کد مطلب : ۱۳۳۴۷
معرفت زیارت ۱ //درباره تعریف زیارت
زیارت، با خاستگاه دینی و مذهبی، از ویژگیهای برجسته و متعارف حساب شده و شکل گرفته است و ارکان ویژه را به ذهن میرساند، مانند زمان، زبان، موضوع، آداب و حالات، که هر کدام از اینها در بازشناسی مفهوم زیارت کارگر هستند.
بار معرفتی و آثار وجودی زیارت در فرد و جامعه بسیار فراوان است و باید ذهن را از تفسیرهای نادرست و برداشتهای غیرمنطقی از معنا و مفهوم زیارت، نهی ساخت و با نگاه واقعی و درست، این معنا را تعقیب کرد.
«زیارت»، که به زبان انگلیسی، آن را (Pilgrimage) گویند، واژهای است عربی که استفاده از آن در زبان فارسی نیز با همین ماده و شکل، معمول است.
پژوهشگران معنای زیارت را در سه دسته، ردهبندی کرد:
۱. دیدار حضوری از کسی با هدف گرامی داشت او؛
۲. رویکردی قصد شده و حضوری، به منظور گرامیداشت، ارجگذاری و انسگیری با زیارتشونده، که بر پایه شأن و مقام و منزلت مزور، متفاوت است.
۳. آبادسازی (شیء، جا یا شخص)؛ یعنی عملی است که مکان، شیء، شخص یا آرمان و فرهنگ ویژهای را آباد و جاودان میسازد و البته در آباد شدن جان زیارتکننده نیز کارگر است.
البته معنای دوم، یعنی «رویکرد قصد شده و حضوری ...»، نزدیکترین معنا به واژه زیارت است.
مفهوم اصطلاحی معمولاً در ساحت علمی یا دینی و مذهبی یا در باور و فرهنگ عرفی، با سبقه ذهنی خاص مطرح میشود و فراتر از معنای حقیقی کلمه و البته در محدوده برگزیده، مقصود ویژهای را دنبال میکند. مفهوم اصطلاحی، در نگاه درون دینی، ناظر به یک حقیقت شرعی است و خواست آیینگزار در آن دخالت دارد چنان که در خصوص زیارت چنین است.
زیارت یک اصطلاح دینی است و مفهوم آن، همواره بار دینی و مذهبی داشته و با قصد آیینگزار همراه بوده است؛ مثلاً«زایر بیتالله، مسلمانی است که بنابر وجوب دینی، یا از روی استحباب، به زیارت خانه خدا میرود و حاجی میشود ... غالب مسلمانان به زیارت قبر پیغمبر (ص) و قبول ائمه (ع) نیز میروند و با خواندن زیارتنامه، ادای احترام میکنند.»
اکنون به چند تعریف اصطلاحی اشاره میشود:
۱. «زیارت، برقرار کردن ارتباط روحی و به وجود آوردن پیوند قلبی است.»
۲. «زیارت در عرف شیعه، حضور در یکی از مشاهد مقدس است.»
۳. «زیارت نزد شیعه، حضوری روحی است و روحانیت بزرگتر از آن مزور است و نفسیت ممتاز و صفات قدسی او بر نفس زایر، افاضه میشود و او از آن بهره میجوید تا بعد از اضطراب به اطمینان و پس از شقاوت به سعادت و بعد از ناامیدی به امیدواری و پس از رویکردن به روشنی برسد.»
۴. «زیارت به کسر زاء به معنی قصد و ملاقات و قصد مزور به جهت گرامی داشت و ارجمندی و انس با اوست. در حدیث آمده است: یکدیگر را زیارت و ملاقات و امر ما را یاد و احیا کنید و باز در حدیث آمده است: هر کس چنان کند، همانا خدا را در عرشش زیارت کرده است. شیخ صدوق گوید: زیارت خدای تعالی، زیارت پیامبران و حجتهای اوست؛ هر کس آنان را زیارت کند همانا خدای عزوجل را زیارت کرده است، چنان که هر کس آنان را پیروی کند، همانا خدا را پیروی کرده و هر کس آنان را نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده است.»
[زیارت] در عرف، به دیدار کسی به جهت تکریم و تعظیم یا انسگیری رفتن است آنچنان که حج خانه خدا را زیارت بیت گویند.
چنان که به کنار قبور معصومین به قدص تعظیم و توسل و دعا رفتن زیارت آن بزرگواران و به کنار قبر مردگان جهت استرحام نیز زیارت آنها گویند.
امام صادق (ع) میفرماید: «إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِکُمُ الشُّقَّـ‹ُ وَ نَأَتْ بِهِ الَّدارُ فَلْیعْلُ أَعْلَی مَنْزِلٍ لَهُ فَیصَلِّی رَکْعَتَینِ وَلْیومِ بِالسَّلَامِ إِلَی قُبُورِ نَا فَإِنَّ ذَلِکَ یصِیرُ إِلَینَا»؛(۷) هرگاه منزل و وطن یکی از شما به ما دور بود بالاترین مکان منزل را انتخاب کند و در آنجا دو رکعت نماز خوانده و با اشاره به قبور ما سلام دهد، سلام وی حتماً به ما خواهد رسید.
۵. برخی از واژهشناسان نیز، بر این باورند که زیارت در اصطلاح دینی، تمایلی است همراه با حرکت حسی (دور یا نزدیک) و البته با شرط نیت و قصد قلبی (حرکت باطنی) و نیز انس روحی و پاسداشت و کرنش زیارتشونده.
در تعاریف یادشده اصطلاحی، ۶ قید برای زیارت یاد شده است.
۱. رودررو: (حضوری)؛
۲. حرکت حسی؛
۳. نیت؛
۴. موضوع: (به آن مکان یا نزد آن شخص رفتن)، (بازدید کردن، دیدار کردن از شخص بزرگ، رفتن به مشاهد متبرک)؛ (دیدار کردن از اشیا و اشخاص و اماکن ارزشمند و با اهمیت)؛
۵. هدفمندی: (کسب فیض از قبر شخصیتهای متعالی یا کسب ثواب و تبرک)؛ (به سبب انس و الفت به آن یا برای انس دادن او)؛
۶. زبان: (خواندن دعا «به عنوان تشرف باطنی برای شخص مزور»).
اما درنهایت باید اشاره شود؛ از آنجا که زیارت مفهومی بسیار گسترده دارد و نمیشود آن را در یک حد فراگیر محدود ساخت، از اینرو تعریف جامع آن ناممکن است و تنها باید به معرفی ویژگیهای برجسته و متعارف آن قناعت کرد.