کد مطلب : ۳۰۹۳۲
مداح خوش صدایی که چهرهاش هم آشناست؛
آبروی مجلس در گرو مداح خوشخوان و مسلط است/ هیچ وقت برای خودنمایی نخواندهام
حاج حمید منتظر، بیش از آنکه در مجالس و هیاتهای مذهبی شناخته شده باشد، سیمای او در حال مداحی و مناجاتخوانی در شبهای ماه مبارک رمضان از تلویزیون، بارها پخش شده است. او، اصالتاً کاشانی و از نوادگان ملا علیاکبر منتظر کاشانی است که در مسجد آقا بزرگ کاشان، بر فراز مناره اذان میگفت. عموی او، علی منتظر که در 20 سالگی بر اثر سرطان حنجره درگذشت، وقتی در قم بر فراز چهارپایه میخواند، چند هزار نفر پای مداحیاش میایستادند و پدرش، مرحوم حاج مهدی منتظر، مداح و مرشد زورخانه بود.
حاج حمید منتظر از چنین خاندانی برخاسته و حالا در 48 سالگی، حسابی گل کرده است. روزی که برای انجام این مصاحبه به دیدارش رفتم، در حسینیهای به نام «بیتالزهرا (س)» در غرب تهران، سرگرم آموزش مداحی به نوجوانان و جوانانی بود که عطشناک سخنان «منتظر» بودند.
موسیقی در مداحی افرادی مانند حاج علی بهاری، حاج رضا فرشچی و بسیاری دیگر، نقطه ثقل نبود؛ اما به مداحی آنها وزن و اعتبار میبخشید. امروز نیز ردیفخوانی و دستگاهخوانی، شاخصه و ویژگی افرادی مانند شماست. با این حال، فکر میکنید سوز برای مداح مهمتر است یا موسیقی؟
سوز داشتن و آگاهی از دستگاههای موسیقی، لازم و ملزوم یکدیگرند. به عبارتی، سوز و گداز، جایگاه خود و دانستن دستگاههای موسیقی نیز جایگاه خود را دارند. صدای یک مداح، زمانی سوز خواهد داشت که عرفان و تقوای بالایی داشته باشد، اما دانستن دستگاه آوازی، سوز نمیخواهد. هرچند اگر برای ایجاد شور در مجلس، دستگاهها را بدانیم، خوب است. کسانی که با ادوات موسیقی آواز میخوانند، صدایشان سوز ندارد. در واقع، آنها نیازی به سوز در صدایشان ندارند؛ اما صدای یک مداح به سوز احتیاج دارد و آگاهی از دستگاههای موسیقی، مانند زعفران برای پلوست که صدای او را زیباتر میکند. خوانندگان مذهبی باید از دستگاههای موسیقی آگاهی داشته باشند تا برنامه خود را به نحو احسن اجرا کنند و از طرفی، حنجرهشان خسته نشود. حُسن دیگر آگاهی از دستگاههای موسیقی، این است که خواننده میداند مثلاً در مولودی از چه دستگاهی استفاده کند که نشاط بیشتری داشته باشد یا در حُزن چه دستگاهی استفاده کند که سوز بیشتری به صدایش ببخشد. متأسفانه بعضی از مداحان، از ارزش این موضوع بیاطلاعند و تصور میکنند که هرکس از دستگاههای موسیقی آگاهی دارد، برای مداحی مناسب نیست. چه بسا علوم و فنون موسیقی به مداح کمک میکند تا مجلس را بهتر اداره کند. البته این را هم بگویم که همه خوانندگان، بدون استثناء در ردیف و دستگاه میخوانند؛ اما از آن اطلاع ندارند. حتی میگویند، سخن گفتن هرکس، نوعی موسیقی آوایی است.
شما در مداحی، بیشتر از چه دستگاهی استفاده میکنید؟
به طور کلی، کسانی که دستی در آواز سنتی دارند، دستگاه شور را مادر دستگاههای موسیقی میدانند. کسی که شور بداند به راحتی میتواند دستگاههای دیگر را فرا بگیرد. در دستگاه شور، آوازهایی نهفته است که در ارائه بهتر اجرا به خواننده کمک میکند. من هم از این دستگاه در خواندن بیشتر کمک میگیرم.
ردیفهای آوازی را از چه کسی آموختید؟
از اساتیدی که در این زمینه بسیار به من کمک کرد، آقای امیر مداح از شاگردان استاد شجریان هستند. دوست دیگرم، آقای پیمانی، دستگاهشناس و آوازشناس هستند. من از 13 سالگی شروع به خواندن کردم و بعضی از آنها را از اساتید و برخی را با گوش کردن فرا گرفتم.
امروز هم میشود به شیوه شما موسیقی را فرا گرفت؟
بله، اتفاقا امروز به مراتب سادهتر و آسانتر میشود موسیقی را آموخت. به کسانی که از من میپرسند چه کنیم تا دستگاههای موسیقی را به خوبی فرا بگیریم، توصیه میکنم سیدیهای مرحوم محمود کریمی از اساتید آواز را گوش دهند. او آوازها را در دستگاههای مختلف بدون ادوات موسیقی خوانده است. در مداحی، نیازی به ادوات موسیقی نداریم. البته بعضی از رفقا و همکاران ما از ادوات موسیقی استفاده میکنند که بنا بر فرامین مراجع تقلید، اشکال شرعی دارد.
گمان کنم اشاره شما به استفاده از نی است.
در این مورد باید به فتوای مرجع مراجعه کرد؛ اما اصولاً به آن هم اشکال میگیرند. مداح اگر زیبا بخواند و زیبا اجرا کند، نیازی به نی و دف ندارد.
قبول دارید که برخی از مداحان، کم و کاستیها را با ادوات و آلات موسیقی پوشش میدهند؟
مداحی که زحمت کشیده و سختی دیده است، کم و کاستی ندارد که بخواهد از ادوات موسیقی استفاده کند. مداحانی که از این آلات استفاده میکنند، میخواهند زمانشان را پر کنند. مثلاً از مداحی میخواهند تا یک ساعت بخواند، اما چون چیزی برای ارائه کردن ندارد از ادوات موسیقی استفاده میکند. زیبایی کار مداح به خوب خواندن است؛ وگرنه ادوات موسیقی خود به تنهایی زیباست. بسیاری از موزیکهایی که از تلویزیون پخش میشود، آواز ندارد و زیبا هم هست. خوب است مداح بدون ادوات موسیقی، چیزی برای ارائه کردن داشته باشد. مرحوم سیدجواد ذبیحی از مداحان قدیمی، با دایره و تنبک نمیخواند و بسیار زیبا اجرا میکرد که هنوز هم برای شنوندگانش تازگی دارد. امروز نیز وقتی اساتیدی مانند حاج سیدعلی آقای رضوی میخوانند، بسیار لذت میبریم. ایشان استاد مسلم در آواز و دستگاههای موسیقی هستند.
مخاطب در انتخاب موسیقی چقدر تأثیرگذار است؟
بسیاری از مداحان تصور میکنند که در هر مجلسی باید تحریرهای هر دستگاهی را پیاده کنند؛ مثلاً در محضر علما نمیتوان هر دستگاه موسیقایی را کاملاً پیاده کرد؛ اما میتوان در همان گام، بدون تحریر خواند. در مراسم ترحیم هم نمیتوان تحریرهای یک دستگاه موسیقایی را کاملاً اجرا کرد؛ ولی میشود مثلاً دستگاه ماهور یا بیات ترک را بدون تحریر پیاده کرد. به عنوان مثال، اذان مرحوم رحیم مؤذنزاده عالمگیر شد؛ در حالی که طبق نظر قاریان، این اذان از نظر تجوید اشکال دارد؛ اما از نظر صوت عالی است. او این اذان را در دستگاه بیات ترک، گوشه روحالارواح خوانده است. گوشه روحالارواح تحریرهای بسیاری دارد، ولی آیا مرحوم مؤذنزاده از همه تحریرها استفاده کرده است؟ نه. او یک اذان ساده در این دستگاه اجرا کرد و وقتی پیشدرآمد آن را میخوانَد، همگان مجذوب میشوند. در صورتی که اگر آن را با دستگاه آواز تحریری میخواند، تحریرهای بسیاری میداد. ایشان ظرافت بسیاری به کار برده و تمام تحریرها را حذف کرده است؛ چون اذان گفتن به تحریر نیاز ندارد. مداح هم باید به جایگاه مجلس توجه کند. مثلاً در مجلسی که همه هیئتی هستند و شب شهادت است، تحریر جایگاهی ندارد. مداحان میتوانند در شبهای ولادت ائمه طاهرین سلامالله علیها برای برانگیختن تحسین همگان تحریرهای زیبا را پیاده کنند. با این کار، سینه آنها هم خسته نمیشود.
به نگهداری از حنجره اشاره کردید. یک مداح چه کندکه به خصوص در ماههای پرکار، صدایش نگیرد؟
خوانندگان باید به سینه و حنجرهشان قوت بدهند. برخی تصور میکنند که قوت به حنجره با آمپول زدن فراهم میشود؛ اما اینگونه نیست. تغذیه بر حنجره تأثیر دارد و کسی که قصد خواننده شدن دارد، باید ادویه، ترشی، غذاهای سرخکردنی، یخ و بستنی نخورد تا حنجره صاف و زلالی داشته باشد. کسی که صدای صافی دارد به این دلیل است که سالها از آن مراقبت و مواظبت کرده و زحمت بسیاری کشیده است؛ بنابراین هنگام اجرا صدای خوبی خواهد داشت.
تسلط بر ردیفهای آوازی گاهی ابزار قدرتنمایی مداح است. مثلاً در مجلسی که مداحان مشهور حضور دارند، یکی از آنها بر منبر مینشیند و تحریرهای بسیاری میزند تا تحسین دیگران جلب شود. این کار چقدر پسندیده است؟
هنر را باید به نحو احسن پیاده کرد. عبدالباسط نزد اساتید قرائت، چهار آیه را یک نفس میخواند و تحسین همه را برمیانگیخت. آیا نباید چنین میکرد؟ به نظرم یک مداح باید هنرش را رو کند و زیبایی حنجرهاش را که خدا به او عطا کرده، به همگان نشان دهد. من از حنجرهام در راه اهل بیت علیهمالسلام استفاده میکنم؛ وگرنه میتوانستم از حنجرهام در جای دیگری استفاده کنم و پول خوبی بگیرم. خود من برای اولین بار با نام مقدس مولا «علی» علیهالسلام در سال 70 بیش از یک دقیقه تحریر زدم. عدهای از من الگوبرداری کردند، اما نَفَسشان اجازه نداد بیش از 30 ثانیه این کار را انجام دهند.
ولی این کار موجب برانگیختن حسادت دیگران میشود.
در همه کارها حسادت وجود دارد. در میان مداحان نیز حسادت هست و قابل انکار نیست. جایی نیست که مداحی بخواند و مشهور شود و دیگران حسادت نکنند. باید پرسید چرا کسانی را که نمیتوانند اجرا کنند، منبر نمیفرستید؟ اگر قرار است کسی را که خوب نمیخواند، انتخاب کنند، چرا دنبال مداحانی با صدای زیبا هستند تا در مجالس سنگینی مانند محضر رهبر معظم انقلاب بخوانند؟ چون آبروی مجلس در گروی مداح خوشخوان و مسلط است. به همین دلیل همه میخواهند خواننده خوب را منبر بفرستند.
در سؤال قبل منظورم این بود که آیا تسلط بر موسیقی، مایه خودنمایی یک مداح نمیشود؟
هرکس در هر کاری ممکن است دچار عُجب شود. باید از خدا عزت بخواهیم تا پا روی نفسمان بگذاریم و در منبر برای اهل بیت علیهمالسلام بخوانیم. من تا به این ساعت، هیچ مجلسی را برای خودنمایی نخواندهام. بنابراین هرکس از من بپرسد چرا در خواندن به خودت فشار میآوری؟ میگویم: شاید این آخرین مجلس من و فردا، شب اول قبرم باشد. اگر ارباب را دیدم به او بگویم که دیشب در مجلس شما سنگ تمام گذاشتم.
شما کلاسها و شاگردانی دارید که امروز هم پیرامون شما حلقه زده بودند. آیا شاگردانتان را بر مبنای صدا انتخاب میکنید؟
من هیچ کس را بر اساس صدا انتخاب نمیکنم. اصلاً در حدی نیستم که صدای کسی را خوب یا بد بدانم. معتقدم هر کس درِ بیتالزهرا سلامالله علیها را زد و برای نوکری آمد، حتماً ارباب او را فرستاده است؛ وگرنه میتوانست جای دیگری برود. به همین دلیل، دست رد به سینه آنها نمیزنم و فنون مداحی را تا جایی که آگاهی دارم به آنها منتقل میکنم؛ اما تهذیب نفس و بالا بردن تقوا و نوکری خالصانه در اختیار خود آنهاست. من هیچ صدایی را بد نمیدانم؛ چون خدا هیچ صوتی را بد خلق نکرده است.
حاج حمید منتظر از چنین خاندانی برخاسته و حالا در 48 سالگی، حسابی گل کرده است. روزی که برای انجام این مصاحبه به دیدارش رفتم، در حسینیهای به نام «بیتالزهرا (س)» در غرب تهران، سرگرم آموزش مداحی به نوجوانان و جوانانی بود که عطشناک سخنان «منتظر» بودند.
موسیقی در مداحی افرادی مانند حاج علی بهاری، حاج رضا فرشچی و بسیاری دیگر، نقطه ثقل نبود؛ اما به مداحی آنها وزن و اعتبار میبخشید. امروز نیز ردیفخوانی و دستگاهخوانی، شاخصه و ویژگی افرادی مانند شماست. با این حال، فکر میکنید سوز برای مداح مهمتر است یا موسیقی؟
سوز داشتن و آگاهی از دستگاههای موسیقی، لازم و ملزوم یکدیگرند. به عبارتی، سوز و گداز، جایگاه خود و دانستن دستگاههای موسیقی نیز جایگاه خود را دارند. صدای یک مداح، زمانی سوز خواهد داشت که عرفان و تقوای بالایی داشته باشد، اما دانستن دستگاه آوازی، سوز نمیخواهد. هرچند اگر برای ایجاد شور در مجلس، دستگاهها را بدانیم، خوب است. کسانی که با ادوات موسیقی آواز میخوانند، صدایشان سوز ندارد. در واقع، آنها نیازی به سوز در صدایشان ندارند؛ اما صدای یک مداح به سوز احتیاج دارد و آگاهی از دستگاههای موسیقی، مانند زعفران برای پلوست که صدای او را زیباتر میکند. خوانندگان مذهبی باید از دستگاههای موسیقی آگاهی داشته باشند تا برنامه خود را به نحو احسن اجرا کنند و از طرفی، حنجرهشان خسته نشود. حُسن دیگر آگاهی از دستگاههای موسیقی، این است که خواننده میداند مثلاً در مولودی از چه دستگاهی استفاده کند که نشاط بیشتری داشته باشد یا در حُزن چه دستگاهی استفاده کند که سوز بیشتری به صدایش ببخشد. متأسفانه بعضی از مداحان، از ارزش این موضوع بیاطلاعند و تصور میکنند که هرکس از دستگاههای موسیقی آگاهی دارد، برای مداحی مناسب نیست. چه بسا علوم و فنون موسیقی به مداح کمک میکند تا مجلس را بهتر اداره کند. البته این را هم بگویم که همه خوانندگان، بدون استثناء در ردیف و دستگاه میخوانند؛ اما از آن اطلاع ندارند. حتی میگویند، سخن گفتن هرکس، نوعی موسیقی آوایی است.
شما در مداحی، بیشتر از چه دستگاهی استفاده میکنید؟
به طور کلی، کسانی که دستی در آواز سنتی دارند، دستگاه شور را مادر دستگاههای موسیقی میدانند. کسی که شور بداند به راحتی میتواند دستگاههای دیگر را فرا بگیرد. در دستگاه شور، آوازهایی نهفته است که در ارائه بهتر اجرا به خواننده کمک میکند. من هم از این دستگاه در خواندن بیشتر کمک میگیرم.
ردیفهای آوازی را از چه کسی آموختید؟
از اساتیدی که در این زمینه بسیار به من کمک کرد، آقای امیر مداح از شاگردان استاد شجریان هستند. دوست دیگرم، آقای پیمانی، دستگاهشناس و آوازشناس هستند. من از 13 سالگی شروع به خواندن کردم و بعضی از آنها را از اساتید و برخی را با گوش کردن فرا گرفتم.
امروز هم میشود به شیوه شما موسیقی را فرا گرفت؟
بله، اتفاقا امروز به مراتب سادهتر و آسانتر میشود موسیقی را آموخت. به کسانی که از من میپرسند چه کنیم تا دستگاههای موسیقی را به خوبی فرا بگیریم، توصیه میکنم سیدیهای مرحوم محمود کریمی از اساتید آواز را گوش دهند. او آوازها را در دستگاههای مختلف بدون ادوات موسیقی خوانده است. در مداحی، نیازی به ادوات موسیقی نداریم. البته بعضی از رفقا و همکاران ما از ادوات موسیقی استفاده میکنند که بنا بر فرامین مراجع تقلید، اشکال شرعی دارد.
گمان کنم اشاره شما به استفاده از نی است.
در این مورد باید به فتوای مرجع مراجعه کرد؛ اما اصولاً به آن هم اشکال میگیرند. مداح اگر زیبا بخواند و زیبا اجرا کند، نیازی به نی و دف ندارد.
قبول دارید که برخی از مداحان، کم و کاستیها را با ادوات و آلات موسیقی پوشش میدهند؟
مداحی که زحمت کشیده و سختی دیده است، کم و کاستی ندارد که بخواهد از ادوات موسیقی استفاده کند. مداحانی که از این آلات استفاده میکنند، میخواهند زمانشان را پر کنند. مثلاً از مداحی میخواهند تا یک ساعت بخواند، اما چون چیزی برای ارائه کردن ندارد از ادوات موسیقی استفاده میکند. زیبایی کار مداح به خوب خواندن است؛ وگرنه ادوات موسیقی خود به تنهایی زیباست. بسیاری از موزیکهایی که از تلویزیون پخش میشود، آواز ندارد و زیبا هم هست. خوب است مداح بدون ادوات موسیقی، چیزی برای ارائه کردن داشته باشد. مرحوم سیدجواد ذبیحی از مداحان قدیمی، با دایره و تنبک نمیخواند و بسیار زیبا اجرا میکرد که هنوز هم برای شنوندگانش تازگی دارد. امروز نیز وقتی اساتیدی مانند حاج سیدعلی آقای رضوی میخوانند، بسیار لذت میبریم. ایشان استاد مسلم در آواز و دستگاههای موسیقی هستند.
مخاطب در انتخاب موسیقی چقدر تأثیرگذار است؟
بسیاری از مداحان تصور میکنند که در هر مجلسی باید تحریرهای هر دستگاهی را پیاده کنند؛ مثلاً در محضر علما نمیتوان هر دستگاه موسیقایی را کاملاً پیاده کرد؛ اما میتوان در همان گام، بدون تحریر خواند. در مراسم ترحیم هم نمیتوان تحریرهای یک دستگاه موسیقایی را کاملاً اجرا کرد؛ ولی میشود مثلاً دستگاه ماهور یا بیات ترک را بدون تحریر پیاده کرد. به عنوان مثال، اذان مرحوم رحیم مؤذنزاده عالمگیر شد؛ در حالی که طبق نظر قاریان، این اذان از نظر تجوید اشکال دارد؛ اما از نظر صوت عالی است. او این اذان را در دستگاه بیات ترک، گوشه روحالارواح خوانده است. گوشه روحالارواح تحریرهای بسیاری دارد، ولی آیا مرحوم مؤذنزاده از همه تحریرها استفاده کرده است؟ نه. او یک اذان ساده در این دستگاه اجرا کرد و وقتی پیشدرآمد آن را میخوانَد، همگان مجذوب میشوند. در صورتی که اگر آن را با دستگاه آواز تحریری میخواند، تحریرهای بسیاری میداد. ایشان ظرافت بسیاری به کار برده و تمام تحریرها را حذف کرده است؛ چون اذان گفتن به تحریر نیاز ندارد. مداح هم باید به جایگاه مجلس توجه کند. مثلاً در مجلسی که همه هیئتی هستند و شب شهادت است، تحریر جایگاهی ندارد. مداحان میتوانند در شبهای ولادت ائمه طاهرین سلامالله علیها برای برانگیختن تحسین همگان تحریرهای زیبا را پیاده کنند. با این کار، سینه آنها هم خسته نمیشود.
به نگهداری از حنجره اشاره کردید. یک مداح چه کندکه به خصوص در ماههای پرکار، صدایش نگیرد؟
خوانندگان باید به سینه و حنجرهشان قوت بدهند. برخی تصور میکنند که قوت به حنجره با آمپول زدن فراهم میشود؛ اما اینگونه نیست. تغذیه بر حنجره تأثیر دارد و کسی که قصد خواننده شدن دارد، باید ادویه، ترشی، غذاهای سرخکردنی، یخ و بستنی نخورد تا حنجره صاف و زلالی داشته باشد. کسی که صدای صافی دارد به این دلیل است که سالها از آن مراقبت و مواظبت کرده و زحمت بسیاری کشیده است؛ بنابراین هنگام اجرا صدای خوبی خواهد داشت.
تسلط بر ردیفهای آوازی گاهی ابزار قدرتنمایی مداح است. مثلاً در مجلسی که مداحان مشهور حضور دارند، یکی از آنها بر منبر مینشیند و تحریرهای بسیاری میزند تا تحسین دیگران جلب شود. این کار چقدر پسندیده است؟
هنر را باید به نحو احسن پیاده کرد. عبدالباسط نزد اساتید قرائت، چهار آیه را یک نفس میخواند و تحسین همه را برمیانگیخت. آیا نباید چنین میکرد؟ به نظرم یک مداح باید هنرش را رو کند و زیبایی حنجرهاش را که خدا به او عطا کرده، به همگان نشان دهد. من از حنجرهام در راه اهل بیت علیهمالسلام استفاده میکنم؛ وگرنه میتوانستم از حنجرهام در جای دیگری استفاده کنم و پول خوبی بگیرم. خود من برای اولین بار با نام مقدس مولا «علی» علیهالسلام در سال 70 بیش از یک دقیقه تحریر زدم. عدهای از من الگوبرداری کردند، اما نَفَسشان اجازه نداد بیش از 30 ثانیه این کار را انجام دهند.
ولی این کار موجب برانگیختن حسادت دیگران میشود.
در همه کارها حسادت وجود دارد. در میان مداحان نیز حسادت هست و قابل انکار نیست. جایی نیست که مداحی بخواند و مشهور شود و دیگران حسادت نکنند. باید پرسید چرا کسانی را که نمیتوانند اجرا کنند، منبر نمیفرستید؟ اگر قرار است کسی را که خوب نمیخواند، انتخاب کنند، چرا دنبال مداحانی با صدای زیبا هستند تا در مجالس سنگینی مانند محضر رهبر معظم انقلاب بخوانند؟ چون آبروی مجلس در گروی مداح خوشخوان و مسلط است. به همین دلیل همه میخواهند خواننده خوب را منبر بفرستند.
در سؤال قبل منظورم این بود که آیا تسلط بر موسیقی، مایه خودنمایی یک مداح نمیشود؟
هرکس در هر کاری ممکن است دچار عُجب شود. باید از خدا عزت بخواهیم تا پا روی نفسمان بگذاریم و در منبر برای اهل بیت علیهمالسلام بخوانیم. من تا به این ساعت، هیچ مجلسی را برای خودنمایی نخواندهام. بنابراین هرکس از من بپرسد چرا در خواندن به خودت فشار میآوری؟ میگویم: شاید این آخرین مجلس من و فردا، شب اول قبرم باشد. اگر ارباب را دیدم به او بگویم که دیشب در مجلس شما سنگ تمام گذاشتم.
شما کلاسها و شاگردانی دارید که امروز هم پیرامون شما حلقه زده بودند. آیا شاگردانتان را بر مبنای صدا انتخاب میکنید؟
من هیچ کس را بر اساس صدا انتخاب نمیکنم. اصلاً در حدی نیستم که صدای کسی را خوب یا بد بدانم. معتقدم هر کس درِ بیتالزهرا سلامالله علیها را زد و برای نوکری آمد، حتماً ارباب او را فرستاده است؛ وگرنه میتوانست جای دیگری برود. به همین دلیل، دست رد به سینه آنها نمیزنم و فنون مداحی را تا جایی که آگاهی دارم به آنها منتقل میکنم؛ اما تهذیب نفس و بالا بردن تقوا و نوکری خالصانه در اختیار خود آنهاست. من هیچ صدایی را بد نمیدانم؛ چون خدا هیچ صوتی را بد خلق نکرده است.
در طول کلاس تان بر خلوص نیت و پرهیزکاری مداح تأکید میکردید. نکات دیگری هم روی تابلو نوشته بودید که در هیچ کدام اثری از صدا وجود نداشت. آیا پس از رسیدن به مرحله پختگی و توانایی مداحی، روی صدای آنها کار میکنید؟
روی صدا هم کار میکنیم. به همین دلیل، دو استاد آواز و صداسازی آوردهام تا با بچهها کار کند. پس از این مرحله آنها زیر دست من میآیند تا قدرت صدایشان را بالا ببرم. نفسگیری در خواندن امر بسیار مهمی است. در قرائت قرآن، اصطلاحی به نام نَفَس دزدی داریم که در مداحی نیز میتوان از این روش استفاده کرد؛ به طوری که مستمع، متوجه آن نشود. بسیاری از خوانندگان، هنگام مصیبتخوانی یا شعرخوانی، صداهای دیگری از حنجرهشان بیرون میآید و به قولی سوت میکشند که این صداها باید حذف شود. ما باید اضافات را از حنجره حذف کنیم که البته همه اینها به تعلیم نیاز دارد. به کودکی که میخواهد شروع به راه رفتن کند، همان روز اول نمیگویند که «بدو بیا اینجا»، بلکه به او «تاتی تاتی» میگویند. در خواندن نیز اینگونه است. صدای بسیاری از کسانی که مراجعه میکنند، ناپخته است و اساتید صداسازی روی آنها کار میکنند تا درست شود.
خواندن مداحان خوش صدا در استودیو، یکی از کارهای رایج سالهای اخیر است است که شما نیز آن را تجربه کردهاید. به نظرتان تفاوت این کار با خواندن در مجلسی که مستمع و مخاطب حضور دارد، چیست؟
تفاوت بسیاری دارد. استودیوخوانی کاری بسیار ظریف و ناپخته است. حسی که خواننده در مجلس آزاد حین خواندن دارد با حس او در استودیو بسیار متفاوت است. استودیو محیطی بسته است که حتی نمیتوان برگهای را در آنجابهجا کرد؛ چون تولید صدا میکند. مداح در مجلس آزاد، همه توانش را میگذارد تا کارش را به نحو احسن اجرا کند. در استودیو همه چیز مجازی و ساختگی است؛ مثل حنجرههایی که تحریر ندارند و ما به آنها تحریر مصنوعی میدهیم. تحریر مصنوعی با تحریر طبیعی تفاوت بسیاری دارد. بنابراین میان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است! استودیوخوانی مجازی است و من روی آن تأکیدی ندارم؛ اما اگر کسی بخواهد چیزی منتشر کند که تمام ظرایف در آن رعایت شده باشد و از قالب خوانندگی و دستگاه و آواز خارج نشود، میتواند در استودیو بخواند. بسیاری از کسانی که آواز میخوانند، نمیتوانند برنامه زنده اجرا کنند و هنگام اجرای زنده، فالش میخوانند. در مجلس زنده، سیم مداحان به امام حسین علیهالسلام وصل است و از منبعی تغذیه میکنند که احتیاجی به این مسائل ندارند. آنها به زمین و زمان میزنند تا مجلس، مجلس شود و خود را در منبر فدا میکنند. گاهی برخی مداحان از خود بیخود میشوند و روی منبر خودشان را میزنند.
در چند سال اخیر بعضی مداحان را به خودزنی میشناسند. شما این کار را تایید میکنید؟
خدا کند چنین حسی به ما نیز عطا شود. نباید از این دید نگاه کنیم که این مداح خدای ناکرده ریا میکند. او وقتی جمله «سیلی به صورت فاطمه زهرا سلامالله زدند» را میخواند، قبل از آن یک سیلی به خود میزند؛ اما این کار غیر ارادی است. من با این حرف که این مداح ریا میکند، مخالفم. به عقیده من، او ارادهای از خود ندارد. مثلاً حاج حسن خلج یا حاج محمود کریمی، پیراهن خود را پاره میکنند یا حیدر خمسه خود را میزند. اینها ارادهای از خود ندارند و وارد آن وادی شدهاند. برخی آوازخوانان با استفاده از ادوات مخدر، وارد فاز دیگری میشوند؛ اما مداحان توسط ارباب به فاز دیگری میروند. مداح با گفتن جمله «السلام علیک یا ابا عبدالله» وارد فاز دیگری میشود و دیگر نمیداند مستمعین چه کسانی هستند. مرجعاند یا عام. خودزنی میکنند تا دیگران بدانند که بر سر عمه سادات چه آمده است.
در خلال مصاحبه به مداحان قدیمی مانند سیدجواد ذبیحی اشاره کردید. مراجع و علمای گذشته، اصطلاحی داشتند، مبنی بر اینکه فلانی «غنا» میخواند. تا کسی تحریر میزد، میگفتند غنا نخوان. حتی به نشانه اعتراض، مجلس را ترک میکردند. آیا رسانههای ما، مداحان را به این سمت سوق دادهاند یا جامعه چنین مطالبهای از مداحان دارد که ردیفدان باشند و موسیقی و آواز را بشناسند؟
من مداحم و در کار مراجع تقلید دخالت نمیکنم؛ اما به عقیده من، غنا زمانی رخ میدهد که افرادی که در جمع نشستهاند، تحت تأثیر قرار گیرند و حرکات غیرشرعی از خود بروز دهند. غنا زمانی اتفاق میافتد که مجلس از حال خود خارج شود و به سمت دیگری سوق یابد. بسیاری از نوحهخوانان جدید از آهنگهای خوانندگان خارجنشین و قبل انقلاب استفاده میکنند، اما مراجع تقلید و علما، اطلاعی از آنها ندارند. اگر بدانند آن را هم حرام اعلام میکنند. البته من هم معتقدم که حرام است. ما نمیتوانیم روی آهنگی که یک مرد و زن فاسد خوانده است، نام سیدالشهدا (ع) را قرار دهیم. به یاد دارم در گذشته آهنگسازان، میان جامعه مداحان میآمدند و گوشهای میایستادند تا خوانندهای نوایی بخواند و از او الهام بگیرند و تصنیف بسازند. کسانی مانند مرحوم حاج علی بهاری، سیدجواد ذبیحی یا احمدیان که در رادیو برنامه اجرا میکردند، الگوی سازندگان تصانیف قبل از انقلاب بودند؛ در حالی که امروز، قضیه کاملاً برعکس شده و این مداحان هستند که از اشخاصی مانند افتخاری، شجریان، سالار عقیلی و ... الگوبرداری میکنند. من معتقدم این کار به هیچ وجه جایز نیست. ولی غنایی که مراجع و روحانیون میگویند، این نیست که ما میخوانیم. معتقدم من و بسیاری از کسانی که مانند من در دستگاه میخوانند، غنا نمیخوانیم؛ بلکه از دل میخوانیم. بارها هنگام تحریر زدن اشک ریختهام.
از مداحانی که امروز همرده و همدوره شما هستند و مداحی و مجلسگردانی میکنند، چقدر الگو میگیرید؟
از مداحانی مانند سیدجواد ذبیحی تا مرحوم حاج علی بهاری، حاج رضا فرشچی و حاج حسن ذوالفقاری، فراوان الگوبرداری کردهام. همچنین استاد حاج اسماعیل اخباری هم الگوی من در مداحی است. اگر قرار است الگوبرداری کنیم، چرا از این مداحان الگو نگیریم و چرا دنبال خوانندههای آن طرف آب باشیم؟
در صحبتهایتان گفتید که مداحی را از 13 سالگی شروع کردهاید. میدانم که مداحی در خانواده شما ریشهدار است و پدرتان، مرحوم حاج مهدی منتظر، شما را به این مسیر آورده است. ما را با او بیشتر آشنا کنید.
پدرم سه شغل مهم داشت. خاندان ما طباخ بودند. بنابراین پدرم نیز به این کار مشغول بود. دومی، مرشدی زورخانه و سومی مداحی بود. ایشان سطح سواد پایینی داشت، اما صدایش زیبا بود. در اصل، الگوی من در خوانندگی پدر است و از هفت ـ هشت سالگی زیر نظر او شروع به خواندن کردم. ابتدا طفلان مسلم میشدم و تعزیهخوانی کردم. 13 ـ 14 ساله بودم که روی چهارپایه در صحن اسماعیل طلا حرم امام رضا علیهالسلام میخواندم. فوت و فن خوانندگی را پدرم به من آموزش داد. البته از دیگران نیز الگوبرداری کردم و سبکی برای خود ساختم. من هم سه شغل پدرم را دنبال کردم. هیئتی تأسیس کردم و صبحهای پنجشنبه مداحان را به زورخانهای در یافتآباد میبردم. اذان ظهر، زیارت عاشورا میخواندیم و ناهار آبگوشت میخوردیم. گاهی مرشد نمیآمد. خودم لخت میشدم و ضرب میگرفتم و بچهها ورزش میکردند. گاهی هم فامیل در خانه جمع هستند و از من میخواهند که کلهپاچه بپزم. من به چنین پدری افتخار میکنم که این فنون را میدانست و به من نیز آموخت.
انتهای پیام/
مرجع : خیمه