کد مطلب : ۷۱۵۳
جامعهشناسی هیئت-۳
کارکرد هیئتهای مـذهـبی بیشتر از رسـانـههـاست
هیئتها را ميتوان يك گروه اجتماعي تلقي كرد و از همین منظر به بررسی آنها پرداخت. دکتر ناصر باهنر، عضو هیئت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) و نویسندۀ کتاب «رسانهها و دین» همراه ما، به بحث و بررسی این موضوع مینشیند.
سیر تاریخی شکلگیری هیئتهای مذهبی از منظر جامعهشناسی در ایران چیست؟
اولین مجالس روضه و عزاداری در زمان امام سجاد (ع) راهاندازی شد و در واقع هستۀ اولیة این عزاداریها در خارج از ایران شکل گرفت. به تدریج با ورود شیعیان به ایران، این مجالس به عنوان یک نمادِ ناب فرهنگ شیعی به ایران منتقل شدند، اما نه به صورت امروزی و در قالب تکیهها و حسينیهها.
شکل سازمانیافته و روشن این عزاداریها به دورة صفویه برمیگردد که حکام آن دوره به مذهب شیعه بها میدادند.
آنها خانقاههای بسیاری با فضا و معماری خاص داشتند که در واقع همان تکیههای قدیم ماست. آنان فکر کردند اين مكانها میتواند بهترین فضا برای برگزاری مراسم عزاداری باشد و هیئتها در همان جا شکل گرفت. بعد هم فضاهای خاصی به نام حسینيه پیشبینی شد که خیلی وقتها حسینيه و تکیه به جای هم به کار برده میشد، تا به امروز که در ایران فضاهای متفاوتی به این عزاداری اختصاص داده میشود.
کارکردهای اجتماعی این تشکلهای مذهبی و هیئتها چیست؟
اگر ما با یک تساهل و تسامح اسم این نوع مجالس را رسانۀ ارتباطی بگذاریم (مثل مساجد، کلاسهای درسی كه در آن برگزار ميشود و غیره)، این رسانه در طبقهبندی علم ارتباطات، در ارتباطات سنتی دستهبندی میشوند. بنابراین میتوانیم برای این رسانه، کارکردهای اصلی رسانه را قائل شويم. با توجه به بررسیهای انجام شده در طول تاریخ، ميتوان ویژگیهای خاصي براي این رسانه برشمرد.
اولین کارکرد این هیئتها، کارکرد «ارشادی» است؛ یعنی این رسانه امکان تأثیرگذاری بر احساسات، عواطف و رفتارهای مخاطبان را فراهم میکند. در واقع این رسانه توانایی ایجاد یک تحول عاطفی و گرایش به سمت اعتقادات دینی در مخاطبان را دارد.
کارکرد دوم، کارکرد «آموزشی» است. در این مراسم به طور عمده مجموعهای از اعتقادات و مناسک دینی به مخاطبان آموزش داده میشود. هر کس وارد مجالس سخنرانی، مداحی، روضه و غیره میشود، وقتی از مراسم خارج میشود، مطلبی آموخته است.
کارکرد سوم که در بخشهایی از انقلاب اسلامی ایران بسیار مؤثر بود، کارکرد «اطلاعرسانی» است. این کارکرد در دوران انقلاب بسیار قوی عمل کرد و روحانیان و گروههایی که به نوعی با حکومت وقت مخالف بودند، از این مجالس برای اطلاعرسانی سیاسی و اجتماعی به مخاطبان که اغلب جوان و متدین بودند، استفاده میکردند.
کارکرد اطلاعرسانی این رسانه، دست کم در ظهور انقلاب اسلامی و حتی در دورههایی مانند قیام پانزده خرداد سال ۴۲، موضوع ملی شدن صنعت نفت و حضور آیتا... کاشانی در جبهة سیاسی و حتی خیلی قبل از آن در دورة مشروطه، بسیار واضح و پُررنگ است. در واقع در دورة انقلاب چون وسايل ارتباط جمعی مانند تلویزیون، رادیو و روزنامهها در اختیار انقلابیها نبود، نقش مهم اطلاعرسانی سیاسی و اجتماعی بر دوش رسانههايي از جمله هیئتها بود که به خوبی از پس آن برآمدند.
کارکرد چهارم که تا حدی قابل مناقشه است، کارکرد «سرگرمی» و انبساط خاطر مخاطبان است. این ویژگی را از این لحاظ میگویم که داریم با ادبیات رسانه صحبت میکنیم. ما معمولاً ویژگی سرگرمی را در کنار شادیآفرینی و سرور برای مخاطب میدانیم. پرسش اینجاست که میتوان این کارکرد را در این مجالس که سبقۀ عزاداری و سوگواری دارند، به کار برد؟ به نظر من بله؛ یعنی اگر سرگرمی را بازتعریف کنیم و آن را به نوعی انبساط خاطر مخاطب در نظر بگیریم، مسئله حل خواهد شد.
وقتی که فرد در مجالس حُزن و عزاداری باشد، به یک نوع شادی معنوی دست مییابد یا به اصطلاح حس میکند سبک شده است. همین سبک شدن که به انبساط خاطر و آرامش او میانجامد، نماد کارکرد چهارم خواهد بود. از سوی ديگر میتوان به پر کردن اوقات فراغت که از دیگر مصادیق این کارکرد است، اشاره کرد.
علاوه بر این چهار کارکرد اصلی، این مجالس سبب یک اتفاق مهم میشود و آن شکلگیری و بسیج افکار عمومی و اجتماعی است. این مجالس به مثابة یک رسانه سبب میشود که برای یک اتفاق عقیدتی در جامعه، زمینۀ فکری عمومی و بسیج اجتماعی ایجاد شود.
غیر از اینها کارکردهایی نیست که فقط مختص این هیئتها و مجالس باشد؟
قطعاً وجود دارد. یکی از کارکردهایی که امروز شما در مساجد و تکایا میبینید، کارکرد اقتصادی است. تعاون و کمک به مستضعفان یک کارکرد در امور خیر است. در کنار نهادها و سازمانهايي كه براي کمکهای اقتصادی در جامعه وجود دارند، مانند کمیتۀ امداد امام خمیني (ره) یا طرح شهید رجایی، خیلی از مساجد صندوقهای قرضالحسنه دارند و به اهالی محل وام داده یا جلساتی برای کمک به نیازمندان محل برگزار میکنند که این کار همواره در طول تاریخ ایران در مساجد انجام شده است.
فرض کنید کسی در محل به مشکل برمیخورد، میخواهد قرضی را بپردازد، خانهای بسازد، دختری شوهر دهد و یا پسری را داماد کند. بارها شنیدهایم که این کارها را با کمک مسجدیهای محل انجام میدهد و گرفتاری را رفع میکند. بنابراین تعاون اجتماعی و اقتصادی در تاریخ این رسانه به عنوان کارکرد وجود داشته است.
دیگر اینکه امروزه، یعنی بعد از انقلاب اسلامی این هیئتها کارکردهای سیاسی جدی دارند که گاهی به نوعی تحزب نیز کشیده میشود؛ یعنی حزبهایی به وجود میآیند و آمدهاند که در ابتدا در قالب یک هیئت فعالیت میکردند و رفتهرفته به طور رسمی یا غیر رسمی نام حزب و سازمان بر خود نهادهاند. بنابراین این هیئتها میتواند منشأ ایجاد تشکلهای سیاسی و اجتماعی نيز باشند.
به این ترتیب میتوان خاستگاههای متفاوتی برای این هیئتها در نظر گرفت؟
به نظر من، خاستگاه اصلی تمام اینها، مذهب و ارتباطات مذهبی و شیعی است. نمیتوان آنها را از هم جدا کرد و گفت مثلاً این هیئت برای تأمین مسائل سیاسی، این برای خواستههای قومی یا صنفی به وجود آمده است. آنچه در رأس تمام اینها وجود دارد، مذهب است و رفتهرفته بسته به افرادی که آن هیئت و دسته را تشکیل میدهند و در آن شرکت دارند، فرهنگ و خرده فرهنگی که تشکل در آن ایجاد شده، شرایط اجتماعی خودش را به این جمعیت کوچک تحمیل میکند و اولویتهایی که در آن دوره مذهب برای گروه قائل میشود، کارکردهای مختلفی پیدا میکنند. در واقع این اولویتهاست که سبب میشود این کارکردهای جدید وارد شوند.
برخوردهای مختلف حکومتها با تشکیل هیئتها و مراسم عزاداری چه تأثیراتی در روند بالندگی آنها داشته است؟
در طول تاریخ هر جا حکومت نسبت به مذهب موضعگیری میکرد، هیئتها بیش از همه تحت تأثیر قرار میگرفتند. از دورة صفویه که شکلگیری رسمی این عزاداریها بوده، حکومت نسبت به آنها روی خوش نشان داده و فضاهای خاص به آنان داده شده و عامل رشد این هیئتها شده است. در این دوره برای هیئتهای کوچک فرصتی به وجود آمده تا وارد صحنه شوند و بتوانند به حیات خود ادامه دهند. در دوران قاجار هم با انجام کارهایی مانند ساخت تکیه دولت و اقبال به برگزاری این مراسم مذهبی، همچنان فضای مساعد برای کار هیئتها وجود داشت. در واقع وقتی حکومت همراهی میکند، هم امکانات، هم فضا و هم تأثیرات فرهنگی و حضور اجتماعی پررنگتر میشود. البته در این مواقع سیاستگذاریهای دولت، وارد تصمیمگیریهای هیئت میشود. مثلاً تصمیم میگیرد که تعزیه به شیوهای که گفته و در جاهای مشخص برپا شود.
محدودیت نیز باعث حضور کمرنگتر هیئتها خواهد شد که نمونة بارز آن دورۀ پهلوی است. در دورة انقلاب اسلامی هم، حکومت دست هیئتها را باز گذاشته است و جمهوری اسلامی از آنها حمایت میکند. بسیاری از سران نظام، خود هیئت دارند و به آن بها داده میشوند. البته اینجا هم خود جمهوری اسلامی وارد سیاستگذاریها میشود.
مثلاً استفاده از شمایل و علمها و نوع استفاده از موسیقیها توسط دولت و نیروی انتظامی به عنوان نهاد اجرایی کنترل و در برخی موارد ممنوع شده یا برای مثال شهرداری تهران با حضور فعال در حمایت از هیئتها اعلام میکند از هیئتهایی که ثبت رسمی شوند، پشتیبانی میشود و به این شکل هیئتها را به ثبت تشویق میکند یا پرچمهای مختلف چاپ و بین دستهها توزیع میکند و ذیل آن ویژگیهای مناسب هیئت را یادآور میشود. به هر حال آنچه واضح است، حضور و موضعگیری دولت در مورد مسائل مذهبی، بر هیئتها تأثیری جدی دارد.
دلیل اصلی هماهنگی و یکرنگی مردم در برگزاری مراسم مذهبی بهویژه عزاداری امام حسین (ع) چیست؟
محور فرهنگ شیعی، عاشوراست. شیعیان در هر کجا که زندگی کنند، محور اصلی فرهنگ زندگی، نه فقط فرهنگ مذهبی خود را عاشورا قرار میدهند. بنابراين طبیعی است که در یک تعامل فرهنگی، وقتی مطلبی «محور» شد، بیشترین اتفاقهای اجتماعی حول آن محور شکل بگیرد. این است که در عاشورا حال و هوای شیعیان فرق میکند. چهره واحد و همسویی و همرنگی خاصی بین آنان دیده میشود. چون این محور بیبدیل است و اتفاق خودش را نشان میدهد