تان بگویید. مراحل درمان چطور پیش می رود؟
برای اعتلای سینمای ایران حرص زیادی خوردم، زیاد بحث کردم تا این سینما مأمنی باشد برای ترویج انقلاب اسلامی و نه اشاعه دهنده تفکرات و مبانی تفکری غرب! چندی پیش یک مقداری عدم تعادل داشتم و حتی به سختی صحبت میکردم اما به لطف خدا و دعای مردم تحت درمان هستم و به ظنّ پزشکان رو به بهبودی هستم.
*شنیدهایم که در برخی پروژهها همچون یوسف پیامبر و اصحاب کهف که کار در شرایط سختی قرار میگرفت توسلاتی داشتید و در مقابل عنایاتی به شما شد؛ اگر در این باره خاطره ای دارید بفرمایید.
در همه این کار ها چون تلاش کردیم کارمان رنگ و بوی الهی داشته باشد مورد لطف حق تعالی هم قرار گرفته ایم . یک روز در یکی از صحنههای سریال یوسف پیامبر باید صحنهای که زلیخا پای یکی از ابلیسکها(ستون چهارگوش معروف به شیطان پرستان) منتظر یوسف میماند را فیلمبرداری میکردیم. اما سرکار خانم ریاحی به بنده گفتند حال مساعدی ندارند و باید استراحت کنند. با این اتفاق، عمده گروه معطل میشدند. آفتاب سختی فضای میزانسن را فراگرفته بود؛ به هر حال کار تا بعدازظهر تعطیل شد و به استقبال نماز و ناهار رفتیم.
به یک باره هوا ابری شد و از این اتفاق عصبانی شدم. چرا که فیلمبرداری در هوای آفتابی و مهیج را از دست داده بودم و الان باید کار را در این فضا پیگیری میکردم. به ناچار فیلمبرداری شروع شد؛ در پایان کار خانم منشی، صحنههای قدیمی و جدید را جهت بررسی به بنده نشان داد، یک نکته بسیار حیرتآوری نهفته بود. این که ما صحنه قبل از این سکانس را در سال گذشته گرفته بودیم و در پلان اولیه که زلیخا از در خانه بیرون میرود تا در پای ابلیسک منتظر بماند خانم منشی نوشته بود صحنه ابری است و اگر بتوانید ادامه صحنه را ابری بگیرید بهتر است.
بنده اصلاً در جریان این مسئله نبودم ولی شد؛ ابری گرفتیم و آخر فهمیدیم که باید ابری میگرفتیم. این اتفاق یکی از چندین رویداد دیگری بود که به واسطه همین توسلات و عنایات یوسف به بهترین شکل ساخته و در منطقه به محبوبیت رسید.
* شما به کدام یکی از اهل بیت(ع) توسل و اعتقاد ویژه ای دارید؟
اگر داستان یوسف پیامبر را به خوبی دنبال کرده باشید میبینید که خلاصهای از داستان امام زمان(عج) است. یک جوان خوش چهره و مومن که در کشوری وزارت میکند و مصر را از قحطی و ناراحتی نجات میدهد.همان کاری که قرار است ان شاالله امام زمان(عج) بر روی کره زمین انجام دهد. از این رو من همیشه به امام زمان(عج) متوسل میشوم؛ من دست از این توسل برنداشتم و بحمدالله جواب گرفتم.
*اخوی شما حاج مهدی سلحشور از ذاکرین توانای کشور هستند. شما هم باتوجه به صدای گیرایتان فعالیت های رادیویی هم داشته اید؛ تاکنون سوسه شده اید مداحی هم داشته باشید؟
بله بعضی اوقات مداحی هم می کنم .در مسجد جوادالائمه(ع) و گاهی هم در هیئت حضرت آقای خاتمی خوانساری در احیاها جوشن کبیر میخوانم.
*به عنوان سخن پایانی نظرتان در خصوص حاج مهدی سلحشور چیست؟
مهدی یعنی اخلاص خالص. آنقدر میدانم که برخی از مداحان ما متأسفانه با مردم رفتار بدی دارند و موقع سینه زدن شاهد بودم که مداح در پشت میکروفون بر سر مستمع خود داد میزد که اگر محکم سینه نمیزنی یا لخت نمیشوی برو بیرون! ولی بارها دیدم مهدی در هنگام سینهزنی به عزاداران حسینی میگوید: خدا من را قربان شما کند.خودش را قربانی عزاداری امام حسین(ع) میکند و نه اینکه از آنها توقع داشته باشد.
تقدیر جمعی از ذاکرین اهل بیت(ع) از فرج الله سلحشور
مرجع : عقیق