تاریخ انتشار
شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۱۳
۰
کد مطلب : ۳۱۹۹۳
جايگاه اشعار غلام رضا شكوهي در گفت وگو با مصطفي محدثي

استاد به شعر آئینی معاصر جلوه‌ای تازه داد

استاد به شعر آئینی معاصر جلوه‌ای تازه داد
پدر استاد ارتشی بود و حافظ قرآن. معمم هم نبود اما امام‌جماعت مسجد را برعهده داشت. آن قدر به اهل بيت ع اردات داشت كه فرزندان پسرش را به پيشوند غلام نامگذاري مي كرد؛غلامرضا و غلامحسين. غلام رضا كه در خیابان تهران ، امام‌رضای فعلی مشهد رشد کرده از پیشگامان غزل‌نو، غزل آیینی و مذهبی کشور بود. از جمله کتاب‎های منتشر شده ایشان ، «صد پرده آواز خاموش»، «آهی بر باغ آیینه»، «یک ساغر نگاه» و «سرمه در چشم غزل» است. پیش از این شعرهای زیادی از استاد غلامحسين شکوهی در سایت شهرستان ادب منتشر شده که از آن جمله می‌توان به «سه غزل برای حضرت زهرا» و «دو غزل برای عید غدیر» اشاره کرد.
آخرین شعرخوانی استاد شکوهی در شب شعر بزرگ «مقام رضا» بود که در این مراسم با حضور برترین‎های شعر معاصر از استاد شکوهی به عنوان چهره برجسته شعر رضوی تقدیر شد.
مصطفی محدثی خراسانی شاعر پیشکسوت خراسانی که خاطرات زیادی با استاد دارد همين بهانه شد تا سراغ او برويم و با او در باره شاعر آييني استاد شكوهي به گفت وگو بنشينيم.
آغاز آشنايي
محدثی خراسانی از نزدیکان استاد غلامرضا شکوهی بوده و در مورد اینکه کجا برای اولین بار او را دیده و آشنا شده است، می‌گوید: با شادروان غلامرضا شکوهی از نوجوانی آشنا شدم، زمانی که چندان چیزی از شعر نمی‌فهمیدم، البته به دلیل اینکه سنم اقتضا نمی‌کرد یعنی حدود ده سالگی و این زمانی بود که گاهی همراه پدرم که از فعالان جامعه ادبی خراسان بود روزهای جمعه به انجمن فرخ می‌رفتم و تا پدرم از جلسه بیاید توی حیاط منزل فرخ که باغ کوچکی بود بازی می‌کردم و آنجا این بزرگان را می‌دیدم. مرحوم اخوان و محمدرضا شفیعی کدکنی و محمد قهرمان و.... را نیز برای اولین بار درهمان سالها در انجمن فرخ دیدم اما بعدها که تقدیر مرا هم به کاروان شعر ملحق کرد، ازحدود سال‌های شصت و سه آشنایی جدی با ایشان پیدا کردم و پی به مرتبه و شان شاعری ایشان بردم.
 
چاپ باغ آيينه
وی با اشاره به عمیق‌شدن و جدی‌شدن رابطه با استاد شکوهی از طریق انتشار اولین کتابش، مي گويد: زمینه آشنایی بیشتر من با ایشان به این دلیل بود که از سال شصت و هشت تا هشتاد من همزمان مسئول جلسه شعر حوزه هنری مشهد و مسئول کانون شاعران و نویسندگان آموزش و پرورش استان خراسان بودم و چون استاد از همکاران ما در آموزش و پرورش بودند و از دبیران بنام ادبیات ،ارتباط بیشتری با ایشان داشتم و اولین مجموعه شعر آیینی ایشان به نام «باغ آینه» را در کانون شاعران و نویسندگان و به همت انتشارات ضریح آفتاب منتشر کردم که چاپ این کتاب در آشنایی جامعه ادبی با شعر آیینی استاد شکوهی نقش بسزایی داشت .»
تخیل فرهیخته‌
این شاعر پیشکسوت خراسانی استاد شکوهی را معلم وارسته‌ای مي داند که در غزل معاصر تأثیر بسياري داشته است.:« شكوهي از انگشت شمار غزل‌سرایانی بود که توانست جریان غزل نو معاصر را پیش ببرد و به سامانی برساند. او در سال‌های اخیر ورود ارزشمندی به حوزه شعر آئینی داشت و توانست مفاهیم ارجمند مذهبی را با تخیل فرهیخته و زبان بسیار نو و خلاقانه و شفاف خودش جلوه‌ای تازه ببخشد و موجب به وجود آمدن فضایی نو در جریان شعر و غزل آئینی شود.شاعری پرکار بود كه به دور از حاشیه‌ها و جنجال‌های رسانه‌ای سرگرم سرایش بود. او پیشه معلمی داشت و در آموزش و پرورش و خارج از آن معلم بود و بسیاری از شاعران خراسان شاگرد او بودند.»
 
نوآورترین‌ها شاعر
یکی از مسائلی که بسیار در مورد فن و اصول شعر و شاعری مطرح می‌شود توجه و رعایت ظرافت‌هاست. غلامرضا شکوهی از جمله کسانی بود که به این موضوع بسیار توجه داشت. محدثی خراسانی در مورد رعایت این چارچوب‌ها و اصول لازم در فضای شعر و ادبیات آیینی، می‌گوید:« شکوهی در بین شاعران کلاسیک‌سرای خراسان در دهه‌های اخیر جزء نوآورترین بوده چه در حوزه ذهن و چه زبان! نمی‌گویم بزرگترین شاعر که او خود همواره از ارجمندانی چون اخوان، شفیعی کدکنی و قهرمان به‌عنوان استاد نام می‌برد اما در بین غزل‌سریان دهه‌های اخیر کسی را به خلاقیت ذهنی و زبانی استاد نداریم.»
ایستادن بر سکوی سنت
محدثي به نوگرایی استاد در عین توجه به سنت‌ها، اشاره می‌کند:« در خراسان اولاً شاعر مطرح شدن به این سادگی‌ها نیست و سال‌ها طول می‌کشد تا از بین صدها استعداد شعری، یکی در آن فضای سنگین ادبی خراسان مطرح شود و ثانیاً نوگرایی در چنين فضایي به این سادگی‌ها نیست که صرفاً با برخی بازی‌های زبانی بتوانید تشخص بیابید و نوگرا قلمداد شوید آنجا برای نوگرایی هزار نکته باریک‌تر از مو در کار است که اصلی‌ترین آن ایستادن بر سکوی سنت است. می‌دانید که نوگرایی مبتنی بر سنت چه توانمندی و احاطه ای بر معارف گوناگون و ظرایف هنری و ادبی می‌طلبد و شکوهی از پس هردوی این آزمون‌های سخت برآمد یعنی هم از مطرح‌ترین شاعران خراسان در دهه‌های اخیر شد و هم از نوآورترین آنها!
آخرین شعر استاد در مدح امام رضا(ع)
آخرین شعر مرحوم غلامرضا شکوهی در مدح امام رضا (ع) دو شب قبل از فوتش در مراسم شب شعر خوانده شد و از او به مناسبت این همه سال سرودن شعرهای فاخر و ماندگار تجلیل به عمل آمد.
مضمون بـــکر غیـــر تو پیــدا نمی‌کنم
تا مدح توست،لب به سخن وا نمی‌کنم
معنای پاک اسم تو در هیچ واژه نیست
مــن با پیاله دست به دریــا نمـی‌کنم
در وصفت آستین سخن را به هیچ روی
صد سینه حـــرف دارم و بـالا نمی‌کنم
آنـقدر سـر بلنــد بر ایـــوان نشستـه ام
کز خانـه هم بجــز تو تمـاشـا نمی‌کنم
من ذره ام که خانه خورشید خویـش را
از هیچـکس بجــز تو تقاضــا نمـی کنم
ای گنبد همیشه مطهر به عطــر اشک
جــز در حــریم کوی تو مــاوا نمـی‌کنم
در آستان بخشش تو چون حضور شمع
جز با سرشک و شعله مدارا نمی‌کنم
نامم اگر "غلام رضا" هست خویش را
بــا نـــردبان اسم تــو بـــالا نمـی‌کنم
مرجع : چهارده
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما