کد مطلب : ۲۲۹۹
نگاهی به کتاب «تحقیق درباره روز اربعین حضرت سیدالشهداء (ع)»
نوشته: آیتالله سید محمدعلی قاضی طباطبایی
در هر حال همین روایات مستند بوده است که مأخذ تألیفات کسانی گردید که به جمعآوری وقایع مربوط به تاریخ اسلام پرداختهاند، مانند ابومحنف لوط بن یحیی ازدی متوفی حدود سال 157. وی یکی از نخستین شیعیانی است که به جمعآوری رویداد مقتل امام حسین (ع) پرداخت. مقتلالحسین (ع) او به صورت کامل در بحارالانوار علامه مجلسی آمده است. و یا آنچه که در قدیمیترین متون تاریخی همچون تاریخ یعقوبی که وقایع اسلام را تا سال 252 هجری نگاشته و یا در تاریخ معروف محمد بن جریر طبری متوفی به سال 310 در ذکر اخبار سلسله سند خبر آورده شده است.
متأسفانه در قرون بعد این رویه کمتر مورد توجه مورخان قرار گرفته است و به دلیل عدم ذکر مدرک، برای پژوهشگر یافتن صحت و سقم خبر مشکلات فراوانی را در پی داشته است.
یکی از شبهات تاریخی که مابین محققین مسائل تاریخی و محدثین اسلامی بویژه متأخرین از علمای شیعه همچون علامه محدث میرزا حسین نوری صاحب کتاب معروف مستدرکالوسائل و لؤلؤ مرجان در مورد رویدادهای واقعه عاشورا دارد و آن هم به دلیل عدم دسترسی آنها به مدارک و روایات مستند بوده، این است که میگوید: «بازگشت اسرای اهلبیت (ع) بعد از سفر شام در اربعین اول سال 61 هـ . ق به کربلای معلی از اکذوبهها و محالات تاریخی است.»
شهید محراب علامه آیتالله محمدعلی قاضی طباطبایی در بحثی محققانه، پژوهشی و علمی به این شبهه تاریخی، پاسخی مستدل، کافی و وافی دادهاند. تحقیقات ایشان در کتابی تحت عنوان «تحقیق درباره روز اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) علیه آلاف التحیه والثناء» در سال 1352 در تبریز به منتشر شده است.
استاد شهید برای پاسخگویی به شبهه، شیوه علمی دقیقی را دنبال میکند. دلايل محدث نوری را از کتاب لؤلؤ مرجان نقل و سپس به جواب هر یک میپردازد.
ابتدا مورخان و یا محدثانی را که موضوع اسرا را ذکر کردهاند، همراه با توضیحاتی پیرامون توفیق زیارت آنان در اربعین اول ارائه داده که از کتاب موثق «لهوف» اثر سید بن طاووس شروع میشود و سپس از «فقیه ابن نما» در «مثیرالاحزان» و «شیخ فخرالدین طریحی» در کتاب «منتخب» و «آثار الباقیه» ابوریحان بیرونی روایات را نقل میکند.
این پاسخ به اشکال اول محدث نوری است. جواب به شبهه اصلی که امکان طی مسافت از کربلا به شام با توجه به توقف اسرا در شام و سپس بازگشت آنان به کربلا در مدت کمتر از چهل روز در 17 دلیل و برهان تاریخی ـ نقلی تأیید شده است.
استاد شهید با ارائه اسناد و مدارک، شواهدی را ذکر مینماید که در آن زمان در اندک مدتی امکان مسافرت از شام به عراق عرب وجود داشته است، همچون دیدن رؤیت هلال ذیالحجه در عراق توسط هارون و حضورش در مکه.
وی به بحث «برید» و چگونگی ارسال نامهها توسط پیامرسانانی که در تشکیلات «پست» آن روزگار کار میکردند و یا استفاده از کبوتران نامهبر اشاره دارد و این که اسرا را با شیوه «برید» طی طریق دادهاند.
یکی دیگر از اشکالات محدث نوری در مورد خبر عطیه عوفی و آمدن جابر بن عبدالله انصاری به زیارت امام حسین (ع) در اربعین اول است که محدث میگوید: عطیه و جابر نتوانستند اهلبیت (ع) را ملاقات نمایند. در اینجا استاد عبارت کامل حدیث را با توجه به قدیمیترین و اصیلترین سند ارائه میکند و سپس از کتب موثق متقدمتر همچون لواعجالاشجان آیتالله سید محسن امین عاملی حدیث را ذکر نموده و میفرماید: حتماً امام زینالعابدین (ع) موقعی که به نزدیک حائر مقدس میرسد، با جابر و عطیه ملاقات مینماید. و نتیجه میگیرد که مرحوم محدث نوری خبر عطیه را تقطیع نموده است.
استاد در این بحث، مطالب دقیق و نکات عالمانهای پیرامون مسائل مختلف مربوط به واقعه عاشورا را ذکر مینماید، از جمله کیفیت توقف آلالبیت در کربلا به مدت سه روز، الحاق رأس مطهر امام حسین (ع) به جسد مبارک آن حضرت توسط امام سجاد (ع) و غیره. وی اقوالی را که بیان میدارد رأس مطهر در دمشق و یا در عسقلان مدفون گردیده و سپس در دوره فاطمیان از آنجا به قاهره انتقال و در مسجدی که هماکنون به نام «رأسالحسین» مشهور است به خاک سپرده شده، مورد تحقیق قرار داده و رد میکند.
قابل توجه است که آیتالله شهید قاضی طباطبایی برای نگاشتن این اثر تاریخی ـ تحقیقی از بیش از چهارصد و پنجاه عنوان کتاب جهت مأخذ و منبع و مرجع استفاده کرده است. استاد علامه هنگامی که مأخذی را ارائه میدهد، صفحه و مشخصات مأخذ را با ذکر محل چاپ ذکر مینماید. این مأخذ از قدیمیترین نوشته تا جدیدترین تحقیقات که توسط علمای عامه و خاصه انجام پذیرفته شامل میشود.
و دیگر این که همواره در مقام پاسخگویی به شبهه با احترام بیشمار نسبت به مبدع شبهه و نویسنده آن ـ یعنی مرحوم محدث نوری ـ یاد میکند. نظیر این جمله: «بعضی شبهات به وسیلهی یکی از بزرگان، مانند علامه محدث نوری» و یا: «پس از کلمات شریفهاش (علامه محدث) که نقل کردیم، میفرماید». و یا: «محدث نوری (ره) تصریح فرمود»، و نیز «محدث معظم نوری (ره)».
این شیوه و این قلم پاک انتقادی باید مورد توجه و امعان نظر نویسندگان و پژوهشگران اسلامی قرار گیرد.