کد مطلب : ۲۱۵۵۹
دسته عزاداری خاله حُسنی
در آن زمان هنوز قلعه دولتآباد سرپا بود و مردم درون قلعه زندگی میکردند. در آن سالها از عزاداران با رشتهپلو همراه شکر پذیرایی میشد. این پخت و اطعام توسط خاله حسنی و زنان محله انجام میگرفت. خاله در سالهای بعد دسته عزاداری هم راه انداخت بهطوری که اهالی در کوچههای تنگ قلعه حرکت و عزاداری میکردند. خاله برای شبیهسازی وقایع عاشورا کمکم چند شتر هم وارد دسته کرد و به این ترتیب تعزیه را در دولتآباد بنیان گذاشت.
جمعه چهارم محرم بود. بنابراین بازدید از مهمترین تعزیهخوانی و قدیمیترین تکیه در شهرری برای این روز انتخاب شد. طبق معمول هفتههای پیش، ساعت هفت صبح از منزل به راه افتادم. بعد از گذر از میدان شوش، وارد خیابان فداییان اسلام یا همان «جاده قدیم شاه عبدالعظیم» شده و پس از پشت سر گذاشتن فلکه اول دولتآباد، به خیابان دهخدا رسیدیم و جلوی حسینیه دوشهید توقف کردیم.
بعد از پیادهشدن از ماشین با آقای مهندس کتانباف، شهردار منطقه۲۰ و همراهانشان که منتظر ما بودند، سلاموعلیک کردیم و وارد حسینیه شدیم. حسینیه دوشهید که در خیابان فرهنگ قرار دارد، مهمترین محل برگزاری تعزیه در تهران است. بیش از دودهه از عمر این حسینیه میگذرد. اینجا در سال۱۳۶۹شمسی توسط آقای رمضان فرخرو معروف به «خسرو شمر» ساخته شد. از آنجا که او در تعزیههای روز عاشورا نقش شمر را بر عهده داشته، به این نام مشهور شده است. تعزیه و شبیهخوانی در دولتآباد بیش از ۷۰سال سابقه دارد. بنیانگذار تعزیه در اینجا، برخلاف عرف معمول تعزیه که مردانه است، زنی بهنام «حسنیه صادقی» بوده که اهالی او را خاله حُسنی صدا میزدند.
این زن با عشق و علاقه خاصی که به اهل بیت داشت، مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء را در سال۱۳۱۶ شمسی در خانهاش در قلعه دولتآباد، که ساکنانش شاید از صد خانوار هم تجاوز نمیکردند، برپا کرد. پیش از این، دولتآبادیها برای عزاداری به میدان کوچک شهرری، که در حال حاضر شکل قدیم خود را بهکلی از دست داده، میرفتند.
در آن زمان هنوز قلعه دولتآباد سرپا بود و مردم درون قلعه زندگی میکردند. در آن سالها از عزاداران با رشتهپلو همراه شکر پذیرایی میشد. این پخت و اطعام توسط خاله حسنی و زنان محله انجام میگرفت. خاله در سالهای بعد دسته عزاداری هم راه انداخت بهطوری که اهالی در کوچههای تنگ قلعه حرکت و عزاداری میکردند. خاله برای شبیهسازی وقایع عاشورا کمکم چند شتر هم وارد دسته کرد و به این ترتیب تعزیه را در دولتآباد بنیان گذاشت.
او از پدر خسرو شمر، ماشاءالله فرخرو، که حالا دیگر ۹۲سالش است و در آن ایام بیش از ۱۶سال نداشت، خواسته بود تا مداح دسته دولتآباد شود. البته او تا آن روز مداحی نکرده بود و به خاله میگفت که من بلد نیستم و خاله هم در جوابش گفته بود اشکالی ندارد تو بخوان یاد میگیری. نام او بهعنوان اولین نوحهخوان دولتآباد ثبت شده است. خسرو شمر هم از همان کودکی پیش خاله به آموختن تعزیه پرداخت و در پنجسالگی اولین نقش تعزیهای خود را که طفل زیر بته بود اجرا کرد. امروز او لقب معینالبکای ری را به همراه دارد و تنها کسی است که در آنجا به این لقب مفتخر بوده و خوشبختانه در قید حیات است.
*این مطلب در روزنامه شرق منتشر شده است.
جمعه چهارم محرم بود. بنابراین بازدید از مهمترین تعزیهخوانی و قدیمیترین تکیه در شهرری برای این روز انتخاب شد. طبق معمول هفتههای پیش، ساعت هفت صبح از منزل به راه افتادم. بعد از گذر از میدان شوش، وارد خیابان فداییان اسلام یا همان «جاده قدیم شاه عبدالعظیم» شده و پس از پشت سر گذاشتن فلکه اول دولتآباد، به خیابان دهخدا رسیدیم و جلوی حسینیه دوشهید توقف کردیم.
بعد از پیادهشدن از ماشین با آقای مهندس کتانباف، شهردار منطقه۲۰ و همراهانشان که منتظر ما بودند، سلاموعلیک کردیم و وارد حسینیه شدیم. حسینیه دوشهید که در خیابان فرهنگ قرار دارد، مهمترین محل برگزاری تعزیه در تهران است. بیش از دودهه از عمر این حسینیه میگذرد. اینجا در سال۱۳۶۹شمسی توسط آقای رمضان فرخرو معروف به «خسرو شمر» ساخته شد. از آنجا که او در تعزیههای روز عاشورا نقش شمر را بر عهده داشته، به این نام مشهور شده است. تعزیه و شبیهخوانی در دولتآباد بیش از ۷۰سال سابقه دارد. بنیانگذار تعزیه در اینجا، برخلاف عرف معمول تعزیه که مردانه است، زنی بهنام «حسنیه صادقی» بوده که اهالی او را خاله حُسنی صدا میزدند.
این زن با عشق و علاقه خاصی که به اهل بیت داشت، مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء را در سال۱۳۱۶ شمسی در خانهاش در قلعه دولتآباد، که ساکنانش شاید از صد خانوار هم تجاوز نمیکردند، برپا کرد. پیش از این، دولتآبادیها برای عزاداری به میدان کوچک شهرری، که در حال حاضر شکل قدیم خود را بهکلی از دست داده، میرفتند.
در آن زمان هنوز قلعه دولتآباد سرپا بود و مردم درون قلعه زندگی میکردند. در آن سالها از عزاداران با رشتهپلو همراه شکر پذیرایی میشد. این پخت و اطعام توسط خاله حسنی و زنان محله انجام میگرفت. خاله در سالهای بعد دسته عزاداری هم راه انداخت بهطوری که اهالی در کوچههای تنگ قلعه حرکت و عزاداری میکردند. خاله برای شبیهسازی وقایع عاشورا کمکم چند شتر هم وارد دسته کرد و به این ترتیب تعزیه را در دولتآباد بنیان گذاشت.
او از پدر خسرو شمر، ماشاءالله فرخرو، که حالا دیگر ۹۲سالش است و در آن ایام بیش از ۱۶سال نداشت، خواسته بود تا مداح دسته دولتآباد شود. البته او تا آن روز مداحی نکرده بود و به خاله میگفت که من بلد نیستم و خاله هم در جوابش گفته بود اشکالی ندارد تو بخوان یاد میگیری. نام او بهعنوان اولین نوحهخوان دولتآباد ثبت شده است. خسرو شمر هم از همان کودکی پیش خاله به آموختن تعزیه پرداخت و در پنجسالگی اولین نقش تعزیهای خود را که طفل زیر بته بود اجرا کرد. امروز او لقب معینالبکای ری را به همراه دارد و تنها کسی است که در آنجا به این لقب مفتخر بوده و خوشبختانه در قید حیات است.
*این مطلب در روزنامه شرق منتشر شده است.