تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۸۷ ساعت ۱۰:۴۴
۰
کد مطلب : ۱۶۹۳

گزارشی از وضعیت نمایش های آیینی (تعزیه) در لبنان (1)

فاطمه پرچگانی
گزارشی از وضعیت نمایش های آیینی (تعزیه) در لبنان (1)
آیین‌های روز عاشورا در این شهر، نماد ویژه‌ای در تاریخ این شهر است به خصوص که سالانه هنرمندان و کارگردانان لبنانی اقدام به توسعه و نوکردن هر چه بیشتر آن می‌کنند. 

مقام‌های دینی و شخصیت‌های شهر نبطیه، هر سال از طریق «کمیته عاشورا» عهده‌دار برگزاری نمایش‌های عاشورایی می‌شوند که حدود یکصدهزار نفر از مردم منطقه و خارج از آن را گرد هم می‌آورد. 


تاریخ ورود تعزیه به لبنان
مدارک قدیمی مکتوب زیادی درباره تعزیه در لبنان وجود ندارد و یکی از دلایل آن، ظلمی است که شیعیان دچار آن بودند و از ترس استفاده از نوشته‌ها علیه آنان، ناچار به نقل سنت‌های خود به صورت شفاهی می‌پرداختند، از این رو پژوهش‌ها در این باره، گاه بر منابع شفاهی از طریق بزرگان شهر استوار است. 

برخی روایت‌های متناقض درباره تعزیه در نبطیه وجود دارد اما همه درباره این نکته اتفاق نظر دارند که تعزیه توسط ایرانی‌ها وارد این شهر شد. 

سال 1918 میلادی هنگامی که یک جوان ایرانی به نام ابراهیم میرزا، تحصیلات خود در رشته پزشکی را در دانشگاه آمریکایی بیروت به پایان برد، در شهر نبطیه اقامت گزید و در کمال تعجب مشاهده کرد شیعیان این شهر از برگزاری آیین‌های عاشورایی، توسط دستگاه‌های عثمانی منع می‌شوند.
 
ابراهیم میرزا تصمیم گرفت به مقام‌های عثمانی در بیروت و همچنین مقام‌های ایرانی شکایت کند و پس از پیگیری موضوع از طریق مقام‌های عثمانی در استانبول، تنها، به ایرانیان مقیم منطقه اجازه داده شد آیین‌های عاشورایی را برگزار کنند اما لبنانی‌ها همچنان از حضور در این آیین‌ها منع می‌شدند. 

سال بعد، آیین‌های عزاداری در نبطیه برگزار شد و شیعیان منطقه نیز کم‌کم به ایرانی‌ها پیوستند و سپس تعداد آنان افزایش یافت، شاید یکی از دلایل این امر، ضعف دولت عثمانی در این دوره باشد زیرا در این زمان، دولت عثمانی که با ائتلاف با آلمان وارد جنگ جهانی اول شده بود، شکست خورد و رو به انحطاط رفت. 

به این ترتیب، آیین‌های مذهبی عاشورا به ساکنان نبطیه و سپس به شیعیان سایر مناطق جنوب لبنان منتقل شد و تا جایی پیش رفت که آیین‌ عاشورایی بزرگ در نبطیه برگزار شد و دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی در 9 روز اول ماه محرم در شهر به راه افتاد. 

در روز عاشورا نیز نمایش تعزیه کوچکی، ابتدا به زبان فارسی و بعدها به زبان عربی برگزار شد، این نمایش، تنها دو شخصیت داشت که عبارت بودند از امام حسین(ع) و شمر که بر روی اسبشان مبارزه می‌کردند تا اینکه امام به دست شمر به شهادت می‌رسید و از اسب بر زمین می‌افتاد؛ گفت‌و‌گوی میان امام حسین و شمر را ابراهیم میرزا نوشته بود و همین نوشته بعدها شکل نمایشی به تعزیه عاشورایی داد. 

سال 1926 میلادی، عنصر جدیدی به تعزیه افزوده شد و طی آن، وقتی که نوحه‌خوان به داستان شهادت قاسم فرزند امام حسن(ع) رسید، شماری از جوانان با لباس‌های خونین بر تن، یک تابوت چوبی را وارد حسینیه کردند و حاضران، شعار «الله اکبر» سر دادند و به این ترتیب اولین عنصر دراماتیک وارد تعزیه خوانی شد. 

سال 1927 میلادی نمایش شهادت علی اصغر برگزار شد و فردی با چهره پوشیده، کودکی را که لباسش آغشته به خون بود، وارد حسینیه کرد و این بار واکنش حاضران بسیار شدیدتر و قوی‌تر بود. 

اوضاع به همین حال تا سال 1934 میلادی، ادامه یافت تا اینکه یک ایرانی به نام یوسف عجمی، که در نبطیه اقامت داشت و در اسب سواری ماهر بود، نقش شمر را برای خود برگزید و برخی عناصر جدید را وارد تعزیه خوانی کرد، از جمله اینکه لباس گروه شمرا را یکپارچه کرد که عبارت بود از عبای قهوه‌ای و چفیه قرمز. یاران امام حسین(ع) نیز عبای سیاه بر تن داشتند. 

وی همچنین از برپایی چادر در تعزیه خوانی بهره برد و در آنها کاه ریخت تا دشمنان، پس از شهادت امام حسین(ع) و اسیر کردن زنان و کودکان، آنها را آتش بزنند. 

سال 1936 میلادی برخی اهالی نبطیه ساکن بیروت، زره، کلاهخود و شمشیر تهیه کردند تا لباس شمر کامل شود، در همین سال، عبدالحسین صادق، شیخ شهر نبطیه اقدام به نوشتن متن تعزیه کرد و با اضافه کردن برخی شخصیت‌های تاریخی به آن، نقش شخصیت‌های اصلی را مشخص کرد و به این ترتیب، تعزیه خوانی بر متن مکتوب تکیه کرد که از بافت نمایشی قوی‌تری برخوردار بود. 

پس از آن، تمرکز بر متن بیشتر از نمایش شد به طوری که مکان نمایش منحصر به مکانی به طول و عرض 30 متر در داخل یک زمین شد، اما سال 1970 نمایش به صحنه‌ای که در شرق زمین مذکور ایجاد شده بود، منتقل شد و دیوار پشت صحنه با پارچه سفید پوشانده شد و چند میکروفون در مکان نصب شد. 

سال بعد، یک نقاش اهل نبطیه، یک صحنه صحرایی را روی پارچه رسم کرد و جواب پیرایشگر دیگری نیز خدمات گریم خود را در اختیار گروه تعزیه‌خوانی گذاشت در حالی که پیش از آن، گریم بسیار محدود بود. 

دو نمایش تعزیه در این منطقه رایج شده بود که یکی درباره زین العابدین(ع) و دیگری درباره امام حسین(ع)، اما نمایش اول مورد اهمیت قرار نگرفت و توجه به سوی نمایش دوم جلب شد و تعداد بازیگران و تماشاگران سال به سال افزایش یافت؛ بعدها، بنا به توصیه عبدالحسین صادق، تغییراتی از اجرا صورت گرفت، نقش‌ها اصلاح شدند و متن، وضوح بیشتری پیدا کرد. 

طی این سال‌ها، تعزیه خوانی در هوای آزاد انجام می‌شد و مردم دور زمین نمایش حلقه می‌زدند و اجرای نقش‌ها در برخی خانواده‌ها مرسوم شد و به نسلهای بعد به ارث رسید.
از سال 1970 که روز عاشورا در لبنان تعطیل رسمی اعلام شد، شمار تماشاگران افزایش یافت و زمین خاصی برای اجرای تعزیه در نظر گرفته شد و کمیته‌ای موسوم به «کمیته عاشورا» برگزاری آن را بر عهده گرفت.
 

تعزیه خوانی سال 2004 نمونه نوگرایی تعزیه در لبنان
سال 2004 کمیته نبطیه، از یک کارگردان تئاتر از خارج از این شهر و از طایفه مسیحی به نام «رئیف کرم» خواست، تعزیه را کارگردانی کند و وی کار خود را با حدود 120 نفر آغاز و تعزیه خوانی را در روز عاشورا اجرا کرد. 

این تعزیه خوانی، بارزترین نمونه نوگرایی در تعزیه از زمان آغاز آن در لبنان است به طوری که شامل تغییراتی است که تا حدود زیادی به آن شکل نوین نمایشی می‌دهد. در تعزیه جدید، متن گذشته که شامل نثر و شعر است، حفظ شده اما برخی عوامل به آن افزوده و برخی دیگر از آن حذف شده است. نثر، بیشتر در روایت خبری حادثه و شعر در توصیفات برانگیخته از عاطفه به کار رفته است. 

همچنین از زبان عربی فصیح برای توصیف خبری و از زبان عامیانه برای توضیحات جانبی و ابراز عواطف خارج از چارچوب روایت استفاده شده است. 

تعزیه خوانی‌های گذشته که از حوادث تاریخی ذکر شده در عاشورا اقتباس شده بود، بیشتر به یک ملودرام شبیه بود اما تعزیه جدید، بیشتر به جنبه آیینی و نمیاشی و حرکات بدنی و صوتی گرایش دارد. 

در این تعزیه دو صحنه اساسی که پیشتر حضور نداشت، ظاهر شده که یکی ورود کاروان یزید بن معاویه به مکان نمایش و دیگری حضور حضرت زینب(س) است. علاوه بر آن، گروه زنان عزادار، حرکات اسب سواران و عروسی نمادین حضرت قاسم پس از بازگرداندن جسد وی از جمله افزوده‌های جدید است که هر یک وظیفه‌ای را در نمایش ایفا می‌کند و بعد جدیدی به آن می‌دهند. با اینکه متون تاریخی نشان می‌دهد، یزید در کربلا حضور نداشته اما کارگردان، وی را که به نظرش بالاترین شخصیت در گروه دشمنان است، به صحنه آورده و در برابر بالاترین شخصیت طرف مقابل یعنی امام حسین(ع) قرار داده است. 

                                                    ادامه دارد...
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما