کد مطلب : ۲۸۴۵
:: گزارش تصويری::
بررسی شعر آيينی در مرکز مطالعات راهبردی خيمه
در اين جلسه که در دفتر مرکز مطالعات راهبردی خيمه برگزار شد، آقايان استاد محمدعلی مجاهدی (نويسنده و شاعر)، سيدمهدی حسينی (نويسنده و شاعر)، غلامرضا گلیزواره (نويسنده و محقق)، جواد محمدزمانی (نويسنده و شاعر) و چند تن از شعرای جوان مطرح شهر قم حضور داشتند.
در ادامه بخشهايی از مباحث مطرح شده در اين جلسه میآيد:
* قلمرو شعر آیینی
قلمرو موضوعی شعر آيينی با آنچه در اذهان جا افتاده، بسيار متفاوت است و به دو مقوله مناقب و مدايح محدود نمیشود، بلکه گذشته از تعريف فنی شعر آيينی، تمام مقولههايی که به نحوی متأثر از آموزههای وحيانی، تعاليم اسلامی، روايات، متون روايی، تاریخ اسلام است، در حوزۀ موضوعی شعر آيينی قرار میگيرد.
* روش مداحان قدیم
يک مداح در بيست سال پيش، مراسم را با يک غزل صائب شروع میکرد و بعد در اواخر هم گريزی میزد؛ يک غزل شسته رفته از صائب میخواند که هر بيتش واقعاً دنيايی از معنی است، بسيار هم تأثيرگذار بود، الان کمتر مداحی اين کار را میکند.
* آشنایی مداحان با شعرشناسی
مداح با شعر آشنا نيست، يعنی طعم شعر خوب را نمیداند؛ اصلاً شناختی از شعر ندارد و لذتی از شعر نمیبرد؛ دنبال شعری است که حتماً اسم امام حسين(ع) در آن باشد.
مداح بايد بداند که فقط شاعر معاصر نيست که در مورد حضرت زهرا (س) شعر دارد؛ قديمیترين شعر دربارۀ حضرت زهرا(س) مربوط به دقيقی، شاعر قرن چهارم است. معلوم میشود آن زمان هم مسئله فدک به عنوان نماد حقکشی مطرح بوده است؛ دقيقی به ممدوحش میگويد کاری نکن که آنچه بر سر حضرت فاطمه(س) و فدک رفت، بر سر من هم برود.
*تصویر شعر قدیم در شعر جدید
قلم نويسندۀ آيينی بايد به سمتی برود که مداح احساس کند بايد آن را بخواند؛ راهش اين است که روی تصاوير و مضامين شعر قديم تمرکز کند و ظرافتهای تصويری و نه مضمون آن را برای مداح باز کند.
*حفظ شعر باعث نوگرایی در مداحی
امروزه گرايش جوانان به شعر آيينی زياد شده است، بايد ريشهيابی شود که کنگرهها باعث اين گرايش شده يا جوانها روحيۀ عاشورايی پيدا کردهاند.
در اين زمينه واقعاً کارهای خوبی میشود پيدا کرد؛ باید به مداحان انگیزه داد تا به حفظ نمودن این اشعار راغب شوند. این کار باعث ایجاد يک نوگرايی در مداحی میشود؛ بايد شعرهایی که درد زمان و شناخت زمان دارد به مداح رساند.
* عرضه معیارهای شعر خوب
الان شعر به سمت توليد و مصرف رفته است؛ بايد به مداح شعرشناسی ياد داد؛ مداح نبايد وابسته به شاعر باشد، بايد وابسته به آگاهیهای خودش داشته باشد؛ بايد معيارهای انتخاب شعر خوب را به مداح عرضه کرد. بايد بدون تعارف گفت فلان شعر خوب است و فلان شعر بد؛ البته شعر نبايد مخاطبگريز باشد، بلکه بايد مخاطب آن را بفهمد.
* حضور شعرا در هیأت
مداحان زيادی هستند که شعر را میفهمند و میشناسند، اما در پياده کردن آن مشکل دارند. پياده کردن شعر در يک جلسه، يک هنر خاص است.
مرحوم مولوی معتقد بودند که مداحی را بايد پنج بخش کرد: آداب، فنون اجرا، تاریخ و مقتل، شعر و ادبيات، صوت و لحن.
اگر کسی صدای خوبی نداشته باشد، ولی شعرشناس باشد و دکلمه کند، باز هم تأثيرگذار است.
حضور شعرا در هيئات واقعاً يک حسن اتفاق است. آيا ممکن است کسی که میخواهد شعر آيينی بگويد، در متن هيأت حضور نداشته باشد؟ مداحان از شعرا بهره میگيرند ولی معمولاً اساس هيأتها مداح است.
* تدوین مبانی برای مرثیه
بايد کاری کرد که شعر و نوحه بد توليد نشود که بخواهد به دست مداح برسد يا نرسد، قدرت انتخاب داشته باشد يا نداشته باشد.
بايد يک سری مبانی برای مرثيه تدوين کرد و در آن حتی ريزترين امور تعريف شده باشد تا وقتی کسی وارد اين حيطه میشود، با همۀ ابعاد مرثيه و مداحی آشنايی پيدا کند.
بايد تعریف کرد که مثلاً در شعر آيينی اصل با خيال است يا عاطفه؛ سبک اساسی در شعر عاشورايی چیست؟ خراسانی يا هندی؟ تزاحم خيال در شعر عاشورايی نقش مثبت دارد يا نه؟
شاعری تا به حال شعر عاشقانه میگفته و الان میخواهد شعر عاشورايی بگويد، بايد چه کتابی مطالعه کند تا در حال و هوای شعر عاشورايی قرار بگیرد و با مبانی کلی مرثيه و منقبت اهلبيت(ع) آشنا شود؟
* شعر مخاطبپسند در هیأت
شعر معاصر به سمتی میرود که خيلی مخاطبگريز میشود. بعضی شعر را اينگونه تعريف میکنند که هرچه از مردم فاصله بگيرد، شعرتر است ولی در هيأتها بايد شعری خواند که هم شعر باشد و هم مردم آن را بفهمند؛ هم عامپسند باشد، هم خاصپسند.
* شعرا همراه مداحان
مقام معظم رهبری میفرمودند: «علمای قديم مقيد بودند که چند شاعر همراهشان باشد تا اين معارفی را که بلدند به اين شعرا ياد بدهند و از طبع شعرا استفاده کنند. بعد میفرمودند شما چرا اين کار را نمیکنيد؟ شما بايد در اطرافتان چند هنرمند باشد، يعنی برکت دارد حتی برای يک عالم.»
* شعر به مثابه یک تریبون عمومی
مرحوم آغاسی شعر را تبديل به يک تريبون کرد و عموم را با شعر آشتی داد. اين کار، نتیجه داد و هرکس دو سه بيت از شعرهای آغاسی را حفظ است.
به سطح شعر کاری نداريم ولی نفس کار خيلی مهم است؛ اين که در هيأتی، شعرخوانی شاعر نتيجه میدهد، عطشی است که بوده و تا به حال کشف نشده بوده است؛ الان کشف شده و شما نتايج و برکاتش را میبينيد.
* آسیبشناسی شعر آیینی
شعر آيينی آسيب دارد ولی در نوحه و سرود به مراتب بيشتر است؛ حال آهنگ يک مسئله است و ادبيات به کار گرفته شده يک مسئله. نگاه و محتوا گاهی خيلی مشکل دارد. در اين عرصه بايد يک فکری کرد.
* انحرفات در تعزیه
تعزیه نيز دچار آفاتی است، در نسخههای تعزيه حدود چهل الی پنجاه آفت خطرناک کلامی و اعتباری وجود دارد که هر ساله به جامعه تزريق میشود.
الان در تعزيهها مسايلی مطرح میشود که دقيقاً معارض با اعتقادات شيعه است؛ يعنی اعتقاداتی شبیه عقايد مسيحيت و حتی ثنويت زرتشتی.
مثلاً در نسخههای تعزيه دقيقاً اینگونه ترسيم میشود که دستگاه حضرت امام حسين(ع) با دستگاه خداوند جداست؛ اين دستگاه در عرض آن دستگاه است، مشکلات کلامی، ساختاری و شعری در تعزيه بسيار است.