کد مطلب : ۳۳۳۹۶
معرفی کتاب 7 / آیین و اسطوره در ایران شیعی
انسانشناسی مناسک عزاداری محرم
مشخصات کتاب:
آیین و اسطوره در ایران شیعی (انسانشناسی مناسک عزاداری محرم)
مولف: جبار رحمانی
تهران، 1394
خیمه، چاپ اول
دکتر جبار رحمانی عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در کتاب خود، آیین و اسطوره در ایران شیعی کوشیده تا با رویکردی انسانشناسی به مناسک عزاداری و ابعاد مختلف آن بپردازد.
رحمانی در بخش اول اثر خود تلاش کرده بر اساس سنت نظری انسانشناسی در مطالعه نظام اساطیری یک فرهنگ به عنوان هسته و منشور معنایی فرهنگ و جامعه، برای فهم فرهنگ شیعی و نظام معنایی مرکزی آن، چارچوبی را تدوین نماید. از این منظر اسطوره به مثابه ترکیبی از سه مولفه معنا، کنش و تقدس، هسته اصلی نظامهای فرهنگی را تشکیل داده است. سنت انسانشناسی با تاکید بر فرهنگهای زنده آنچه که در مطالعه ادوار کهن، اسطوره مینامند و معمولا بیانگر نظام ارزشی و باورهای مرکزی یک جامعه در دورههای قدیم است را در شرایط امروزی و در شکل زنده و جاری آن جستجو میکند. این مقوله در فرهنگ شیعی ذیل گفتمان کربلا و مناسک عزاداری محرم قابل بررسی است که برای این کار بر کتاب روضهالشهدا تاکید شده است.
مولف کتاب آیین و اسطوره در ایران شیعی در ادامه تاکید میکند که شاید به مذاق برخی مخاطبان که با فهمی عامه از مفهوم اسطوره مواجه هستند، خطابکردن گفتمان کربلا به مثابه نظام اساطیری شیعی خیلی خوشایند نباشد، اما باید دقت کرد که در درک انسانشناختی، اسطوره صرفا یک روایت قدسی ساده نیست، بلکه منشور اصلی و محوری یک فرهنگ است که نه تنها حامل معنای قدسی است، بلکه نقشی کلیدی در تولید معنا و معنادار کردن سایر وجوه آن فرهنگ دارد. از این منظر، اساطیر، نظامهای معنایی محوری یک فرهنگ هستند و در تعبیری زیستشناختی، اساطیر هر فرهنگی نقشه ژنتیکی آن فرهنگ هستند، که البته این نقشه در طی تاریخ دائما در حال تحول است.
جبار رحمانی در بخشهای بعدی کتاب، کوشیده تا با رویکردی انسانشناختی به تاریخ مناسک عزاداری و شکلگیری سنتهای عزاداری در تشیع بپردازد. این که تاریخ عزاداری از کی و در چه شرایطی شکل گرفت و متون مختلف مربوط به مناسک عزاداری هر کدام چه نقشی در شکلگیری نظام مناسکی عزاداری محرم و گفتمان کربلا داشتهاند مورد بحث قرار گرفته است. در این میان، دو مفهوم تحریف و خرافه، به عنوان برساختههای قدرت در ارائه روایتی خاص از تاریخ مذهب و مناسک عزاداری مورد تاکید قرار گرفتهاند. انسانشناسی با تاکید بر وجه فرهنگی و تاریخی نظامهای معنایی به ما کمک میکند از این مفاهیم معطوف به قدرت در حد امکان برکنار باشیم.
رحمانی در بخشهای بعدی اثر خود، به اهمیت و جایگاه کتاب روضه الشهدا در فرهنگ شیعی پرداخته است. وی سپس در بخش بعدی، یکی از مهمترین وجوه این گفتمان در حل مسئله رنج و بحران معنایی ناشی از آن در جهان بینی عامه شیعیان را مورد بحث قرار داده است. به باور وی، نظام معنایی یک مذهب خاص، وقتی وارد جهان اجتماعی میشود، صورتبندیها و تشکیلات اجتماعی خاص خود را نیز به وجود میآورد. میتوان وجوه مختلفی در این اشکال اجتماعی و فرهنگی تجلی این نظام مناسکی و اساطیری گفتمان کربلا را برشمرد، که گاه در شکل نمادهای مادی مانند نخل و گاه در شکل گروه آیینی مانند هیئت متجلی میشود. لذا بخش ششم این کتاب به نخل عزاداری که در حوزه فرهنگی کویری بیشتر رایج است پرداخته و سعی کرده با ارائه تحلیلی از دینداری عامه و منطق آن، تفسیر جدیدی از دلالتهای فرهنگی و مذهبی این نماد مناسکی ارائه شود.
به اعتقاد مولف، آنچه که در سطح اسطورهشناسی شیعی به عنوان محصولی تاریخی شکل گرفته، امروز در ساختاری فرهنگی با عنوان هیئت، همچنان کارکردهای خود را برای شیعیان انجام میدهد. از این رو در ادامه به شرح و توصیف و تحلیل مجالس عزاداری در یک هیئت در شهر مشهد پرداخته تا به واسطه یک گزارش مردمنگارانه، چگونگی و مکانیسمهای عملکرد این اجتماع مناسکی را نشان دهد.
رحمانی در بخشهای انتهایی کتاب، به ابعاد دیگری از مناسک عزاداری در جامعه ما و چالشهای امروزی بر سر نوع مواجهه و فهم این مناسک پرداخته است. اینکه چرا و به چه دلیل نقدهای نخبگان نسبت به این مناسک ذیل مفاهیم تحریف یا خرافه، چندان موثر نیفتاده و از سوی دیگر در شرایط امروزی چگونه میتوان سنتهای عزاداری را تداوم بخشید. آخرین مطلب نیز نگاهی انتقادی است که به برخی کتب جامعهشناسی درباره مناسک عزاداری محرم نوشته شده است.
مجموعه بخشهای این کتاب، بخشی از تلاش مولف برای کاربست رویکرد انسانشناسی در فهم مناسک عزاداری محرم، در رابطه با سه مولفه تاریخ شکلگیری دین مناسک، متون دینی مرتبط با آن و در نهایت اشکال فرهنگی و اجتماعی تجربه مناسکی عزاداری محرم توسط عامه مومنان بوده است. البته در این کتاب، مناسک عزاداری محرم بیش از همه در فضای مذهبی عامه مردم و بدنه جامعه شیعی مورد توجه قرار گرفته است، زیرا این نظام مناسکی و گفتمان کربلا در اقشار نخبه و خاص جامعه، لزوما نقش و جایگاه مشابهی با عامه مردم شیعی ندارد. در حقیقت محتوای این کتاب بیش از آنکه به دنبال بحثهای الهیاتی پیرامون صحت و سقم یک مناسک و باورهای حول آن باشد، تحلیلی انسانشناختی و فرهنگی از پویاییهای درونی یک فرهنگ و نظام آیینی آن در تولید و انتقال معناست.
اسطورهشناسی ایران شیعی، مروری بر تاریخ مناسک عزاداری محرم، منابع مناسک عزاداری: تحریف دین یا پویایی حیات دینی، بحثی در باب جایگاه کتاب روضهالشهدا در فرهنگ شیعه، مسئله رنج در گفتمان کربلا با تاکید بر کتاب روضهالشهدا، نخل عزاداری: تمثیلی نمادین و متحرک از مکان قدسی، یک مردمنگاری از محتوای مناسکی هیئتهای عزاداری، هجوم نخبگان به مردم، مدرنیته و زیباییشناختی شدن آیینهای مذهبی و امکان تداوم آنها، و مطالعات اجتماعی دین در ایران، مجموعه فصلهای این کتاب را تشکیل میدهد.
آیین و اسطوره در ایران شیعی (انسانشناسی مناسک عزاداری محرم)
مولف: جبار رحمانی
تهران، 1394
خیمه، چاپ اول
دکتر جبار رحمانی عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در کتاب خود، آیین و اسطوره در ایران شیعی کوشیده تا با رویکردی انسانشناسی به مناسک عزاداری و ابعاد مختلف آن بپردازد.
رحمانی در بخش اول اثر خود تلاش کرده بر اساس سنت نظری انسانشناسی در مطالعه نظام اساطیری یک فرهنگ به عنوان هسته و منشور معنایی فرهنگ و جامعه، برای فهم فرهنگ شیعی و نظام معنایی مرکزی آن، چارچوبی را تدوین نماید. از این منظر اسطوره به مثابه ترکیبی از سه مولفه معنا، کنش و تقدس، هسته اصلی نظامهای فرهنگی را تشکیل داده است. سنت انسانشناسی با تاکید بر فرهنگهای زنده آنچه که در مطالعه ادوار کهن، اسطوره مینامند و معمولا بیانگر نظام ارزشی و باورهای مرکزی یک جامعه در دورههای قدیم است را در شرایط امروزی و در شکل زنده و جاری آن جستجو میکند. این مقوله در فرهنگ شیعی ذیل گفتمان کربلا و مناسک عزاداری محرم قابل بررسی است که برای این کار بر کتاب روضهالشهدا تاکید شده است.
مولف کتاب آیین و اسطوره در ایران شیعی در ادامه تاکید میکند که شاید به مذاق برخی مخاطبان که با فهمی عامه از مفهوم اسطوره مواجه هستند، خطابکردن گفتمان کربلا به مثابه نظام اساطیری شیعی خیلی خوشایند نباشد، اما باید دقت کرد که در درک انسانشناختی، اسطوره صرفا یک روایت قدسی ساده نیست، بلکه منشور اصلی و محوری یک فرهنگ است که نه تنها حامل معنای قدسی است، بلکه نقشی کلیدی در تولید معنا و معنادار کردن سایر وجوه آن فرهنگ دارد. از این منظر، اساطیر، نظامهای معنایی محوری یک فرهنگ هستند و در تعبیری زیستشناختی، اساطیر هر فرهنگی نقشه ژنتیکی آن فرهنگ هستند، که البته این نقشه در طی تاریخ دائما در حال تحول است.
جبار رحمانی در بخشهای بعدی کتاب، کوشیده تا با رویکردی انسانشناختی به تاریخ مناسک عزاداری و شکلگیری سنتهای عزاداری در تشیع بپردازد. این که تاریخ عزاداری از کی و در چه شرایطی شکل گرفت و متون مختلف مربوط به مناسک عزاداری هر کدام چه نقشی در شکلگیری نظام مناسکی عزاداری محرم و گفتمان کربلا داشتهاند مورد بحث قرار گرفته است. در این میان، دو مفهوم تحریف و خرافه، به عنوان برساختههای قدرت در ارائه روایتی خاص از تاریخ مذهب و مناسک عزاداری مورد تاکید قرار گرفتهاند. انسانشناسی با تاکید بر وجه فرهنگی و تاریخی نظامهای معنایی به ما کمک میکند از این مفاهیم معطوف به قدرت در حد امکان برکنار باشیم.
رحمانی در بخشهای بعدی اثر خود، به اهمیت و جایگاه کتاب روضه الشهدا در فرهنگ شیعی پرداخته است. وی سپس در بخش بعدی، یکی از مهمترین وجوه این گفتمان در حل مسئله رنج و بحران معنایی ناشی از آن در جهان بینی عامه شیعیان را مورد بحث قرار داده است. به باور وی، نظام معنایی یک مذهب خاص، وقتی وارد جهان اجتماعی میشود، صورتبندیها و تشکیلات اجتماعی خاص خود را نیز به وجود میآورد. میتوان وجوه مختلفی در این اشکال اجتماعی و فرهنگی تجلی این نظام مناسکی و اساطیری گفتمان کربلا را برشمرد، که گاه در شکل نمادهای مادی مانند نخل و گاه در شکل گروه آیینی مانند هیئت متجلی میشود. لذا بخش ششم این کتاب به نخل عزاداری که در حوزه فرهنگی کویری بیشتر رایج است پرداخته و سعی کرده با ارائه تحلیلی از دینداری عامه و منطق آن، تفسیر جدیدی از دلالتهای فرهنگی و مذهبی این نماد مناسکی ارائه شود.
به اعتقاد مولف، آنچه که در سطح اسطورهشناسی شیعی به عنوان محصولی تاریخی شکل گرفته، امروز در ساختاری فرهنگی با عنوان هیئت، همچنان کارکردهای خود را برای شیعیان انجام میدهد. از این رو در ادامه به شرح و توصیف و تحلیل مجالس عزاداری در یک هیئت در شهر مشهد پرداخته تا به واسطه یک گزارش مردمنگارانه، چگونگی و مکانیسمهای عملکرد این اجتماع مناسکی را نشان دهد.
رحمانی در بخشهای انتهایی کتاب، به ابعاد دیگری از مناسک عزاداری در جامعه ما و چالشهای امروزی بر سر نوع مواجهه و فهم این مناسک پرداخته است. اینکه چرا و به چه دلیل نقدهای نخبگان نسبت به این مناسک ذیل مفاهیم تحریف یا خرافه، چندان موثر نیفتاده و از سوی دیگر در شرایط امروزی چگونه میتوان سنتهای عزاداری را تداوم بخشید. آخرین مطلب نیز نگاهی انتقادی است که به برخی کتب جامعهشناسی درباره مناسک عزاداری محرم نوشته شده است.
مجموعه بخشهای این کتاب، بخشی از تلاش مولف برای کاربست رویکرد انسانشناسی در فهم مناسک عزاداری محرم، در رابطه با سه مولفه تاریخ شکلگیری دین مناسک، متون دینی مرتبط با آن و در نهایت اشکال فرهنگی و اجتماعی تجربه مناسکی عزاداری محرم توسط عامه مومنان بوده است. البته در این کتاب، مناسک عزاداری محرم بیش از همه در فضای مذهبی عامه مردم و بدنه جامعه شیعی مورد توجه قرار گرفته است، زیرا این نظام مناسکی و گفتمان کربلا در اقشار نخبه و خاص جامعه، لزوما نقش و جایگاه مشابهی با عامه مردم شیعی ندارد. در حقیقت محتوای این کتاب بیش از آنکه به دنبال بحثهای الهیاتی پیرامون صحت و سقم یک مناسک و باورهای حول آن باشد، تحلیلی انسانشناختی و فرهنگی از پویاییهای درونی یک فرهنگ و نظام آیینی آن در تولید و انتقال معناست.
اسطورهشناسی ایران شیعی، مروری بر تاریخ مناسک عزاداری محرم، منابع مناسک عزاداری: تحریف دین یا پویایی حیات دینی، بحثی در باب جایگاه کتاب روضهالشهدا در فرهنگ شیعه، مسئله رنج در گفتمان کربلا با تاکید بر کتاب روضهالشهدا، نخل عزاداری: تمثیلی نمادین و متحرک از مکان قدسی، یک مردمنگاری از محتوای مناسکی هیئتهای عزاداری، هجوم نخبگان به مردم، مدرنیته و زیباییشناختی شدن آیینهای مذهبی و امکان تداوم آنها، و مطالعات اجتماعی دین در ایران، مجموعه فصلهای این کتاب را تشکیل میدهد.