کد مطلب : ۳۲۸۶۴
ای کاش دنیا دوباره نوحهخوانی چون شاهحسین به خود ببیند
ضرورت آموختن در ستایشگری و ذاکری
گفتوگو با عباس عنقا
استاد حاج عباس عنقا از پیرغلامان حسینی و پیشکسوتان ستایشگری اهلبیت(ع) است. ایشان متولد سال 1329ش. در تهران و آشنا به دستگاههای موسیقی ایرانی است. استاد عنقا با زمزمههای مذهبی از طفولیت آشنا و از سنین کم در این عرصه فعال شده، ایشان اصلیترین دورههای آموزشی را در محضر استاد «کمال حسینی» گذرانده است. حاج عباس عنقا میگوید: «در قدیم جلساتی مستمر با مداحان و شاعران در تهران داشتیم و در آن جلسات، هر شخص آثار و مکشوفات جدید خود را در جمع، عرضه و تبادل میکرد. در برخی موارد تا اصفهان خدمت آقای رجای اصفهانی (شاعر معاصر و دوست مرحوم صغیر) و گاهی تا کاشان به محضر آقای اخباری میرفتیم و به تبادل اطلاعات میپرداختیم.» استاد عنقا ویژگی یک مداح را در درجة اول صدای خوب، بعد از آن دوره دیدن و اخلاص میداند. در ادامه گفتوگوی «دعبل» با ایشان را بخوانید.
دعبل: آقای عنقا از چه سالی و چگونه وارد عرصة مداحی شدید؟
دوم دبستان بودم که به دلیل علاقه به دستگاه امام حسین(ع)، پرچم سیاهی را با چوب پشهبندیای که داشتیم، درست کردم و با صابون خیاطی پدرم روی آن «یاحسین» نوشتم و در عزاداری شرکت کردم. آشنایی و شروع کارم با انجمنهای ادبی به ویژه «انجمن کمال» زیر نظر استاد کمال حسینی و «انجمن نغمهسرایان» در محضر بنیانگذار آن استاد محمدعلی مردانی از 13 سالگی آغاز شد.
دعبل: شیوههای آموزش این دو استاد چگونه بود؟
آقای کمال حسینی از شاگردان میخواست در جلسة بعد، یکی از «علیاکبر» بخواند، دیگری «امام حسین» بعدی «حضرت عباس» و ... که تکرار این روضهها در دورههای مختلف موجب یادگیری و تبادل مطالب میشد و در جلسات بعدی با خاموش کردن چراغها ابتدا خودشان و سپس بچهها میخواندند. آغاز آموزش ایشان به تبعیت از عارف قزوینی و طبق الفبای مداحی، با نوحهخوانی بود. این کار موجب ملکه شدن الحان پیشینیان در ذهن هنرآموزان و خودرو و دیمی بار نیامدن آنها میشد. خود عارف هم در کتابش به آغاز کار خود با نوحهخوانی و نوحهسرایی اشاره نموده که بعدها تبدیل به سرود شد.
دعبل: بعد از نوحهخوانی چه مطالبی آموخته میشد؟
مداحی، مرثیهخوانی، مدیحهسرایی، غزل، قصیده، رباعی و ... .
دعبل: اصلیترین نکات سفارشی ایشان دربارة خواندن در مجالس چه بود؟
گرمی صدای مداح و روضهخوان، اتصال سیم، اخلاص و توجه به حضرت سیدالشهدا(ع).
دعبل: شما خواندن کدام مقاتل را به خوانندگان پیشنهاد میکنید؟
مقتل زیاد هست؛ ولی مقتلی که جای بحث و گفتوگو ندارد، منتهیالآمال است. منتهیالآمال بسیار ساده و روان است و باعث زیر سؤال بردن هم، نمیشود.
دعبل: استادان شما در مورد نوع و مکان تمرین و گرم کردن صدا و خواندن هم نکاتی میگفتند؟
خیر، همان کلاسها نوع و مکان تمرین را مشخص میکرد؛ ولی اصرار ایشان بر گوش دادن به صدای پیشکسوتانی بود که در گوشة بازارها میخواندند. همین امر برای من موجب یادگیری تمام دستگاهها شد.
دعبل: یعنی شما تمام دستگاهها را میشناسید؟
بله؛ البته من در محضر استادی به نام آقای فارسی که از دوستان مرحوم ذبیحی بودند نیز شاگردی کردهام.
دعبل: غیر از این موارد از چه منابع صوتی استفاده میکردید؟
بیشتر کارهای آقای شجریان را گوش میکنم.
دعبل: نظرتان دربارة سبکهای جدید نوحهخوانی چیست؟
در این مورد حرفی ندارم. پدربزرگم میگفت در پای قبر امام حسین(ع) قبری است که عکس دایرهای بر آن کشیده شده و صاحبش فردی بود که عصرهای عاشورا دایره مینواخت و میگفت: « حسینجان، حسینجان» و خدام در خواب امام را دیدند که فرمودند، این مطرب ما را بیاورید، پای قبر من دفن کنید. به هرحال در صلاحیت من نیست این جواب را بدهم؛ چرا که خود امام آن قدر کریم هستند که فکر کنم همه را قبول کنند.
دعبل: نظر شما در مورد کلاسهایی که برای آموزش مداحان برگزار میشود چیست؟
به قول یکی از دوستان «هرآنکسی که به زندان برود یوسف نمیشود». شاید تمام این دورهها نتواند به اندازة انگشتان یک دست، مداح با سطح بالا تربیت کند.
دعبل: لطفاً قدری از فعالیتهای آموزشی خودتان برایمان بگویید.
بنده بنیانگذار مجمعی به نام «کمال» در خیابان مهدیخانی، کوچة سادات هستم که به آموزش مداحی و شعر مذهبی میپردازد. در مجالس هم حضور فعالی ندارم و فقط دبیر انجمن نغمهسرایان مذهبی در شبهای یکشنبه هستم.
دعبل: در این انجمن تبادل نظر بین اعضا وجود دارد؟
بله، بسیار زیاد.
دعبل: در گذشته تبادل اطلاعات در جامعة مداحان و شعرا چگونه بود؟
بیشتر مسافرت میکردیم؛ مثلاً در کاشان خدمت آقای اخباری یا در اصفهان به محضر آقای رجای اصفهانی میرسیدیم و اطلاعاتمان را تبادل میکردیم. گاهی به شهرهای قم، کاشان، اصفهان، ساوه و... سفر میکردیم و با بزرگانشان تبادل اطلاعات میکردیم.
دعبل: ارزیابی شما به عنوان یک شاعر پیشکسوت، از شعر خوب چیست؟ اشعار کدام شاعر را بیشتر میپسندید؟
رعایت آرایهها، صنایع و بدایع، قافیه، ردیف، مضمون و معنا است که شعر خوب را به وجود میآورد؛ همانند خانهای که باید هم ستون، هم مصالح و ... را داشته باشد. مانند بیت:
دیدم به دست باد گل نوشکفته را
گفتم ببین جوانی بر باد رفته را
دعبل: در کلاسهای آموزشیتان تمرکز بر اشعار کدام شعرا بیشتر است؟
در غزل بر اشعار صائب و مرحوم هادی رنجی و در مرثیه بر اشعار جودی خراسانی که برای خود سعدیای است. خودم هم از اشعار این بزرگان الگوبرداری کردهام.
دعبل: استاد شیوة اجرای شما در مجالس چگونه است؟
بیشتر به مستمعین واگذار میکنم؛ تا آنها راحت و حالشان طبیعی باشد. عامل اصلی موفقیتم در مجالس همین است.
دعبل: لطفاً از وعاظ همدورة خودتان هم بگویید.
من هممحلی آقای فلسفی هستم. ایشان در انتهای بحثشان متوسل به حضرت علیاصغر(ع) میشدند. من بعد از ایشان منبر رفتن را جایز نمیدانم؛ همانند نوحهخوانی پس از مرحوم شاهحسین.
دعبل: آقای عنقا از چه سالی و چگونه وارد عرصة مداحی شدید؟
دوم دبستان بودم که به دلیل علاقه به دستگاه امام حسین(ع)، پرچم سیاهی را با چوب پشهبندیای که داشتیم، درست کردم و با صابون خیاطی پدرم روی آن «یاحسین» نوشتم و در عزاداری شرکت کردم. آشنایی و شروع کارم با انجمنهای ادبی به ویژه «انجمن کمال» زیر نظر استاد کمال حسینی و «انجمن نغمهسرایان» در محضر بنیانگذار آن استاد محمدعلی مردانی از 13 سالگی آغاز شد.
دعبل: شیوههای آموزش این دو استاد چگونه بود؟
آقای کمال حسینی از شاگردان میخواست در جلسة بعد، یکی از «علیاکبر» بخواند، دیگری «امام حسین» بعدی «حضرت عباس» و ... که تکرار این روضهها در دورههای مختلف موجب یادگیری و تبادل مطالب میشد و در جلسات بعدی با خاموش کردن چراغها ابتدا خودشان و سپس بچهها میخواندند. آغاز آموزش ایشان به تبعیت از عارف قزوینی و طبق الفبای مداحی، با نوحهخوانی بود. این کار موجب ملکه شدن الحان پیشینیان در ذهن هنرآموزان و خودرو و دیمی بار نیامدن آنها میشد. خود عارف هم در کتابش به آغاز کار خود با نوحهخوانی و نوحهسرایی اشاره نموده که بعدها تبدیل به سرود شد.
دعبل: بعد از نوحهخوانی چه مطالبی آموخته میشد؟
مداحی، مرثیهخوانی، مدیحهسرایی، غزل، قصیده، رباعی و ... .
دعبل: اصلیترین نکات سفارشی ایشان دربارة خواندن در مجالس چه بود؟
گرمی صدای مداح و روضهخوان، اتصال سیم، اخلاص و توجه به حضرت سیدالشهدا(ع).
دعبل: شما خواندن کدام مقاتل را به خوانندگان پیشنهاد میکنید؟
مقتل زیاد هست؛ ولی مقتلی که جای بحث و گفتوگو ندارد، منتهیالآمال است. منتهیالآمال بسیار ساده و روان است و باعث زیر سؤال بردن هم، نمیشود.
دعبل: استادان شما در مورد نوع و مکان تمرین و گرم کردن صدا و خواندن هم نکاتی میگفتند؟
خیر، همان کلاسها نوع و مکان تمرین را مشخص میکرد؛ ولی اصرار ایشان بر گوش دادن به صدای پیشکسوتانی بود که در گوشة بازارها میخواندند. همین امر برای من موجب یادگیری تمام دستگاهها شد.
دعبل: یعنی شما تمام دستگاهها را میشناسید؟
بله؛ البته من در محضر استادی به نام آقای فارسی که از دوستان مرحوم ذبیحی بودند نیز شاگردی کردهام.
دعبل: غیر از این موارد از چه منابع صوتی استفاده میکردید؟
بیشتر کارهای آقای شجریان را گوش میکنم.
دعبل: نظرتان دربارة سبکهای جدید نوحهخوانی چیست؟
در این مورد حرفی ندارم. پدربزرگم میگفت در پای قبر امام حسین(ع) قبری است که عکس دایرهای بر آن کشیده شده و صاحبش فردی بود که عصرهای عاشورا دایره مینواخت و میگفت: « حسینجان، حسینجان» و خدام در خواب امام را دیدند که فرمودند، این مطرب ما را بیاورید، پای قبر من دفن کنید. به هرحال در صلاحیت من نیست این جواب را بدهم؛ چرا که خود امام آن قدر کریم هستند که فکر کنم همه را قبول کنند.
دعبل: نظر شما در مورد کلاسهایی که برای آموزش مداحان برگزار میشود چیست؟
به قول یکی از دوستان «هرآنکسی که به زندان برود یوسف نمیشود». شاید تمام این دورهها نتواند به اندازة انگشتان یک دست، مداح با سطح بالا تربیت کند.
دعبل: لطفاً قدری از فعالیتهای آموزشی خودتان برایمان بگویید.
بنده بنیانگذار مجمعی به نام «کمال» در خیابان مهدیخانی، کوچة سادات هستم که به آموزش مداحی و شعر مذهبی میپردازد. در مجالس هم حضور فعالی ندارم و فقط دبیر انجمن نغمهسرایان مذهبی در شبهای یکشنبه هستم.
دعبل: در این انجمن تبادل نظر بین اعضا وجود دارد؟
بله، بسیار زیاد.
دعبل: در گذشته تبادل اطلاعات در جامعة مداحان و شعرا چگونه بود؟
بیشتر مسافرت میکردیم؛ مثلاً در کاشان خدمت آقای اخباری یا در اصفهان به محضر آقای رجای اصفهانی میرسیدیم و اطلاعاتمان را تبادل میکردیم. گاهی به شهرهای قم، کاشان، اصفهان، ساوه و... سفر میکردیم و با بزرگانشان تبادل اطلاعات میکردیم.
دعبل: ارزیابی شما به عنوان یک شاعر پیشکسوت، از شعر خوب چیست؟ اشعار کدام شاعر را بیشتر میپسندید؟
رعایت آرایهها، صنایع و بدایع، قافیه، ردیف، مضمون و معنا است که شعر خوب را به وجود میآورد؛ همانند خانهای که باید هم ستون، هم مصالح و ... را داشته باشد. مانند بیت:
دیدم به دست باد گل نوشکفته را
گفتم ببین جوانی بر باد رفته را
دعبل: در کلاسهای آموزشیتان تمرکز بر اشعار کدام شعرا بیشتر است؟
در غزل بر اشعار صائب و مرحوم هادی رنجی و در مرثیه بر اشعار جودی خراسانی که برای خود سعدیای است. خودم هم از اشعار این بزرگان الگوبرداری کردهام.
دعبل: استاد شیوة اجرای شما در مجالس چگونه است؟
بیشتر به مستمعین واگذار میکنم؛ تا آنها راحت و حالشان طبیعی باشد. عامل اصلی موفقیتم در مجالس همین است.
دعبل: لطفاً از وعاظ همدورة خودتان هم بگویید.
من هممحلی آقای فلسفی هستم. ایشان در انتهای بحثشان متوسل به حضرت علیاصغر(ع) میشدند. من بعد از ایشان منبر رفتن را جایز نمیدانم؛ همانند نوحهخوانی پس از مرحوم شاهحسین.
زندهیاد شاهحسین بهاری
دعبل: کمی از مرحوم شاهحسین برایمان بگویید؟
سوز خاصی داشتند و نوحهخوانی، بیریا بودند. هر وقت میخواندند، دیگران تحت تأثیر قرار میگرفتند. همیشه به خودم میگویم، ای کاش دنیا دوباره فردی چون او به خود ببیند.
دعبل: شما در میان درگذشتگانتان هم مداح داشتهاید؟
بله؛ جد من آقای میرزا ابوالفضل ادیب عنقا طالقانی صاحب آثاری چون «انوار قلوبالسالکین» و « حقایقالمناقب» است و تهصدایی داشتند. پدربزرگ و پدرم نیز میخواندند. پدرم مؤذن هم بودهاند.
دعبل: خاطرتان هست در چه دستگاهی اذان میگفتند؟
در همان بیات ترک مرحوم مؤذنزاده
دعبل: بعد از عمری که در خدمت ابا عبدالله بودهاید، اکنون خواستهتان از حضرت سیدالشهدا(ع) چیست؟
این که تا آخر عمر بتوانم بخوانم و کفشجفتکن مجلسشان باشم و این کار شغلم نشود.
دعبل: اگر تبرکاً مبلغی را به شما بدهند چی؟
انسان نباید رد احسان کند؛ ولی درست نیست از قبل برای مداحی قیمت تعیین کند.