کد مطلب : ۳۵۸۰
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاكيد كرد:
ضرورت الگوسازی برای همۀ عوامل هیاتها
به گزارش خیمه، ميثم نيلي احمدآبادي، در طول مصاحبه گاهي نقش منتقد را بازي ميکند و از پيرايههاي به وجود آمده سخن ميگويد و گاهي هم در نقش يک حامي، هياتها را نيازمند آسيبشناسي ميداند و معتقد است که گاهي از اين آسيبشناسيها برداشت سياسي ميشود.
نيلي در مصاحبه با خيمه برخي از برنامههاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را براي هدايت هياتهاي مذهبي تشريح کرد که مهمترين آنها تدوين بستههاي فرهنگي براي عوامل يک هيات است.
خیمه: نقطه آغاز تشکيل هياتهاي مذهبي را کجا و در چه زماني ميدانيد؟
نیلی: عزاداري براي اباعبدلله دقيقا از روز يازدهم محرم 61 هجري قمري آغاز شده است؛ کاروان اسراي کربلا به محض ورود به کوفه در ميان مردم عهدشکن و غفلتزده شهر، خود را بازمعرفي کردند و داستان فاجعهبار قتلعام فرزندان و خاندان رسول خدا(ص) و شهادت جانسوز حسينبنعلي(ع) را براي مردم بازگو کردند.
شرح مصائب و نقل داستان عاشورا موجب گريه و شيون مردم ميشد و احساسات آنان را ـ که خود عامل اين حادثه بودند ـ تحريک ميکرد؛ اما اين تمام قضيه نبوده است.
بدون شک نقل مصائب کربلا هدفي والاتر از تحريک احساسات داشته است؛ منطق بينظير و سخنان پرمغز حضرت زينب(س) و امام عليابنالحسين(ع) در کوفه و شام و سپس در بازگشت به مدينه، درس اسلامآموزي بود.
اسلامي که تنها 50 سال پس از وفات پيامبر(ص)، آن چنان وارونه جلوه داده شده بود که جامعه مدينه و کوفه و ... بدعتها و فسقهاي آشکار معاويهبنابوسفيان را برميتافتند و او و فرزندش را اميرالمومنين ميخواندند.
اسلام ناب محمدي و علوي و معارف ناب قرآن کريم به مرور دستخوش تحريفات آشکار شده بود و معروفها جاي منکرات و منکرها جاي معروفها نشسته بود.
مردي فاسد، شرابخوار، اهل فسقِ علني و «زنباره» بر جايگاه پيامبر تکيه زده و ظلم و بيعدالتي را در تمام بلاد گسترده مسلمانان نهادينه ميکرد. در اين شرايط امام حسين (ع) از بيعت با او سرباز زده و به قصد امر به معروف و نهي از منکر و با نيت اصلاح امت پيامبر (ص) و ترسيم مجدد خط اسلام ناب، قيام کرد.
نقل حادثه جانسوز کربلا توسط اهلبيت(ع) و برگزاري جلسات عزاداري در منازل خود، لباس عزا به تن کردن، تشويق شعرا و مداحان و ... توسط ايشان مبني بر بازگو كردن مصائب كربلا، علاوه بر تحريک عواطف اهل اسلام، بهانهاي بود براي انتقال پيامهاي عاشورا. بنابراين جنبه معرفتي و فرهنگي قيام کربلا همواره موردنظر بوده است.
از اين منظر، بزرگان دين اسلام و مکتب تشيع در طول قرنهاي متمادي با توجه توامان به ابعاد عاطفي و انساني و نيز ابعاد عقلاني، معرفتي و حماسي حادثه کربلاي سال 61، اسلام حقيقي را در ميان مردم ترويج کردهاند. آنها در مقابل جريان ظلم، ستمگري و بيعدالتي، جريان مقاومت را پايهگذاري و ارشاد کردهاند.
خیمه: اين مراسم در ايران همواره با شکوه بيشتري نسبت به ساير کشورها برگزار شده است. ميتوان تحليل تاريخي در اين مورد ارایه داد؟
نیلی: ملت ايران از ابتداي قبول دين اسلام، همواره ارادتمند و علاقهمند به اهل بيت پيامبر(ص) بودهاند و شايد يکي از عواملي که موجب رواج مذهب تشيع در ايران شده است، تاکيد و تلاش بيشائبه علما، بزرگان و حتي شاعران ايراني به مطرح شدن و زنده ماندن پرچم عزاداري حسيني بوده است.
اقدامات و مجاهدتهاي دانشمندان ديني و فرهيختگان در ادوار مختلف براي مردمي شدن فرهنگ عزاداري حسيني در ميان جوامع شيعي باعث شد تا نهضت تشيع همواره زنده و پويا بماند و هر سال به اقتضاي زمان و زمانه، درسهاي ناب از مکتب امام حسين(ع) بياموزند.
پيامد و يکي از مهمترين درسهاي عاشورا در انقلاب اسلامي ايران متجلي شد و عبرتهاي عاشورا هنوز مانند دريايي بيکران، براي ملل آزاد دنيا پيام دارد.
شما تاکيد داشتيد که توجه به مسايل معرفتي قيام عاشورا هدف مهمي است كه در عزاداريها نهفته است، اما به نظر ميرسد که مدتي است توجه به اين بخش مهم، به حاشيه رانده شده است.
به اين ترتيب به نظر ميرسد که کارکرد هياتها نيز دستخوش تغيير شود. نگاه دولت و بهويژه بخش فرهنگي آن به هياتهاي مذهبي چگونه است؟ آيا وظيفهاي در قبال آنها براي خود متصور است؟
توجه داشته باشيد که يکي از موثرترين شاخصهاي فرهنگ عمومي ما و يکي از متداولترين آيينهاي سنتي عمومي ما، آيين بزرگداشت واقعه عاشوراست؛ تمام اقوام و سلايق در اين مورد مشترک هستند.
اگر فرهنگ عمومي را مجموعهاي از شيوههاي زندگي، عقايد، ارزشها، آيينها و رفتارهاي مردم يک جامعه بدانيم، عزاداري عاشورا مصداق بارز يک موضوع بااهميت در فرهنگ عمومي ما به حساب ميآيد.
تفاوت سليقهها، تفاوت در گويشها، تفاوت در قوميتها و تفاوت در ميزان پايبندي به احکام اسلامي، هيچکدام مانع علاقهمندي، اشتياق و شور عمومي مردم در پرداختن فردي، خانوادگي و اجتماعي به اين مقوله نبوده و نيست.
اين مقوله در عين عموميت، داراي درجه بالايي از قداست و عظمت معنوي است که اين مسئله در فرهنگ عمومي جامعه ايران در کمتر مسئلهاي مشابهت دارد.
با پذيرش اين مطلب اين پرسش مطرح ميشود که آيا دولت اسلامي مسئوليتي در قبال فرهنگ عمومي دارد يا نه؟ جواب واضح و روشن است. به اعتقاد من، مهمترين وظيفۀ يک دولت و حکومت اسلامي، ارتقاي سطح فرهنگ عمومي جامعه است.
خیمه: با اين حساب، سازمان خاصي مسئول مستقيم نظارت و هدايت اين بخش از فرهنگ عمومي نيست؟
نیلی: کليت نظام سازمان مشخصي را مسئول نظارت مستمر بر هياتها به عنوان مجموعههاي مردمنهاد کرده است؛ در نتيجه حمايت، هدايت و نظارت همراه و همقدم هستند.
پدر خانواده را تصور کنيد که زماني که ميخواهد فرزندان را هدايت کند، ابتدا بايد رابطه حمايتي خود را با آنها تعريف کند و در ضمن، نظارت دائمي هم بر رفتار فرزندانش داشته باشد.
بنابراين مکانيزم نظارت بر اين تشکلها تعريف شده است و سازمان تبليغات اسلامي هم موظف است در اين زمينه کار کند، اما همانگونه که گفتم فرهنگ عزاداري بخشي از فرهنگ عمومي کشور است و همۀ دستگاههاي فرهنگي در قبال آن مسئول هستند.
خیمه: اين يک اصل پذيرفته شده است؛ آنچه مهم است، راهها و روشهايي است که بايد براي حمايت و ارتقاي سطح اين فرهنگ برگزيده ميشود؟
نیلی: متاسفانه تا بحث حمايت دولت از هيات مطرح ميشود، بيشتر نظرها متوجه حمايتهاي مالي ميشود، در حالي که بيشتر راههاي حمايت و ارتقاي اين فرهنگ، نيازي به پول و حمايت مادي ندارد. نياز به حمايت معنوي، بسيار بيشتر از حمايت مادي احساس مي شود.
خیمه: بيشتر توضيح مي دهيد؟
نیلی: ببينيد ما بايستي نقش و تاثيرگذاري همةۀ عوامل هيأت را که به شکل گسترده در ارتباط و تعامل با يکديگر هستند، به خوبي شناسايي کنيم تا متوجه شويم بيشترين آسيبها از کدام بخش وارد اين تشکلها ميشوند؛ بعد به فکر اين باشيم که براي هر کدام چه محتوايي را ارایه دهيم تا منجر به اصلاح رفتار شود.
اصلاح رفتار نيز به جز اصلاح در انديشه و مباني فکري امکانپذير نيست؛. اگر هم باشد، نتايجي زودگذر دارد؛ بايد نوع نگرش عوض شود.؛ ما بايد محتواي سالم و خوب را به مردم برسانيم؛ بايد بر اساس مباني دقيق ديني به همه ارکان يک هيات، الگوي مناسب را ارایه دهيم تا خروجي همة هيأت ها با هم همگن باشد.
خیمه: اما به نظر ميرسد قصور دستگاههاي فرهنگي منجر به برخوردهاي غيرفرهنگي با هياتها شده است؟
نیلی: من معتقدم برخورد سلبي نسبت به هيأت هاجواب نميدهد؛ برخورد سلبي فقط بايد جايي باشد که حکم شرعي وجود دارد. حکم شرعي تعارف ندارد.
آنجا که حدود دين است بايد برخورد شود، اما جايي که حريم سلايق است بايد احتياط کرد؛ بايد با زبان ارشاد صحبت شود.
برخورد بايد و نبايدي خيلي جوابگو نيست، چه بسا که به جوابهاي عکس هم منجر شود؛ اين که يک نکته حکم خداست، حکم مراجع تقليد است را هياتيها خوب درک ميکنند و در مقابل آن مقاومت نميکنند.
خیمه: با وجود اين آگاهي و اعتقاد در بيشتر مسئولان فرهنگي، هنوز هم ميزان برخوردهاي سلبي بيشتر است؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي گامي در اين جهت برداشته است؟
نیلی: در دولت نهم و با حمايت رئيسجمهوري، ستادي به نام عاشوراييان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تشکيل شده است که با همکاري سازمانهاي ديگر از جمله سازمان تبليغات اسلامي و برخي دستگاهها و تشکلهاي مردمي، مامور حمايت و هدايت هياتهاي مذهبي شده است؛ البته با تاکيد بر حمايتهاي معنوي.
هرچند که نميخواهم حمايتهاي مادي را نيز به طور کلي تخطئه کنم، زيرا در مواردي بايد اينگونه حمايتها نيز صورت گيرد. از اجراي اين طرح که جزو برنامههاي موفق وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي هم بوده است، دو سال ميگذرد.
به عنوان مثال، در رابطه با شمايلگرايي در هياتها، ما از سال 85 تعداد قابلتوجهي از بنرهايي که حاوي تصاويري از مرقدهاي شهداي کربلا بود، با طرحهاي گرافيکي خوب و کيفيت مطلوب به هياتها اهدا کرديم؛ يعني با آغوش باز و لبخند، خوراک خوب را توزيع کرديم.
در اين فضا جرياني در کل شهرستانها ايجاد شد که هياتها به جاي تصاوير غيرواقعي، تصاويري از گنبد و بارگاه شهداي کربلا را استفاده کردند. اين فرايند در کوتاهمدت جواب ميدهد.
ما نميتوانيم با هياتيها با اخم و برخورد مواجه شويم؛ هياتيها بهترينهاي جامعه ما هستند. از اين افراد مومنتر چه کساني را ميشناسيم؟ کساني که تنها با انگيزههاي الهي و کاملا آرماني به ميدان آمدهاند و فعاليت ميکنند.
«يا ليتني کنا معک» ميگويند؛ «اني سلمۀ لمن سالمکم» ميگويند؛ اين عنصر قابلتوجهي در جامعه ما محسوب ميشود؛ مقابله با اين تشکلها به اين معناست که شاخصها و معيارها دچار مشکل شده است.
البته نميخواهم هرگونه اعمال سلبي را رد کنم؛ در مواردي که عناد ورزيده ميشود، برخورد قهري و سلبي ضروري است، اما تعداد اين افراد خيليکم است.
اصلاح برخي کژرويها با حساسيتزاييهاي سياسي درست نيست، به گونهاي که ما بايد يک آسيبشناسي براي آسيبشناسي در هيات انجام دهيم؛ امروز تحتتاثير اين تبليغات هر فردي که وارد هيات ميشود، دائم نگران است که هرچه ميشنود دروغ است.
خیمه: البته در مقابل تحريفاتي که صورت ميگيرد سکوت هم جايز نيست. برنامهاي براي مقابله با اين تحريفات وجود دارد؟ يعني راهي هست که همان نظارت معنوي در ارکان داخلي هياتها مانند مداحيها و ... هم اعمال شود؟
نیلی: همان ستاد عاشوراييان از دو سال قبل مسئول تدوين بستههاي فرهنگي براي هياتها شده و موظف است براي همه ارکان هيات، از روحاني، مداح، رئيس هيات و حتي سينهزن بستههاي فرهنگي حاوي بهترين منابع ديني تهيه كند.
بهترين کار اين است که حکومت اسلامي، منابع صحيح و مورد اتفاق علما را آماده و توزيع کند؛ يا در بخش مسايل معرفتي، بحثهاي شناختي از معارف عاشورا، درسهاي عاشورا و کتابهاي خوب توليد کنيم.
کتابهاي با مضامين معرفتي به عناصر برجسته فکر و انديشهاي سفارش بدهيم و بعد آنها را در اختيار اهل منبر قرار دهيم؛ به همين ترتيب براي مداحان بايد عمل شود. بحثهاي خيلي جدي آسيبشناسي مداحي که بهويژه در 5-4 سال اخير رونق گرفته است، بايد مورد توجه قرار گيرد.
هرچند که در حوزه اين بحثها بايد مراقب حساسيتزاييها هم بود؛ به نظرم براي مداحان که رهبر انقلاب هم بارها نسبت به عملکردشان تذکر دادند، بايد بستههاي الگويي تهيه شود. بايد يک جلسه مداحي را بنا بر اشارات رهبر معظم انقلاب، تفکيک و براي هر قسم الگو و خوراک ارایه دهيم. رهبر انقلاب فرمودهاند که يک جلسه مداحي اولا بايد با توبه شروع شود.
بخشي از يک دعا خيلي ميتواند کمک کند؛ بخش ديگر توصيههاي اخلاقي است، آن هم نه به صورت مستقيم؛ مثلا اشعاري که يک پند اخلاقي در آن نهفته است و يا داستانهايي از اين قسم.
حضرت آقا در اين بخش شعرهاي صائب را توصيه کردند که پندهاي اخلاقي عميقي در آن وجود دارد. بعد وارد روضه، گريز، سينهزني و دعا شوند که البته خيلي هم نبايد طول بکشد.
اولويت بايد با مباحث معرفتي باشد. ما براي حاصل شدن اين نتيجه بايد بهترين مواد اوليه را در اختيار مداحان بگذاريم. حتي بايد ملوديهاي مناسب براي اشعار آنها تنظيم کنيم، زيرا تجربه اين چند سال نشان ميدهد ملوديهايي که برخي از مداحان استفاده ميکنند، در شأن اشعار هم نيست.
دستگاههاي فرهنگي ذيل حاکميت ديني اگر از اين راهها استفاده کنند، ميتوانند بدون امر و نهي کردن با ارایه بهترينها ميزان جذب قابلتوجهي داشته باشند و پيرايهها را کنار بزنند؛ حُسن ديگر اين کار اين است که ديگر حجت بر همگان تمام ميشود.
از آن پس هر که خلاف کند، مسئول است؛ ديگر کسي نميتواند بهانه کند که بياطلاع بوده و شناختي نسبت به مسايل نداشته است؛ به نظرم فضا خيلي روشنتر ميشود.
ما بايد حتي براي رئيس هيات، نوجوان هياتي، يک جوان و پير غلام هياتي هم الگو تعريف کنيم. اگر اين مسير را به درستي طي کنيم، نتيجه کلاني خواهيم گرفت.
خیمه: گفتيد که به طور کلي مخالف کمکهاي مادي به اين تشکلهاي مردمنهاد نيستيد؛ ميشود مصداق موارد موافقت خود را بگوييد؟
نیلی: سياست کلان دولت اين است که حداکثر مشارکت مردمي را در همة امور، حتي امور مربوط به خود را جلب کند، يعني تا آنجا که مردم توانايي مشارکت دارند، از اين ظرفيت استفاده کند و توان خود را صرف هدايت، توسعه و راهاندازي کارهاي جديد کند.
اما مثلا در مورد همين هياتهاي مذهبي در نقاط محروم، حواشي شهرها و مواردي که مردم توان مشارکت ندارند، دولت موظف است که براي حمايت از فرهنگ عمومي کشور وارد عمل شود و مانع از اين شود که فرهنگ عزاداري منزوي شود.
يا در مورد ديگر، يکي از فعاليتهاي ستاد عاشوراييان که رشد و توسعه تئاترهاي مذهبي است که مخاطب هدفش نيز عامتر از هياتها است.؛ اين برنامه نيز تا زمان رشد و توسعه نياز به حمايت دارد.
اين مصاحبه در شماره 45 ماهنامه خيمه چاپ شده است.
گفتوگو از محسن خانعلی