کد مطلب : ۶۹۳۹
روانشناسی عزاداری- ۳
تصویر رسانهای دینداران
بعد تبليغاتی اين محرك را با محصول خود، نوعي اتومبيل، وسيله بهداشتي يا پيامي كه شايد واقعيت هم نداشته باشد آن قدر همراه ميآورد تا محصول و فكر مورد نظر همان احساس مثبت يا منفي محرك را توليد كند. وقتي عكس يك پدر همراه پسر كوچك شيرخواره در حالي كه پدر يك قمه بزرگ در دست دارد و صورت كودك پر از خون است به مدت سه روز به عنوان عكس برتر رويترز انتخاب ميشود و به جهانيان نشان داده ميشود به نظر شما چه تاثيري از اسلام روي ذهن ديگران ميگذارد؟ اسلامي كه دين رحمت و مهرباني و محبت است با اين تصوير چه بلائي به سرش ميآيد؟
از اين رو ما در اين نوشتار سعي ميكنيم به يكي از آسيبهاي عزاداري كه قمهزني باشد اشاره كنيم. به همين دليل نيازمند دانستن تفاوت مناسك ديني و آئينهاي دينداران هستيم.
مناسك ديني و آئينهاي دينداران
محسن حسام مظاهري در كتاب خود به نام رسانه شيعه بين دو مقوله «مناسك ديني» و «آئينهاي دينداران» تفكيك قائل ميشود. وي در بيان اين تفاوت مينويسد که مناسك ديني در متن دين حضور دارد و تاسيس، تعريف و تبيين چگونگي آنها و جزئيات برگزاريشان كاملاً در متون ديني تصريح و تشريح شده است.
در نتيجه برگزاري آنها از منظر دين تكليف و استنكاف از آنها معصيت محسوب ميشود، مثل نماز. اما آئينهاي دينداران، برخلاف مناسك ديني منشا شريعتي ندارد و تعريفشان بر عهده خود دين نيست بلكه مقولهاي اساسا اجتماعي است و تابع تحولات اجتماعي و تغييرپذير است.
وي سوگواري را اولاً در زمره مقوله دينداري و ثانياً يكي از آئينهاي دينداران و نه منسك ديني به حساب ميآورد. به همين دليل اين آئين كه امامان شيعه آن را پايهريزي كرده بودند پس از چندي، وقتي با فرهنگ ايراني آميخته و در آن نهادينه شد، صورتي ديگر يافت؛ صورتي كه كاملاً با نمونه ساده و اوليهاش تفاوت داشت و متناسب با فرهنگ و باورهاي دينداران و برداشتي بود كه آنان در هر عصر از مذهب شيعه و قيام امام حسين(ع) داشتند.
خانم دكتر فرهمندپور در مصاحبه با سايت تبيان در مورد اينكه قمهزني با روح تعاليم ما سازگار نيست ميگويد: «ما بايستي هنگامي كه رفتار، آداب و يا شعائري را براي اعلام احساس، اخلاص، شادي مان يا اندوهمان در ايام سوگواري ميخواهيم انتخاب كنيم بايد آن را بر روح شريعت عرضه بكنيم و ببينيم آيا شريعت، اين رفتار ما را به عنوان يك نماد، نشانه و ساختاري براي رفتارهاي دينيمان مي پذيرد يا نه؟ اگر شما فرضاً قمهزنی را رفتاری بدانید به عنوان نشانهای برای ابراز اندوه یك انسان سوگوار، لازم است این را بر شریعت عرضه كنید، آیا روح دین و باورهای اعتقادی ما میپذیرد كه ما برای اثبات اندوهمان، آسیبی به خودمان و جسممان بزنیم، گاهی حتی در بعضی از این مراسم، بچههای كوچك را به مخاطره میاندازند و قمه را به آنها هم میزنند، در واقع میخواهند نهایت درجه اخلاصشان را ثابت كنند ولی حقیقت این است كه این رفتارها با روح تعالیم دینی ما سازگار نیست» .
همانگونه كه در بالا هم گفته شد ما عزاداريهايمان را طبق فرهنگ و جامعه خودمان بومي ميكنيم اما مسئلهاي كه اين جا نهفته است حفظ عظمت و شأن عزاداري ائمه است. دكتر فرهمندپور در اينباره ميگويد: «عزاداری به عنوان یك رفتار دینی است. اصل این رفتار توصیه شرع است، در روایاتمان از معصومین توصیه شده به اینكه ما در عزای امام حسین (ع) سوگواری كنیم. چگونه سوگواری كردن بستگی دارد به اینكه ما در چه جامعهای زندگی میكنیم، با چه حال و هوایی، آداب و سنتهایی و شكل و قالبی. بنابراین شیعه هندی به روش خودش، شیعه ایرانی به روش خودش و شیعه لبنانی به روش خودش عزاداری میكند.
این، فی نفسه بد نیست، به شرط این كه مراقب باشیم رفتارها و آداب سنتی ما برای ابراز و آشكار كردن احساس تالم ما در عزای امام حسین (ع)، تعارضی با باورهای دینی و پایه ای نداشته باشد، یعنی مثلا من به گونهای عزاداری نكنم كه عزت و افتخار نهفته در عزای امام حسین (ع) نادیده گرفته بشود».
اما قمهزني چگونه وارد ايران شد؟
حجتالسلام رجبزاده معاون نهاد رهبري دانشگاه علامه طباطبائي در اين باره ميگويد: «رسمهاي غلطي چون قمهزني و قفلزدن بر بدن از مسيحيان قفقاز و در دوران قاجار وارد ايران شد. در واقع هيچ كدام از اين اعمال سند محكمي ندارند و ما روايتي مبني بر اينكه عدهاي از سربازان و ياران باقيمانده امام حسين با شمشير به سر خودشان بزنند يا خود را در قفل و زنجير ببندند، نداريم». وي ميافزايد: «اگر اين گونه بود حتماً ميبايست آنجا اتفاق ميافتاد ما تنها گروه توابين را داريم كه آنها خودشان را نميزنند بلكه با دشمنان امام به جنگ ميپردازند.
البته هر فرهنگ و جامعهاي براي خود رسمهايي دارد كه اين رسمها نبايد خلاف آن چه كه واقعاً هست باشد». وي در بخش ديگري از گفتههايش به دست داشتن دشمن در اين جريانات اشاره کرد و گفت: «فرهنگ شيعه وام دار قيام امام حسين (ع) است و اگر ما قيام امام حسين را از فرهنگ شيعي جدا كنيم شيعه به مفهومي كه امروز ميشناسيم وجود نخواهد داشت. و اين را دشمنان به خوبي درك كردهاند و معتقدند براي جهانيكردن فرهنگ ها يا به عبارتي بهتر براي امريكائي كردن آنها بايد قيام و نهضت عاشورا را به هر نحوي كه شده بردارند و چون نميتوانند به صورت مستقيم اين كار را انجام دهند، ميآيند و راه غيرمستقيم كه همان تحريف و بدعت است را انتخاب ميكنند».
در اين قسمت توجه شما را به يكي از خاطرههايي كه بنجامين سفيركبير امريكا در دربار عهد ناصري، از مراسم قمهزني تعریف میکندة به نقل از کتاب رسانه شیعه، جلب ميكنم. دقت كنيد كسي كه از بيرون به اين مسئله نگاه ميكند چه برداشتي از كل ماجرا كسب ميكند: «سال 1884 ميلادي من در تهران اقامت داشتم. دستههايي در خيابانها حركت ميكردند و احساسات تند و شديد و بيسابقهاي از خود نشان ميدادند... در اين ميان ناگهان جمعي سفيدپوش كه كاردهايي در دست داشتند پديدار شدند كه با هيجان زياد كاردها را بالا برده و به سر خود ميزدند و خون از سر آن ها فواره ميزد و سر تا پايشان را سرخ كرده بود. واقعاً كه منظره دلخراش و بسيار تأثرآوري بود كه هرگز نميتوانم آن را از ياد ببرم».
قمهزني يكي از بدعت هايي است كه هيچ سند و مدركي تاريخي مبني بر وجود آن در گذشته نبوده است. البته هيچ كس معتقد نيست كه عشق و محبت به ائمه مذموم است اما در روانشناسي تبليغات وقتي ميخواهيد چيزي را در عرصه جهاني تبليغ كنيد حتي الامكان باید روي خوبيهاي و جنبههاي مثبت آن تأكيد و از جنبههاي زشت و ناروا كه خصوصيت خود آن پيام هم نيست پرهيز كرد.
خوشبختانه با هوشمندي و عنايت مقام معظم رهبري اين مسئله حرام اعلام شد تا جلوي سوء استفادههاي دشمنان گرفتهشود. ايشان در پي استفتائي كه در اين مورد ميشود، ميفرمايند: «قمهزني علاوه بر اينكه از نظر عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نميشود و سابقهاي در عصرائمه(ع) و زمانهاي بعد از آن ندارد و تأييدي هم به شكل خاص يا عام از معصوم در مورد آن نرسيده است، در زمان حاضر موجب بدنام شدن مذهب مي شود. بنابراين در هيچ حالتي جايز نيست».