معروف است، در صورتی مسجد ضرورت دارد که نمازخوان در آن باشد. مساجد بسیاری ساخته میشود؛ اما نمازخوان کم دارد. ما اگر قصد تأسیس دانشگاه مداحی را داریم، اول باید ببینیم آیا عزیزانی که در این حوزه مستعد هستند؟ البته علاقه وجود دارد ولی آیا تعهد هم دارند. آیا جوانهایی که قرار است در این دانشگاه شرکت کنند، شرایط لازم را دارند. ما نباید شعری بگوییم که در قافیهاش بمانیم. برای تأسیس دانشگاه مداحی ابتدا باید مطمئن شویم، مخاطبان آن تعهد داشته باشند. وقت صرف کنند، همانطور که یک دانشجو برای آموختن دانش وقت صرف میکند. اکثر مداحان یا کاسب هستند و یا نمیرسند که در کلاسهای آموزشی شرکت کنند. گاهی علاقه دارند؛ اما تعهد ندارند. در صورتیکه برای این منظور باید تعهد کافی داشته باشند. در این عرصه نمیتوانیم برای همة مداحان فراخوان بدهیم. کسانی باید در این حوزه فعال شوند که شرایطی را احراز کنند. استادانی که در این فن کار میکنند باید ادیب باشند، شاعر باشند، مقتلشناس باشند، از استادان حوزه باشند، از مداحان سرشناس باشند، استاد اخلاق باشند، دارای دانش و ذوق سرشار باشند و تعداد اینجور استادان زیاد نیست؛ تا در این دانشگاه شرکت کنند و فن مداحی را به ما بیآموزند. چنین دانشگاهی باید در سراسر کشور فعال باشد؛ نه اینکه در تهران اقداماتی صورت گیرد و در استانهای دیگر، دیگران برای خودشان تصمیم بگیرند. البته من نمیگویم باید دولتی باشد؛ ولی طبق ضوابطی باید اقدامات این دانشگاه در سراسر کشور ثمر دهد. الان در استانهای مختلف آموزش به مداحان صورت میگیرد، بهگونهای مداحان را جمع میکنند و فنون مداحی را به ایشان یاد میدهند. میتوان افراد مستعد برای حضور در کلاسهای دانشگاه مداحی را از میان همین جمعهای آموزشی گزینش کرد. ابتدا باید برای امر آموزش در این کلاسها استادانی تعلیم داده شوند. اگر روند تأسیس دانشگاه منطقی و درست پیگیری شود خوب است؛ اما اگر صرفاً یک دانشگاهی تأسیس شود و فقط در حد یک اسم باشد که عدهای در آن شرکت میکنند، گروهی باتعهد و عدهای بدون تعهد، عدهای نیز برای گرفتن مدرک مداحی، ضرورتی ندارد. البته پیگیری روند تأسیس دانشگاه مداحی بهشکل معقول و منطقی، محال نیست؛ هرچند که آسان نیز نیست. سخت است؛ ولی محال نیست. خیلی باید خون دل خورد؛ تا این کار انجام بشود و یکشبه هم درست نمیشود.