کد مطلب : ۲۸۵۳۱
رئیس دانشگاه باقرالعلوم:
هیئت، باور و ارزشی را تقویت میکند که انقلاب اسلامی بخاطر آن شکل گرفته است
هیئت یک پدیده اجتماعی است که داد و ستد اجتماعی دارد. در جامعه زندگی میکند، از جامعه تأثیر می پذیرد و بر جامعه تأثیر میگذارد. اما در این بستر باید توجه داشته باشیم وقتی کارکرد اجتماعی هیئت را بررسی میکنیم در واقع تنها به بخشی از آن توجه کرده ایم ولی هیئت فقط وجود یا کارکرد اجتماعی آن نیست. با توجه به نقش و جایگاه اجتماعی هیئتهای مذهبی در جهان اسلام و به طور خاص در تشیع، در این مصاحبه برآنیم که پدیده هیئت را از منظر اجتماعی مورد بررسی قرار دهیم. به این منظور سراغ حجت الاسلام و المسلمین دکتر شمسالله مریجی، رئیس دانشگاه باقرالعلوم رفتیم. مشروح مصاحبه با ایشان را در ادامه میخوانید؛
*به عنوان سوال اول بفرمایید که آیا اساساً بررسی جامعه شناختی هیئت ممکن است و آیا هیئت در قالب تحلیلهای جامعه شناختی قرار میگیرد؟
این هیئات مذهبی که به صورت سنتی در جامعه ما وجود دارد، اگر به عنوان یک پدیدهجتماعی با معیار علوم غربی مورد تحلیل قرار گیرد، طبعاً این تحلیل ناقص خواهد بود و همه واقعیت را نمیبیند. به عنوان مثال وقتی جامعه شناسان میخواهند انقلاب اسلامی را تحلیل کنند، بعضی تحلیل روان شناختی، جامعه شناختی و یا حتی تحلیل زیستی میکنند، ولی گفته میشود نزدیکترین تحلیل، تحلیل وبری است که بحث اقتدار را مطرح میکنند. اما باز هم میبینید که آن هم خیلی از بخشها را در بر نمیگیرد چون این قالب جنبه ماورایی را در نظر نمیگیرد.
در مورد تحلیل هیئت هم همین طور است. انسان تا زمانی که آن ارزشهایی که باعث شکل گیری این هیئت میشود را نشناسد نمیتواند به خوبی آن را تحلیل کند، شاهد بحث من این مسئله است که یک زمانی فردی کتابی در مورد جامعه شناسی عاشورا نوشته بود و تحلیل جامع شناختی و صرفاً پوزیتیویستی او به این نتیجه منتج شده بود که نعوذبالله امام حسین اشتباه کرد و حضرت را به عنوان یک به اصطلاح Opportunist و فرصت طلب تلقی کرده بود.
این فرد بر مبنای نظر ماکس وبر میخواست بگوید زمانی که شاه یا حاکمی که قدرت کاریزما یا قدرت قانونی داشته از دنیا برود، شاه بعدی چون آن قدرت را ندارد در این میان اختلالی ایجاد میشود، لذا آن انسانهای زیرک و توانمند از این موقعیت استفاده میکنند و حاکمیت را به دست میگیرند. لذا میگوید که امام حسین به این روش، عمل نموده است. اصلاً وقتی رفتار حضرت سیدالشهدا را مبتنی بر ارزشها نبینید و ارزشها را معنا نکنید، نتیجه به این تحلیل منتهی میشود.
او میگوید حضرت اباعبدالله فکر نمیکرد همراهانش ایشان را یاری نکنند! لذا اگر یک نگاه صرف جامعه شناختی کلاسیک و قالبی داشته باشید، نتیجه این میشود که رفتار یک معصوم را اینگونه تعبیر میکنید.لذا این نوع نگاه در تحلیل آن پدیدههایی که ریشه در امر ماورایی و ارزشهای دینی و وحی دارد، مشکل خواهند داشت.
من میخواهم بگویم، حداقل تاکنون این قواعدی که وجود دارند، نمیتوانند این طور مسائل را توضیح دهند. ولی شاید بتوان زوایایی از آن را باز کرد، مثلا کارکردهای آن را بررسی نمود.
* سابقه تاریخی از هیئت و مناسک عزاداری ارائه دهید تا متوجه شویم در ادوار مختلف چه نقش اجتماعی را میتوانیم برای هیئت و مناسک عزا در نظر بگیریم و چه سیر تطوری میتوان برای آن در نظر گرفت؟
در ادوار مختلف شیعه همیشه در اقلیت بوده است، توجه دارید که اگر این اقلیت بخواهد خودش را سرپا نگاه دارد، باید یک سری ابزارها و توانمندیهایی داشته باشد که از آن بهره بگیرد. این ابزارها باید ریشه در مسائل اجتماعی داشته باشد، که بتوانند افراد را مثل یک درختی که در یک بیابانی تنها باشد، در این فضا حفظ کند.
من در کتاب «تبیین جامعه شناختی واقعه کربلا» شرایط جامعه آن روز را تصویر کردهام که آن قدر به شیعه سخت میگرفتند و کشت و کشتار میشد که حتی دو تا شیعه هم با یک سری نمادها خود را معرفی میکردند که شیعه هستند، مثلا همین انگشتر. میگویند که یک مومن ۵ علامت دارد، که در این جا معنای مومن شیعه است، از انگشتر دست راست میفهمیدند که فردی شیعه است.
اما همین عزاداری برای سیدالشهدا(ع)، یکی از ابزارهای ایجاد انسجام شیعه بوده است و توانستند حیات خود را در جامعه تداوم ببخشند. ایجاد انسجام یکی از کارکردهای به اصطلاح پنهان این قضیه است. خیلیها میگویند ما عزاداری میکنیم تا شعائر حفظ شود، یا محبتمان را به اهل بیت نشان دهیم، اینها همه کارکردهای آشکار است. انسجام بخشی هدف عزاداری نیست، ولی این کارکرد را دارد.
لذا این همه به ما تأکید میکنند که دعا را جمعی بخوانید، چرا این تأکیدات است؟ چرا میگوید جمعی؟ چون یکی از ویژگیها و کارکردهای مهم اجتماعی عبادات جمعی مثل عزاداری انسجامبخشی است و این امر توانسته شیعه را حفظ کند. اگر ما بگوییم که تنها عاملی که شیعه را حفظ کرده همین عزاداری بوده، حرف گزافی نزدهایم. کارکرد انسجام بخشی هیچوقت نقش خود را از دست نداده، علت اساسی این امر هم پنهان بودن آن است چون کارکردی که آشکار باشد بیشتر در خطر خواهد بود.
دشمن میداند که اگر شیعه انسجام پیدا کند دنیا را تکان میدهد و این واقعیت را در تاریخ میبینیم که حرکتهای منسجم، ریشه دار و بنیان برکن، حرکتهای شیعه است. این توانمندی در شیعه وجود دارد و این را در طول تاریخ به همراه خود داشته است.
*از نظر شما هیئت و مناسک عزاداری را میتوانیم بر اساس چه ملاکها یا چه مولفههایی جریان شناسی کنیم، یا چه ویژگیهایی را میتوانیم برای آن درنظر بگیریم؟
اگر شما میخواهید با هر نگاهی، چه نگاه جامعه شناختی، چه روانشناسی و روان شناسی اجتماعی و سیاسی، همه توانمندیهای هیئت و مناسک عاشورا را متوجه شوید و در تحلیل به مشکل برنخورید، در قدم اول باید به مبانی نظری و اعتقادی آن توجه داشته باشید و ببینید این رفتاری که در هیئتها صورت میگیرد چگونه پدید میآید.
باید توجه داشت که هیئت مبتنی بر چه ارزشهایی تداوم پیدا میکند و ادامه راه میدهد که این ارزشها، ارزشهای الهی است و ارزشهای فردی و ارزشهای گروهی و صنفی به آن وارد نشده است. حالا این ارزشها ریشه در چه دارد؟ ریشه در قراردادهای اجتماعی دارد یا ریشه در ارزشهای وحیانی دارد؟ جامعه شناسی به خوبی میتواند این را تحلیل کند، پس برای جریانشناسی هیئت باید به این ملاک توجه داشت که رفتار هیئت با ارزشهای وحیانی تطابق دارد یا خیر. به عبارت دیگر مسئله مهمی که باید در تحلیلش دقت کرد، تطابق این رفتار فردی و سازمانی هیئت با ارزشهایی که سیدالشهدا(ع) برای آنها به شهادت رسید، است.
*در بررسی کارکردهای اجتماعی یک پدیده به دنبال این هستیم که آن پدیده چه نیازی را برای نظامی که در آن قرار دارد برآورده می کند، از این جهت به نظر شما هیئت باید چه نیازی را از انقلاب اسلامی برآورده کند؟
برای پاسخ به این سوال باید در ابتدا هدف انقلاب اسلامی را مشخص کرد، هدف انقلاب اسلامی برگشت به هویت اصلی بود. جامعه ما در حال حرکت به سمت بی هویتی بود، لذا مردم به سمت امام هجوم آوردند، چون امام مردم را به ریشههای اصلیشان بازخواند. انقلاب اسلامی ارزشهای دینی و الهی و وحیانی را حاکم کرد و این ارزشهای وحیانی نتیجهاش سعادت بشری است چه در دنیا و چه در آخرت.
به همین دلیل هم هیئتهای ماباید به سمتی بروند که افراد را به هویت اصلی خود بازگردانند چون هیئتها ابزار بسیار قوی برای تداوم انقلاب اسلامی هستند. یعنی ریشههای انقلاب را قویتر و محکمتر میکنند. یکی از ستونهای بسیار مهم خیمه انقلاب ما هیئتها هستند. چرا هیئت؟ چون هیئت باور و ارزشی را ترویج و تبلیغ و تقویت میکند که انقلاب اسلامی به خاطر آن شکل گرفته است.
شروع انقلاب هم از محرم بود، از عاشورا شروع شد. لذا امام میفرمایند که انقلاب ما ادامه عاشورا و انقلاب ما نتیجه همین عزاداریها است. امام و آقا موارد بسیاری مثل این جمله دارند.
*برای فهم و تحلیل چرایی ظهور هیئت های جدید و دامنه دار شدن آنها چه باید گفت؟ هیئت های جدید یک نوع قرائت خاصی را از دین و مفاهیم دینی ارائه می کنند که به نظر نوعی دین ورزی عرفی است، این موضوع را تبیین بفرمایید.
هیئتهای جدید اگر بتوانند مولفههای دیگر را هم پوشش دهد هیچ ایرادی ندارد و هیچ مقاومتی هم در برابر آن وجود ندارد، چون تغییر یک امر اجتناب ناپذیری است، کسی نمیتواند جلوی تغییر را بگیرد. اگر کسی بپرسد چرا تغییر ایجاد میشود، سوال غلطی است. ولی این تغییر چطور ایجاد میشود، برای چه ایجاد میشود، چه کسی ایجاد میکند، آیندهاش چه میشود، اینها سوالات درستی است.
اگر جهت این هیئتهای جدید به سوی ارتقاء ارزشی و هویتی باشد بسیار خوب است و باید به استقبال آن برویم و آن را کمک کنیم. اما اگر ببینید که در حال حرکت به سمتی است که از آن هویت اصلی فاصله پیدا کرده، باید از آن مواظبت کرد، این همان اتفاق نامیمونی است که ایجاد شده است.
کسی نمیتواند ارزشها را در جامعه از بین ببرد، اصلا قابل برداشت نیست. حالا این ارزشها یا ریشه در یک امر ماورایی و وحیانی دارد، یا ریشه در ذوق و سلیقه دارد، بالاخره باید باشد. لذا وقتی میخواهند ارزشی را از بین ببرند میآیند آن را تغییر میدهند و یک ارزش بدلی را جایگزین آن میکنند، در زمان صدر اسلام معاویه ارزشهای الهی را کنار زد و ارزشهای جاهلی را بر سر جای آن گذاشت. لذا اگر هیئت، مبتنی بر ارزشهای اصیل باشد، قطعاً با طواغیت مواجهه دارد.
*تولید هیئتهای جدید در چه بستری شکل گرفته است و چه عواملی دست به دست هم داده است که این هیئتها جدید شکل گرفتهاند؟
ببینید تشیع، مناسکگرا نیست. اجتهاد به شیعه این اجازه را میدهد که مطابق شرایط روز، هنجار آن روز را تولید کند. منتها این هنجار باید مبتنی بر ارزشها باشد. بعضی از اینها به زمان مربوط میشود. زمان که عوض شد، هنجارها هم عوض میشوند.
*اما این هیئتهای نوپدید با تغییر این هنجارها آن ماهیت را هم دارند از بین میبرند.
بله اگر این هنجارها ریشه در آن ارزشها داشته باشند ایرادی ندارد که رنگشان عوض شود. اما دیده میشود که یک سری عزاداریهای نوپدید شکل گرفته است. این عزاداریهای نوپدید ارزش و هویت دینی را میگیرد و رنگش را عوض میکند و یک چهره زشت و زننده از تشیع نشان میدهد.
خب معلوم است که اصلا کار درستی نیست، امام صادق(ع) میفرماید زینت ما باشید. حالا ملاک چیست؟ عقل ملاک است. معلوم است که بعضی از هنجارهایی که شکل گرفته و یا در حال شکلگیری است مانند قمهزنی یا استفاده از الفاظی مثل سگ و... خلاف عقل است.
*با یک نگاه آینده پژوهانه و جامعه شناسانه در خصوص موضوع هیئت و مناسک عاشورا و روندی که پیش روی هیئات ماست چگونه می توان قضاوت کرد؟
در مورد هیئت تهدید جدیای که بنیان برکن باشد، وجود ندارد. در طول تاریخ تلاش بسیار زیادی شد تا جلوی هیئتها را بگیرند، اما نتوانستند. اما خطر آنی، مقطعی و فراوانی وجود دارد که در ایام عاشورا و قبل و بعدش تلاش میکنند که کارکرد هیئتها را کم کنند و یا حداقل آن را خنثی کنند. در آینده به این سمت و سو میروند که مدتها از این هیئتها، انقلاب اسلامی بلند نشود. در کشورهای دیگر تلاش میکنند که انقلاب دیگری از این بستر به وجود نیاید.
*به عنوان مثال میتوان گفت فضای هیئتهای کشورهایی مانند پاکستان و عراق به این صورت و بسیار احساسی است ولی در لبنان اینگونه نیست و رفتارها عقلانیتر است.
بله عزاداری در لبنان شبیه به ایران است، اما در پاکستان و جاهای دیگر مثل عراق فضایی احساسی و قمهزنی و... وجود دارد. واقعا اینها جزء مناسک ما نبوده است و ارزش ما نبوده است، این خطر هست، واقعا این را باید مواظبت کنیم.
*به عنوان سوال اول بفرمایید که آیا اساساً بررسی جامعه شناختی هیئت ممکن است و آیا هیئت در قالب تحلیلهای جامعه شناختی قرار میگیرد؟
این هیئات مذهبی که به صورت سنتی در جامعه ما وجود دارد، اگر به عنوان یک پدیدهجتماعی با معیار علوم غربی مورد تحلیل قرار گیرد، طبعاً این تحلیل ناقص خواهد بود و همه واقعیت را نمیبیند. به عنوان مثال وقتی جامعه شناسان میخواهند انقلاب اسلامی را تحلیل کنند، بعضی تحلیل روان شناختی، جامعه شناختی و یا حتی تحلیل زیستی میکنند، ولی گفته میشود نزدیکترین تحلیل، تحلیل وبری است که بحث اقتدار را مطرح میکنند. اما باز هم میبینید که آن هم خیلی از بخشها را در بر نمیگیرد چون این قالب جنبه ماورایی را در نظر نمیگیرد.
در مورد تحلیل هیئت هم همین طور است. انسان تا زمانی که آن ارزشهایی که باعث شکل گیری این هیئت میشود را نشناسد نمیتواند به خوبی آن را تحلیل کند، شاهد بحث من این مسئله است که یک زمانی فردی کتابی در مورد جامعه شناسی عاشورا نوشته بود و تحلیل جامع شناختی و صرفاً پوزیتیویستی او به این نتیجه منتج شده بود که نعوذبالله امام حسین اشتباه کرد و حضرت را به عنوان یک به اصطلاح Opportunist و فرصت طلب تلقی کرده بود.
این فرد بر مبنای نظر ماکس وبر میخواست بگوید زمانی که شاه یا حاکمی که قدرت کاریزما یا قدرت قانونی داشته از دنیا برود، شاه بعدی چون آن قدرت را ندارد در این میان اختلالی ایجاد میشود، لذا آن انسانهای زیرک و توانمند از این موقعیت استفاده میکنند و حاکمیت را به دست میگیرند. لذا میگوید که امام حسین به این روش، عمل نموده است. اصلاً وقتی رفتار حضرت سیدالشهدا را مبتنی بر ارزشها نبینید و ارزشها را معنا نکنید، نتیجه به این تحلیل منتهی میشود.
او میگوید حضرت اباعبدالله فکر نمیکرد همراهانش ایشان را یاری نکنند! لذا اگر یک نگاه صرف جامعه شناختی کلاسیک و قالبی داشته باشید، نتیجه این میشود که رفتار یک معصوم را اینگونه تعبیر میکنید.لذا این نوع نگاه در تحلیل آن پدیدههایی که ریشه در امر ماورایی و ارزشهای دینی و وحی دارد، مشکل خواهند داشت.
من میخواهم بگویم، حداقل تاکنون این قواعدی که وجود دارند، نمیتوانند این طور مسائل را توضیح دهند. ولی شاید بتوان زوایایی از آن را باز کرد، مثلا کارکردهای آن را بررسی نمود.
* سابقه تاریخی از هیئت و مناسک عزاداری ارائه دهید تا متوجه شویم در ادوار مختلف چه نقش اجتماعی را میتوانیم برای هیئت و مناسک عزا در نظر بگیریم و چه سیر تطوری میتوان برای آن در نظر گرفت؟
در ادوار مختلف شیعه همیشه در اقلیت بوده است، توجه دارید که اگر این اقلیت بخواهد خودش را سرپا نگاه دارد، باید یک سری ابزارها و توانمندیهایی داشته باشد که از آن بهره بگیرد. این ابزارها باید ریشه در مسائل اجتماعی داشته باشد، که بتوانند افراد را مثل یک درختی که در یک بیابانی تنها باشد، در این فضا حفظ کند.
من در کتاب «تبیین جامعه شناختی واقعه کربلا» شرایط جامعه آن روز را تصویر کردهام که آن قدر به شیعه سخت میگرفتند و کشت و کشتار میشد که حتی دو تا شیعه هم با یک سری نمادها خود را معرفی میکردند که شیعه هستند، مثلا همین انگشتر. میگویند که یک مومن ۵ علامت دارد، که در این جا معنای مومن شیعه است، از انگشتر دست راست میفهمیدند که فردی شیعه است.
اما همین عزاداری برای سیدالشهدا(ع)، یکی از ابزارهای ایجاد انسجام شیعه بوده است و توانستند حیات خود را در جامعه تداوم ببخشند. ایجاد انسجام یکی از کارکردهای به اصطلاح پنهان این قضیه است. خیلیها میگویند ما عزاداری میکنیم تا شعائر حفظ شود، یا محبتمان را به اهل بیت نشان دهیم، اینها همه کارکردهای آشکار است. انسجام بخشی هدف عزاداری نیست، ولی این کارکرد را دارد.
لذا این همه به ما تأکید میکنند که دعا را جمعی بخوانید، چرا این تأکیدات است؟ چرا میگوید جمعی؟ چون یکی از ویژگیها و کارکردهای مهم اجتماعی عبادات جمعی مثل عزاداری انسجامبخشی است و این امر توانسته شیعه را حفظ کند. اگر ما بگوییم که تنها عاملی که شیعه را حفظ کرده همین عزاداری بوده، حرف گزافی نزدهایم. کارکرد انسجام بخشی هیچوقت نقش خود را از دست نداده، علت اساسی این امر هم پنهان بودن آن است چون کارکردی که آشکار باشد بیشتر در خطر خواهد بود.
دشمن میداند که اگر شیعه انسجام پیدا کند دنیا را تکان میدهد و این واقعیت را در تاریخ میبینیم که حرکتهای منسجم، ریشه دار و بنیان برکن، حرکتهای شیعه است. این توانمندی در شیعه وجود دارد و این را در طول تاریخ به همراه خود داشته است.
*از نظر شما هیئت و مناسک عزاداری را میتوانیم بر اساس چه ملاکها یا چه مولفههایی جریان شناسی کنیم، یا چه ویژگیهایی را میتوانیم برای آن درنظر بگیریم؟
اگر شما میخواهید با هر نگاهی، چه نگاه جامعه شناختی، چه روانشناسی و روان شناسی اجتماعی و سیاسی، همه توانمندیهای هیئت و مناسک عاشورا را متوجه شوید و در تحلیل به مشکل برنخورید، در قدم اول باید به مبانی نظری و اعتقادی آن توجه داشته باشید و ببینید این رفتاری که در هیئتها صورت میگیرد چگونه پدید میآید.
باید توجه داشت که هیئت مبتنی بر چه ارزشهایی تداوم پیدا میکند و ادامه راه میدهد که این ارزشها، ارزشهای الهی است و ارزشهای فردی و ارزشهای گروهی و صنفی به آن وارد نشده است. حالا این ارزشها ریشه در چه دارد؟ ریشه در قراردادهای اجتماعی دارد یا ریشه در ارزشهای وحیانی دارد؟ جامعه شناسی به خوبی میتواند این را تحلیل کند، پس برای جریانشناسی هیئت باید به این ملاک توجه داشت که رفتار هیئت با ارزشهای وحیانی تطابق دارد یا خیر. به عبارت دیگر مسئله مهمی که باید در تحلیلش دقت کرد، تطابق این رفتار فردی و سازمانی هیئت با ارزشهایی که سیدالشهدا(ع) برای آنها به شهادت رسید، است.
*در بررسی کارکردهای اجتماعی یک پدیده به دنبال این هستیم که آن پدیده چه نیازی را برای نظامی که در آن قرار دارد برآورده می کند، از این جهت به نظر شما هیئت باید چه نیازی را از انقلاب اسلامی برآورده کند؟
برای پاسخ به این سوال باید در ابتدا هدف انقلاب اسلامی را مشخص کرد، هدف انقلاب اسلامی برگشت به هویت اصلی بود. جامعه ما در حال حرکت به سمت بی هویتی بود، لذا مردم به سمت امام هجوم آوردند، چون امام مردم را به ریشههای اصلیشان بازخواند. انقلاب اسلامی ارزشهای دینی و الهی و وحیانی را حاکم کرد و این ارزشهای وحیانی نتیجهاش سعادت بشری است چه در دنیا و چه در آخرت.
به همین دلیل هم هیئتهای ماباید به سمتی بروند که افراد را به هویت اصلی خود بازگردانند چون هیئتها ابزار بسیار قوی برای تداوم انقلاب اسلامی هستند. یعنی ریشههای انقلاب را قویتر و محکمتر میکنند. یکی از ستونهای بسیار مهم خیمه انقلاب ما هیئتها هستند. چرا هیئت؟ چون هیئت باور و ارزشی را ترویج و تبلیغ و تقویت میکند که انقلاب اسلامی به خاطر آن شکل گرفته است.
شروع انقلاب هم از محرم بود، از عاشورا شروع شد. لذا امام میفرمایند که انقلاب ما ادامه عاشورا و انقلاب ما نتیجه همین عزاداریها است. امام و آقا موارد بسیاری مثل این جمله دارند.
*برای فهم و تحلیل چرایی ظهور هیئت های جدید و دامنه دار شدن آنها چه باید گفت؟ هیئت های جدید یک نوع قرائت خاصی را از دین و مفاهیم دینی ارائه می کنند که به نظر نوعی دین ورزی عرفی است، این موضوع را تبیین بفرمایید.
هیئتهای جدید اگر بتوانند مولفههای دیگر را هم پوشش دهد هیچ ایرادی ندارد و هیچ مقاومتی هم در برابر آن وجود ندارد، چون تغییر یک امر اجتناب ناپذیری است، کسی نمیتواند جلوی تغییر را بگیرد. اگر کسی بپرسد چرا تغییر ایجاد میشود، سوال غلطی است. ولی این تغییر چطور ایجاد میشود، برای چه ایجاد میشود، چه کسی ایجاد میکند، آیندهاش چه میشود، اینها سوالات درستی است.
اگر جهت این هیئتهای جدید به سوی ارتقاء ارزشی و هویتی باشد بسیار خوب است و باید به استقبال آن برویم و آن را کمک کنیم. اما اگر ببینید که در حال حرکت به سمتی است که از آن هویت اصلی فاصله پیدا کرده، باید از آن مواظبت کرد، این همان اتفاق نامیمونی است که ایجاد شده است.
کسی نمیتواند ارزشها را در جامعه از بین ببرد، اصلا قابل برداشت نیست. حالا این ارزشها یا ریشه در یک امر ماورایی و وحیانی دارد، یا ریشه در ذوق و سلیقه دارد، بالاخره باید باشد. لذا وقتی میخواهند ارزشی را از بین ببرند میآیند آن را تغییر میدهند و یک ارزش بدلی را جایگزین آن میکنند، در زمان صدر اسلام معاویه ارزشهای الهی را کنار زد و ارزشهای جاهلی را بر سر جای آن گذاشت. لذا اگر هیئت، مبتنی بر ارزشهای اصیل باشد، قطعاً با طواغیت مواجهه دارد.
*تولید هیئتهای جدید در چه بستری شکل گرفته است و چه عواملی دست به دست هم داده است که این هیئتها جدید شکل گرفتهاند؟
ببینید تشیع، مناسکگرا نیست. اجتهاد به شیعه این اجازه را میدهد که مطابق شرایط روز، هنجار آن روز را تولید کند. منتها این هنجار باید مبتنی بر ارزشها باشد. بعضی از اینها به زمان مربوط میشود. زمان که عوض شد، هنجارها هم عوض میشوند.
*اما این هیئتهای نوپدید با تغییر این هنجارها آن ماهیت را هم دارند از بین میبرند.
بله اگر این هنجارها ریشه در آن ارزشها داشته باشند ایرادی ندارد که رنگشان عوض شود. اما دیده میشود که یک سری عزاداریهای نوپدید شکل گرفته است. این عزاداریهای نوپدید ارزش و هویت دینی را میگیرد و رنگش را عوض میکند و یک چهره زشت و زننده از تشیع نشان میدهد.
خب معلوم است که اصلا کار درستی نیست، امام صادق(ع) میفرماید زینت ما باشید. حالا ملاک چیست؟ عقل ملاک است. معلوم است که بعضی از هنجارهایی که شکل گرفته و یا در حال شکلگیری است مانند قمهزنی یا استفاده از الفاظی مثل سگ و... خلاف عقل است.
*با یک نگاه آینده پژوهانه و جامعه شناسانه در خصوص موضوع هیئت و مناسک عاشورا و روندی که پیش روی هیئات ماست چگونه می توان قضاوت کرد؟
در مورد هیئت تهدید جدیای که بنیان برکن باشد، وجود ندارد. در طول تاریخ تلاش بسیار زیادی شد تا جلوی هیئتها را بگیرند، اما نتوانستند. اما خطر آنی، مقطعی و فراوانی وجود دارد که در ایام عاشورا و قبل و بعدش تلاش میکنند که کارکرد هیئتها را کم کنند و یا حداقل آن را خنثی کنند. در آینده به این سمت و سو میروند که مدتها از این هیئتها، انقلاب اسلامی بلند نشود. در کشورهای دیگر تلاش میکنند که انقلاب دیگری از این بستر به وجود نیاید.
*به عنوان مثال میتوان گفت فضای هیئتهای کشورهایی مانند پاکستان و عراق به این صورت و بسیار احساسی است ولی در لبنان اینگونه نیست و رفتارها عقلانیتر است.
بله عزاداری در لبنان شبیه به ایران است، اما در پاکستان و جاهای دیگر مثل عراق فضایی احساسی و قمهزنی و... وجود دارد. واقعا اینها جزء مناسک ما نبوده است و ارزش ما نبوده است، این خطر هست، واقعا این را باید مواظبت کنیم.
مرجع : خبرگزاری مهر