تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۴۰
۰
کد مطلب : ۳۱۵۸۰
حجت الاسلام محمدباقر علوی تهرانی؛

مساجد، فرصت‌ها و فقدان دغدغه دینی مسئولان

مساجد، فرصت‌ها و فقدان دغدغه دینی مسئولان
گفتگو با حجت الاسلام علوی تهرانی، درباره مسجد امیر علیه السلام، هم امیدبخش است و هم هشداردهنده! امیدبخش از آن جهت است که توان مسجد را در رقابت با نهادهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جدید به رخ می‌کشد و هشداردهنده از آن جهت است که غفلت مسئولان و بی‌توجهی آنها را در برداشتن موانعِ پیش‌روی مسجد برای حضور در اجتماع را نشان می‌دهد. گزیده این گفتگو را با هم می خوانیم:
 
 
♦ کارکرد مسجد با سابق متفاوت شده است. مثلاً در گذشته اگر مستمندی به مسجد می‌آمد، چنانچه امام جماعت به او سه هزار تومان کمک می‌کرد، نیازهای آن فرد تاحدودی برطرف می‌گشت. در گذشته افراد معدودی به پدرم برای کمک مراجعه می‌کردند و مشکلشان با هزار یا دو هزار تومان حل می‌شد. مردم وسعت مالی داشتند و برای کار خیر، خوب خرج می‌کردند. ولی اکنون وضعیت به‌گونه‌ای شده که هفته‌ای ده نفر با درخواست بالای پنج میلیون تومان به من مراجعه می‌کنند. این مشکلات با قرض‌الحسنه بیست هزار تومانی برطرف نمی‌شود؛ بلکه سازمانی می‌خواهد که از راستی‌آزمایی درخواست‌ها تا چگونگی پرداخت‌ها در آن مدیریت شود.

♦بخش خیریه ما طبق فرایند خاصی درخواست‌های مردم را بررسی می‌کند و قرارداد را به نام مسجد می‌نویسد. ضوابط خاص بازدریافت پول را نه به‌سان بانک‌ها که به سبک اسلامی و انسانی داریم؛ چون ضامن پول مردم هستیم و این پول بسیار سخت تهیه می‌شود.
 
♦ما درآمد خاصی نداریم و متکی به کمک‌های مردمی هستیم. وضعیت مردم به‌گونه‌ای نیست که بتوانند کمک‌های چشمگیری داشته باشند. درد بزرگ این است که متأسفانه ذائقه متمول‌های جامعه تغییر پیدا کرده است؛ یعنی خودمان تغییرش داده‌ایم. به این صورت که به آنها گفته‌ایم مدرسه بسازید و برای بیماری‌های خاص سرمایه‌تان را خرج کنید؛ اما در مورد مسجد، هیچ چیزی به آنها نگفته‌ایم. چون مردم کارکرد مسجد و حسینیه را نمی‌بینند. سرمایه‌دار هم می‌گوید من مدرسه بسازم تا بچه‌های مردم در کپر ننشینند، ولی اینکه مردم در مسجد نمازشان را بخوانند، برای او اهمیتی ندارد.

 
 نتیجه حضور در مسجد و حسینیه: یک نتیجه‌اش این است که در بزنگاه‌های حساس زندگی که یک رأسش سعادت و رأس دیگرش شقاوت است، درست تصمیم می‌گیرید. مردم نمی‌دانند اگر عزیزشان در بزنگاه زندگی‌ درست تصمیم گرفته، محصول کدام حرکت او است و از کجا به دست آمده است؟ از آموزش و پرورش به دست آمده؟ از کدام کتاب؟ از آموزش عالی به دست آمده؟ از کدام درس؟ باید بدانند این تصمیم محصول حضور در حسینیه‌ها، تکایا و مساجد است. آموزش دین در مساجد صورت می‌گیرد، پس جایگاهش را مشخص سازیم که در شکل تربیتی انسان‌ها چقدر نقش دارد و به همان میزان برای آن ارزش قائل شویم.
 
♦ در بیشتر مساجد رابطه بین امام جماعت و مردم بر اساس اعتماد نیست و رابطه کارمندی برقرار است. امام جماعت مساجد را نمی‌شود با حکم آورد، چون مردم می‌خواهند به او اعتماد کنند. مشکل اصلی مسجد، امور اقتصادی آن است. در مملکتی که منادی این است که دین حرف اول و آخر را می‌زند، گسترش فعالیت‌های دینی با مشکل اقتصادی روبه‌رو است؛ درحالی‌که دشمنان هزار برابر خرج می‌کنند. برای یافتن ریشه‌های این کم‌کاری باید به مردم رجوع کنیم. امام جماعت نمی‌تواند هر روز به مردم بگوید برای تأمین هزینه‌های مسجد و کمک به فقرا پول بدهید. هیچ‌کسی پول نمی‌دهد و دولت‌ها اصلاً به این مسائل توجهی ندارند. اهالی سیاست، فقط پیش از رأی‌گیری و هنگامی که رأی بخواهند، به مساجد می‌آیند و سخنرانی می‌کنند و با مردم خوش و بش می‌کنند. البته من اجازه نمی‌دهم مسجد وارد این فضاها شود.
 

مردمی که با من ارتباط دارند، انسان‌های بسیار نازنینی هستند و در طول سال به خاطر گزارشی که به آنها می‌دهم، با من ارتباط دارند. بارها ‌گفته‌ام هر کس بخواهد از فعالیت‌های ما باخبر شود، درِ دفترهای ما باز است. ما دفتر مالیاتی داریم. اینجا بنیادی غیرانتفاعی است، اما ناظر مالیاتی دارد که آقای دکتر ناظریان هستند. وقتی مردم می‌بینند هر وقت بخواهند، می‌توانند به اسناد دسترسی پیدا ‌کنند و بدانند که پول‌هایشان کجا خرج شده، و از آن سو می‌بینند علوی تهرانی که پول می‌گیرد، زندگی‌اش هیچ تغییری پیدا نکرده، اعتمادشان جلب می‌شود.
 
♦ بنده راجع‌به طرح شهرداری در تأسیس چهارصد مسجد در تهران، به کسانی که می‌خواستند از من مشورت بگیرند، گفتم: حرف خوشایندتان را بزنم یا واقع‌ را بگویم؟ گفتند: واقعیت را بگو. گفتم: این طرح برای رأی‌آوری طراحی شده و در نهایت هم آن‌چیزی که دنبال آن هستید، به دست نمی‌آورید. قسمتی از این هزینه‌ها را در مساجد موجود، مثل مسجد امیر، هزینه کنید تا هم مقصود رأی‌آوری حاصل شود و هم مردم از آن منتفع ‌شوند.


خیلی‌ها از من می‌پرسند: چرا شهرداری احساس نمی‌کند مساجد باید آباد باشند؟ من به آنها می‌گویم: چون دغدغه دین ندارند! صادقانه بگویم کمتر مسئول شهری را در تهران دیده‌ام که دغدغه دین مردم را داشته باشد. متأسفانه تا می‌خواهی واقعیت را بگویی، می‌گویند: سیاه‌نمایی نکنید؛ در حالی که کسی که با بی‌بی‌سی و بیگانه‌ها مصاحبه نمی‌کند، اگر حرفی می‌زند، سیاه‌نمایی نمی‌کند، واقع‌نمایی می‌کند.‌ با واقع‌بینی است که مسجد و مملکت به جایی می‌رسد، نه خوش‌بینی. مطالبی که آقایان درباره مسائل دینی کشور می‌گویند، خوش‌بینی است. من با مردم سر و کار دارم، هم در حوزه هستم و هم در دانشگاه. حریم هم ندارم و مردم هر چه درد دل دارند، به من می‌گویند. بنابراین نمی‌توان مرا به سیاه‌نمایی متهم کرد.

♦ بیشتر مسئولان شهری در تهران درد دین ندارند. نماز می‌خوانند و روزه می‌گیرند، اما اینها کارهای فردی است و درد دین مردم را ندارند؛ چون تاکنون نشنیده‌اند که مادری به آنان بگوید بچه‌ام مسیحی شده است. اگر بخواهد جو بسازد، در صفحه‌های اجتماعی آن را می‌گوید، چنانچه بخواهد از نظام انتقام بگیرد، با بی‌بی‌سی مصاحبه می‌کند؛ نه اینکه به من بگوید: حاج‌آقا چه کار کنم؟ من لقمه حرام به بچه‌ام ندادم، تا جایی که توانستم در تربیتش کوشش کردم، ولی بچه‌ام مسیحی شده است.


پس از ۳۷ سال که از نظام گذشته، نباید این حرف‌ها زده شود، اینکه می‌بینید این حرف‌ها هست، یعنی نظامِ تربیت دینی جامعه درست نبوده است. شاکر مسئولان بادغدغه هستیم، اما این رفتارها را معلول یک‌سری نابسامانی‌ها و بی‌دغدغگی آقایان می‌دانم. برخی آقایان که پول دستشان است و قانون‌گذاری می‌کنند، این حرف‌ها را نمی‌شنوند. این را هم بگویم که سکولار نیستم و بسیار انقلابی هستم.
 
♦ اگر مسجد مکانی برای نماز خواندن است، که هیچ؛ ولی چنانچه مسجد پایگاهی است برای تأثیرگذاری در افکار مردم، باید کاری کنیم. به یک جنگجو گفتند: چرا جنگ را باختی؟ گفت: به هزار دلیل. گفتند: یکی‌اش را بگو. گفت: باروت نداشتیم. گفتند: دیگر نمی‌خواهد بقیه‌اش را بگویی! کار فرهنگی در این مملکت پول می‌خواهد و اگر کسی فکر می‌کند کار فرهنگی پول نمی‌خواهد، نشان می‌دهد که کار فرهنگی نکرده و اصلاً نمی‌فهمد کار فرهنگی چیست!


♦ در همه کارهایم در بنیاد فارس شورای راهبردی دارم؛ زیرا مقام معظّم رهبری بر آن تأکید کرده‌اند. این‌گونه نیست که به‌راحتی بتوانید جلسه قرآن برگزار کنید. جلسه قرآن سال ۱۳۹۵ با جلسه قرآن سال ۱۳۶۵ فرق می‌کند؛ چون نیازهای مردم تفاوت پیدا کرده، زیرا اعتقادات مردم تفاوت کرده است. نمی‌توانم به شیوه سال ۱۳۶۵ حرف قرآنی بزنم. بنابراین باید یک شورای راهبردی باشد تا ببینیم چه کار باید بکنیم. در مسائل تربیتی‌ نیز برای اینکه متوجه شویم مثلاً کودکان چهار تا هفت‌ساله چه نیازهایی دارند، نیازمند کار میدانی و مجمع مشورتی هستیم. برخی مشاوران جلسه‌ای سیصدهزار تومان پول می‌گیرند. ما نازشان را می‌کشیم و حق‌الزحمه‌شان را می‌پردازیم، منتها با تأخیر؛ چون پول نقدی ندارم که به آنان بدهم. حال بعضی توقع دارند که بدون بودجه کار فرهنگی انجام شود. به هر صورت جامعه فرق کرده و نمی‌دانم چرا آقایان فکر می‌کنند دین هزینه ندارد؟ 

♦استراتژی من این است که مسجد را به دنیای مردم بیاورم تا وقتی دیدند دنیایشان از قِبَل مسجد اداره می‌شود، خودشان باروت کارهای فرهنگی را که همان پول باشد، تأمین کنند. اگر خواهان مساجد موفق هستیم، باید مساجد را در دنیای مردم سهیم سازیم. چنانچه دین را وارد دنیای مردم کنیم، مردم می‌فهمند دین کارکرد دارد.



انتهای پیام/
مرجع : مسجد
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما