کد مطلب : ۶۲۲۶
تلویزیون دینی ـ ایدئولوژیک، مولد کژکارکرد رسانه است
در این نشست که با سخنرانی دکتر «اعظم راوَدراد»، عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در دانشکده علوم اجتماعی تهران صورت پذیرفت، به بررسی اثرات تلویزیون دینی ـ ایدئولوژیک بر مخاطبان پرداخته شد.
راودراد با تقسیم تلویزیون به «تلویزیون دینی» و «تلویزیون دینی ـ ایدئولوژیک»، تلویزیون دینی را از جهت انتخاب شدن توسط مخاطب و هم راهی وی موثرتر ارزیابی کرد.
وی همچنین با «دینی ـ ایدئولوژیک» خواندن تلویزیون ایران گفت: « تلویزیونهای صرفا دینی مانند شبکههای اونجلیسم، از روشهای مستقیم و غیرمستقیم بهره می گیرند اما تفاوت این دو تلویزیون در این است که مخاطب اگر بخواهد آنها را برای تماشا انتخاب میکند در صورتیکه حق انتخابی برای مخاطب تلویزیون ما وجود ندارد و گاه فرد مذهبی نیز از شدت بمباران حرف های یکسان، پند و اندرز خسته می شود»
تلویزیون،رسانه ای سکولار؟!
راودراد با بررسی دیدگاه نیل پستمن، اندیشمند آمریکایی منتقد تلویزیون گفت: «نیل پستمن، تلویزیون را یک رسانه سکولار میداند، زیرا که آن را زاییده جامعه مدرن می داند که با آن نمی توان حرف دینی زد.» راودراد این نظریه را نسبی دانست و گفت: «اگر از دین رسانهایشده استفاده شود میتوان پیام دینی را منتقل کرد.»
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، از تقابل مشارکتکننده حاضر در مناسک مذهبی و مخاطب تلویزیونی سخن گفت و افزود: «دوربین تلویزیون با پخش دعا، بیانیههای ایدئولوژیک را هم زمان صادر میکند که این بیانیهها، حال و هوای دعا را مخدوش میکند.» وی شرکت در مراسم مذهبی را موثرتر از برنامه مذهبی رسانهایشده عنوان کرد و گفت: « در مناسک دینی حضوری، صرف داشتن اطلاعات تاثیرگذار نیست. در حالیکه ما در تلویزیون تنها اطلاعات را دریافت میکنیم. تاثیر برنامه مذهبی بر شرکتکننده در مراسم مذهبی با توجه به ظرفیتهای مشارکت کننده، به دلیل حضور فرد بیشتر است.»
وی در ادامه حضور عوامل ضبط برنامههای مذهبی چون حرکت دوربین و زوم بر افراد را نوعی آفت برای مشارکتکنندگان برنامههای مذهبی خواند و پیامدهای آن را اینگونه بیان کرد: «گردش دوربین نیز میان مشارکتکنندگان اثر سوء دارد که گاه برای گرفتار نشدن در دام دوربین و ترس از تماشاشدن حضور خود را جدی میکنند و در سوی دیگر طیف عکسالعملهای اغراقآمیز توسط مشارکتکنندگان و نمایشیشدن حرکت مداحان را داریم.»
معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در پاسخ به سوالی برنامههای آموزش دینی چون «درس هایی از قرآن» را مستقیمپردازی رسانهای برشمرد و گفت: «اگر برنامهای داعیه دینی بودن دارد و بخواهد از تلویزیون پخش شود باید بتواند از ابزار تصویری نهایت استفاده را ببرد و ویژگیهای این رسانه را حفظ کند. این گونه مستقیمپردازیها را در رادیو به راحتی می توان پیگرفت.» و با تردید به موثر بودن مستقیم پردازی به صورت کلاس درسی نمایشی نگریست.
وی کلیپهای تلفنهای همراه را که در آن برنامههای مداحی را به سخره گرفتهاند نمونه بارز پیامد مستقیمپردازی رسانهای دانست و افزود: « هنگامی که در مناسبتهای مذهبی (با تاکید بر عزاداریها) تلویزیون هیچ برنامه دیگری برای تماشا ندارد مخاطب مجبور است که اگر بخواهد سرگرم شود با برنامههای دینی موجود سرگرم شود و بنابراین آن گونهای که ترجیح می دهد سرگرم میشود و به پارازیتهای برنامه توجه میکند و بازتعریف آنها در جاهای دیگر به سخرهگیری آن را منجر می شود.»
آیا برنامه های سرگرم کننده مخاطب را از دین دور می کند؟
استاد ارتباطات دانشگاه تهران با بررسی جایگاه برنامههای سرگرمی در تلویزیون دینی ـ ایدئولوژیک گفت: «در برنامههای سرگرم کننده به دلیل غلبگی سرگرم کنندگی، مسئله دینی اصولا نادیده گرفته شده است که در طول زمان موجب فراموشی و عقب زدگی این نگاه دینی از سطح جامعه میشود.»
وی با بیان اینکه موضوعات دینی در این برنامه جایی ندارند و موضوعات دیگری که بدون مخالفت آشکار با دین هستند به عنوان مسائل اجتماعی مطرح میشوند، افزود:« بنابراین حساسیت یه مسائل دینی به صورت نمادین نادیده گرفته می شود و بر مسائل پیش پا افتاده و غیرحیاتی تاکید شده و مخاطبان در درازمدت اهمیت بیشتری به مسائل فوق نسبت به مسائل دینی پیدا میکنند.»
وی اثر فوق را خواسته تلویزیون دینی نشمرد و ادامه داد: «به دلیل وجه ایدئولوژیک این نوع رسانه است که به این برنامهها تن می دهد، زیرا که باعث مشغول شدن ذهن مخاطب به مسائل کم اهمیت می شود و از مسائل و معضلات اجتماعی که عکس العمل زاست منصرف می کند.»
راورد راد هدف اصلی برنامه های سرگرمی را جذب مخاطب بیان کرد و تصریح کرد: «برنامه های سرگرمی که هدفی جز خنداندن مخاطب ندارند شاید بتوانند موجب جذب مخاطبی بشوند که به سودای رسانه های دیگر، جذب آنها شده و به طور غیرمستقیم تحت تاثیر قرار گرفتهاند.»
دین رسانهای شده، مرزی بین برنامه دینی و سرگرمی
مدرس ارتباطات دانشگاه تهران، با برشمردن سه نوع برنامه در تلویزیون دینی ـ ایدئولوژیک به تشریح دین رسانهای شده پرداخت و اظهار کرد: «مابین برنامه سرگرمی و برنامه دینی، نوع سومی از برنامه که دین رسانه ای شده است، وجود دارد که حاصل خلاقیت هنری هنرمندان و نه برنامه ریزی آگاهانه برنامه سازان این حوزه بوده است.» وی با برشمردن سه نمونه چون سریال «شب دهم»،نماآهنگ «گل یاس» و «نواهای عاشورایی« این سه برنامه را مورد بررسی موردی قرار داد و پیشنهاد کرد: «برنامههای دینی رسانهایشده بدون آنکه اثر تخریب پخش مستقیم برنامه دینی را داشته باشد به تجمیع سرگرمی و محتوای دینی پرداختهاند که میتوان از این قالب در برنامهسازیها و رضایت انواع مخاطب بهره برد.» وی ویژگی های این نوع برنامه را سه نوع کارکرد دینی، ایدئولوژیک و سرگرمی مطرح کرد.
کارکرد تلویزیون دینی ـ ایدئولوژیک چیست؟
راودراد، کارکرد تلویزیون دینی ـ ایدئولوژیک را برخلاف ادعا و انتظار از آن، نه ترویج و تعمیق دین در جامعه بلکه ترویج ناخواسته سکولاریسم بیان کرد که با پخش برنامههای مستقیم دینی و پخش برنامههای صرفا سرگرم کننده به حفظ وضع موجود به نفع طبقه حاکم کمک میکند که این کارکردها خلاف کارکرد ادعا شده که همان ترویج و تعمیق دین در جامعه است، دیده می شود.
وی در ادمه گفت:« این هدف با وجه ایدئولوژیک این تلویزیون مورد تناقض قرار می گیرد که نه تنها مانع کارکرد دینی آن، بلکه در جهت خلاف آن، مخاطب را به سمت سکولاریسم سوق می دهد.»
راه حل چیست؟
وی در پایان پیشنهادهایی را برای تلویزیون دینی ـ ایدئولوژیک فعلی مطرح کرد و گفت:« در ابتدا تلویزیون باید از تبلیغ مستقیم دست بردارد زیرا نتیجه منفی را در پی دارد و نقش صرف ایدئولوژیک خود را ایفا کند.»
وی راهکار دوم را تنها در تجدید نظر دادن در قوانین فعلی میسر دانست و افزود:«با تجدید نظر در قوانین موجود، تلویزیون های خصوصی امکان وجود پیدا کنند و تلویزیون خصوصی دینی از جانب سازمان های غیر دولتی دینی تاسیس شود که استفاده آن انتخابی و نه اجباری و تحمیلی است.»
وی راهکار عملی بر طبق شرایط فعلی را ساخت نوع سوم برنامه ها جهت پرهیز از سکولاریسم و تعمیق اعتقادات و رفتار دینی دینی مخاطبان مطرح کرد.