تاریخ انتشار
سه شنبه ۳۱ شهريور ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۱۶
۰
کد مطلب : ۸۲۰۵

مهدویت در سینمای ایران

مهدویت در سینمای ایران
از این روایت استفاده می‌شود كه خداوند به واسطه انتظار، ‌اجر و ثواب مجاهدان و شهدای ركاب حضرت قائم (ع) ‌را مرحمت می‌فرماید و منتظران فرج را در زمره یاوران ایشان محشور می‌كند.
بحث مهدویت در سینمای ایران را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

دسته اول، فیلم‌هایی كه مفهوم و باور انتظار را نشان می‌دهند. در اینجا مراد از انتظار، یقین و ایمان قلبی به وقوع چیزی داشتن است. اگر در سینمای پس از انقلاب اسلامی جستجو كنیم، به دو فیلم نمونه‌ای برخورد می‌كنیم.

یكی فیلم مسافران (۱۳۷۱) ساخته بهرام بیضایی است. خانوم بزرگ بعد از مرگ مهتاب كه به همراه شوهر و دو فرزندش در تصادف رانندگی كشته شده، كماكان منتظر رسیدن او می‌ماند تا آینه موروثی را برای برگزاری مراسم عروسی ماهرخ بیاورد و سرانجام در میان بهت حاضران در مراسم عزاداری مهتاب به همراه آینه موروثی ظاهر می‌شود و گفته‌های خانوم بزرگ به همگان اثبات می‌شود. فیلم مسافران بهترین فیلم بیضایی در سینمای بعد از انقلاب است. شخصیت خانوم بزرگ (جمیله شیخی) در این فیلم بهترین نمونه شخصیت در مفهوم انتظار است. فیلمساز با توسل به نماد آینه سنبل پاكی و معصومیت نزد ایرانیان و همراهی آن با آیین‌های سنتی عروسی و عزا توانسته در ترسیم باورهای دینی و سنتی ایرانیان بسیار موفق عمل کند.

مورد دوم، فیلم بوی پیراهن یوسف (۱۳۷۵) ساخته ابراهیم حاتمی‌كیاست. شخصیت دایی غفور (علی نصیریان) در این فیلم با وجود همه شواهدی كه نشان می‌دهد پسرش در جنگ كشته شده (پلاك او را در شكم یك كوسه پیدا كرده‌اند) اما هنوز فكر می‌كند كه یوسفش زنده است و كماكان سال‌ها به انتظار پسرش مانده است و سرانجام نیز با آمدن پسر در بین اسرای جنگی ایمان او به یقین تبدیل می‌شود. فیلم بوی پیراهن یوسف با فیلمنامه‌ای سست و با اتكا به موسیقی گل‌درشت در القای مفهوم انتظار ناتوان است و تنها نقطه قوت فیلم، بازی علی نصیریان است.

دسته دوم، فیلم‌هایی هستند كه به شكل مستقیم به مظاهر و نشانه‌های مهدویت اشاره می‌كنند. تنها فیلمی كه در سینمای ما با این مضمون ساخته شده است، فیلم قدمگاه (۱۳۸۲) ساخته محمدمهدی عسگرپور است. رحمان پسری سرراهی است كه از همان كودكی در روستا زندگی كرده است. هر سال در نیمه شعبان برای ادای نذر ده ساله‌اش راهی قدمگاه می‌شود. اما رازی در میان است. رحمان درست در روز نیمه شعبان متولد شده است و مادرش زنی به نام گوهر بوده كه به دلیل
شك در نامشروع بودن فرزندش، اهالی روستا او را کتک زده‌اند.

فیلم قدمگاه با جستجوی هویت رحمان به بررسی احوال جامعه‌ای می‌پردازد كه گرفتار ریا و تزویر شده است. مردم روستایی كه فیلمساز ترسیم می‌كند، آدم‌هایی جاهل و به ظاهر متدینی هستند كه اگرچه در ظاهر با برپایی مراسم نیمه شعبان سعی دارند خود را از متوسلان آن حضرت نشان دهند، در اینجا تنها رحمان پاك و ساده‌دل روستاست كه مورد عنایت امام عصر (عج) قرار گرفته و هویت مخدوش شده خود را باز می‌یابد.

اما دسته سوم، فیلم‌هایی هستند كه با اشاره‌های ظاهری به اماكن و مظاهر باقی مانده از آن حضرت (مانند مسجد جمكران) سعی دارند آگاهی و توسل مردم به این اماكن را زمینه رهایی از مشكلات نشان دهند. تله فیلم گوشه‌نشینان (۱۳۸۷) ساخته سیروس مقدم از این‌گونه فیلم‌هاست. این فیلم افراد سودجویی را نشان می‌دهد كه با سوء‌استفاده از باورهای دینی مردم به مال‌اندوزی و دزدی مشغول هستند. شخصیت اول داستان با بازی حامد كمیلی گول حرف‌های یك آدم به ظاهر متدین را خورده و نامزد خود را رها می‌كند تا با شخصیت جذاب و پولدار رویایی (لیلا اوتادی) ازدواج كند؛ اما در این راه همه چیز خود را از دست می‌دهد و در پایان، فیلم با نامه نوشتن به آقا امام زمان (عج)و توسل به آن حضرت پایان می‌یابد. این دسته از فیلم‌ها اگرچه با نشان دادن ظواهر مهدویت سعی دارند توسل به آن حضرت را راهگشای مشكلات قرار دهند؛ چون شعاری و الكن هستند، نمی‌توانند در القای مفهوم مهدویت موفق باشند.

در مجموع جای سؤال دارد كه چرا سینمای ایران با ظهور دولت نهم و توجه ویژه خود رئیس جمهور به مهدویت هنوز نتوانسته است در ساخت و اشاعه فیلم‌های مهدوی موفق عمل کند؟ امیدواریم در ۴ سال آینده شاهد ساخت بیشتر این‌گونه فیلم‌ها باشیم.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما