کد مطلب : ۳۳۰۵۷
گفتوگو با حجتالاسلام جواد محمدزمانی
نوحه باید آموزنده باشد و در مسیر تعلیم و تربیت افراد گام بردارد
احسان محمدی/ دعبل: حجتالاسلام جواد محمدزمانی شاعر آیینی و پژوهشگر علوم دینی است. وی در کارنامة ادبی خود تألیف بیش از ۲۰ مجموعة شعر و نثر را دارد؛ از جمله، مؤلف مجموعة هشت جلدی فرهنگنامة هنر و ادب آیینی است، مجموعة ۱۵ جلدی شاعران سبک هندی و شعر اخلاقی را گردآوری کرده است و دبیر کنگرههایی همچون بزرگداشت عمان سامانی، صائب تبریزی و شعر اخلاقی، شعر وحدت اسلامی و ... بوده است. از اقدامات و فعالیتهای ادبی محمدزمانی همچنین میتوان به تلاشها و پیگیریهایی که وی در برگزاری نشستهای شاعران آیینی و مذهبی با مقام معظم رهبری دارند، اشاره کرد.
پیش از این در گفتوگویی با ایشان که در نشریة شمارة ۲ دعبل در آبان ۱۳۹۱ منتشر شده است، محمدزمانی دربارة لزوم احیای ظرفیتهای محافل ادبی در مساجد و حسینیهها گفت که میتواند بستر مناسبی برای کشف استعدادهای درخشان در عرصة ادبیات دینی باشد. در گفتوگوی پیش رو از ایشان دربارة نوحه و ویژگیهای آن پرسیدیم. محمدزمانی معتقد است که نوحه باید آموزنده باشد و در مسیر تعلیم و تربیت افراد گام بردارد؛ به این معنا، نوحه کمتر مورد توجه قرار گرفته و باید برای آن برنامهریزی و سیاستگذاری انجام شود.
دعبل: آیا با تعریف عام نوحه به معنای بیان مصیبت و آواز ماتم، در نوحهخوانی میتوان از سایر گونههای شعری نظیر قصیده و غزل هم استفاده کرد یا بیان مصیبت در قالب انواع اشعار دیگر نام دیگری غیر از نوحهخوانی دارد؟
محمدزمانی: به نظرم فرقی ندارد و باز هم نوحه است؛ چون مضمون یا شعر نوحه را گاهی از قصاید یا غزلها انتخاب میکنیم؛ همانطور که در بحث ترانه اینگونه است؛ گاهی اوقات یک غزل موضوع یک تصنیف تلویزیونی قرار میگیرد.
دعبل: در موضوع سبکشناسی نوحههای مذهبی، آیا وجه ادبی نیز مد نظر است یا در این موضوع فقط وجه موسیقایی نوحه مد نظر است؟
محمدزمانی: به نظرم وجه ادبی هم باید مورد توجه قرار گیرد. نوحههای بسیاری وجود دارند که از نظر آهنگ بسیار غنی هستند؛ اما از نظر ادبی ساختار لازم را ندارند. من فکر میکنم هر دوی این موارد باید همراه هم باشند و این دو مانند دو بال کبوتر هستند که باعث پرواز کبوتر میشوند.
دعبل: با این توضیح شما میتوان کمی تخصصیتر دربارة نوحه گفتوگو کرد؟ آیا نوحه به عنوان یک گونة خاص از اشعار مذهبی موضوعیت دارد؟ اگر اینطور است، ویژگیهای مخصوص این نوع شعر چیست؟
محمدزمانی: نوحه یکی از قالبهای تأثیرگذار در بین قالبهای ادبیات فارسی است که از گذشته در محافل مذهبی جایگاه دارد؛ مثلاً یغمای جندقی در روزگار خود یکی از نوحههای تأثیرگذار را سروده است. نوحه به دلیل ضرب و آهنگ خاص و ریتمیک بودن قالب بسیار تأثیرگذاری است. گاهاً شاهد هستیم، وقتی نوحهای در مجلسی خوانده میشود افراد بعد از گذشت روزها یا ماهها و حتی سالها هنوز نوحه در ذهنشان باقی مانده و با خود زمزمه میکنند و این به خاطر تأثیرگذاری نوحه است.
تعریفی که در ابتدای انقلاب از نوحه شد، دایرة نوحه را وسیعتر و تأثیرگذارتر کرد و ما شاهد سرودن نوحههای انقلابی بودیم و این باعث شد تا نوحه جایگاه ویژه و ممتاز در ادبیات ما پیدا کند. به نظرم نوحه، گونهای از اشعار مذهبی است و ویژگیهای آن داشتن ریتم و مشارکت مخاطبان در خواندن آن در مجالس است؛ به این صورت که نوحه در محافل توسط یک نفر خوانده نمیشود و مخاطبان هم در آن شریک هستند؛ بر خلاف شعر که یک نفر آن را میخواند و سایر افراد آن را گوش میدهند.
دعبل: مهمترین نکاتی که در سرودن یک نوحه (نوحه به عنوان یک گونه از مراثی مذهبی) باید مد نظر نوحهسرا باشد، چیست؟
محمدزمانی: در مرحلة اول، نوحه باید آموزنده باشد و در مسیر تعلیم و تربیت افراد گام بردارد. وقتی بخواهیم نوحه آموزنده باشد باید عناصر متنوعی را در آن دخیل کنیم:
عنصر اول: وجود پند و اندرز در نوحه است؛ یعنی عبرت از تاریخ؛ مثلاً در نوحة حضرت عباس(ع) باید عبرتی از تاریخ را در آن لحاظ کنیم که در آن روزگارِ جهل با وجود شناخت مقام حضرت عباس(ع) به مقابله با او پرداختند و این اندرزی برای روزگار ما است تا دچار جهالت و انحراف نشویم.
عنصر دوم: وجود عنصر حماسه است که در این سالها کمرنگ شده است. حماسه، بخشی از عاشورا و ادبیات دینی ما است که باید آن را تقویت کنیم؛ چون چیزی که جوانان ایرانی، امروزه به آن احتیاج دارند همین حماسهها است و حماسه است که در وجود فرد این حس را به وجود میآورد که در مسیر عاشورا قرار گیرد. حماسه باعث میشود تا ابعاد مختلف عاشورا برای او مشخص شود و احساس نکند که عاشورا مرثیه و ماتم صرف است؛ بلکه باید احساس کند عاشورا یک عزم جدی برای مبارزه با طاغوت بوده است؛ این حس در فرد حماسه و بیداری ایجاد میکند تا فرد در مسیر احیاء ارزشها و نابودی ضد ارزشها به پا خیزد.
عنصر سوم: وجود عنصر عاطفه است. عاطفه باید در نوحه وجود داشته باشد و نوحه نباید خشک باشد تا فرد احساس کند که با دلانگیزی نوحه میتواند با عاشورا ارتباط برقرار کند و این عنصر مهمی است.
عنصر چهارم: وجود منطق در نوحه است. نوحه باید دارای سیر کلی باشد که در انتهای نوحه متوجهِ رعایت این سیر کلی باشیم. مشخص شدن ابعادی از شخصیت یا تفکر خاص و اینکه نوحه، قصد گفتن چه چیزی را دارد؛ این موارد از ویژگیهایی است که باید در نوحه رعایت شود.
به این معنا، نوحه کمتر مورد توجه قرار گرفته است و باید برای آن برنامهریزی صورت گیرد؛ البته کنگرههای مختلف شعری مانند: عاشورایی، نبوی، علوی و ... برگزار میشود؛ اما در عرصة نوحه کمتر شاهد فعالیتهای جدی هستیم. اگر بخواهیم در نوحههای امروزی تغییری بنیادین و تحول ایجاد کنیم؛ مثل نوحههای اوایل انقلاب، باید سرمایهگذاریهای فراوانی صورت گیرد. یکی اینکه باید پیشکسوتان ما در عرصة نوحه بهصورت جدی ورود پیدا کنند. در سالهای قبل شاهد حضور پیشکسوتان شاعری در بحث ترانه بودیم؛ مثل استاد علی معلم که باعث رونق این حوزه شدند. در نوحه این فعالیتها انجام نشده است و بزرگان نوحه آنطور که باید به این حوزه توجهای نداشتند؛ البته کارهایی انجام شده، اما بسیار ضعیف و اندک، باید برای این حوزه برنامهریزی و سیاستگذاری انجام داد. مثلاً برگزاری چند کنگرة تخصصی نوحه، چند شب شعر با ویژگی نوحه و تقویت و حمایت از آهنگسازان نوحه؛ یعنی کسانی که بدون کمک گرفتن از ادبیات غرب بتوانند آهنگسازی کنند و بر اساس تولیدات خودمان نوحه بسازند. این اقدامات میتواند کمک بزرگی به این حوزه باشد. افراد گمنام اما بسیار توانایی هستند که میتوانند کمکرسان این حوزه باشند. باید این افراد را شناسایی و مورد حمایت قرار داد.
دعبل: برخی نوحههایی را که میشنویم، ویژگیهایی را که شما نام بردید ندارند یا لااقل این ویژگیها در آنها ضعیف است.
محمدزمانی: برخی نوحهها بیشتر سبقة ماتم به خود گرفته و رویکرد مرثیه دارد؛ مدح، عنصر حماسه، منطق و بیداری در آنها ضعیف است. فخامت لازم را ندارند و کمتر به عنوان یک اثر هنری مورد لحاظ قرار میگیرند و این موضوع ریشه در این دارد که جامعه دچار تنوعطلبی شده و این موضوع باعث شده تا مداح از یک نوحة خاص فقط یک یا دو بار در طول سال استفاده کند.
شاعر کمتر میل و رغبت به این دارد تا بر روی نوحه سرمایهگذاری کند؛ چون از نظر او این شعر و آهنگ قرار است فقط در طول سال یک یا دو بار اجرا شود؛ مثلاً نوحة حضرت مسلم بن عقیل(ع) فقط در شب اول ماه محرم اجرا میشود و اگر بعدها از مداح پرسیده شود که آیا آن نوحه را دارد، شاید به یاد نیاورد یا آن را گم کرده باشد؛ اما فردی که بر روی ترانة تلویزیونی سرمایهگذاری میکند بیشتر تمرکز میکند؛ چون تصنیف او از شبکههای مختلف صدا و سیما و در طول سال بارها پخش خواهد شد. این مسائل باعث میشود تا شاعر کمتر به این مسئله رغبت نشان دهد. اگر شاعر احساس کند که نوحة او مانند شعر و ترانههای او بارها و بارها خوانده خواهد شد؛ قطعاً بیشتر و بهتر برای تولید آن تأمل میکند.
مشکل دیگر نوحه این است که آهنگها و ضربآهنگها باعث میشود شعر بهخوبی بر روی آنها قرار نگیرد؛ یعنی اگر نوحه را تقطیع حجایی کنیم متوجه میشویم که سیر حجایی خوبی ندارد؛ بنابراین شاعری که قصد سرودن شعر بر اساس آن آهنگ را دارد با مشکلات متعددی روبهرو میشود و گاهی اوقات این امر باعث میشود تا نتواند مضمون و مطلب را بهخوبی ادا کند.
البته از نقاط قوت نوحههای امروزی میتوان به بحث تنوع در آن اشاره کرد. در گذشته به این اندازه تنوع در نوحه و نوحهسرایی وجود نداشت. هر چند در جاهایی این تنوع به ابتذال کشیده شده و باعث تولید آثار ضعیف شده است؛ اما در مجموع تنوع نوحههای امروزی بیشتر است و این جزو نقطة قوت نوحههای امروزی است.
دعبل: از استادان بزرگ چه کسانی را میشناسید که درخصوص نوحه و ویژگیهای آن قلم زده و به معرفی آن پرداختهاند؟
محمدزمانی: کسی در این زمینه به فعالیت نپرداخته است.
دعبل: در میان شاعران معاصر کدامیک در نوحهسرایی موفقتر عمل کردهاند؟
محمدزمانی: میتوانم آقایان محمد صمیمی، مهدی زنگنه، مهدی سلحشور، سعید پاشازاده، مجتبی صمدی، سیدمحمد جوادی را نام ببرم.
دعبل: جناب محمدزمانی برای تکمیل بحث اگر موضوعی به نظرتان میرسد بفرمایید.
محمدزمانی: از شما و بنیاد دعبل تشکر میکنم.
پیش از این در گفتوگویی با ایشان که در نشریة شمارة ۲ دعبل در آبان ۱۳۹۱ منتشر شده است، محمدزمانی دربارة لزوم احیای ظرفیتهای محافل ادبی در مساجد و حسینیهها گفت که میتواند بستر مناسبی برای کشف استعدادهای درخشان در عرصة ادبیات دینی باشد. در گفتوگوی پیش رو از ایشان دربارة نوحه و ویژگیهای آن پرسیدیم. محمدزمانی معتقد است که نوحه باید آموزنده باشد و در مسیر تعلیم و تربیت افراد گام بردارد؛ به این معنا، نوحه کمتر مورد توجه قرار گرفته و باید برای آن برنامهریزی و سیاستگذاری انجام شود.
دعبل: آیا با تعریف عام نوحه به معنای بیان مصیبت و آواز ماتم، در نوحهخوانی میتوان از سایر گونههای شعری نظیر قصیده و غزل هم استفاده کرد یا بیان مصیبت در قالب انواع اشعار دیگر نام دیگری غیر از نوحهخوانی دارد؟
محمدزمانی: به نظرم فرقی ندارد و باز هم نوحه است؛ چون مضمون یا شعر نوحه را گاهی از قصاید یا غزلها انتخاب میکنیم؛ همانطور که در بحث ترانه اینگونه است؛ گاهی اوقات یک غزل موضوع یک تصنیف تلویزیونی قرار میگیرد.
دعبل: در موضوع سبکشناسی نوحههای مذهبی، آیا وجه ادبی نیز مد نظر است یا در این موضوع فقط وجه موسیقایی نوحه مد نظر است؟
محمدزمانی: به نظرم وجه ادبی هم باید مورد توجه قرار گیرد. نوحههای بسیاری وجود دارند که از نظر آهنگ بسیار غنی هستند؛ اما از نظر ادبی ساختار لازم را ندارند. من فکر میکنم هر دوی این موارد باید همراه هم باشند و این دو مانند دو بال کبوتر هستند که باعث پرواز کبوتر میشوند.
دعبل: با این توضیح شما میتوان کمی تخصصیتر دربارة نوحه گفتوگو کرد؟ آیا نوحه به عنوان یک گونة خاص از اشعار مذهبی موضوعیت دارد؟ اگر اینطور است، ویژگیهای مخصوص این نوع شعر چیست؟
محمدزمانی: نوحه یکی از قالبهای تأثیرگذار در بین قالبهای ادبیات فارسی است که از گذشته در محافل مذهبی جایگاه دارد؛ مثلاً یغمای جندقی در روزگار خود یکی از نوحههای تأثیرگذار را سروده است. نوحه به دلیل ضرب و آهنگ خاص و ریتمیک بودن قالب بسیار تأثیرگذاری است. گاهاً شاهد هستیم، وقتی نوحهای در مجلسی خوانده میشود افراد بعد از گذشت روزها یا ماهها و حتی سالها هنوز نوحه در ذهنشان باقی مانده و با خود زمزمه میکنند و این به خاطر تأثیرگذاری نوحه است.
تعریفی که در ابتدای انقلاب از نوحه شد، دایرة نوحه را وسیعتر و تأثیرگذارتر کرد و ما شاهد سرودن نوحههای انقلابی بودیم و این باعث شد تا نوحه جایگاه ویژه و ممتاز در ادبیات ما پیدا کند. به نظرم نوحه، گونهای از اشعار مذهبی است و ویژگیهای آن داشتن ریتم و مشارکت مخاطبان در خواندن آن در مجالس است؛ به این صورت که نوحه در محافل توسط یک نفر خوانده نمیشود و مخاطبان هم در آن شریک هستند؛ بر خلاف شعر که یک نفر آن را میخواند و سایر افراد آن را گوش میدهند.
دعبل: مهمترین نکاتی که در سرودن یک نوحه (نوحه به عنوان یک گونه از مراثی مذهبی) باید مد نظر نوحهسرا باشد، چیست؟
محمدزمانی: در مرحلة اول، نوحه باید آموزنده باشد و در مسیر تعلیم و تربیت افراد گام بردارد. وقتی بخواهیم نوحه آموزنده باشد باید عناصر متنوعی را در آن دخیل کنیم:
عنصر اول: وجود پند و اندرز در نوحه است؛ یعنی عبرت از تاریخ؛ مثلاً در نوحة حضرت عباس(ع) باید عبرتی از تاریخ را در آن لحاظ کنیم که در آن روزگارِ جهل با وجود شناخت مقام حضرت عباس(ع) به مقابله با او پرداختند و این اندرزی برای روزگار ما است تا دچار جهالت و انحراف نشویم.
عنصر دوم: وجود عنصر حماسه است که در این سالها کمرنگ شده است. حماسه، بخشی از عاشورا و ادبیات دینی ما است که باید آن را تقویت کنیم؛ چون چیزی که جوانان ایرانی، امروزه به آن احتیاج دارند همین حماسهها است و حماسه است که در وجود فرد این حس را به وجود میآورد که در مسیر عاشورا قرار گیرد. حماسه باعث میشود تا ابعاد مختلف عاشورا برای او مشخص شود و احساس نکند که عاشورا مرثیه و ماتم صرف است؛ بلکه باید احساس کند عاشورا یک عزم جدی برای مبارزه با طاغوت بوده است؛ این حس در فرد حماسه و بیداری ایجاد میکند تا فرد در مسیر احیاء ارزشها و نابودی ضد ارزشها به پا خیزد.
عنصر سوم: وجود عنصر عاطفه است. عاطفه باید در نوحه وجود داشته باشد و نوحه نباید خشک باشد تا فرد احساس کند که با دلانگیزی نوحه میتواند با عاشورا ارتباط برقرار کند و این عنصر مهمی است.
عنصر چهارم: وجود منطق در نوحه است. نوحه باید دارای سیر کلی باشد که در انتهای نوحه متوجهِ رعایت این سیر کلی باشیم. مشخص شدن ابعادی از شخصیت یا تفکر خاص و اینکه نوحه، قصد گفتن چه چیزی را دارد؛ این موارد از ویژگیهایی است که باید در نوحه رعایت شود.
به این معنا، نوحه کمتر مورد توجه قرار گرفته است و باید برای آن برنامهریزی صورت گیرد؛ البته کنگرههای مختلف شعری مانند: عاشورایی، نبوی، علوی و ... برگزار میشود؛ اما در عرصة نوحه کمتر شاهد فعالیتهای جدی هستیم. اگر بخواهیم در نوحههای امروزی تغییری بنیادین و تحول ایجاد کنیم؛ مثل نوحههای اوایل انقلاب، باید سرمایهگذاریهای فراوانی صورت گیرد. یکی اینکه باید پیشکسوتان ما در عرصة نوحه بهصورت جدی ورود پیدا کنند. در سالهای قبل شاهد حضور پیشکسوتان شاعری در بحث ترانه بودیم؛ مثل استاد علی معلم که باعث رونق این حوزه شدند. در نوحه این فعالیتها انجام نشده است و بزرگان نوحه آنطور که باید به این حوزه توجهای نداشتند؛ البته کارهایی انجام شده، اما بسیار ضعیف و اندک، باید برای این حوزه برنامهریزی و سیاستگذاری انجام داد. مثلاً برگزاری چند کنگرة تخصصی نوحه، چند شب شعر با ویژگی نوحه و تقویت و حمایت از آهنگسازان نوحه؛ یعنی کسانی که بدون کمک گرفتن از ادبیات غرب بتوانند آهنگسازی کنند و بر اساس تولیدات خودمان نوحه بسازند. این اقدامات میتواند کمک بزرگی به این حوزه باشد. افراد گمنام اما بسیار توانایی هستند که میتوانند کمکرسان این حوزه باشند. باید این افراد را شناسایی و مورد حمایت قرار داد.
دعبل: برخی نوحههایی را که میشنویم، ویژگیهایی را که شما نام بردید ندارند یا لااقل این ویژگیها در آنها ضعیف است.
محمدزمانی: برخی نوحهها بیشتر سبقة ماتم به خود گرفته و رویکرد مرثیه دارد؛ مدح، عنصر حماسه، منطق و بیداری در آنها ضعیف است. فخامت لازم را ندارند و کمتر به عنوان یک اثر هنری مورد لحاظ قرار میگیرند و این موضوع ریشه در این دارد که جامعه دچار تنوعطلبی شده و این موضوع باعث شده تا مداح از یک نوحة خاص فقط یک یا دو بار در طول سال استفاده کند.
شاعر کمتر میل و رغبت به این دارد تا بر روی نوحه سرمایهگذاری کند؛ چون از نظر او این شعر و آهنگ قرار است فقط در طول سال یک یا دو بار اجرا شود؛ مثلاً نوحة حضرت مسلم بن عقیل(ع) فقط در شب اول ماه محرم اجرا میشود و اگر بعدها از مداح پرسیده شود که آیا آن نوحه را دارد، شاید به یاد نیاورد یا آن را گم کرده باشد؛ اما فردی که بر روی ترانة تلویزیونی سرمایهگذاری میکند بیشتر تمرکز میکند؛ چون تصنیف او از شبکههای مختلف صدا و سیما و در طول سال بارها پخش خواهد شد. این مسائل باعث میشود تا شاعر کمتر به این مسئله رغبت نشان دهد. اگر شاعر احساس کند که نوحة او مانند شعر و ترانههای او بارها و بارها خوانده خواهد شد؛ قطعاً بیشتر و بهتر برای تولید آن تأمل میکند.
مشکل دیگر نوحه این است که آهنگها و ضربآهنگها باعث میشود شعر بهخوبی بر روی آنها قرار نگیرد؛ یعنی اگر نوحه را تقطیع حجایی کنیم متوجه میشویم که سیر حجایی خوبی ندارد؛ بنابراین شاعری که قصد سرودن شعر بر اساس آن آهنگ را دارد با مشکلات متعددی روبهرو میشود و گاهی اوقات این امر باعث میشود تا نتواند مضمون و مطلب را بهخوبی ادا کند.
البته از نقاط قوت نوحههای امروزی میتوان به بحث تنوع در آن اشاره کرد. در گذشته به این اندازه تنوع در نوحه و نوحهسرایی وجود نداشت. هر چند در جاهایی این تنوع به ابتذال کشیده شده و باعث تولید آثار ضعیف شده است؛ اما در مجموع تنوع نوحههای امروزی بیشتر است و این جزو نقطة قوت نوحههای امروزی است.
دعبل: از استادان بزرگ چه کسانی را میشناسید که درخصوص نوحه و ویژگیهای آن قلم زده و به معرفی آن پرداختهاند؟
محمدزمانی: کسی در این زمینه به فعالیت نپرداخته است.
دعبل: در میان شاعران معاصر کدامیک در نوحهسرایی موفقتر عمل کردهاند؟
محمدزمانی: میتوانم آقایان محمد صمیمی، مهدی زنگنه، مهدی سلحشور، سعید پاشازاده، مجتبی صمدی، سیدمحمد جوادی را نام ببرم.
دعبل: جناب محمدزمانی برای تکمیل بحث اگر موضوعی به نظرتان میرسد بفرمایید.
محمدزمانی: از شما و بنیاد دعبل تشکر میکنم.