کد مطلب : ۳۳۷۷۳
مجید طاهری در گفتوگو با دعبل
آموزش مداحی به کودکان گاهی نمایشی و تزیینی است
دعبل: مداحی و ستایشگری اهل بیت که امروزه با توجه به دغدغههای رهبری، اقبال نسل جوان و حواشی و تاثیرگذاریهای فراوان پیرامون آن در عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از اهمیتی بیش از پیش برخوردار است در صورت پایهگذاری و جهتدهی صحیح از شرایط مطلوبتری نسبت وضع موجود برخوردار میگردد، که در این میان آموزش به علاقمندان این حوزه از سنین کودکی از اهمیتی انکار ناشدنی برخوردار است. مجید طاهری، از جمله کسانی است که در آموزش مداحی فعال است. او در گفتگو با دعبل، از کم و کیف مداحی و آموزش آن در جامعه امروز سخن میگوید.
در نظر شما، آموزش مداحی به کودکان چه شرایطی دارد؟
در نظر شما، آموزش مداحی به کودکان چه شرایطی دارد؟
آموزش کودکان، آموزش به کسانی است که سواد خواندن و نوشتن ندارند. ما در آموزشمان کتابهای شعر یا کتابهای علمی دیگری داریم که با نگاه به وضع و حال افرادی که آموزش میگیرند برایشان تدریس میشود. در این میان، کودکانی که هنوز سواد خواندن و نوشتن ندارند با آنهایی که کلاس سوم، چهارم و پنجم به بعد هستند تفاوتهای بسیاری دارند که لازم است مورد توجه قرار گیرد.
مسئله دیگر در مورد نوع و سطح آموزش است که باید دید لازم است به چه گونه باشد، یعنی سازمانی باشد که آموزشهای مختلف را برای کودکان در نظر گیرد یا به صورت سنتی لحاظ شود. در حال حاضر، سازمانی وجود ندارد که به کودکان زیر 9 سال آموزش بدهد، خصوصا در حوزه قرائت قرآن، حفظ قرآن، شعر و حفظ شعر که برایشان پذیرفتنیتر است. قرائت قرآن یا روخوانی و روانخوانی آن، نوحه و تمرین نوحه، مجلسداری و .. برای کسی که خواندن و نوشتن بلد نیست باید با شیوه متفاوتی انجام پذیرد، مثلا استاد، معلم یا پدر و مادر به او یاد بدهند، بعد کودک به کلاس بیاید و در جمع، درس پس دهد.
یک روش دیگر هم این است که به صورت سنتی و چهره به چهره با کودکان کار شود. یادگیری قرآن، زمینهها و استعدادهای مختلفی را در آینده کودک ایجاد میکند و او را برای ادعیه و زیارتخوانی، ابیات عربی یا اشعار فارسی، وی را مستعد مینماید.
مسئله دیگر در مورد نوع و سطح آموزش است که باید دید لازم است به چه گونه باشد، یعنی سازمانی باشد که آموزشهای مختلف را برای کودکان در نظر گیرد یا به صورت سنتی لحاظ شود. در حال حاضر، سازمانی وجود ندارد که به کودکان زیر 9 سال آموزش بدهد، خصوصا در حوزه قرائت قرآن، حفظ قرآن، شعر و حفظ شعر که برایشان پذیرفتنیتر است. قرائت قرآن یا روخوانی و روانخوانی آن، نوحه و تمرین نوحه، مجلسداری و .. برای کسی که خواندن و نوشتن بلد نیست باید با شیوه متفاوتی انجام پذیرد، مثلا استاد، معلم یا پدر و مادر به او یاد بدهند، بعد کودک به کلاس بیاید و در جمع، درس پس دهد.
یک روش دیگر هم این است که به صورت سنتی و چهره به چهره با کودکان کار شود. یادگیری قرآن، زمینهها و استعدادهای مختلفی را در آینده کودک ایجاد میکند و او را برای ادعیه و زیارتخوانی، ابیات عربی یا اشعار فارسی، وی را مستعد مینماید.
آیا الان نظام آموزشی مدون و سازمان یافتهای برای آموزش مداحی به کودکان وجود دارد؟
سازمان فرهنگی و هنری شهرداری در سال 1390، از خانه مداحان که مسئول آموزش آن هم بنده بودم درخواست کرد که طرحی در این زمینه نوشته شود، با کاربرگهایی که مرکز آموزش شهرداری تهران تعریف کرده بود، که چه دروسی داشته باشیم یا آموزش مداحی به کودکان، جوانان و بزرگسالان به چه شکل باشد. من به لطف خدا دو سال این کار را انجام دادم، از سال 88 تا سال 90، سال 90 این طرح پیشنهادی، تصویب نهایی شد. ابتدا پیشکسوتان خانه مداحی آن را تایید کردند، 6 ماه بعد هم به من خبر دادند که ما این طرح را نزد اساتید دانشگاهها هم فرستادیم و تغییرات لازم را در آن اعمال نمودهایم. این طرح هم اکنون طبق سامانه سینا، در فرهنگسراها و خانههای فرهنگ کل استان تهران اجرایی شده است.
موافق هستید که مداحی کودکان ما بیشتر جنبه تزئینی و نمایشی پیدا کرده است؟
از لحاظ آموزش بله، چون آموزش اصولی انجام نمیشود، اما آن چیزی که در ذهن و فکر و روش و مسلک یک کودک به وجود میآید، با همان شعر و حفظ کردن شعر و نوحهخوانی که الان هم بین کودکان رایج شده امری ماندگار است. کودک حتی از زمانی که متولد میشود در لالاییهای کودکانه، از وجوه معنوی بسیار متاثر میگردد. اگر این آموزشها تزئینی هم باشد خیلی فرق دارد با اینکه او را رها کنیم و بگذاریم مثلا وقتی 9 سالش شد کار را شروع کند. آموزش اگر هدفمندتر هم باشد خیلی بهتر است، خود من برای فرزندم این دست آموزشها را در نظر دارم، که اولا او را تشویق کنم سورههای قرآن را حفظ کند و بیت به بیت یا غزل به غزل اشعار را بخواند. میدانم که این کارها در سنین ابتدایی دبستان و 9 سال به بالا تاثیرگذار خواهد بود چون نتیجهاش را در دیگر کودکان میبینم.
نقش مدارس در آموزش مداحی به کودکان را چگونه میبینید؟
اتفاقا ما خیلی در این زمینه با مدارس سر و کار داریم. مدارس هم میخواهند این کار را انجام دهند، اما مثل خیلی از کارهای دیگر، ولی برخی مواقع جنبه تزئینی پیدا میکند، مثل کلاس زبان و نقاشی و صنایع دستی و غیره آموزش مداحی هم دارند که اتفاقا نسبت به بقیه حرفههایی که مورد نیاز بچههاست برایشان کاربردیتر است، چون به هرحال دانشآموز در صفوف مدرسه، شعر، مولودی و نوحه میخواند. خود من از همان کلاس اول دبستان تمام برنامههای مذهبی را اجرا میکردم. اما با وجود اهمیت مداحی برای آموزش و پرورش و مدارس، متاسفانه خیلی جدی گرفته نمیشود و صرفا آن را در حد یک آزمون مداحی سالانه میبینند که بفهمند چه کسانی استعداد مداحی دارند.
به باور شما آسیبهای امر آموزش مداحی به کودکان چیست؟
آسیب جدی که کودکان را در این حوزه تهدید میکند عدم بینش درست نسبت به استعدادهای آنهاست، مثلا یک کودک بسیار به مداحی علاقه دارد اما صدای خوبی ندارد، پس استاد خیلی وقت خود را صرف آموزش او نمیکند و وی را پس میزند. علاقمندیهای کودکان نباید نادیده گرفته شود. یک فرد ممکن است از همان ابتدا با مفاهیم قرآن انس زیادی داشته باشد، نمیتوان او را با دیگران یکی دانست و به خاطر عدم صدای خوب وی را رد کرد.
وجود مدرسه مداحی هم بسیار لازم است. یعنی وزارت آموزش و پرورش مثل مدرسههای دیگر، یک مدرسه به صورت سازماندهی شده فقط برای مداحی ایجاد کند، که کودکان کتابهای خاص آن را بخوانند. خود من قصد دارم یک دانشگاه مداحی را پایهگذاری کنم تا تمام دغدغههای خود را در آن جامه عمل بپوشانم.
اما متاسفانه مشکل کلی ما این است که کارها با فکر انجام نمی شود. من چه در مصاحبهها، چه در تلویزیون و چه در مقالاتم به این موارد اشاره کردم. اگر طبق فرمایش مقام معظم رهبری که گاهی مواقع یک بیت که یک مداح می خواند برابر است با دو سه ساعت سخنرانی علما، پس چرا روی آن فکر نمیشود؟ شما اگر جستجو کنید میبینید در زمینه شعر آیینی، پژوهش، پایاننامه یا مقالهای در مراکز پژوهشی وجود ندارد، آن هم با وجود گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی. شعر آیینی دارد به سرعت نور میتازد. من تاکنون 12 کتاب در این زمینه نوشتهام ولی متاسفانه نگاه نمیشود. هنوز کتابی استقبال دارد که یک عده از شعرا آنها را جمع کرده باشد. حالا اگر از آنها بپرسید در زمینه دغدغه رهبری که سال 95 بیان فرمودند چه کردید پاسخی ندارند. آیا مشکلات امروز ما به خاطر این غفلتها نیست؟
کسانی که از کلاسهای مداحان مشهور به کلاس من میآیند میگویند در این دو سال، فقط یک بار یا دو بار به ما مهلت دادند که بخوانیم، چرا؟ چون استاد مشهور استادی نمیکند، تدریس نمیکند، هیئت را فقط برای مشغولیت خودش برپا میکند، جمعیت جمع میکند که بگوید من استاد آموزش مداحی هستم، مگر تدریس مداحی اینطور است؟ در گذشته مگر اینطور بوده؟ در گذشته چهره به چهره بوده، الان هم چهره به چهره است. استاد باید مقابل شاگرد قرار بگیرد و ایرادات او را برطرف کند. در واقع باید دانه دانه شعرها را به شاگرد آموزش دهد و بعد شاگرد جلویش بخواند تا اشکالاتش را بگیرد. تمام آثار مخربی که در این چند سال به خاطر این تفکر غلط در زمینه آموزش مداحی وجود داشته امروز به عینه خودش را نشان میدهد. من میگویم کلاس من بالاتر از 15 نفر اصلا معنا ندارد، مگر من میرسم که در 2 ساعت با 15 نفر کار کنم؟ آن وقت بعضی کلاسها را میبینید که با جمعیتی عظیم تشکیل شده و هیچ بازدهی ندارد.
وجود مدرسه مداحی هم بسیار لازم است. یعنی وزارت آموزش و پرورش مثل مدرسههای دیگر، یک مدرسه به صورت سازماندهی شده فقط برای مداحی ایجاد کند، که کودکان کتابهای خاص آن را بخوانند. خود من قصد دارم یک دانشگاه مداحی را پایهگذاری کنم تا تمام دغدغههای خود را در آن جامه عمل بپوشانم.
اما متاسفانه مشکل کلی ما این است که کارها با فکر انجام نمی شود. من چه در مصاحبهها، چه در تلویزیون و چه در مقالاتم به این موارد اشاره کردم. اگر طبق فرمایش مقام معظم رهبری که گاهی مواقع یک بیت که یک مداح می خواند برابر است با دو سه ساعت سخنرانی علما، پس چرا روی آن فکر نمیشود؟ شما اگر جستجو کنید میبینید در زمینه شعر آیینی، پژوهش، پایاننامه یا مقالهای در مراکز پژوهشی وجود ندارد، آن هم با وجود گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی. شعر آیینی دارد به سرعت نور میتازد. من تاکنون 12 کتاب در این زمینه نوشتهام ولی متاسفانه نگاه نمیشود. هنوز کتابی استقبال دارد که یک عده از شعرا آنها را جمع کرده باشد. حالا اگر از آنها بپرسید در زمینه دغدغه رهبری که سال 95 بیان فرمودند چه کردید پاسخی ندارند. آیا مشکلات امروز ما به خاطر این غفلتها نیست؟
کسانی که از کلاسهای مداحان مشهور به کلاس من میآیند میگویند در این دو سال، فقط یک بار یا دو بار به ما مهلت دادند که بخوانیم، چرا؟ چون استاد مشهور استادی نمیکند، تدریس نمیکند، هیئت را فقط برای مشغولیت خودش برپا میکند، جمعیت جمع میکند که بگوید من استاد آموزش مداحی هستم، مگر تدریس مداحی اینطور است؟ در گذشته مگر اینطور بوده؟ در گذشته چهره به چهره بوده، الان هم چهره به چهره است. استاد باید مقابل شاگرد قرار بگیرد و ایرادات او را برطرف کند. در واقع باید دانه دانه شعرها را به شاگرد آموزش دهد و بعد شاگرد جلویش بخواند تا اشکالاتش را بگیرد. تمام آثار مخربی که در این چند سال به خاطر این تفکر غلط در زمینه آموزش مداحی وجود داشته امروز به عینه خودش را نشان میدهد. من میگویم کلاس من بالاتر از 15 نفر اصلا معنا ندارد، مگر من میرسم که در 2 ساعت با 15 نفر کار کنم؟ آن وقت بعضی کلاسها را میبینید که با جمعیتی عظیم تشکیل شده و هیچ بازدهی ندارد.