کد مطلب : ۳۱۷۲۵
گفتوگویی متفاوت با حاج حیدر خمسه
پیرغلامها برای جوانان بزرگتری کنند
آذرماه سال 59 در تهران به دنیا میآید. اولین بار وقتی 14 ساله بود از کنار پلاکاردی در محدوده دولتآباد شهرری گذشت چشمانش متمرکز شد به نوشتهای که علاقهمندان را به آموزش مداحی دعوت میکرد. از همان زمان بیش از پیش به ستایشگری اهلبیت میاندیشد و با حضور در کلاسهای جمعه شبها و بهرهبردن از وجود اساتید برجسته دیگر به یک مداح تمام عیار تبدیل میشود. او را هیئتیها بیشتر به روضههای عالمانهاش میشناسند. اخیراً علاوه بر حضور در محافل و مجالس دیگر، هیئتی را تحت عنوان "احرار الحسین(ع)" در شب میلاد امام حسین(ع) برپا کرد که دوستداران اهلبیت را دور هم جمع کرده تا برای تقویت شعائر حسینی همت گمارند. گفتوگوی تفصیلی با حاج حیدر خمسه روضهخوان دوستداشتنی هیأتهای مذهبی کشور پیشروی شماست.
*گویا عمویتان هم مداح بودند. چقدر عمویتان مرحوم حاج جعفر خمسه روی مداحی و رشد شما در مداحی تأثیر داشتند؟
میدانید که ایشان در اوج جوانی و اوایل حرکت در مسیر ستایشگری، به جایگاه ویژهای در سطح جامعه رسیدند و بین مردم زمان خودشان بسیار محبوب بودند. بعد از تصادفی که در مسیر رفتن به جلسه اهلبیت داشتند و منجر به فوتشان شد و از طرف دیگر علاقه وافری که در خانواده نسبت به موضوع مداحی وجود داشت جرقه حضور حقیر در این عرصه زده شد. به لطف اهل بیت(ع) این مدال پرافتخار را روی سینه دارم و با افتخار این مسیر را ادامه میدهم. یکی از نکاتی که در 10 سالگی نسبت به ایشان درک کردم اول ادب منحصر به فرد ایشان بود و دوم نمکی که معتقد بودند اهلبیت به ایشان دادهاند و به حنجرهشان قوت میدهد.
*در ستایشگری اهلبیت نقش استاد چقدر اهمیت دارد؟
بدون شک اساس ستایشگری بر پایههای چند مسأله مهم استوار است که مهمترین آن استاد به شمار میرود و اهتمام به آن نه بقیه مسائل را نیز تحقق میبخشد. از دیدگاه بنده استاد نقش بسزایی را ایفا میکند و توجه به این اصل در مسیر ذاکری حضرت سیدالشهداء(ع)، ضروری است.
*میگویند اوج کار یک مداح مخصوصاً روضهخوان، فاطمیه است؛ نظرشما در این باره چیست؟
اعتقاد ندارم که نقطه اوج یک نوکر، ذاکر و روضهخوان، ایام فاطمیه است. مثلاً شهادت امام صادق یا امام باقر(ع) چه فرقی دارد و اینها مصائب سخت اهلبیت است. به اعتقاد بنده مهم نیت ورود به جلسه، حضور و تلاش برای استفاده مناسب مستمعین از محفل مذهبی است؛ اگر به این توجه نکنید قطعاً حرکت رو به جلو نخواهد بود. در این صورت مردم متوجه خواهند شد که این ستایشگر، مطالب خودش را به روز نمیکند، ارزیابی بر روضههای خودش ندارد و همچنین به سلیقه، تنوع و تغییر رویهای در بیان نیز نمیاندیشد. اوج کار معنی ندارد چراکه هر جلسهای میتواند برای خودش یک نقطه عطف باشد و فرصتی برای اینکه خودمان را در دستگاه امام حسین(ع) نشان دهیم.
*چه روضهای از حضرت صدیقه طاهره(س) برای شما خیلی جانسوز است؟
روضههای حضرت صدیقه طاهره غالباً جانسوز است و نباید با بیانصافی به گزینش روضههای حضرت زهرا(س) بپردازیم. اما دوستانی که روضههای بنده را گوش دادهاند تا حدودی متوجه شدهاند روضهای که حضرت زهرا(س) با جسم بیجان مادر روبرو میشود و صورتش را بر کف پای ایشان میگذارد خیلی جانسوز است.
*معمولاً از چه سبک و شیوهای برای روضهخوانی استفاده میکنید؟
غالباً ستایشگران و مداحان اهلبیت شروع مرثیهسراییشان با جرقهای از یک شخص یا یک بزرگ است که ما هم از این قاعده، مستثنی نیستیم. نوع خواندن عموی بنده حاج جعفر خمسه برای من و حامد پسر عمویم خیلی جذاب، نو و جدید بود. چون آن نوع خواندن سنتی را دوست داشتم؛ روضهخوانی و نه نوحهسرایی. تلاش کردم گذشته و امروز را تلفیق کنم. این کار زحمت داشت و دارد، اینکه خوراک جامعه نسل دیروز و امروز را با توجه به گویشها و ارزشهای قدیم تلفیق کنم و این را در اختیار آن جوان، نوجوان و مستمعی که به این محفل آمده، قرار دهم. خوشبختانه جوانان از این نوع سبک و شیوه استقبال کردهاند و پذیرای عرض ادب و نوکری ما هستند.
*معمولاً شما ذوقی و جوششی میخوانید و یا کوششی و فنی؟
به نظرمن ستایشگری به دو بخش تقسیم میشود؛ بخش اول کوششی و فنی است. یعنی وقت و زمان بگذاریم و استاد ببینیم تا به این واسطه مطالبی را که بزرگان و پیشکسوتان ما سالها برایشان وقت گذاشتهاند دریافت کنیم و در حین ستایشگری به کار بگیریم. با یک برنامهریزی منسجم برای نیل به علم و تجربه، روزهایی را سپری کنیم تا به تجارب ارزشمندی دست یابیم؛ تجربیاتی را که نمیتوان با کتاب بدست آورد. بخش دیگر هم ذوقی و جوششی است. یعنی بعد از مدتها تلاش و کوشش با یک ذوق پویا و شعلهور میتواند مانند یک داستاننویس صاحب یک تفکر و نگاه شود. در دستگاه امام حسین(ع) هم یک ذاکر باید به اینجا برسد و صاحب یک نوع نگاه، تفکر جدید و یک نوآوری و کارشناسی منحصر به فرد شود که به اعتقاد بنده این کار شدنی است.
*میگویند حاج حیدر خیلی سینهزنخوان نیست؛ آیا این طور است؟
نوحههای سینهزنی بنده در شبکههای مجازی، موجود است اما در عین حال نمیتوان هم روضه را حرفهای دنبال کرد و هم با قوت نوحهسرایی کرد. قطعاً یک کدام از این بخشها، ضعیفتر عرضه خواهد شد. من بیشتر مایل هستم در جامه یک روضهخوان، ستایشگری کنم. احساس کردم باید بخش روضهخوانی احیاء و توسعه پیدا کند. میدانستم این تلاش، زمان بر، عمیق و رسالت سنگینتری است. چراکه با سینه زنی و شور زودتر میتوان این مسیر را طی کرد و به مسائل حاشیهای این موهبت الهی که شهرت و محبوبیت باشد، راحتتر رسید اما روضه، ماندگاری بیشتری دارد به همین خاطر وقت بیشتری در روضهخوانی گذاشتم. در سینهزنی و مولودیخوانی هم لطف و عنایت اهلبیت شامل حال بنده شده و چیزی از خودم ندارم.
*برخی از مداحان و واعظان اعتقاد دارند با حرفهای چالشی و حاشیهای میتوان معروف شد. نظر شما در این خصوص چیست؟
مداح در واقع با به چالش کشیدن مسأله یا مخالف آب شنا کردن عملاً نگاهها را به سمت خودش معطوف میکند اما در جایی گفتهام اگر بساط ما بحث اعتقادی نبود، این معروفیت به راحتی احصاء میشد. چراکه برای رقابت میتوان از راه درست کردن بسترهای حاشیهای و چالشی به برخی از اهداف بلند خیلی زود دست پیدا کرد. چون حاشیه عملاً افراد را بر روی موج سوار میکند منتها در صورت عدم مراقبت، زمینههای تحقیر و تخریب افراد را فراهم میآورد. من اعتقادی به حاشیه ندارم و سعی میکنم از موضوعات منجر به چالش فاصله بگیرم؛ چون آن حال معنوی یک روضهخوان را از بین میبرد. افرادی هستند که از آنها به نیکی یاد میشود و افرادی هم در سن پیری و میانسالی هنوز در میان مردم محبوبند. از طرف دیگر افرادی هم هستند که به محض پایان مداحی نامشان محو میشود. از این رو، معتقدم شایسته نیست آدمی از هر راهی برای رسیدن به محبوبیت و معروفیت استفاده کند.
*گویا عمویتان هم مداح بودند. چقدر عمویتان مرحوم حاج جعفر خمسه روی مداحی و رشد شما در مداحی تأثیر داشتند؟
میدانید که ایشان در اوج جوانی و اوایل حرکت در مسیر ستایشگری، به جایگاه ویژهای در سطح جامعه رسیدند و بین مردم زمان خودشان بسیار محبوب بودند. بعد از تصادفی که در مسیر رفتن به جلسه اهلبیت داشتند و منجر به فوتشان شد و از طرف دیگر علاقه وافری که در خانواده نسبت به موضوع مداحی وجود داشت جرقه حضور حقیر در این عرصه زده شد. به لطف اهل بیت(ع) این مدال پرافتخار را روی سینه دارم و با افتخار این مسیر را ادامه میدهم. یکی از نکاتی که در 10 سالگی نسبت به ایشان درک کردم اول ادب منحصر به فرد ایشان بود و دوم نمکی که معتقد بودند اهلبیت به ایشان دادهاند و به حنجرهشان قوت میدهد.
*در ستایشگری اهلبیت نقش استاد چقدر اهمیت دارد؟
بدون شک اساس ستایشگری بر پایههای چند مسأله مهم استوار است که مهمترین آن استاد به شمار میرود و اهتمام به آن نه بقیه مسائل را نیز تحقق میبخشد. از دیدگاه بنده استاد نقش بسزایی را ایفا میکند و توجه به این اصل در مسیر ذاکری حضرت سیدالشهداء(ع)، ضروری است.
*میگویند اوج کار یک مداح مخصوصاً روضهخوان، فاطمیه است؛ نظرشما در این باره چیست؟
اعتقاد ندارم که نقطه اوج یک نوکر، ذاکر و روضهخوان، ایام فاطمیه است. مثلاً شهادت امام صادق یا امام باقر(ع) چه فرقی دارد و اینها مصائب سخت اهلبیت است. به اعتقاد بنده مهم نیت ورود به جلسه، حضور و تلاش برای استفاده مناسب مستمعین از محفل مذهبی است؛ اگر به این توجه نکنید قطعاً حرکت رو به جلو نخواهد بود. در این صورت مردم متوجه خواهند شد که این ستایشگر، مطالب خودش را به روز نمیکند، ارزیابی بر روضههای خودش ندارد و همچنین به سلیقه، تنوع و تغییر رویهای در بیان نیز نمیاندیشد. اوج کار معنی ندارد چراکه هر جلسهای میتواند برای خودش یک نقطه عطف باشد و فرصتی برای اینکه خودمان را در دستگاه امام حسین(ع) نشان دهیم.
*چه روضهای از حضرت صدیقه طاهره(س) برای شما خیلی جانسوز است؟
روضههای حضرت صدیقه طاهره غالباً جانسوز است و نباید با بیانصافی به گزینش روضههای حضرت زهرا(س) بپردازیم. اما دوستانی که روضههای بنده را گوش دادهاند تا حدودی متوجه شدهاند روضهای که حضرت زهرا(س) با جسم بیجان مادر روبرو میشود و صورتش را بر کف پای ایشان میگذارد خیلی جانسوز است.
*معمولاً از چه سبک و شیوهای برای روضهخوانی استفاده میکنید؟
غالباً ستایشگران و مداحان اهلبیت شروع مرثیهسراییشان با جرقهای از یک شخص یا یک بزرگ است که ما هم از این قاعده، مستثنی نیستیم. نوع خواندن عموی بنده حاج جعفر خمسه برای من و حامد پسر عمویم خیلی جذاب، نو و جدید بود. چون آن نوع خواندن سنتی را دوست داشتم؛ روضهخوانی و نه نوحهسرایی. تلاش کردم گذشته و امروز را تلفیق کنم. این کار زحمت داشت و دارد، اینکه خوراک جامعه نسل دیروز و امروز را با توجه به گویشها و ارزشهای قدیم تلفیق کنم و این را در اختیار آن جوان، نوجوان و مستمعی که به این محفل آمده، قرار دهم. خوشبختانه جوانان از این نوع سبک و شیوه استقبال کردهاند و پذیرای عرض ادب و نوکری ما هستند.
*معمولاً شما ذوقی و جوششی میخوانید و یا کوششی و فنی؟
به نظرمن ستایشگری به دو بخش تقسیم میشود؛ بخش اول کوششی و فنی است. یعنی وقت و زمان بگذاریم و استاد ببینیم تا به این واسطه مطالبی را که بزرگان و پیشکسوتان ما سالها برایشان وقت گذاشتهاند دریافت کنیم و در حین ستایشگری به کار بگیریم. با یک برنامهریزی منسجم برای نیل به علم و تجربه، روزهایی را سپری کنیم تا به تجارب ارزشمندی دست یابیم؛ تجربیاتی را که نمیتوان با کتاب بدست آورد. بخش دیگر هم ذوقی و جوششی است. یعنی بعد از مدتها تلاش و کوشش با یک ذوق پویا و شعلهور میتواند مانند یک داستاننویس صاحب یک تفکر و نگاه شود. در دستگاه امام حسین(ع) هم یک ذاکر باید به اینجا برسد و صاحب یک نوع نگاه، تفکر جدید و یک نوآوری و کارشناسی منحصر به فرد شود که به اعتقاد بنده این کار شدنی است.
*میگویند حاج حیدر خیلی سینهزنخوان نیست؛ آیا این طور است؟
نوحههای سینهزنی بنده در شبکههای مجازی، موجود است اما در عین حال نمیتوان هم روضه را حرفهای دنبال کرد و هم با قوت نوحهسرایی کرد. قطعاً یک کدام از این بخشها، ضعیفتر عرضه خواهد شد. من بیشتر مایل هستم در جامه یک روضهخوان، ستایشگری کنم. احساس کردم باید بخش روضهخوانی احیاء و توسعه پیدا کند. میدانستم این تلاش، زمان بر، عمیق و رسالت سنگینتری است. چراکه با سینه زنی و شور زودتر میتوان این مسیر را طی کرد و به مسائل حاشیهای این موهبت الهی که شهرت و محبوبیت باشد، راحتتر رسید اما روضه، ماندگاری بیشتری دارد به همین خاطر وقت بیشتری در روضهخوانی گذاشتم. در سینهزنی و مولودیخوانی هم لطف و عنایت اهلبیت شامل حال بنده شده و چیزی از خودم ندارم.
*برخی از مداحان و واعظان اعتقاد دارند با حرفهای چالشی و حاشیهای میتوان معروف شد. نظر شما در این خصوص چیست؟
مداح در واقع با به چالش کشیدن مسأله یا مخالف آب شنا کردن عملاً نگاهها را به سمت خودش معطوف میکند اما در جایی گفتهام اگر بساط ما بحث اعتقادی نبود، این معروفیت به راحتی احصاء میشد. چراکه برای رقابت میتوان از راه درست کردن بسترهای حاشیهای و چالشی به برخی از اهداف بلند خیلی زود دست پیدا کرد. چون حاشیه عملاً افراد را بر روی موج سوار میکند منتها در صورت عدم مراقبت، زمینههای تحقیر و تخریب افراد را فراهم میآورد. من اعتقادی به حاشیه ندارم و سعی میکنم از موضوعات منجر به چالش فاصله بگیرم؛ چون آن حال معنوی یک روضهخوان را از بین میبرد. افرادی هستند که از آنها به نیکی یاد میشود و افرادی هم در سن پیری و میانسالی هنوز در میان مردم محبوبند. از طرف دیگر افرادی هم هستند که به محض پایان مداحی نامشان محو میشود. از این رو، معتقدم شایسته نیست آدمی از هر راهی برای رسیدن به محبوبیت و معروفیت استفاده کند.
*با عنوان آسیبشناسی مجالس عزاداری حضرت سیدالشهداء(ع) که گاهی مطرح میشود موافقید؟
کاملاً با این کار موافقم اما افراد صاحبنظر و کسانی که علم آسیبشناسی را دارند، باید در این زمینه نظر بدهند. باید گروهی این آسیبشناسی را عالمانه انجام دهند که به تخریب و تحقیر افراد یا گروهها تبدیل نشود. حتماً باید یک کار کارشناسی راههای جایگزینی را برای نقاطی که از آن ناحیه مجالس عزاداری آسیب دیده یا شاهد ریزش و طرد شدن افراد بودهایم، انجام شود.
*به نظرشما میان نظرات مداحان جدید و قدیمی، تفاوتی وجود دارد؛ حلقه اتصال اما گمشده مداحیهای قدیم و جدید در چیست؟
اینکه اشاره میکنید در میان نقطه نظرات بین نسل جدید و قدیم تفاوت وجود دارد، کاملاً محرز است. این را که چه کسی این حلقه اتصال اما گمشده را ایجاد کرده باید پیدا کرد. چون تا نسل قبلی به خوبی مفاهیم، سینه به سینه منتقل شدهاند. فکر میکنم مادیات یا همین فضای رسانهای امروز خیلی از مسائل را گم و تحت الشعاع قرار داده همچون مسائل معنوی، اعتقادی، اشک و چیزهایی که خارج از نفس است. حلقه اتصال ما میتواند راویان روزهای گذشته این صنف یا حرفه یا دایره پرمحبت اهلبیت اینها را انتقال بدهد که مهمترین آن پذیرش این جوانان است. متأسفانه در ردههای پیشکسوتان عرصه ستایشگری کمتر دیده میشود همچون آقایان سازگار، ارضی و آصف که در این مسیر حقیقتاً بزرگتری کردند. ما خیلی بزرگترهایی داریم که به جوانان راه ندادهاند و نمیدهند برخی از بزرگترهای ما که هیچ ارتباطی با نسل جدید برقرار نکردند و به جوانان میدان نمیدهند بدانند که نسل الان با این مداحان و جوانان، کار دارد. مقصر بروز این مشکلات را بزرگترها میدانم که جوانان را طرد کردند.
*در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.
تحصیلاتم در حد کسانی نیست که فهم و بینش سیاسی بالایی دارند، به خاطر همین کمتر وارد برخی مسائل میشوم، در واقع به اندازهای که میتوانم، جوابگو باشم ورود میکنم در غیر این صورت به اساتید و بزرگترهایم نگاه میکنم البته مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) برای ما یک فصل الخطابند است و در جایی که با چالش و یک نوع سردرگمی مواجهیم قطعاً ملاک، فرمایشات و رهنمودهای ایشان است. در شرایط کنونی حقیقتاً بهترین راهنما برای ما حضرت آقا هستند و حداقل حقیر این را همواره در جلسات و محافل انتقال دادهام. اگر میخواهیم در این بازار دنیا و اوضاع پیچیدهای که وجود دارد و دشمنان قصد وارد کردن آسیب به هیئتها را در سر میپرورانند، گم نشویم باید با خطکشی که حضرتآقا تبیین میکنند قدم برداریم تا بتوانیم در این فضا موفق و پیشرو باشیم.
کاملاً با این کار موافقم اما افراد صاحبنظر و کسانی که علم آسیبشناسی را دارند، باید در این زمینه نظر بدهند. باید گروهی این آسیبشناسی را عالمانه انجام دهند که به تخریب و تحقیر افراد یا گروهها تبدیل نشود. حتماً باید یک کار کارشناسی راههای جایگزینی را برای نقاطی که از آن ناحیه مجالس عزاداری آسیب دیده یا شاهد ریزش و طرد شدن افراد بودهایم، انجام شود.
*به نظرشما میان نظرات مداحان جدید و قدیمی، تفاوتی وجود دارد؛ حلقه اتصال اما گمشده مداحیهای قدیم و جدید در چیست؟
اینکه اشاره میکنید در میان نقطه نظرات بین نسل جدید و قدیم تفاوت وجود دارد، کاملاً محرز است. این را که چه کسی این حلقه اتصال اما گمشده را ایجاد کرده باید پیدا کرد. چون تا نسل قبلی به خوبی مفاهیم، سینه به سینه منتقل شدهاند. فکر میکنم مادیات یا همین فضای رسانهای امروز خیلی از مسائل را گم و تحت الشعاع قرار داده همچون مسائل معنوی، اعتقادی، اشک و چیزهایی که خارج از نفس است. حلقه اتصال ما میتواند راویان روزهای گذشته این صنف یا حرفه یا دایره پرمحبت اهلبیت اینها را انتقال بدهد که مهمترین آن پذیرش این جوانان است. متأسفانه در ردههای پیشکسوتان عرصه ستایشگری کمتر دیده میشود همچون آقایان سازگار، ارضی و آصف که در این مسیر حقیقتاً بزرگتری کردند. ما خیلی بزرگترهایی داریم که به جوانان راه ندادهاند و نمیدهند برخی از بزرگترهای ما که هیچ ارتباطی با نسل جدید برقرار نکردند و به جوانان میدان نمیدهند بدانند که نسل الان با این مداحان و جوانان، کار دارد. مقصر بروز این مشکلات را بزرگترها میدانم که جوانان را طرد کردند.
*در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.
تحصیلاتم در حد کسانی نیست که فهم و بینش سیاسی بالایی دارند، به خاطر همین کمتر وارد برخی مسائل میشوم، در واقع به اندازهای که میتوانم، جوابگو باشم ورود میکنم در غیر این صورت به اساتید و بزرگترهایم نگاه میکنم البته مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) برای ما یک فصل الخطابند است و در جایی که با چالش و یک نوع سردرگمی مواجهیم قطعاً ملاک، فرمایشات و رهنمودهای ایشان است. در شرایط کنونی حقیقتاً بهترین راهنما برای ما حضرت آقا هستند و حداقل حقیر این را همواره در جلسات و محافل انتقال دادهام. اگر میخواهیم در این بازار دنیا و اوضاع پیچیدهای که وجود دارد و دشمنان قصد وارد کردن آسیب به هیئتها را در سر میپرورانند، گم نشویم باید با خطکشی که حضرتآقا تبیین میکنند قدم برداریم تا بتوانیم در این فضا موفق و پیشرو باشیم.
مرجع : چهارده