کد مطلب : ۳۱۷۳۴
گفتوگو با خانم طاهره همیز، استاد حوزه و دانشگاه
مداحان مراقب بیماری عُجب باشند/ نه حق را مخفی کنیم و نه غلو نماییم
رضا دستجردی: خانم طاهره همیز، استاد حوزه و دانشگاه است و در کنار اینها به افراد مشاوره هم میدهد. او با معارف دینی آشناست و از طرفی با جوانها هم در ارتباط است و از نزدیک فضای مداحی را میشناسد. با او درباره وضعیت مداحیها به گفتوگو نشستیم.
به باور شما چه باید کرد که مداحی و ستایشگری اهلبیت در مسیر رضای الهی و اهل بیت باشد؟
کسی میتواند در مسیر رضای الهی کار کند که خدا وجودش را پسندیده و عنایتهای خود را به او عطا کند، چون آنچه را که ما انجام میدهیم، یا برخاسته از نفسمان است و یا برخاسته از لطف الهی. در معارف اسلامی آمده که «و انا اقول للاشياءكن فيكون و انت تقول للاشياء كن فيكون». این حدیث قدسی میفرماید «من به هرچيزي فرمان دهم خواهد شد، تــو را نيز چنان ميكنم كه به هر چه فرماندهي انجام پذيرد»، بر این اساس میتوانیم بگوییم اولین کاری که هر مداح میبایست انجام دهد طهارت نفس است. اجازه دهید در این ارتباط به علامه اقبال لاهوری که از شعرا و عرفای برجسته پاکستانی است اشاره کنم، شهید مطهری که در زندگی اقبال تحقیق و پژوهش کرده بود میگفت اقبال بسیار اهل تدین و معرفت بود، وقتی کسی بتواند برخی کمالات را در حیات خود اکتساب کند، خداوند هم برخی عنایات ویژه بدو خواهد کرد تا کلامش را به گوش دیگران نافذ کند، بنابراین توصیه من در وهله نخست، تلاش برای طهارت نفس است، یعنی مسیری که مداح در آن از سه عالم وجود انسان و سه علمی که این عالم را رشد و تعالی میدهد آگاه گردد، دقت کنید که این بحث، موضوع حدیث 24 کتاب چهل حدیث حضرت امام خمینی (ره) است، که امام در آن حدیث مختصرا اشاره کردهاند که مداح باید هم عالم جسم و هم عالم خیالش مطابق دستورات الهی به تعادل برسد تا تمام خلاقیتهای شعری وی تحقق پیدا کند. متاسفانه عالم خیال در تصرف شیطان است و شیطان القائاتی میکند که خیلی از انسانهای قوی هم قدرت تشخیص آن را ندارند، پس مداح باید در مسیر طهارت نفس، در عالم عقل و حقیقت به قدرتی برسد که معارف را به حقیقت دریافت کند. حدیث شماره 6 این کتاب نیز که بحث حب دنیاست میبایست مورد توجه و عنایت خاص مادحین قرار گیرد، متاسفانه اقبال مردم به مداحان خوشصدا و خوشاجرا به گونهای است که عقبه دنیا را برای این افراد به دنبال دارد. مادحین به حدیث سوم این کتاب هم در مورد عجب عنایت ویژه داشته باشند، متاسفانه کسانی که مورد استقبال مردم قرار میگیرند دچار بیماری عجب می شوند، البته توجه داشته باشید که انسانهای مومن به این عارضه دچار نمیشوند، امام در این کتاب میفرمایند که مومنینی که یک مقدار از راه را پیمودهاند پس از اندکی طی طریق دچار این بیماری میشوند و سقوط میکنند، من هم متاسفانه این معضل را در بین چند خانمی که به بنده مراجعه کرده بودند و همسرشان مداح بودند مشاهده کردم و متاسفانه میدیدم که این افراد با ابتلا به این بیماری در حال سقوطاند، موردی که سبب طلاق یکی از این خانمها از همسر مداح خود شد. لذا در آغاز، خودشان مهم هستند، قرآن میفرماید «قُوا أَنْفُسَکُمْ، أَهْلِیکُمْ ناراً»، اول خودشان باید به سعادت برسند بعد برای قرار گرفتن در این مسیر آماده شوند. همانطور که شاعر میفرماید «گر مرد رهی میان خون باید رفت / وز پای فتاده سرنگون باید رفت، تو پای به راه در نه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت».
به اعتقاد شما یک مداح چگونه میتواند در هنر و پیشه خود گفتمانسازی کند؟
مداح برای آنکه بتواند به ساحت گفتمانسازی برسد باید به مطالعات حاشیهای پیشه خود عنایت داشته باشد، همچنین بر شبهات منتشر شده از سوی تهاجم فرهنگی که امروزه در بین مردم به شدت در حال رواج است مشرف بوده و پاسخ آنها را هم بداند. من بررسی و مطالعه وبسایت پرسمان نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها را در طی این طریق بسیار موثر و کاربردی میدانم، دستاندرکاران این وبسایت چند سالی است که به شبهات مطرح در میان افکار جامعه پاسخ میدهند، در این منبع و دیگر مراجع مشابه به نکات و مطالبی اشاره شده که مداح باید آنها را بداند تا در موضوعات مختلف به راحتی در میان مردم مانور دهد و به طرح بحث بپردازد، مردم هم وقتی بدانند مداح حرفشان را میفهمد بهتر سخنانش را گوش میدهند.
یادم میآید که در زمان جنگ، آقای آهنگران اشعاری را میخواندند که به دل خیلیها مینشست، حتی به خاطر دارم که یک بار صدام گفت «بلبل خمینی را کشتیم»، فکر میکرد که اگر این خبر را بدهد وقفهای در نبرد جناح مقابل خود ایجاد خواهد کرد، یعنی تا به این حد وجود این مداح برای او سخت بود و بدین طریق میخواست با شایعه کشتهشدن او در میان مردم تزلزل به وجود آورد. من بعدها طی دیداری که با یکی از علمای جلیلالقدر به نام آقای مولوی در مشهد داشتم متوجه شدم که آقای آهنگران بخشی از اشعار آثار خود را از کتابهای این فرد که در مورد ولایت بسیار میدانست اخذ کرده است، قصد من از اشاره به این نکته رسیدن به این حقیقت بود که مداح میبایست مطالعات خود را پیرامون ولایت و جایگاه آن در نظام آفرینش بسیار تعمیق بخشد. من همیشه بر این اعتقاد بودهام که مادحین در صورت ارتباط با علمای ربانی است که میتوانند به موفقیت در هنر خویش نائل آیند، اما اگر هم به راحتی به عالم ربانی دسترسی نداشتند، ماهی یک بار یا سالی یک بار نیز به او مراجعه کنند کفایت میکند، این مسیری است که سبب میشود مداح از دریای علم عالم ربانی در خصوص ولایت در مداحی خود استفاده نماید.
مداح میبایست در محتواسازی، علم و دانش خود را بسیار بالا ببرد، و همانطور که پیش از این نیز اشاره کردم به علاوه تهذیب نفس همراه با ملاقات با عالم ربانی بر این محیط احاطه پیدا کند. به باور بنده، مطالعه برخی کتابها هم به افزایش دانش و آگاهی مداح یاری میرساند، نمونه آن کتاب امامشناسی استاد محمد حسین تهرانی طباطبایی است که به مداح در آشنایی با افکار مرتبط با بحث ولایت یاری میرساند، کتاب معادشناسی ایشان نیز بسیار مهم و حائز اهمیت است، این کتاب که محصول سخنرانیهای ایشان در ماه مبارک رمضان است مشتمل بر داستانها و مصداقهایی است که خواننده با مطالعه آنها، دیگر مطالب آن را فراموش نمیکند، کتاب دیگری که من در این حوزه به مداحان پیشنهاد میکنم بحر المعارف اثر عبدالصمد همدانی است که به وجود، کمالات و علم ائمه اطهار پرداخته است، کتاب تفسیر البرهان تالیف علامه سید هاشم بحرانی نیز که تفسیر قرآن است و جایگاه ائمه در قرآن را به روشنی به مخاطب عرضه میدارد نیز حائز اهمیت خاصی است، در انتها، مطالعه کتاب تفسیر ابراهیم کوفی با عنوان فرات کوفی که به بررسی جایگاه ائمه اطهار در جای جای آیات قرآن پرداخته را نیز پیشنهاد مینمایم.
شاید با ذکر مثالی، لزوم مطالعه این کتب برای مداحان بیش از پیش آشکار گردد. در ذیل آیه دوم یا سوم سوره انشقاق، به حدیثی از حضرت محمد (ص) اشاره شده با این مضمون که زمانی که حضرت در مکه بودند از غار حرا به خانه میآیند و در غیاب حضرت علی (ع) بیتابی میکنند، حضرت خدیجه (س) میفرمایند خودتان ایشان را پی ماموریتی سه روزه فرستادید، با این حال پیامبر که بسیار بیتاب بودند در حدیثی میفرمایند که خدا سه چیز در دنیا و سه چیز در آخرت به حضرت علی (ع) داده است، که فارغ از اشاره به حدیث، یک بخش از آن، بدان جهت برای من مهم است که مداحان آن را بالای منبر غلط میگویند، در این حدیث آمده که 34 مرد به منزل حضرت علی (ع) حمله میکنند، در حالی که من شنیدهام بالای منبر عدد 40 یا 100 مرد را هم به زبان آوردهاند، سوال من این است که در خانه کوچک حضرت علی (ع) چطور 100 مرد جای میگیرند؟ اینها غلو است با هدف تحت تاثیر قرار دادن مخاطب. اگر مداح به عنوان مثال، تفسیر کوفی را بخواند به راحتی اسرار صحیح پیرامون زندگی ائمه را در مییابد.
نکته دیگری که حتما برای مخاطب شما هم جالب است آنکه در دعای علقمه که قرائت آن همراه با زیارت عاشورا بسیار سفارش شده آمده که «بِاسْمِكَ الَّذِي جَعَلْتَهُ عِنْدَهُمْ وَ بِهِ خَصَصْتَهُمْ دُونَ الْعَالَمِينَ»، من خدا را قسم میدهم به اسمی که نزد شما گذاشته که احدی ندارد، یعنی حتی انبیای اولوالعزم هم ندارند. یک روز سلمان به پیامبر (ص) گفت یا رسولالله تو برتری یا جبرئیل که بر تو نازل میشود؟ پیامبر فرمودند همه انبیا از جبرئیل برترند و من از همه انبیا برترم و علی برادرم از همه انبیا برتر است، ما نمیتوانیم این اصل و حقیقت را به سادگی برای مردم بگوییم و جا بیندازیم، ولی وقتی بگوییم که این مطلب در دعای علقمه آمده مردم میخوانند و میپذیرند. خلاصه کلام من با ذکر چند عنوان کتاب و اشاره به برخی نکات آن است که انشالله مداحان بتوانند محتوای اشعار خود را از این معارف برگیرند و خداوند هم حتما کمکشان خواهد کرد.
به اعتقاد شما مداح چگونه میتواند از انحراف در پیشه خود جلوگیری کند؟
ما پیرامون اوصاف ائمه علیهم السلام باید بسیار مراقب باشیم که نه حق آنها را مخفی کنیم و نه اینکه غلو نماییم، امامان در همه جا غلوکنندگان را لعنت کردهاند، چون غلوکنندگان به گونهای حرف میزنند که مخاطب در حرفشان شک میکند و تاثیری بر او نمیگذارد. همچنین برخی از مادحین متاسفانه با هدف وحدت شیعه و سنی، ائمه را در سطح صحابه پایین میآورند، در صورتی که ما در درون خود عزیزان سنی مذهب، حضرت علی (ع) را بینظیر در علم و دانش میدانیم. نکته دیگر آنکه متاسفانه امروزه بسیاری از اشعار در مضامینی چون چشم و ابرو و قد و بالا محدود شده است، خب اینها امتیاز خاصی برای ائمه نیست، بیاییم به این فکر کنیم که چطور میتوانیم با استفاده از راههای دیگر مخاطب را جذب کنیم، مثلا من تا به حال در هیچ منبری در مورد حضرت عباس (ع) آن جملهای را نشنیدهام که ایشان زمانی که به آب رسید به زبان آورد. آنگاه که حضرت دستشان به آب رسید فرمودند «ای نفس بعد از حسین زنده نباشی»، حضرت در آن موقعیت با نفس خود مبارزه میکند ولی هیچ مداحی این را نمیگوید، حضرت منزلتی دارند که امام صادق (ع) در توصیف ایشان میفرمایند در روز قیامت عمویم از درجهای برخوردار است که همه شهدا به آن غبطه میخورند، اشاره به این ویژگیها از زندگی بزرگان بسیار والاتر از گفتن خصایصی چون چشم و ابروست، گفتن اینها انحراف است، باید در توصیف ایشان به جای اشاره به ظواهر، از کمالاتی گفت که حضرت در کنار امام کسب کردند، باید در منابر گفت که حضرت، مرد قدرتمندی بود که در شمشیرزنی نظیر نداشت، ولی با وجود آنکه اجازه شمشیر به او نداده بودند حتی یک لحظه هم گله نکرد، اینها چیزهایی است که من تا به حال پای منبرها نشنیدهام.
نقش خود شما به عنوان یک رسانه را هم نباید فراموش کرد، شما باید از مردم بخواهید مداحیهایی که این نقاط تاریک را دارند به شما معرفی کنند، خود همین کار باعث میشود خیلیها بیشتر مراقبت کنند. این وظیفه رسانه هم هست که مداحانی که بسیار پر طرفدارند ولی مداحیشان بسیار بیمحتواست را معرفی کنند تا افکار عمومی خود، اینها را کنار بگذارند.
به باور شما چه باید کرد که مداحی و ستایشگری اهلبیت در مسیر رضای الهی و اهل بیت باشد؟
کسی میتواند در مسیر رضای الهی کار کند که خدا وجودش را پسندیده و عنایتهای خود را به او عطا کند، چون آنچه را که ما انجام میدهیم، یا برخاسته از نفسمان است و یا برخاسته از لطف الهی. در معارف اسلامی آمده که «و انا اقول للاشياءكن فيكون و انت تقول للاشياء كن فيكون». این حدیث قدسی میفرماید «من به هرچيزي فرمان دهم خواهد شد، تــو را نيز چنان ميكنم كه به هر چه فرماندهي انجام پذيرد»، بر این اساس میتوانیم بگوییم اولین کاری که هر مداح میبایست انجام دهد طهارت نفس است. اجازه دهید در این ارتباط به علامه اقبال لاهوری که از شعرا و عرفای برجسته پاکستانی است اشاره کنم، شهید مطهری که در زندگی اقبال تحقیق و پژوهش کرده بود میگفت اقبال بسیار اهل تدین و معرفت بود، وقتی کسی بتواند برخی کمالات را در حیات خود اکتساب کند، خداوند هم برخی عنایات ویژه بدو خواهد کرد تا کلامش را به گوش دیگران نافذ کند، بنابراین توصیه من در وهله نخست، تلاش برای طهارت نفس است، یعنی مسیری که مداح در آن از سه عالم وجود انسان و سه علمی که این عالم را رشد و تعالی میدهد آگاه گردد، دقت کنید که این بحث، موضوع حدیث 24 کتاب چهل حدیث حضرت امام خمینی (ره) است، که امام در آن حدیث مختصرا اشاره کردهاند که مداح باید هم عالم جسم و هم عالم خیالش مطابق دستورات الهی به تعادل برسد تا تمام خلاقیتهای شعری وی تحقق پیدا کند. متاسفانه عالم خیال در تصرف شیطان است و شیطان القائاتی میکند که خیلی از انسانهای قوی هم قدرت تشخیص آن را ندارند، پس مداح باید در مسیر طهارت نفس، در عالم عقل و حقیقت به قدرتی برسد که معارف را به حقیقت دریافت کند. حدیث شماره 6 این کتاب نیز که بحث حب دنیاست میبایست مورد توجه و عنایت خاص مادحین قرار گیرد، متاسفانه اقبال مردم به مداحان خوشصدا و خوشاجرا به گونهای است که عقبه دنیا را برای این افراد به دنبال دارد. مادحین به حدیث سوم این کتاب هم در مورد عجب عنایت ویژه داشته باشند، متاسفانه کسانی که مورد استقبال مردم قرار میگیرند دچار بیماری عجب می شوند، البته توجه داشته باشید که انسانهای مومن به این عارضه دچار نمیشوند، امام در این کتاب میفرمایند که مومنینی که یک مقدار از راه را پیمودهاند پس از اندکی طی طریق دچار این بیماری میشوند و سقوط میکنند، من هم متاسفانه این معضل را در بین چند خانمی که به بنده مراجعه کرده بودند و همسرشان مداح بودند مشاهده کردم و متاسفانه میدیدم که این افراد با ابتلا به این بیماری در حال سقوطاند، موردی که سبب طلاق یکی از این خانمها از همسر مداح خود شد. لذا در آغاز، خودشان مهم هستند، قرآن میفرماید «قُوا أَنْفُسَکُمْ، أَهْلِیکُمْ ناراً»، اول خودشان باید به سعادت برسند بعد برای قرار گرفتن در این مسیر آماده شوند. همانطور که شاعر میفرماید «گر مرد رهی میان خون باید رفت / وز پای فتاده سرنگون باید رفت، تو پای به راه در نه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت».
به اعتقاد شما یک مداح چگونه میتواند در هنر و پیشه خود گفتمانسازی کند؟
مداح برای آنکه بتواند به ساحت گفتمانسازی برسد باید به مطالعات حاشیهای پیشه خود عنایت داشته باشد، همچنین بر شبهات منتشر شده از سوی تهاجم فرهنگی که امروزه در بین مردم به شدت در حال رواج است مشرف بوده و پاسخ آنها را هم بداند. من بررسی و مطالعه وبسایت پرسمان نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها را در طی این طریق بسیار موثر و کاربردی میدانم، دستاندرکاران این وبسایت چند سالی است که به شبهات مطرح در میان افکار جامعه پاسخ میدهند، در این منبع و دیگر مراجع مشابه به نکات و مطالبی اشاره شده که مداح باید آنها را بداند تا در موضوعات مختلف به راحتی در میان مردم مانور دهد و به طرح بحث بپردازد، مردم هم وقتی بدانند مداح حرفشان را میفهمد بهتر سخنانش را گوش میدهند.
یادم میآید که در زمان جنگ، آقای آهنگران اشعاری را میخواندند که به دل خیلیها مینشست، حتی به خاطر دارم که یک بار صدام گفت «بلبل خمینی را کشتیم»، فکر میکرد که اگر این خبر را بدهد وقفهای در نبرد جناح مقابل خود ایجاد خواهد کرد، یعنی تا به این حد وجود این مداح برای او سخت بود و بدین طریق میخواست با شایعه کشتهشدن او در میان مردم تزلزل به وجود آورد. من بعدها طی دیداری که با یکی از علمای جلیلالقدر به نام آقای مولوی در مشهد داشتم متوجه شدم که آقای آهنگران بخشی از اشعار آثار خود را از کتابهای این فرد که در مورد ولایت بسیار میدانست اخذ کرده است، قصد من از اشاره به این نکته رسیدن به این حقیقت بود که مداح میبایست مطالعات خود را پیرامون ولایت و جایگاه آن در نظام آفرینش بسیار تعمیق بخشد. من همیشه بر این اعتقاد بودهام که مادحین در صورت ارتباط با علمای ربانی است که میتوانند به موفقیت در هنر خویش نائل آیند، اما اگر هم به راحتی به عالم ربانی دسترسی نداشتند، ماهی یک بار یا سالی یک بار نیز به او مراجعه کنند کفایت میکند، این مسیری است که سبب میشود مداح از دریای علم عالم ربانی در خصوص ولایت در مداحی خود استفاده نماید.
مداح میبایست در محتواسازی، علم و دانش خود را بسیار بالا ببرد، و همانطور که پیش از این نیز اشاره کردم به علاوه تهذیب نفس همراه با ملاقات با عالم ربانی بر این محیط احاطه پیدا کند. به باور بنده، مطالعه برخی کتابها هم به افزایش دانش و آگاهی مداح یاری میرساند، نمونه آن کتاب امامشناسی استاد محمد حسین تهرانی طباطبایی است که به مداح در آشنایی با افکار مرتبط با بحث ولایت یاری میرساند، کتاب معادشناسی ایشان نیز بسیار مهم و حائز اهمیت است، این کتاب که محصول سخنرانیهای ایشان در ماه مبارک رمضان است مشتمل بر داستانها و مصداقهایی است که خواننده با مطالعه آنها، دیگر مطالب آن را فراموش نمیکند، کتاب دیگری که من در این حوزه به مداحان پیشنهاد میکنم بحر المعارف اثر عبدالصمد همدانی است که به وجود، کمالات و علم ائمه اطهار پرداخته است، کتاب تفسیر البرهان تالیف علامه سید هاشم بحرانی نیز که تفسیر قرآن است و جایگاه ائمه در قرآن را به روشنی به مخاطب عرضه میدارد نیز حائز اهمیت خاصی است، در انتها، مطالعه کتاب تفسیر ابراهیم کوفی با عنوان فرات کوفی که به بررسی جایگاه ائمه اطهار در جای جای آیات قرآن پرداخته را نیز پیشنهاد مینمایم.
شاید با ذکر مثالی، لزوم مطالعه این کتب برای مداحان بیش از پیش آشکار گردد. در ذیل آیه دوم یا سوم سوره انشقاق، به حدیثی از حضرت محمد (ص) اشاره شده با این مضمون که زمانی که حضرت در مکه بودند از غار حرا به خانه میآیند و در غیاب حضرت علی (ع) بیتابی میکنند، حضرت خدیجه (س) میفرمایند خودتان ایشان را پی ماموریتی سه روزه فرستادید، با این حال پیامبر که بسیار بیتاب بودند در حدیثی میفرمایند که خدا سه چیز در دنیا و سه چیز در آخرت به حضرت علی (ع) داده است، که فارغ از اشاره به حدیث، یک بخش از آن، بدان جهت برای من مهم است که مداحان آن را بالای منبر غلط میگویند، در این حدیث آمده که 34 مرد به منزل حضرت علی (ع) حمله میکنند، در حالی که من شنیدهام بالای منبر عدد 40 یا 100 مرد را هم به زبان آوردهاند، سوال من این است که در خانه کوچک حضرت علی (ع) چطور 100 مرد جای میگیرند؟ اینها غلو است با هدف تحت تاثیر قرار دادن مخاطب. اگر مداح به عنوان مثال، تفسیر کوفی را بخواند به راحتی اسرار صحیح پیرامون زندگی ائمه را در مییابد.
نکته دیگری که حتما برای مخاطب شما هم جالب است آنکه در دعای علقمه که قرائت آن همراه با زیارت عاشورا بسیار سفارش شده آمده که «بِاسْمِكَ الَّذِي جَعَلْتَهُ عِنْدَهُمْ وَ بِهِ خَصَصْتَهُمْ دُونَ الْعَالَمِينَ»، من خدا را قسم میدهم به اسمی که نزد شما گذاشته که احدی ندارد، یعنی حتی انبیای اولوالعزم هم ندارند. یک روز سلمان به پیامبر (ص) گفت یا رسولالله تو برتری یا جبرئیل که بر تو نازل میشود؟ پیامبر فرمودند همه انبیا از جبرئیل برترند و من از همه انبیا برترم و علی برادرم از همه انبیا برتر است، ما نمیتوانیم این اصل و حقیقت را به سادگی برای مردم بگوییم و جا بیندازیم، ولی وقتی بگوییم که این مطلب در دعای علقمه آمده مردم میخوانند و میپذیرند. خلاصه کلام من با ذکر چند عنوان کتاب و اشاره به برخی نکات آن است که انشالله مداحان بتوانند محتوای اشعار خود را از این معارف برگیرند و خداوند هم حتما کمکشان خواهد کرد.
به اعتقاد شما مداح چگونه میتواند از انحراف در پیشه خود جلوگیری کند؟
ما پیرامون اوصاف ائمه علیهم السلام باید بسیار مراقب باشیم که نه حق آنها را مخفی کنیم و نه اینکه غلو نماییم، امامان در همه جا غلوکنندگان را لعنت کردهاند، چون غلوکنندگان به گونهای حرف میزنند که مخاطب در حرفشان شک میکند و تاثیری بر او نمیگذارد. همچنین برخی از مادحین متاسفانه با هدف وحدت شیعه و سنی، ائمه را در سطح صحابه پایین میآورند، در صورتی که ما در درون خود عزیزان سنی مذهب، حضرت علی (ع) را بینظیر در علم و دانش میدانیم. نکته دیگر آنکه متاسفانه امروزه بسیاری از اشعار در مضامینی چون چشم و ابرو و قد و بالا محدود شده است، خب اینها امتیاز خاصی برای ائمه نیست، بیاییم به این فکر کنیم که چطور میتوانیم با استفاده از راههای دیگر مخاطب را جذب کنیم، مثلا من تا به حال در هیچ منبری در مورد حضرت عباس (ع) آن جملهای را نشنیدهام که ایشان زمانی که به آب رسید به زبان آورد. آنگاه که حضرت دستشان به آب رسید فرمودند «ای نفس بعد از حسین زنده نباشی»، حضرت در آن موقعیت با نفس خود مبارزه میکند ولی هیچ مداحی این را نمیگوید، حضرت منزلتی دارند که امام صادق (ع) در توصیف ایشان میفرمایند در روز قیامت عمویم از درجهای برخوردار است که همه شهدا به آن غبطه میخورند، اشاره به این ویژگیها از زندگی بزرگان بسیار والاتر از گفتن خصایصی چون چشم و ابروست، گفتن اینها انحراف است، باید در توصیف ایشان به جای اشاره به ظواهر، از کمالاتی گفت که حضرت در کنار امام کسب کردند، باید در منابر گفت که حضرت، مرد قدرتمندی بود که در شمشیرزنی نظیر نداشت، ولی با وجود آنکه اجازه شمشیر به او نداده بودند حتی یک لحظه هم گله نکرد، اینها چیزهایی است که من تا به حال پای منبرها نشنیدهام.
نقش خود شما به عنوان یک رسانه را هم نباید فراموش کرد، شما باید از مردم بخواهید مداحیهایی که این نقاط تاریک را دارند به شما معرفی کنند، خود همین کار باعث میشود خیلیها بیشتر مراقبت کنند. این وظیفه رسانه هم هست که مداحانی که بسیار پر طرفدارند ولی مداحیشان بسیار بیمحتواست را معرفی کنند تا افکار عمومی خود، اینها را کنار بگذارند.