تاریخ انتشار
شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۴۲
۰
کد مطلب : ۷۶۸۳
نگاهي به برنامه‌هاي «ستاد تعزيه»

ديگر هيچ تعزيه‌خواني مشکل مالي نخواهد داشت

ديگر هيچ تعزيه‌خواني مشکل مالي نخواهد داشت
مسووليت ستاد تعزیه را حجت‌الاسلام ابوالقاسم نادري‌نبي بر عهده دارد که خود نيز در اين زمينه فعاليت‌هايي دارد و نگارش نمايشنامه‌هاي قرآني براي راديو، نگارش کتاب «تعزيه و هزار نکته» و اجراي نمايشي تعزيه‌گونه بر اساس اشعار حافظ از آن جمله است؛ با وي در مورد اهداف، برنامه‌ها و فعاليت‌هاي اين مرکز به گفت‌وگو نشسته‌ايم.

 آيا درست است که «ستاد تعزية ادارة اوقات» در نظر دارد متولي تعزيه در کشور باشد؟ البته منظور از متولي به عنوان حامي و پشتيبان است، نه خط دهنده.


نادري‌نبي: با توجه به اين مطلب که بيشترين امکانات مالي حتي در مقايسه با وزارت ارشاد، در اختيار سازمان اوقاف است، اين سازمان قصد دارد متولي اين جريان باشد.

در حال حاضر، درگير خريد يک ساختمان براي تعزيه هستيم. حدود پانزده هکتار زمين براي ساخت شهرک تعزيه در دست کار قرار گرفته است. البته براي اين کار مکان‌هاي مختلفي در نظر گرفته شده که يکي از آنها مکاني نزديک به مرقد امام (ره) است.

البته تلاش‌ ما اين است که به سمت داخل شهر بياييم. (جايي در داخل شهر در نظر گرفته شود.) مثلاً جايي نزديک به ميدان آزادي.

ضمن آنکه قرار است در سال جاري از عده‌اي که در عرصة تعزيه، پژوهش و فعاليت کرده‌اند، دعوت شود و تقدير به عمل آيد که البته اين کار نه در يک زمان کوتاه، بلکه با فرصتي مناسب براي تصميم‌گيري در اين مورد ميسر خواهد شد.

ما هم مي‌خواهيم يک شوراي سياست‌گذاري يا راهبردي و يا کارشناسي تشکيل دهيم، تا چند نفر که در اين کار خبره هستند و همين‌طور استادان پيشکسوت تعزيه، در آن فعاليت کنند.

چرا که مطمئناً در ابتدا به يک بخش پژوهشي و يک بخش آموزشي نياز است که واجب‌تر از هر کار ديگري است. زيرا ما در حال حاضر در معرض خطر نابودي تمامي نمايش‌هاي سنتي و تعزيه‌ها هستيم که متأسفانه مسوولان، با وجود گوشزدهاي مکرر ما متوجة اين امر نيستند.

براي مثال، طريقة خواندن و دانستن نسخة قديم «تهران»، با نسخة ميرعزا که الآن به «تهران» مشهور شده، تنها از عهدة دو يا سه تن برمي‌آيد که اگر اينها نباشند، کسي اين دو نسخه را از هم تشخيص نمي‌دهد.

به هر حال ما به خاطر امام حسين(ع) قدم برداشته‌ايم و اميدواريم که حمايت شويم. قصد ما انجام کاري است که منطبق بر نگاهي علمي و ابزارهاي مفيد است تا بتوانيم به صورت جهاني حرف بزنيم.

اين مسئله هم ميسر نمي‌شود، مگر اينکه مسوولان نسبت به اين قضيه حساسيت نشان دهند. در حال حاضر به خاطر نبودن امکانات، شبيه‌خوانان صبح عاشورا جمع مي‌شوند و ده روز هم اجرا مي‌کنند. در حالي‌که در هر تئاتر ديگري در حدود
شش ماه تمرين لازم است.

هرچند تلاش ما در اين برهه بر اين است که نه تنها هزينه‌اي صرف نشود، بلکه در آينده بودجه‌اي نيز از اين ناحيه، توليد شود.

خدا آقاي فياض را رحمت کند. من در صحبت‌هايي که با ايشان داشتم متوجه شدم، حسرت زيادي بر دل ايشان از بابت ساخت يک تکيه وجود دارد. شوق اين هنرمند پيشکسوت و تأثيرگذار از سوي جامعه درک نشد؛ اگر آقاي فياض اکنون کنار ما بودند، از ايشان در اين تکيه بهره‌هاي زيادي مي‌برديم.


 گويا ايشان بسيار در جمع‌آوري نسخ و نمادهاي رايج در تعزيه‌ فعاليت کردند. اما همسر ايشان از بي‌توجهي به اين گنجينه شکايت داشتند.


نادري‌نبي: فرزند ايشان بخش اعظمي از آن به فروش رسانده است. چنين مجموعه‌اي براي شکل‌گيري قوي و مدون بايد تحت حمايت يک نهاد دولتي به عنوان آثار ماندگار به وجود آيد.


 اين‌که شخصي هم بخواهد دست به چنين اقدامي بزند اشکالي ندارد.

نادري‌نبي: اگر به صورت شخصي اقدام شود، چنين وضعيتي پيش مي‌آيد که ممکن است بعد از وي، دسترنجي که با زحمت تهيه شده، نابود شود.


در اين صورت بهتر است دولت خريدار چنين مجموعه‌هايي باشد و آنها را در محلي مانند موزه نگهداري کند.

نادري‌نبي: راه حل اين مسئله باز هم اين است که نهادي متولي اين جريان باشد.


 اين ستاد چه برنامه‌هايي خواهد داشت؟


نادري‌نبي: در «ستاد تعزيه ادارة کل اوقاف امور خيرية استان تهران» اين محورها در دستور کار قرار گرفته است:
۱- تشکيل بانک اطلاعاتي تعزيه: اعم از تاريخ، لغت‌شناسي، نسخ، هنرمندان، اماکن و ...؛ اين بانک اطلاعاتي الهام‌بخش نسل آينده خواهد بود؛ به عنوان مثال ما در حيطة لغت‌شناسي سعي کرده‌ايم، لغاتي که تحريف به حساب مي‌آيد، حذف کنيم.

مثلاً تحقيق کرده‌ايم که لغت «خرافه» از نام کسي به اسم خرافـ‹ بن اعيان مي‌آيد که در زمان پيامبر (ص) چند روز گم مي‌شود و زماني که پيدا مي‌شود، دچار هذيان مي‌شود.

پس از آن هر کس حرف بي سر و ته مي‌زد، خرافه نام مي‌گرفت؛ معناي اين لغت در لغت‌نامة دهخدا آورده شده است. اکنون ما نيز کتابي را در دست تهيه داريم به نام «تعزيه و هزار سؤال» که بانک اطلاعاتي ماست.

شما در اين کتاب مي‌توانيد بفهميد که مثلاً «رزه» چگونه و با چه ابزاري ساخته مي‌شود و چه کارايي داشته است؛ در اين بانک اطلاعاتي بايد آنچه در مقولة تعزيه به ذهن انسان خطور مي‌کند، وجود داشته باشد.

۲- آموزش تدوين، تبديل و اصلاح نسخ تعزيه: يکي از مشکلاتي که در عرصة تعزيه داريم، اين است که شخصيت‌ها و وقايع براي افراد درست شناسانده نشده‌اند.

تمام اينها عظيم‌ترين عناصري
هستند که بخشي از فرهنگ ما را تشکيل مي‌دهند؛ به عنوان مثال، تصور مي‌کنيم ذوالفقار تنها يک شمشير بود که وسط آن شکافته بود. در حالي که وقتي به سراغ آن مي‌رويم، مي‌بينيم تجسم همان رعبي است که در جنگ بدر، خداوند به ياري پيامبر(ص) در دل دشمنان ايجاد مي‌کند؛ اکنون اين ذوالفقار مي‌تواند در دستان امام زمان(عج) قرار گيرد.

مرحوم عمان ساماني مي‌گويد: «در مزاج کفر خون شد بيشتر/سر برآور که خدا را نيش‌تر» يعني ذوالفقار يک شمشير نيست. يک نيشتري در دست خداوند کائنات است که هر کجا کفر بيشتر باشد، خدا آن را به کار مي‌گيرد.

ما در بحث آموزش به اين نتيجه رسيديم که اگر تعزيه‌خوان‌هاي ما بدانند که نقش چه کسي را بازي مي‌کنند، به جايي مي‌رسيم که اکنون نرسيده‌ايم. اين آموزش در دو بخش: (۱- محتويات، توسط استادان متبحر حوزة علمية قم، ۲- مباحث فني)، توسط استادان مسلط در اين حوزه استفاده خواهد شد.

بدين ترتيب به عنوان مثال، در بحث آواز، تنها اين نکته که کسي صداي خوشي دارد، نمي‌تواند در تمام عرصه‌هاي حزين، حماسه، مقابله و ... ورود پيدا کند. ما بايد تعريف آواز را بدانيم.

آواز بر اساس گوشه‌ها و رديف‌ها و آواها شکل مي‌گيرد که هر کدام يک تعريف و فرهنگي دارد و شخص بايد بداند کجا و چه بخواند. اين آموزش مي‌خواهد و بايد به اين قشر مظلوم، ارزشمند و محترم و دلسوز اهل تعزيه در عمل کمک شود.

۳- اماکن تعزيه‌خواني: اکنون ما در ايران اسلامي و ساير کشورهاي اسلامي، مکان‌هاي اجراي تعزيه نداريم. تعزيه يک کار ميداني است و با ابزار و آلات و سواره و پياده قابل عرضه است.

صحنه‌هاي تئاتري ما، فرهنگسراها و آمفي‌تئائرها قابليت عرضة آن را ندارند؛ جمعيت بالا و نوع کار متفاوت، جايي مجزا را مي‌طلبد. بر همين اساس در حال رايزني براي احداث «شهرک تعزيه» هستيم تا مکان مناسب اين امر مهيا شود.

وقتي تکايايي مانند «تکية دولت» در چهار گوشة کشور موجود باشد، مردم متوجه خواهند شد، همان‌طور که نماز در مسجد خوانده مي‌شود، تعزيه در کجا اجرا مي‌شود.

۴- جلب حمايت: حمايت‌هايي که از تعزيه‌ مي‌شود، به صورت صدقه‌اي است؛ تاکنون حمايت‌هاي مردمي و خصوصي داشته است و اکنون بايد حمايت‌هاي جدي‌تري از آن صورت گيرد.

در اين صورت تعزيه‌خواني که اکنون روي صحنه مي‌آيد و از صبح تا غروب بايد تعزيه اجرا کند و براي تمرين‌ها و حفظ کردن‌هاي خود، نمي‌تواند وقت بگذارد، با چنين حمايت‌هايي به صورت حرفه‌اي‌تر به آن مي‌پردازد؛خوشبختانه در ادارة اوقاف، در طول زمان، وقفياتي در اين زمينه صورت گرفته است.

طبق
فرمايش مقام معظم رهبري که مي‌فرمايند: «وقف‌ها طبق نيات واقفان عمل بشوند.» ما نيز درصدديم در همين راستا به نيات واقفان جامة عمل بپوشانيم.

۵- ايجاد بايگاني و نمايشگاه: در حال حاضر ما نمايشگاهي براي نشان دادن ابزار و آلات تعزيه‌خواني نداريم. البته به صورت پراکنده گاهي نمايشگاه‌هايي به چشم مي‌خورد و ما مي‌بينيم که در اين نمايشگا‌ه‌ها چقدر ماهرانه و زيبا در ساختن ماسک‌ها، دوختن لباس‌ها، بافتن زره‌ها، خطاطي نسخ و ... هنرمندانه عمل شده است، ولي همة اينها به صورت پراکنده هستند و يکپارچگي ندارند.

قصد ما اين است در مکاني تحت عنوان «موزة تعزيه» شکلي يکپارچه به اين موارد داده شود و تمامي آنها جمع‌آوري شود.

اين بندهايي که آورده شد، اهداف و برنامه‌هاي ستاد تعزيه است و اين ستاد با تمام امکانات خود براي ارائة ارزش‌هاي اهل بيت (ع) تلاش مي‌کند.

از آنجا که تعزيه از ارزش‌ها، توانمندي‌ها و پتانسيل‌هاي بالايي برخوردار است، تمام اين گفتمان‌ها، بحث‌ها، نهادها، تشکيل ستاد و ... براي حفظ و احياي آن صورت مي‌گيرد؛ چنان‌چه به راحتي ساختماني معمولي را ويران مي‌کنيم، اما براي حفظ بناهاي تاريخي مي‌کوشيم.

تعزيه چه از نظر ساختاري و چه از نظر محتوايي آن‌چنان نيرومند است که مي‌تواند براي حفظ ارزش‌هاي ديني و ميهني به بهترين نحو عمل کند.

نگراني ما از افق‌هاي پيش روي تعزيه است؛ بالاخص با به‌ هم ريختگي‌هايي که در زمان کنوني به چشم مي‌خورد؛ براي مثال، مي‌بينيم شخص پيراهن سنتي و شلواري امروزي پوشيده است، يا کلاه‌خود به سر دارد، اما ساعت مچي خود را درنياورده است!


در جايي خوانده‌ام: «مثلاً اگر ديده شود که شبيه‌خوان شمر، چکمة ولينگتون به پاي و سيگاري خارجي بر لب دارد و افزون بر داشتن جقة فرماندهي و قبضة براق شمشير، طپانچه هم بر کمر دارد، جاي شگفتي نيست.» به نظر مي‌رسد اين کار را انجام مي‌دهند تا بيشتر حساسيت ماجرا را منتقل کنند. گويا مي‌خواهند خشن بودن شمر را بزرگ‌تر و بهتر نشان دهند. بنابراين از هر چيزي استفاده مي‌کنند.

نادري‌نبي: پيتر چلکووسکي در کتاب «تعزیه: نیایش و نمایش در ایران» خود، اشاره مي‌کند به اين نکته که در تعزيه‌اي از قالپاق ماشين به جاي سپر استفاده شده بوده است.

اين مسئله براي وي جالب بوده است؛ اما نقدي که به اين مسئله دارم اين است که سپر، در فرهنگ عاشورا موضوعيت دارد.

حضرت ابوالفضل(ع) سپري داشتند که چه از نظر جنس و چه از حجم، تنها ايشان قادر به حمل آن بودند. بنابراين حمل سپر عباس(ع)، از ويژگي‌هاي ايشان به حساب مي‌آمد
و حضرت زينب(س) هنگام مراجعت از کربلا دو چيز با خود آوردند؛ يکي پيراهن امام حسين(ع) و ديگري سپر حضرت عباس (ع).

در تاريخ آمده وقتي ام‌البنين از ايشان پرسيدند: «از عباسم چه خبر؟»، ايشان به جاي گفتار از ابزار بهره بردند و سپر را نشان دادند.

ام‌البنين فرياد بر مي‌آورد و مي‌گويد: «با سپرش که چنين کردند، با عباسم چه کردند؟» بنابراين ذوالجناح، ذوالفقار و سپر با مشخصات خاصي در تاريخ وجود دارند و اگر ما بخواهيم در تعزيه از هر ابزاري استفاده کنيم، به اصالت آن لطمه زده‌ايم.

اگر همين‌طور پيش برويم در آينده بعيد نيست که به جاي اسب از موتورسيکلت استفاده شود! اين کار به حرمت ذوالجناح لطمه خواهد زد.


 آيا بودجة ستاد تعزيه تنها از طريق وقفيات تأمين مي‌شود؟

نادري‌نبي: وقفيات ما در طول زمان، از طريق انسان‌هاي مؤمن و مخلصي که املاک و دارايي‌هاي خود را صرف اعتقادات خود کرده‌اند، تأمين مي‌شود که بخش عظيمي از آن مربوط به امام حسين(ع) و عاشورا و حتي منحصراً مقولة تعزيه مي‌شود.

به عنوان مثال، «سنج» که ابزار عزاداري و تعزيه به حساب مي‌آيد، انواع و اقسام لباس‌ها يا حتي تيمار و نعل کردن اسب در وقفيات ما موضوعيت دارد. وقف يکي از فرهنگ‌هاي ناب در جامعة بشري است که در حقيقت باقيات‌الصالحات و ارزش‌هاي ديگر را ماندگار مي‌کند.

از آنجا که علماي بزرگ، مسوولان امر و به‌خصوص مسوولان ادارة کل اوقاف در کلية بخش‌ها معتقدند که وقف بايد بر اساس نيت واقف انجام بگيرد و هرچه او خواسته، همان بشود، حساسيت دارند که تعزيه با همة قوت خود احيا شود و تنها دغدغة آنها اين است که تعزيه بايد منطبق با ارزش‌هاي عاشورايي باشد و ستاد تعزيه بر همين اساس تشکيل شده است.

مسلماً همين‌طور است و شايد اگر تاکنون ضعف‌هايي در اين خصوص بوده، يکي از دلايل آن مشکلات مالي بوده است. اکنون چه مقدار بودجه براي اين امر در نظر گرفته شده است؟

نادري‌نبي: به اندازه‌اي است که هيچ باري بر زمين نماند! آماري و ارقامي که گاه داده مي‌شود، مربوط به امور جزئي و موردي مي‌شود و به هر حال نمي‌توان اين آمار را به صورت کلي بيان کرد.

اکنون تعزيه‌خواني که به تعزيه با نگاه درست بنگرد و خود را با ارزش‌هاي آن منطبق کند، مشکل مالي نخواهد داشت. وقفيات هر ساله زايش و افزايشي رو به رشد دارد.

آخرين صحبت اين که اين بهترين فرصت براي جماعتي است که اهل عزا و تعزية حسين(ع) هستند؛ باشد که از آن استفاده کنند و خود را بر اساس شرايطي که با ارزش‌هاي عاشورايي منطبق باشد، آماده کنند و اميدوارم خدا توفيق همه جانبه به همه عنايت کند.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما