کد مطلب : ۱۴۰۱۲
تحلیل محتوای متون مداحیهای رایج در رسانه
فرهنگ: در زیر تحلیل محتوای متون مداحیهای رایج در رسانه را که برگرفته از وبلاگ کویریات نوشته نسیم کاهیرده کارشناس ارشد جامعهشناسی است، میخوانید.
چکیده
در سالهای اخیر با روند رو به رشد رسانهای شدن مناسک، باتلاش هنرمندان فعال رسانه در کنار تعامل با عناصر اصلی گرداننده این مناسک؛ یعنی مداحان، الگوهای جدیدی از نمایش گردهماییهای مذهبی در قالبهای نو و جذاب هنری به مخاطب عرضه شده است. بنابراین مداحان در این میان به عنوان متولیانی مؤثر در ارائه هنرمندانه از واقعیت امر دینی و اندیشه مذهبی به جامعه عمل میکنند.
از اینرو درتحقیق حاضر سعی شده است ویژگیهای متون مورد استفاده این مداحان با استفاده از متد تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گیرد.
با فرض پذیرفتن مداحی رسانهای به مثابه رویکردی جدید در تبلیغ دینی و با تکیه بر بررسی صورت گرفته روی محتوای متون ارائه شده توسط مداحان رسانهای، شاید بتوان از وجود نگرش و نگاه خاص دینی غالب بر اینگونه متون سخن گفت نگرشی که:
۱-متکی بر تقویت احساسات و عواطف مذهبی است
۲-کمتر ناظر به بیان مسائل اخلاقی و مباحث جدی فکری و اعتقادی است
و باعث اشاعه دینداری متناسب با آن در جامعه دینداران خواهد شد. این نگرش از آنجا که بیش از هر چیز بر روی کارکرد یکپارچهسازی مناسک مذهبی تمرکز یافته است، از نقش مناسک در جهت آگاهی بخشی اخلاقی به افراد جامعه غافل است و از اینروست که در این بستر مهمترین مقولات زیربنایی فکری، اعتقادی و اخلاقی معطل مانده و صرفا مقولات روبنایی احساسی و عاطفی مجال طرح مییابند.
کلید واژهها: رسانه، مناسک، مداح، دینداری
مسئله تحقیق
در سالهای اخیر در مناسبتهای مذهبی مختلف بویژه در ایام عزاداری محرم و صفر، مناسک مذهبی به شکل گسترده و برجستهای در رسانهها از جمله تلویزیون نمود یافتهاند. بهویژه در زمینه پخش مداحی که به شکل چشمگیری در شبکههای مختلف صدا و سیما روبه فزونی بوده است.
در واقع روند رو به رشد رسانهای شدن مناسک، موجب ایجاد فضای غالب مناسکی پر جلوهای در سطح گستردهای از جامعه شده است، که با نگاهی زیباشناسانه و هنری به علقههای دینی مردم و نمادهای مذهبی و سنتی آنها پرداخته است. تلاش هنرمندان فعال در عرصه رسانه در این زمینه نقش اساسی و محوری دارد، که در کنار تعامل با عناصر اصلی گرداننده این مناسک؛ یعنی مداحان، الگوهای جدیدی از گردهماییهای مذهبی را در قالبهای نو و جذاب به مخاطب عرضه میکند. قالبهایی که محتوای دینی مورد نظر را، بدون آنکه اثر تخریب پخش مستقیم برنامه دینی را داشته باشد، به راحتی به مخاطب منتقل سازد.
روش تحقیق
در این تحقیق به دلیل انتخاب نوع واقعیت اجتماعی یا عنصر هستی شناسانهی مورد تحقیق یعنی متن و تفسیر، روش کیفی بر کمی ارجحیت دارد. بنابراین این تحقیق به شیوه کیفی و بر اساس ((تحلیل اسنادی)) صورت گرفته است و مبنای روش شناختی و تكنيك ارزيابی در اين بررسی تحليل محتوی است.
اطلاعات بدست آمده در اینجا متکی است بر آرشیوهای موجود در زمینه مداحی (اشعار ونوحهها و متون مورد استفاده مداحان رسانهای)
انتخاب نمونهها هدفمند بوده و بر اساس ((روش اشباع نظری)) صورت گرفته است و برعکس روش کمی، به منظور سنجش تفسیرها براساس مقولات برآمده از نظریه میباشد نه برای تعمیم یافتهها.
هدف تحلیل نیز افراز (تبدیل مجموعه به زیرمجموعهها) متن به مقولهها و سنجش محتوای آنها براساس این مقولههاست. به همین منظور از میان مداحان معروف رسانه ملی تلویزیون ۴تن به عنوان نمونه انتخاب شده است و۴مورد از متنهای مداحیهای هرکدام که در سال گذشته (۱۳۸۸) اجرا شده است مورد تحلیل قرارگرفته است.
مسأله اصلی در هر طرح پژوهشی گزينش و تعريف مقولههاست. فضايی كه واحدهای محتوی بايد در آن طبقهبندی شوند. به این منظور در ابتدا با توجه به مسئله تحقیق و دیدگاههای نظری و فرضیات موجود کار مقولهبندی صورت گرفته و بعد روی دادهها اعمال شد و البته اصلاحاتی روی آنها صورت گرفت و در پایان اطلاعات طبقهبندی شدهای را بدست آورد.
مقولهها:
۱-عشق به یک موجود مقدس والهی
۲-اظهار ارادت به مولا و مراد
۳-مدح ائمه ومتصف نمودن آنها به صفات و ویژگیهای منحصربه فرد و متعالی
۴-ملامت و سرزنش خود به عنوان یک موجود ضعیف و معصیت کار
۵- اظهار عشق به معشوقی با ویژگیهای زمینی و غیرقدسی
۶-استفاده از تشبیه واستعاره وجملات غلو آمیز در ارتباط با ائمه
۷- مدح زیبایی و ویژگیهای ظاهری ائمه و اهل بیت
۸- همذات پنداری باائمه و اهل بیت
۹- اطمینان ویقین در دستیابی به ثواب و پاداش اخروی
۱۰- بیان ویژگیهای اخلاقی و رفتارهای اجتماعی ائمه
۱۱- بیان مصائب و مظلومیت بیش از حد ائمه و اهل بیت
۱۲-توصیف صحنههای تراژیک
۱۳- توصیف روابط عاطفی
۱۴-توصیف صحنههای حماسی
۱۵- تأکید بر جوانمردی و شجاعت
۱۶- اطمینان به توجه و نظر ویژه ائمه
۱۷- جملات دعا گونه و مخاطب قراردادن خداوند
۱۸-پرداختن به مفهوم شهادت و ایثار
۱۹-بیان حال درونی خوددر ارتباط با ائمه
تجزیه و تحلیل دادهها
با نگاهی کلی به متون منتخب مداحی که به عنوان نمونه مورد بررسی قرارگرفته اند میتوان گفت: دو مقوله۱۳ (توصیف روابط عاطفی ) و ۱۲ (توصیف صحنههای تراژیک) بیشتر از سایر مقولات مورد استفاده بودهاند. به بیان دیگر روابط احساسی و عاطفی و همچنین توصیف صحنههای تراژیک دستمایه اصلی نویسندگان این متون و محتوای غالب این مداحیها محسوب میشود.
واقعیتی که چندان دور از ذهن نبود. به طوری که ملاحظه شد از بین ۱۶ متن موجود محتوای۱۰ متن حاوی کلمات و جملات و مضامینی بود که در این دو مقوله تقسیمبندی میشدند. مثلا بکار بردن عباراتی که توصیفکننده رابطههای احساسی و عاطفی میان اعضای خانواده مثل مادر و فرزند، پدر و فرزند، برادر و خواهر و...است یا خلق صحنههای غمانگیز و ناراحتکننده و دلخراش جان سپردن عزیزان و تشنگی کودکان و بیحرمتی به زنان و...که در جای جای این متون قابل مشاهده بود. پرداختن وافر به این مقولات از برخی جنبهها قابل تبیین است چرا که این مقولات دارای ویژگیهایی هستند از جمله:
۱-ظرفیت بیشتر قرارگرفتن در قالبهای شعری و منظوم
۲-امکان تأثیرگذاری سریعتر و آسانتر برمخاطب
۳-ایجاد نوعی همذاتپنداری نسبت به موضوع در ذهن مخاطب
که باعث میشود بیشتر مورد استفاده مداحان قرار گیرند. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که یکی از مهمترین مناسک مذهبی شیعه که در آن حضور مداح و مداحی تعریف میشود مناسک عزاداری عاشوراست و جای جای حادثه عاشورا نیز سوای مقولات ناظر به محتوا از نظر شکلی هم بستر مساعدی است برای پروراندن تخیلها و برجستهسازیهای شاعرانه و خلق صحنههای تراژیک ودلخراش؛ نابرابری میان دوسپاه، حضور زنان و کودکان در میانه کارزار، عطش و تشنگی، خون وجنایت، بیرحمی و شقاوت، همه و همه برحضور پررنگ عاطفه و احساس میافزاید و ازطرفی هم باور شرکتکنندگان در این مجالس برگریستن به عنوان نشانهای از برقراری نوعی ارتباط متقابل با یک منبع قدسی و فرابشری، تقویتکننده چنین فضای احساسی و عاطفی پر رنگی است.
به عبارتی صرف گریستن و پرداختن به حادثه عاشورا به عنوان یک واقعه غمانگیز در گذشته و منقطع از واقعیتهای تاریخی و اجتماعی مرتبط با آن صورت میگیرد و با غفلت و بیتوجهی نسبت به تفکر و اندیشهای که زمینهساز این حادثه بزرگ بوده است همراه است به طوری که مشاهده میشود در متون مداحی به طور غلو آمیز و با شاخ و برگ دادن فراوان از چگونه کشته شدن حسین(ع) و یارانش در جهت گریاندن هر چه بیشتر مخاطب استفاده میشود. بیآنکه حتی یک عبارت و جمله کوتاه از چرایی این کشته شدن و شهادت در گوشهای چرایی شهادت امام حسین (ع) قرار دهد.
از مقولات دیگر دومقوله شماره ۲(( اظهار ارادت به مولا و مراد)) و مقوله شماره ۱۱((بیان مصائب و مظلومیت بیش از حد ائمه و اهل بیت)) نیز نسبت به سایر موارد در تعداد قابل توجهی (۵متن) از متنها به کار رفتهاند. البته بیان مصائب و مظلومیت ائمه و اهل بیت ایشان بویژه پیرامون قضیه کربلا را به نوعی میتوان در ارتباط با دو مقوله نخست یعنی همان به کارگیری عنصر احساس و عاطفه تفسیر کرد چرا که شرح حال درد و رنجهای فراوان و ظلم آشکاری که بر ائمه و شیعیان ایشان در طول تاریخ شیعه روا داشته شده است مستقیما در ارتباط با احساسات و عواطف انسانی قرار میگیرد.
درمورد مقوله شماره ۲نیز به نحوی بیان احساسات وعواطف درونی مریدی با مولا و مرادش مد نظر قرار میگیرد ولی با این توضیح که این مراد و مولا برای مخاطب کاملا مجهول باقی گذاشته میشود و صرفا وی را در مواجهه بایک سری عبارات زیبا و موزون که دروصف موجودیتی بینظیر و برتر و قابل تقدیس بیان شده است قرارمیدهد. در این میان هدف فقط سمت و سو دادن احساسات مخاطب در جهت تقدیس موجودیتی غیرقابل وصف و موهوم و در عین حال مقدس و قابل احترام است که طبعا اثر آن نیز در همان سطح احساسات زودگذر خواهد بود چراکه بدون ایجاد پیش زمینهشناختی لازم درذهن مخاطب صورت میگیرد.
علاوه برموارد فوق ۳مقوله دیگر نیز البته به طور خیلی کم رنگتر در متون بررسی شده مشاهده میشد یکی از این مقولات که در این دستهبندی قرار میگیرد مقوله شماره ۳(مدح ائمه و متصف نمودن آنها به صفات و ویژگیهای منحصربه فرد و متعالی) است که برخلاف انتظار خیلی کم به آن پرداخته شده است چراکه اصولا وجه تسمیه ((مداحی)) پرداختن به چنین مقولهای است یعنی برشمردن فضایل و نیکیها ومدح ویژگیهای متعالی ائمه که آنها را به عنوان الگوهای بزرگ بشری مطرح میسازند.
مقوله دیگری که دراین دسته قرار میگیرد مقوله شماره۶ (استفاده از تشبیه و استعاره و جملات غلو آمیز در ارتباط با ائمه) است که در جهت همان تقدیس و توصیف برتری ائمه نسبت به انسانهای معمولی به کاربرده شده است و در واقع استفاده از تعبیرات غلوآمیز در این متون برای توصیف ائمه را نیز میتوان تلاشی درجهت این تقدیس و بزرگداشت دانست.
آخرین مقوله این دسته مقوله شماره ۷ (مدح زیبایی و ویژگیهای ظاهری ائمه و اهل بیت) است که درمورد علت بکارگیری قابل توجهش در متون مداحی میتوان گفت: بیان و توصیف زیباییهای ظاهری ائمه با آگاهی به وجود میل و کشش انسانها به زیبایی و حس زیبایی دوستی فطری درون انسانها صورت میگیرد، اگرچه در جهت ایجاد حب و دوستی نسبت به ائمه سادهترین ودرعین حال سطحیترین روش ممکن محسوب میشود، چراکه استفاده از جذابیتهای بصری برای ایجاد محبوبیت نازلترین سطح ادراکی ذهن انسان را درگیر میسازد.
از این چند مقوله که بگذریم به کاررفتن سایر مقولات در متون مورد بررسی به هیچ وجه قابل اعتنا نیست، چراکه نهایتا فقط در یک متن و آن هم یک یا دومرتبه به کار رفتهاند یا مانند مقوله شماره۱۰ (بیان ویژگیهای اخلاقی و رفتارهای اجتماعی ائمه) اصلا به کار نرفتهاند که در مورد اخیر جای تأمل فراوان وجود دارد، چراکه پرداختن به ویژگیهای اخلاقی و اجتماعی ائمه پیش شرط اساسی و بسیار مهم در ایجاد درک و معرفت صحیح نسبت به شخصیت والای انسانی ایشان و به دنبال آن الگوبرداری افراد از آنها در جهت دستیابی به حیات انسانی مطلوب است.
همچنین در باب مقوله شهادت و ایثار که عدم پرداختن به آن جای شگفتی ست، چراکه مفهوم شهادت به واقع به زندگی امامان شیعه گره خورده است و بویژه با نام حسین عجین شده است و به گفته دکتر علی شریعتی؛ امکان ندارد کاری را که حسین کرده است بفهمیم مگر اینکه بفهمیم که شهادت چیست.
البته باید اذعان نمود که پرداختن به مفهومی با این عظمت کاری بس دشوار است و طبعا انتقال آن به ذهن مخاطب عام کاری دشوارتر، ولی به هر حال طرح آن به عنوان یک مقوله اعتقادی مؤثر در زندگی اجتماعی و سیاسی یک فرد دیندار ضرورت مییابد.
نتیجه گیری
در سالهای اخیر روند رو به رشد رسانهای شدن مناسک، موجب ایجاد فضای غالب مناسکی پر جلوهای در سطح گستردهای از جامعه شده است، که با نگاهی زیباشناسانه و هنری به علقههای دینی مردم و نمادهای مذهبی و سنتی آنها پرداخته است. تلاش هنرمندان فعال در عرصه رسانه در این زمینه نقش اساسی و محوری دارد، که در کنار تعامل با عناصر اصلی گرداننده این مناسک؛ یعنی مداحان، الگوهای جدیدی از گردهماییهای مذهبی را در قالبهای نو و جذاب هنری به مخاطب عرضه میکنند. قالبهایی که محتوای دینی مورد نظر را به کمک آثارهنری، بدون آنکه اثر تخریب پخش مستقیم برنامه دینی را داشته باشد، به راحتی به مخاطب منتقل سازد.
همانطور که دورکیم هم معتقد است ((امر واقع فقط به کمک نمادها یا رمزهای شایسته بیان نمیگردد و اضافهای به طور معمول در این میان باقی میماند که میخواهد در قالب آثار تکمیلی، اضافی و تجمعی، یعنی در قالب آثار هنری، به بیان درآید. اگرخود دین جایی برای تلفیقهای آزادانه اندیشه و فعالیت، جایی برای هنر، برای هر آن چیزی که به جان خسته از قید و بندهای زندگی روزانه نفسی تازه میدهد قائل نمیبود نمیتوانست دین باقی بماند)).
بنابراین مداحان به واسطه رسانه و ظرفیتها و ابزارهای هنری خاصی که در اختیار آنها قرار میدهد در این میان به عنوان متولیانی مؤثر در ارائه هنرمندانه از واقعیت امر دینی و اندیشه مذهبی عمل میکنند.
از اینرو درتحقیق حاضر سعی شده است ویژگیهای متون مورد استفاده این مداحان با استفاده از متد تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور از میان مداحان معروف رسانه ملی تلویزیون ۴تن به عنوان نمونه انتخاب شده است و ۴ مورد از متنهای مداحیهای هرکدام که در سال گذشته (۱۳۸۸) اجرا شده است، موردتحلیل قرارگرفته است. دادههای بدست آمده از نمونهها نشان میدهد که هرکدام از این مداحان سبک و شعر و تکیه کلام و حتی موسیقی خاص خود را ارائه میکند. این مداحان علاوه بر داشتن صدای خوب با تکیه بر نوعی آگاهی از نیاز مخاطب به همراه فضایی وسیع و زیاد برای تکرار و تجربه و آزمایش که در مجالس داشتهاند، موسیقی جذابی را در نوحهها به کار میبرند که البته بیش از آنکه ابداع باشد، تقلید از نظم موسیقایی موسیقیها و ترانههای مطلوب مردم است. اشعار مورد استفاده این مداحان بیشتر در قالب تصنیف و ترانه ونزدیک به ادبیات عامیانه است. اين مداحان از متونی استفاده میكنند كه تا حدود زیادی بیانگر عاطفه و احساس مذهبی است و کمتر ناظر به بیان مسائل اخلاقی و مباحث جدی فکری و اعتقادی است.
در این راستا تأکید عمده آنها بر روی جنبههایی از شخصیت و ویژگیهای انسانی صورت میگیرد که پتانسیل بیشتری در برانگیختن عواطف و احساسات مستمعین داشته باشند. به طوری که به وفور مشاهده میشود در جای جای این متون مداحی مضامینی به طور غلو آمیز و غیر واقعی در ارتباط با مصائب امام حسین(ع) و یارانش در جهت گریاندن هر چه بیشتر مخاطب استفاده میشود. بیآنکه حتی یک عبارت و جمله کوتاه از چرایی این کشته شدن وشهادت در گوشهای اشاره شود. به عبارتی صرف گریستن و پرداختن به حادثه عاشورا به عنوان یک واقعه غمانگیز در گذشته و منقطع از واقعیتهای تاریخی و اجتماعی مرتبط با آن صورت میگیرد و با غفلت و بیتوجهی نسبت به تفکر و اندیشهای که زمینهساز این حادثه بزرگ بوده است همراه است. البته تناقضی آشکار در این نوع نگرش نیز وجود دارد از آنرو که امام حسین(ع) را به عنوان موجودی ملکوتی و آسمانی و مقدس با تمامی فرهنگ عامیانه خود محک زند و دردها و رنجهایش را از جنس دردها و رنجهای خود میداند.
از اینرو ادامه و استمرار چنین روندی در رسانه پیرامون امر تبلیغ دینی که صبغهای احساسی وعاطفی دارد، باعث میشود که شناختن و فهمیدن و اندیشیدن پیرامون مفاهیم دینی، برای انجام عمل و اجرای برنامه گریستن و دستیابی به احساس رضایت درونی آنی و ناپایدار ترک بشود.
ولی همانطور که دورکیم هم میگوید ((آن تصوراتی که نقش مناسک بیدار کردن آنها و فعال کردن شان در وجود ماست، تصوراتی نیستند که ما بدون هدف و به صرف خشنودی خودمان از پدیدار شدن و تلفیق یافتن آنها در برابر چشمانمان در ذهن خود مجسم کنیم. ضرورت آنها برای کارکرد حیات نیکوی اخلاقی ما به اندازه ضرورت غذا برای ادامه حیات جسمانی ماست)).
بنابراین با فرض پذیرفتن مداحی رسانهای به مثابه رویکردی جدید در تبلیغ دینی و با تکیه بر بررسی صورت گرفته روی محتوای متون ارائه شده توسط مداحان رسانهای، شاید بتوان از وجود نگرش و نگاه خاص دینی غالب بر اینگونه متون سخن گفت نگرشی که:
۱-متکی بر تقویت احساسات و عواطف مذهبی است
۲-کمتر ناظر به بیان مسائل اخلاقی و مباحث جدی فکری و اعتقادی است
و باعث اشاعه دینداری متناسب با آن در جامعه دینداران خواهد شد. این نگرش از آنجا که بیش از هر چیز بر روی کارکرد یکپارچهسازی مناسک مذهبی تمرکز یافته است از نقش مناسک در جهت آگاهی بخشی اخلاقی به افراد جامعه غافل است و از اینروست که که در این بستر مهمترین مقولات زیربنایی فکری، اعتقادی و اخلاقی معطل مانده وصرفا مقولات روبنایی احساسی وعاطفی مجال طرح مییابند.
مراجع
۱- بهار، مهری،۱۳۸۶، تحول دینی یاسکولار شدن با تأکید برمداحی جدید-مقاله
۲-دورکیم، امیل،۱۳۸۳، صور بنیانی حیات دینی، ترجمه باقر پرهام، نشر مرکز
۳-مظاهری، محسن،۱۳۸۷، رسانه شیعه،چاپ و نشر بینالملل
۴-کاهیرده، نسیم،۱۳۸۸، نگاهی جامعهشناختی به تحول نقش واعظ و مداح در اجرای مناسک عاشورا، پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه پیام نورمرکزتهران، دانشکده علوم اجتماعی
۵- صدیق سروستانی، رحمت الله،۱۳۷۵، کاربرد تحلیل محتوا در علوم اجتماعی، نامه علوم اجتماعی
چکیده
در سالهای اخیر با روند رو به رشد رسانهای شدن مناسک، باتلاش هنرمندان فعال رسانه در کنار تعامل با عناصر اصلی گرداننده این مناسک؛ یعنی مداحان، الگوهای جدیدی از نمایش گردهماییهای مذهبی در قالبهای نو و جذاب هنری به مخاطب عرضه شده است. بنابراین مداحان در این میان به عنوان متولیانی مؤثر در ارائه هنرمندانه از واقعیت امر دینی و اندیشه مذهبی به جامعه عمل میکنند.
از اینرو درتحقیق حاضر سعی شده است ویژگیهای متون مورد استفاده این مداحان با استفاده از متد تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گیرد.
با فرض پذیرفتن مداحی رسانهای به مثابه رویکردی جدید در تبلیغ دینی و با تکیه بر بررسی صورت گرفته روی محتوای متون ارائه شده توسط مداحان رسانهای، شاید بتوان از وجود نگرش و نگاه خاص دینی غالب بر اینگونه متون سخن گفت نگرشی که:
۱-متکی بر تقویت احساسات و عواطف مذهبی است
۲-کمتر ناظر به بیان مسائل اخلاقی و مباحث جدی فکری و اعتقادی است
و باعث اشاعه دینداری متناسب با آن در جامعه دینداران خواهد شد. این نگرش از آنجا که بیش از هر چیز بر روی کارکرد یکپارچهسازی مناسک مذهبی تمرکز یافته است، از نقش مناسک در جهت آگاهی بخشی اخلاقی به افراد جامعه غافل است و از اینروست که در این بستر مهمترین مقولات زیربنایی فکری، اعتقادی و اخلاقی معطل مانده و صرفا مقولات روبنایی احساسی و عاطفی مجال طرح مییابند.
کلید واژهها: رسانه، مناسک، مداح، دینداری
مسئله تحقیق
در سالهای اخیر در مناسبتهای مذهبی مختلف بویژه در ایام عزاداری محرم و صفر، مناسک مذهبی به شکل گسترده و برجستهای در رسانهها از جمله تلویزیون نمود یافتهاند. بهویژه در زمینه پخش مداحی که به شکل چشمگیری در شبکههای مختلف صدا و سیما روبه فزونی بوده است.
در واقع روند رو به رشد رسانهای شدن مناسک، موجب ایجاد فضای غالب مناسکی پر جلوهای در سطح گستردهای از جامعه شده است، که با نگاهی زیباشناسانه و هنری به علقههای دینی مردم و نمادهای مذهبی و سنتی آنها پرداخته است. تلاش هنرمندان فعال در عرصه رسانه در این زمینه نقش اساسی و محوری دارد، که در کنار تعامل با عناصر اصلی گرداننده این مناسک؛ یعنی مداحان، الگوهای جدیدی از گردهماییهای مذهبی را در قالبهای نو و جذاب به مخاطب عرضه میکند. قالبهایی که محتوای دینی مورد نظر را، بدون آنکه اثر تخریب پخش مستقیم برنامه دینی را داشته باشد، به راحتی به مخاطب منتقل سازد.
روش تحقیق
در این تحقیق به دلیل انتخاب نوع واقعیت اجتماعی یا عنصر هستی شناسانهی مورد تحقیق یعنی متن و تفسیر، روش کیفی بر کمی ارجحیت دارد. بنابراین این تحقیق به شیوه کیفی و بر اساس ((تحلیل اسنادی)) صورت گرفته است و مبنای روش شناختی و تكنيك ارزيابی در اين بررسی تحليل محتوی است.
اطلاعات بدست آمده در اینجا متکی است بر آرشیوهای موجود در زمینه مداحی (اشعار ونوحهها و متون مورد استفاده مداحان رسانهای)
انتخاب نمونهها هدفمند بوده و بر اساس ((روش اشباع نظری)) صورت گرفته است و برعکس روش کمی، به منظور سنجش تفسیرها براساس مقولات برآمده از نظریه میباشد نه برای تعمیم یافتهها.
هدف تحلیل نیز افراز (تبدیل مجموعه به زیرمجموعهها) متن به مقولهها و سنجش محتوای آنها براساس این مقولههاست. به همین منظور از میان مداحان معروف رسانه ملی تلویزیون ۴تن به عنوان نمونه انتخاب شده است و۴مورد از متنهای مداحیهای هرکدام که در سال گذشته (۱۳۸۸) اجرا شده است مورد تحلیل قرارگرفته است.
مسأله اصلی در هر طرح پژوهشی گزينش و تعريف مقولههاست. فضايی كه واحدهای محتوی بايد در آن طبقهبندی شوند. به این منظور در ابتدا با توجه به مسئله تحقیق و دیدگاههای نظری و فرضیات موجود کار مقولهبندی صورت گرفته و بعد روی دادهها اعمال شد و البته اصلاحاتی روی آنها صورت گرفت و در پایان اطلاعات طبقهبندی شدهای را بدست آورد.
مقولهها:
۱-عشق به یک موجود مقدس والهی
۲-اظهار ارادت به مولا و مراد
۳-مدح ائمه ومتصف نمودن آنها به صفات و ویژگیهای منحصربه فرد و متعالی
۴-ملامت و سرزنش خود به عنوان یک موجود ضعیف و معصیت کار
۵- اظهار عشق به معشوقی با ویژگیهای زمینی و غیرقدسی
۶-استفاده از تشبیه واستعاره وجملات غلو آمیز در ارتباط با ائمه
۷- مدح زیبایی و ویژگیهای ظاهری ائمه و اهل بیت
۸- همذات پنداری باائمه و اهل بیت
۹- اطمینان ویقین در دستیابی به ثواب و پاداش اخروی
۱۰- بیان ویژگیهای اخلاقی و رفتارهای اجتماعی ائمه
۱۱- بیان مصائب و مظلومیت بیش از حد ائمه و اهل بیت
۱۲-توصیف صحنههای تراژیک
۱۳- توصیف روابط عاطفی
۱۴-توصیف صحنههای حماسی
۱۵- تأکید بر جوانمردی و شجاعت
۱۶- اطمینان به توجه و نظر ویژه ائمه
۱۷- جملات دعا گونه و مخاطب قراردادن خداوند
۱۸-پرداختن به مفهوم شهادت و ایثار
۱۹-بیان حال درونی خوددر ارتباط با ائمه
تجزیه و تحلیل دادهها
با نگاهی کلی به متون منتخب مداحی که به عنوان نمونه مورد بررسی قرارگرفته اند میتوان گفت: دو مقوله۱۳ (توصیف روابط عاطفی ) و ۱۲ (توصیف صحنههای تراژیک) بیشتر از سایر مقولات مورد استفاده بودهاند. به بیان دیگر روابط احساسی و عاطفی و همچنین توصیف صحنههای تراژیک دستمایه اصلی نویسندگان این متون و محتوای غالب این مداحیها محسوب میشود.
واقعیتی که چندان دور از ذهن نبود. به طوری که ملاحظه شد از بین ۱۶ متن موجود محتوای۱۰ متن حاوی کلمات و جملات و مضامینی بود که در این دو مقوله تقسیمبندی میشدند. مثلا بکار بردن عباراتی که توصیفکننده رابطههای احساسی و عاطفی میان اعضای خانواده مثل مادر و فرزند، پدر و فرزند، برادر و خواهر و...است یا خلق صحنههای غمانگیز و ناراحتکننده و دلخراش جان سپردن عزیزان و تشنگی کودکان و بیحرمتی به زنان و...که در جای جای این متون قابل مشاهده بود. پرداختن وافر به این مقولات از برخی جنبهها قابل تبیین است چرا که این مقولات دارای ویژگیهایی هستند از جمله:
۱-ظرفیت بیشتر قرارگرفتن در قالبهای شعری و منظوم
۲-امکان تأثیرگذاری سریعتر و آسانتر برمخاطب
۳-ایجاد نوعی همذاتپنداری نسبت به موضوع در ذهن مخاطب
که باعث میشود بیشتر مورد استفاده مداحان قرار گیرند. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که یکی از مهمترین مناسک مذهبی شیعه که در آن حضور مداح و مداحی تعریف میشود مناسک عزاداری عاشوراست و جای جای حادثه عاشورا نیز سوای مقولات ناظر به محتوا از نظر شکلی هم بستر مساعدی است برای پروراندن تخیلها و برجستهسازیهای شاعرانه و خلق صحنههای تراژیک ودلخراش؛ نابرابری میان دوسپاه، حضور زنان و کودکان در میانه کارزار، عطش و تشنگی، خون وجنایت، بیرحمی و شقاوت، همه و همه برحضور پررنگ عاطفه و احساس میافزاید و ازطرفی هم باور شرکتکنندگان در این مجالس برگریستن به عنوان نشانهای از برقراری نوعی ارتباط متقابل با یک منبع قدسی و فرابشری، تقویتکننده چنین فضای احساسی و عاطفی پر رنگی است.
به عبارتی صرف گریستن و پرداختن به حادثه عاشورا به عنوان یک واقعه غمانگیز در گذشته و منقطع از واقعیتهای تاریخی و اجتماعی مرتبط با آن صورت میگیرد و با غفلت و بیتوجهی نسبت به تفکر و اندیشهای که زمینهساز این حادثه بزرگ بوده است همراه است به طوری که مشاهده میشود در متون مداحی به طور غلو آمیز و با شاخ و برگ دادن فراوان از چگونه کشته شدن حسین(ع) و یارانش در جهت گریاندن هر چه بیشتر مخاطب استفاده میشود. بیآنکه حتی یک عبارت و جمله کوتاه از چرایی این کشته شدن و شهادت در گوشهای چرایی شهادت امام حسین (ع) قرار دهد.
از مقولات دیگر دومقوله شماره ۲(( اظهار ارادت به مولا و مراد)) و مقوله شماره ۱۱((بیان مصائب و مظلومیت بیش از حد ائمه و اهل بیت)) نیز نسبت به سایر موارد در تعداد قابل توجهی (۵متن) از متنها به کار رفتهاند. البته بیان مصائب و مظلومیت ائمه و اهل بیت ایشان بویژه پیرامون قضیه کربلا را به نوعی میتوان در ارتباط با دو مقوله نخست یعنی همان به کارگیری عنصر احساس و عاطفه تفسیر کرد چرا که شرح حال درد و رنجهای فراوان و ظلم آشکاری که بر ائمه و شیعیان ایشان در طول تاریخ شیعه روا داشته شده است مستقیما در ارتباط با احساسات و عواطف انسانی قرار میگیرد.
درمورد مقوله شماره ۲نیز به نحوی بیان احساسات وعواطف درونی مریدی با مولا و مرادش مد نظر قرار میگیرد ولی با این توضیح که این مراد و مولا برای مخاطب کاملا مجهول باقی گذاشته میشود و صرفا وی را در مواجهه بایک سری عبارات زیبا و موزون که دروصف موجودیتی بینظیر و برتر و قابل تقدیس بیان شده است قرارمیدهد. در این میان هدف فقط سمت و سو دادن احساسات مخاطب در جهت تقدیس موجودیتی غیرقابل وصف و موهوم و در عین حال مقدس و قابل احترام است که طبعا اثر آن نیز در همان سطح احساسات زودگذر خواهد بود چراکه بدون ایجاد پیش زمینهشناختی لازم درذهن مخاطب صورت میگیرد.
علاوه برموارد فوق ۳مقوله دیگر نیز البته به طور خیلی کم رنگتر در متون بررسی شده مشاهده میشد یکی از این مقولات که در این دستهبندی قرار میگیرد مقوله شماره ۳(مدح ائمه و متصف نمودن آنها به صفات و ویژگیهای منحصربه فرد و متعالی) است که برخلاف انتظار خیلی کم به آن پرداخته شده است چراکه اصولا وجه تسمیه ((مداحی)) پرداختن به چنین مقولهای است یعنی برشمردن فضایل و نیکیها ومدح ویژگیهای متعالی ائمه که آنها را به عنوان الگوهای بزرگ بشری مطرح میسازند.
مقوله دیگری که دراین دسته قرار میگیرد مقوله شماره۶ (استفاده از تشبیه و استعاره و جملات غلو آمیز در ارتباط با ائمه) است که در جهت همان تقدیس و توصیف برتری ائمه نسبت به انسانهای معمولی به کاربرده شده است و در واقع استفاده از تعبیرات غلوآمیز در این متون برای توصیف ائمه را نیز میتوان تلاشی درجهت این تقدیس و بزرگداشت دانست.
آخرین مقوله این دسته مقوله شماره ۷ (مدح زیبایی و ویژگیهای ظاهری ائمه و اهل بیت) است که درمورد علت بکارگیری قابل توجهش در متون مداحی میتوان گفت: بیان و توصیف زیباییهای ظاهری ائمه با آگاهی به وجود میل و کشش انسانها به زیبایی و حس زیبایی دوستی فطری درون انسانها صورت میگیرد، اگرچه در جهت ایجاد حب و دوستی نسبت به ائمه سادهترین ودرعین حال سطحیترین روش ممکن محسوب میشود، چراکه استفاده از جذابیتهای بصری برای ایجاد محبوبیت نازلترین سطح ادراکی ذهن انسان را درگیر میسازد.
از این چند مقوله که بگذریم به کاررفتن سایر مقولات در متون مورد بررسی به هیچ وجه قابل اعتنا نیست، چراکه نهایتا فقط در یک متن و آن هم یک یا دومرتبه به کار رفتهاند یا مانند مقوله شماره۱۰ (بیان ویژگیهای اخلاقی و رفتارهای اجتماعی ائمه) اصلا به کار نرفتهاند که در مورد اخیر جای تأمل فراوان وجود دارد، چراکه پرداختن به ویژگیهای اخلاقی و اجتماعی ائمه پیش شرط اساسی و بسیار مهم در ایجاد درک و معرفت صحیح نسبت به شخصیت والای انسانی ایشان و به دنبال آن الگوبرداری افراد از آنها در جهت دستیابی به حیات انسانی مطلوب است.
همچنین در باب مقوله شهادت و ایثار که عدم پرداختن به آن جای شگفتی ست، چراکه مفهوم شهادت به واقع به زندگی امامان شیعه گره خورده است و بویژه با نام حسین عجین شده است و به گفته دکتر علی شریعتی؛ امکان ندارد کاری را که حسین کرده است بفهمیم مگر اینکه بفهمیم که شهادت چیست.
البته باید اذعان نمود که پرداختن به مفهومی با این عظمت کاری بس دشوار است و طبعا انتقال آن به ذهن مخاطب عام کاری دشوارتر، ولی به هر حال طرح آن به عنوان یک مقوله اعتقادی مؤثر در زندگی اجتماعی و سیاسی یک فرد دیندار ضرورت مییابد.
نتیجه گیری
در سالهای اخیر روند رو به رشد رسانهای شدن مناسک، موجب ایجاد فضای غالب مناسکی پر جلوهای در سطح گستردهای از جامعه شده است، که با نگاهی زیباشناسانه و هنری به علقههای دینی مردم و نمادهای مذهبی و سنتی آنها پرداخته است. تلاش هنرمندان فعال در عرصه رسانه در این زمینه نقش اساسی و محوری دارد، که در کنار تعامل با عناصر اصلی گرداننده این مناسک؛ یعنی مداحان، الگوهای جدیدی از گردهماییهای مذهبی را در قالبهای نو و جذاب هنری به مخاطب عرضه میکنند. قالبهایی که محتوای دینی مورد نظر را به کمک آثارهنری، بدون آنکه اثر تخریب پخش مستقیم برنامه دینی را داشته باشد، به راحتی به مخاطب منتقل سازد.
همانطور که دورکیم هم معتقد است ((امر واقع فقط به کمک نمادها یا رمزهای شایسته بیان نمیگردد و اضافهای به طور معمول در این میان باقی میماند که میخواهد در قالب آثار تکمیلی، اضافی و تجمعی، یعنی در قالب آثار هنری، به بیان درآید. اگرخود دین جایی برای تلفیقهای آزادانه اندیشه و فعالیت، جایی برای هنر، برای هر آن چیزی که به جان خسته از قید و بندهای زندگی روزانه نفسی تازه میدهد قائل نمیبود نمیتوانست دین باقی بماند)).
بنابراین مداحان به واسطه رسانه و ظرفیتها و ابزارهای هنری خاصی که در اختیار آنها قرار میدهد در این میان به عنوان متولیانی مؤثر در ارائه هنرمندانه از واقعیت امر دینی و اندیشه مذهبی عمل میکنند.
از اینرو درتحقیق حاضر سعی شده است ویژگیهای متون مورد استفاده این مداحان با استفاده از متد تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور از میان مداحان معروف رسانه ملی تلویزیون ۴تن به عنوان نمونه انتخاب شده است و ۴ مورد از متنهای مداحیهای هرکدام که در سال گذشته (۱۳۸۸) اجرا شده است، موردتحلیل قرارگرفته است. دادههای بدست آمده از نمونهها نشان میدهد که هرکدام از این مداحان سبک و شعر و تکیه کلام و حتی موسیقی خاص خود را ارائه میکند. این مداحان علاوه بر داشتن صدای خوب با تکیه بر نوعی آگاهی از نیاز مخاطب به همراه فضایی وسیع و زیاد برای تکرار و تجربه و آزمایش که در مجالس داشتهاند، موسیقی جذابی را در نوحهها به کار میبرند که البته بیش از آنکه ابداع باشد، تقلید از نظم موسیقایی موسیقیها و ترانههای مطلوب مردم است. اشعار مورد استفاده این مداحان بیشتر در قالب تصنیف و ترانه ونزدیک به ادبیات عامیانه است. اين مداحان از متونی استفاده میكنند كه تا حدود زیادی بیانگر عاطفه و احساس مذهبی است و کمتر ناظر به بیان مسائل اخلاقی و مباحث جدی فکری و اعتقادی است.
در این راستا تأکید عمده آنها بر روی جنبههایی از شخصیت و ویژگیهای انسانی صورت میگیرد که پتانسیل بیشتری در برانگیختن عواطف و احساسات مستمعین داشته باشند. به طوری که به وفور مشاهده میشود در جای جای این متون مداحی مضامینی به طور غلو آمیز و غیر واقعی در ارتباط با مصائب امام حسین(ع) و یارانش در جهت گریاندن هر چه بیشتر مخاطب استفاده میشود. بیآنکه حتی یک عبارت و جمله کوتاه از چرایی این کشته شدن وشهادت در گوشهای اشاره شود. به عبارتی صرف گریستن و پرداختن به حادثه عاشورا به عنوان یک واقعه غمانگیز در گذشته و منقطع از واقعیتهای تاریخی و اجتماعی مرتبط با آن صورت میگیرد و با غفلت و بیتوجهی نسبت به تفکر و اندیشهای که زمینهساز این حادثه بزرگ بوده است همراه است. البته تناقضی آشکار در این نوع نگرش نیز وجود دارد از آنرو که امام حسین(ع) را به عنوان موجودی ملکوتی و آسمانی و مقدس با تمامی فرهنگ عامیانه خود محک زند و دردها و رنجهایش را از جنس دردها و رنجهای خود میداند.
از اینرو ادامه و استمرار چنین روندی در رسانه پیرامون امر تبلیغ دینی که صبغهای احساسی وعاطفی دارد، باعث میشود که شناختن و فهمیدن و اندیشیدن پیرامون مفاهیم دینی، برای انجام عمل و اجرای برنامه گریستن و دستیابی به احساس رضایت درونی آنی و ناپایدار ترک بشود.
ولی همانطور که دورکیم هم میگوید ((آن تصوراتی که نقش مناسک بیدار کردن آنها و فعال کردن شان در وجود ماست، تصوراتی نیستند که ما بدون هدف و به صرف خشنودی خودمان از پدیدار شدن و تلفیق یافتن آنها در برابر چشمانمان در ذهن خود مجسم کنیم. ضرورت آنها برای کارکرد حیات نیکوی اخلاقی ما به اندازه ضرورت غذا برای ادامه حیات جسمانی ماست)).
بنابراین با فرض پذیرفتن مداحی رسانهای به مثابه رویکردی جدید در تبلیغ دینی و با تکیه بر بررسی صورت گرفته روی محتوای متون ارائه شده توسط مداحان رسانهای، شاید بتوان از وجود نگرش و نگاه خاص دینی غالب بر اینگونه متون سخن گفت نگرشی که:
۱-متکی بر تقویت احساسات و عواطف مذهبی است
۲-کمتر ناظر به بیان مسائل اخلاقی و مباحث جدی فکری و اعتقادی است
و باعث اشاعه دینداری متناسب با آن در جامعه دینداران خواهد شد. این نگرش از آنجا که بیش از هر چیز بر روی کارکرد یکپارچهسازی مناسک مذهبی تمرکز یافته است از نقش مناسک در جهت آگاهی بخشی اخلاقی به افراد جامعه غافل است و از اینروست که که در این بستر مهمترین مقولات زیربنایی فکری، اعتقادی و اخلاقی معطل مانده وصرفا مقولات روبنایی احساسی وعاطفی مجال طرح مییابند.
مراجع
۱- بهار، مهری،۱۳۸۶، تحول دینی یاسکولار شدن با تأکید برمداحی جدید-مقاله
۲-دورکیم، امیل،۱۳۸۳، صور بنیانی حیات دینی، ترجمه باقر پرهام، نشر مرکز
۳-مظاهری، محسن،۱۳۸۷، رسانه شیعه،چاپ و نشر بینالملل
۴-کاهیرده، نسیم،۱۳۸۸، نگاهی جامعهشناختی به تحول نقش واعظ و مداح در اجرای مناسک عاشورا، پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه پیام نورمرکزتهران، دانشکده علوم اجتماعی
۵- صدیق سروستانی، رحمت الله،۱۳۷۵، کاربرد تحلیل محتوا در علوم اجتماعی، نامه علوم اجتماعی