تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۴۴
۰
کد مطلب : ۳۲۸۸۱
میزگرد بررسی چالش‌های پیش روی ستایشگری اهل‌بیت(ع)

لزوم تربیت کادر مدیریت هیئت‌های مذهبی/ هیئات یا منبری ندارند یا طلبه‌ای است که جایگاه علمی‌اش مشخص نیست

لزوم تربیت کادر مدیریت هیئت‌های مذهبی/ هیئات یا منبری ندارند یا طلبه‌ای است که جایگاه علمی‌اش مشخص نیست
 دعبل: در سال‌های اخیر انتقادهای تند و تیزی متوجه برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی و مذهبی بوده است. برخی نظام تخصیص منابع را ناعادلانه و رانتی ارزیابی می‌کنند، گروهی علاوه بر این، منطق عقلانی و آموزشی ـ پرورشی کل فرآیند آموزش و پرورش و چرخة تولید، توزیع و کاربستِ فرآورده‌های فرهنگی را مخدوش و ناکارآمد می‌بینند و برخی کارشناسان نیز می‌گویند: «مقام معظم رهبری از فعالیت‌های فرهنگی داخل ساختارِ حکومت ناامید شده‌اند؛ بنابراین به بحث آتش‌به‌اختیار فرهنگی و کار فرهنگیِ تمیز اشاره کرده‌اند».  در یک نظرسنجی که در بنیاد دعبل خزاعی در مورد مهم‌ترین چالش‌های پیش روی ستایشگری اهل‌بیت(ع) انجام شده نیز به حوزة سیاست‌گذاری و فقدان منابع انسانی متخصص اشاره شده است.
   در میزگردی با حضور دکتر «قاسم واثقی»، نویسندة کتاب «مهندسی مجدد هیئت‌های مذهبی» و دکتر «حسین محمدی فام»، مدیر مجموعة فرهنگی ـ مذهبی روضة‌الشهداء، این موضوع را بررسی می‌کنیم:
 
   دعبل: گاهی در حوزة فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی انتقادهای تند و تیزی مطرح می‌شود که هم متوجه سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌هاست و هم نحوة اجرای آنها. در یک نظرسنجی که در بنیاد دعبل خزاعی دربارة مهم‌ترین چالش‌های پیش روی ستایشگری اهل‌بیت(ع) انجام شده است و حدوداً ۶۰۰ نفر از فعالان این عرصه به آن پاسخ داده‌اند، سیاست‌گذاری‌های غلط به عنوان یک نمونه از چالش‌ها مطرح شده‌، به نظر شما این دریافت‌ صادق است؟
واثقی: پاسخ سؤال شما مثبت است؛ یعنی وضعیتی که امروز شاهد آن هستیم و بخشی از مجموعه مسائل فرهنگی کشور به موضوعات دینی و مذهبی معطوف است. بدون تردید بخش عمدة آن مربوط به سیاست‌گذاری‌ها یعنی حوزة تصمیم‌گیری‌های راهبردی است؛ وقتی می‌گویم بخش عمدة آن مربوط به حوزة سیاست‌ها می‌شود؛ یعنی تصمیم‌گیری‌های راهبردی و منظورم فقط سیاست‌گذاری بد نیست؛ بلکه فقدان سیاست‌های مؤثر هم هست.
   جنس اصلی فعالیت‌های مذهبی و دینی ما تا به امروز متأثر از سابقة تاریخی‌مان است؛ به تعبیر دیگر بخش اصلی فعالیت‌های مذهبی و دینی محصول تلاش علما و متدینان در قرن‌ها پیش است؛ یعنی سیاست‌گذاری‌ها در حوزة دینی و مذهبی زیاد نیستند؛ بلکه برآمده از رویه و سنتی هستند که در تاریخ وجود دارد؛ البته انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سطح عموم، تولید عواطف و معرفت دینی را انجام دادند و به تعبیر دیگر بیشترین نقش را دارند. امام (ره) هم انقلاب و هم دفاع مقدس را به اندیشة
عاشورایی گره زدند و از آن ظرفیت برای پیشبرد انقلاب و دفاع مقدس استفاده کردند؛ از طرفی انقلاب و دفاع مقدس به تعمیق آن باورها و عواطف کمک کردند و به تعبیر دیگر تأثیر متقابلی در یکدیگر داشتند.
   بعد از این دو پدیده که نقش بسیاری داشتند تغییر شرایط محیطی در داخل و خارج فضایی را ایجاد کرد؛ به تعبیر دیگر سبک زندگی و مبانی آن، که شامل نگرش‌ها و بینش‌هاست در این وضعیت که امروز با آن مواجه‌ایم بی‌تأثیر نبودند. معنا و مفهوم سخنانم این است که از نظر من، وضعْ خوب نیست و مطالبی که بیان کردم دلیل وضعیت نامناسب است.
 
   دعبل: ارزیابی شما از این وضعیت چیست؟ به نظر شما دلیل واکنش‌های منفی‌ به برخی فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی چیست؟ در نظرسنجی انجام‌شده در بنیاد، یکی از چالش‌های پیش روی ستایشگری، وضعیت منزلت اجتماعی مداحان است که به عنوان سومین چالش مهم این عرصه مطرح شده است.
محمدی فام: اگر اجازه دهید پاسخ این سؤال را با محوریت بحث ستایشگری اهل‌بیت(ع) و هیئات مذهبی بیان کنم؛ در این‌که فرهنگ مهم است و دربارة آن با مشکلات جدی روبه‌رو هستیم، شکی نیست. حدود 20 سال پیش مقام معظم رهبری به «شبیخون فرهنگی» اشاره کردند. آن زمان که مسائل فرهنگی تا این اندازه مورد توجه نبودند؛ بسیاری سخنان ایشان را جدی نگرفتند؛ اما پس از مدتی ایشان به «ناتوی فرهنگی» اشاره و با عبارات گوناگونی این مسئله را گوشزد کردند و اخیراً نیز به گونه‌ای از بدنة حکومتی نظام ابراز ناامیدی کردند و گفتند که امیدم به جریان‌های خودجوش مردمی است. به نظرم همة این مباحث و این‌که آقا 20 سال پیش چه گفتند و امروز چه می‌گویند و نگاه‌شان نسبت به مقولة فرهنگ چیست جای بحث و گفت‌وگو دارد و میزگردها می‌طلبد.
   معتقدم که حضرت آقا از فعالیت‌های فرهنگی داخل ساختار حکومت ناامید شده‌اند؛ بنابراین به بحث آتش‌به‌اختیار فرهنگی و کار فرهنگیِ تمیز اشاره کرده‌اند؛ حتی از دولت خواستند تا به مراکز خودجوش در کار فرهنگی کمک کنند. علاوه بر این اگر به مقولة فرهنگ در بحث هیئات مذهبی ـ با همة اشکالاتش ـ از دیدگاه مقام معظم رهبری بنگرید، می‌بینید که ایشان به هیئات، نگاه مثبتی دارند؛ به تعبیر دیگر یکی از پیشتازان جبهة فرهنگی انقلاب، اسلام و تشیع در میان مقوله‌های مختلف فرهنگی، هیئات هستند؛ مثلاً بسیاری از کسانی که در جنگ‌های خارج از مرزهای ایران جان داده‌اند غالباً بچه‌های به‌پا خواسته از هیئات هستند؛ مثلاً شهید حسین معز غلامی از بچه‌های غرب تهران بود که به درجة رفیع شهادت رسید. او جوانی بیست و چند ساله و مداح
و هیئت‌دار بود؛ به تعبیر دیگر اگر جنگی میان حق و باطل رخ دهد بچه‌هیئتی‌ها خط اول هستند.
 
   دعبل: به نظر شما امروز در حوزة فرهنگ مسئله داریم؟
   محمدی: بله، الی ما شاء الله مسئلة فرهنگی داریم.
 
   دعبل: آیا این مسائل اجتماعی و فرهنگی گریبان هیئت‌های مذهبی را هم گرفته است؟
   محمدی: به نظرم مسائل مربوط به هیئات مختص به خود آنهاست و نمی‌توان دقیق گفت که چقدر متأثر از جامعه است. به عنوان کسی که در متن هیئات فعالیت دارم، می‌دانم که هیئات مسائل جدی دارند؛ ولی با همة‌ مسائل و انحرافات، کماکان آنها را خط مقدم می‌دانم؛ البته مسیرِ این انحرافات به‌گونه‌ای است که باید مقابل آن بایستیم و سیاست‌گذاری دقیقی صورت دهیم؛ اما از طرفی معتقدم؛ اگر سازمان‌های متولی هم‌چون بنیاد دعبل خزاعی، سازمان تبلیغات و ... سیاست‌گذاری کنند، کسی به سیاست‌های آنها توجهی نمی‌کند؛ چون سردمداران هیئات بزرگ، کاملاً خودمختارند. مهم‌ترین انتقاد در فضای مداحی و ستایشگری این است که این هیئات از چه کسانی حرف‌شنوی دارند؟ جریانی در چند سال اخیر در این فضا بسیار پررنگ شده و شاید گوی سبقت را از مداحان پیشکسوت ربوده است؛ مثلاً جلسات هفتگی یک جوان بیست و چند ساله دو هزار نفر جمعیت دارد در حالی که جلسات هفتگیِ پیرغلام نمرة یک تهران 50 الی 100 نفر جمعیت دارد؛ به تعبیر دیگر جریانی بسیار پررنگ و منحرف ایجاد شده است که اگر مقابل آن نایستیم ممکن است پیشتازی هیئات از بین برود و در سال‌های آینده هیئات جایگاه اصلی خود را از دست بدهند.
 
   دعبل: آقای دکتر شما فرمودید که وضعیت خوب نیست؛ اینقدر بد هست که نام آن را مسئلة اجتماعی بگذاریم؟
   واثقی: این‌که مشخص شود وضعیت خوب است یا نیست به گفتة من و شما بستگی ندارد. ما باید تصویر روشنی از وضعیت مطلوب داشته باشیم تا وضع خوب و وضع بد قابل سنجش باشد. مرادمان از مذهبی و دینی، اسلام است؛ و الا آن کس که مرغ یا گوسفند ذبح می‌کند و خونش را به پلاک ماشینش می‌زند هم مذهبی است؛ به تعبیری به مضمون فوق ماده اعتقاد دارد؛ اگر این معنا مد نظر باشد، وضع مذهب و دین خوب است. حال باید به این سؤال پاسخ داد که چه تصویری از مذهب داریم؟ این‌که می‌گویم؛ وضع خوب نیست از اسلامی صحبت می‌کنم که ۱۴ معصوم برای آن سرمایه‌گذاری کرده‌اند و در طول تاریخِ غیبت، علما برای آن جان‌فشانی کرده‌اند و آخرین حلقة مجاهدت‌ها یعنی انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و حوادث دیگری پیش آمده‌اند. عده‌ای می‌گویند؛ زمان امیرالمؤمنین(ع) نیز این‌گونه بود؛ اما من معتقدم که امیرالمؤمنین(ع)
تجربة یک علی بن ابیطالب(ع) را نداشت؛ ولی ما آن تجربه را داریم. امیرالمؤمنین(ع) سابقة عاشورا را نداشت؛ ولی ما داریم.
   به هر حال قصدم از بیان این مطالب این است که وضعِ خوب یا بد، موکول به وجود تصویری مطلوب از مقولة مداحی خصوصاً و مسائل فرهنگ دینی عموماً است؛ وقتی آن تصویر را تبیین و فاصلة خود را با آن سنجیدیم آن وقت مشخص می‌شود که وضع خوب است یا بد.
 
   دعبل: آقای دکتر لطفاً وضعیت مطلوب در این فضا را به صورت مختصر تبیین کنید.
   واثقی: برای تصویر سندی به نام تصویر مطلوب مداحی یا تصویر مداح مطلوب، آنچه فی‌الجمله به نظرم می‌رسد این است که، وضعیت یا تصویر مطلوب، یک حوزة شناختی دارد و بینش‌ها و نگرش‌ها شامل دو حوزة‌ باورها و عواطف و رفتارها و نمادهاست که همان لایه‌های سه‌گانة فرهنگ هستند. اگر اهداف انقلاب اسلامی را از زبان رهبران انقلاب اسلامی بنویسیم، تصویر مطلوب وضعیت مذهبی جامعه ترسیم می‌شود و به‌التبع بخش فرهنگی آن ـ یعنی فراتر از مذهب ـ نیز از آن حاصل می‌شود. به این ترتیب می‌توانیم با مطالعة این تصویر مطلوب از وضعیت فرهنگی و وضعیت مذهبی، خوب یا بد را تشخیص دهیم. با این توضیح، حال اگر کسی بپرسد که آیا جامعه، مذهبی است یا نه؟ پاسخ بله است. آیا از نظر مذهبی خوب است یا نه؟ پاسخ بله است؛ ولی اگر اسلام را که تجلی آن در انقلاب اسلامی است با این معیارها بسنجیم، چون منظور از تجلی اسلام در انقلاب اسلامی، اسلام ناب است، در پاسخ باید بگوییم که وضعیت خوب نیست.
 
   دعبل: گزارش‌های میدانی و نظرسنجی انجام‌شده در بنیاد نیز گویای این است که وضعیت خوب نیست. به نظر شما دلایل این نابه‌سامانی چیست؟
   محمدی: همان‌طور که آقای دکتر اشاره کردند؛ ارزیابی باید دقیق و علمی باشد. مصاحبه‌های خیابانی، ارزیابی دقیقی در اختیار ما قرار نمی‌دهند؛ البته مراکز افکارسنجی می‌توانند این مسائل را به صورت علمی بررسی کنند و همة جامعه را در نظر داشته باشند؛ چون هیئات مذهبی از جمله مقوله‌های فرهنگیِ بسیار فراگیر هستند؛ حتی کسانی که به مذهب و دین اعتقاد ندارند در ایام محرم در جلسات مذهبی شرکت می‌کنند؛ اگر از همة اینها نظرسنجی شود، ممکن است نگاه کلی اینقدر منفی نباشد یا باشد. طیفی از مردم دین‌گریز هستند، مشخص است که اگر از آنها سؤال کنیم ناسزا می‌گویند؛ چون با اصل دین، روحانیت، انقلاب و جماعت مداحان مشکل دارند؛ از طرف دیگر جماعت کثیری که به هیئات مذهبی ان قلت دارند (مانند من) و مسیر آنها را دارای انحراف می‌دانند نیز بخشی از مردم هستند یا جماعت چند هزار نفری که در مراسم شب‌های
قدر شرکت می‌کنند نیز بخشی از مردم هستند؛ بنابراین ارزیابی باید دقیق و علمی باشد تا اگر بخواهیم نظر مردم را در یک کلام نسبت به جامعة مداح و هیئات بیان کنیم دقیق و علمی باشد.
   نکتة‌ دیگر این‌که فضای عمومی فرهنگی جامعه با سال‌های قبل تفاوت کرده است و سرعت تغییرات نیز هر لحظه افزایش می‌یابد؛ وقتی ماهواره وارد زندگی‌ها شد فضای فرهنگی بسیاری از خانواده‌ها مثل پوشش آنها تغییر کرد. طبیعی است جامعة منحرف که فضای فرهنگی آن متأثر از فرهنگ غرب است، نگاهش به هیئتی که در صراط مستقیم حرکت می‌کند منفی باشد.
   من به عنوان کارشناس مسائل هیئات، داخل هیئت می‌نشینم و معتقدم در هیئات، جلسه به نام اهل‌بیت(ع) برپا می‌شود؛ حال آیا آن استانداردهای لازم را دارد یا ندارد؟ چند نکته در این باره وجود دارد که به نظرم باید مجزا بررسی شوند: یکی این‌که چه کسی قرار است بر این هیئات نظارت کند؟ حضرت امام (ره) فرموده‌اند که نگذارید هیئات، دولتی و حکومتی شوند؛ بلکه خودجوش باشند. از وزیر کشور وقت نقل است که نزد امام رفتم و به ایشان گفتم؛ اجازه دهید سر و سامانی به هیئات دهیم؛ اما ایشان در پاسخ فرمودند که بگذارید عزاداری‌ها سنتی برگزار شوند؛ بنابراین از یک طرف حکومت بنا ندارد ورود کند و از طرف دیگر اگر هیئات را به حال خود رها کنیم مسیرشان منحرف می‌شود.
   من معتقدم وظیفة نظارت بر هیئات بر عهدة حوزه‌های علمیه است؛ یعنی اگر به جلسات مذهبی‌مان از قدیم تا به امروز بنگریم متوجه می‌شویم که علما خود هیئت‌دار و منبری بودند و مداحان را زیر پر و بال می‌گرفتند و به آنها پاکت می‌دادند و از آنها حمایت می‌کردند؛ در نتیجه هیئات نمی‌توانستند از فضای فقهی، دینی، انقلابی و صراط مستقیم فاصله بگیرند؛ اما امروز هیئاتِ پرجمعیتِ بسیاری وجود دارند که اصلاً علمای بزرگ و نمرة یک، سری به آنها نمی‌زنند یا بسیاری از آنها مانند گذشته منبر نمی‌روند؛ مثلاً آیت‌الله جوادی آملی، دهة محرم مانند سنت قدیم در آمل به منبر می‌رود. ایشان در پایان منبرش روضه می‌خواند. نظر چنین فردی برای منِ روضه‌خوان قابل قبول‌تر و قابل فهم‌تر است؛ چون زبان مشترکی داریم.
   متأسفانه حوزة علمیه و علمای درجة یک با این فضا فاصله گرفته‌اند؛ بنابراین هیئات یا منبری ندارند یا اگر هم منبری دارند طلبه‌ای است که جایگاهش از نظر علمی مشخص نیست اما حضور او تأیید کار آنهاست؛ به تعبیر دیگر اگر یک روحانی با لباس پیغمبر(ص) ـ که درس‌خواندة‌ حوزه هم است ـ در هیئت حضور داشت و ما شعری خواندیم او به ما تذکر نداد، یا فلان حرکت را کردیم
او به ما تذکر نداد، یا فلان حرف را پشت بلندگو بیان کردیم و او چیزی نگفت، این‌طور تعبیر می‌شود که این مسیر درست است و منحرف نیست؛ بنابراین در برخی هیئات به این ترتیب باسرعت جلو می‌روند و از کسی هم حرف‌شنوی ندارند. به نظرم اگر روی این نقطه متمرکز شوید، امکان دارد که بتوانید مسائل مبتلابه را حل کنید.
 
دعبل: اتفاقاً در نظرسنجی بنیاد نیز ارتباط ضعیف روحانیان و مداحان یکی از چالش‌های پیش روی مداحان ذکر شده است. آقای دکتر شما هم بیش از ۱۰ سالِ پیش، ذیل موضوع «مهندسی مجدد هیئت‌های مذهبی» به این موضوع اشاراتی داشته‌اید.
   واثقی: ‌مقصود من از هیئت‌های مذهبی، هیئت‌های آیینی نیستند؛ که در مناسبت‌های خاصی به ویژه تاسوعا، عاشورا، محرم، صفر و اربعین تشکیل می‌شوند. منظورم جلسات مذهبی هستند. مهندسی مجدد این هیئات را برای حفظ اسلام و انقلاب اسلامی ضروری می‌دانم.
 
   دعبل: شما این موضوع را 10 سالِ قبل مطرح کردید؛ به نظرتان دربارة این موضوع اتفاق مناسب و متناسبی در حوزة برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری افتاده است؟
    واثقی: پیشرفتی نداشتیم. من به مناسبت بحث آتش‌به‌اختیار نیز کاری انجام دادم و بار دیگر به این موضوع بازگشتم؛ به تعبیر دیگر تبیینی از موضوع آتش‌به‌اختیار ارائه کردم و این‌که چگونه باید راهبرد آتش‌به‌اختیار را عملیاتی و اجرایی کرد. در این خصوص تمرکزم بر بخش غیر رسمی کشور بود؛ چون فرض ما بر این است که دستگاه‌های رسمی فرهنگی معطل، فشل و دچار اختلال هستند؛ اگر اینها فعال بودند موضوع آتش‌به‌اختیار مطرح نمی‌شد.
   در کتابی که 10 سال پیش از من منتشر شد، بیان کردم که هیئت‌های مذهبی مجموعه‌های غیر رسمی، داوطلب و باانگیزه از قشرهای مختلف، به رهبری یک روحانی هستند. همان‌طور که آقای محمدی بیان کردند باید از حوزه‌های علمیه شروع کرد. به نظرم این سخن بسیار دقیق است و من هم راه دیگری به غیر از این نمی‌دانم.
   وقتی راهبردهای تحقق آتش‌به‌اختیار را بیان کردم، این سؤال مطرح شد که چه کسی باید این کارها را انجام دهد و در ادامه یک راهبرد پشتیبان معرفی کردم. در راهبرد پشتیبان به هیئت‌های مذهبی بازگشتم. در کتابی که شما اشاره کردید، مهندسی مجدد رسالت و در کتاب دیگرم مهندسی مجدد ساختار هیئت‌ها را بیان کرده‌ام. پیشنهادم در این کتاب این است که همان‌گونه که در حوزه‌های علمیه رشته‌های مختلف فقه، فلسفه و کلام تدریس می‌شوند رشته‌ای با عنوان «تربیت کادر مدیریت هیئت‌های مذهبی» هم تدریس شود.
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما