کد مطلب : ۲۳۸۷۲
امالبنین(س)؛ بانویی انقلابی که به نبرد بنیامیه رفت
سیزدهم جمادیالثانی سال ۶۴ هجری بانوی وارستهای از خاندان بنیهاشم به دیار باقی شتافت که نام و یاد او هنوز با گذشت قرنها همچنان در میان عاشقان ثارالله(ع) زنده مانده است، حضرت امالبنین(س) مادر گرامی حضرت ابوالفضلالعباس(ع) دختر حزام، فرزند خالد بن ربیعة بن کلاب است، همه پدرانش، از مردان شجاع و نامدار عرب در منطقه حجاز بودند، همچنین نسب بانو امالبنین با چند واسطه بـه عبدمناف، جد اعلای رسول گرامی اسلام(ص) میرسد.(۱)
درباره ماجرای ازدواج ایشان با امیرالمؤمنین(ع) این چنین نقل کردهاند که امام علی(ع) از برادرش عقیل کـه دانشمندی تبارشناس در جهان عرب بود، درخواست کرد: برای همسریام؛ بانویی از میان اعراب انتخاب کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد و پسری جوانمرد و شجاع برای من به دنیا آورد، عقیل نیز بعد از فکر و اندیشه به امام پیشنهاد کرد که با امالبنین کلابیه ازدواج کند، زیرا که در میان اعراب، شجاعتر از نیاکان او یافت نمیشود، مولای متقیان نیز رأی برادرش را پسندید و عقیل را به خواستگاری فرستاد.(۲)
امالبنین در منزل امام علی(ع) دارای چهار پسر به نامهای عباس، عبداللّه، عثمان و جعفر شد(۳) که سرور همه آنان حضرت عباس(ع) است که در چهارم شعبان سال ۲۶ هجری در مدینه متولد شد.(۴)
بدون تردید امالبنین(س) از زنان بافضیلت و عارف به حق اهل بیت(ع) بود، وی محبتی خالصانه به آنان داشت و خود را وقف دوستی ایشان کرده بود، آنان نیز برای او جایگاهی والا و موقعیتی ارزنده قائل بودند.
امالبنین(س) هنگام برگشت کاروان کربلا به سوی مدینه به بشیر گفت: «ای بشیر! از اباعبداللّه الحسین(ع) برایم بگو»، بشیر خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد. وی گفت: ای بشیر! با این خبر ناگوار بندهای دلم را پاره کردی. از حسین برایم خبر بده، فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان کبود است، فدای اباعبداللّه الحسین(ع) باد»، بشیر گفت: خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین(ع) به شما پاداش بزرگ عنایت کند.(۵)
این سخنان امالبنین(س) نیروی ایمان و مقدار پیروی او را از امام حسین(ع) را نشان میدهد، وی هر روز برای فرزندش عباس نوحهسرایی می کرد و فرزند او عبیدالله را نیز به همراه خود میآورد، مردم مدینه برای شنیدن نوحه او گرد میآمدند و به سبب جانسوز بودن نوحهسرایی او همگی اشک میریختند.
باید گفت، آمدن ام البنین به بقیع نوعی انقلاب بر ضد بنیامیه و آگاهی مردم از ژرفای مصیبت بود، پس از آگاهی از جریان عاشورا و شهدای آن واقعه، امالبنین مجلس سوگواری و مصیبت در خانهاش برپا کرد، زنان بنی هاشم در آنجا گرد آمدند و برای امام حسین(ع) و خاندانش گریه کردند.
سرانجام زندگی سراسر فضیلت، مهر، عاطفه و مبارزه حضرت امالبنین(س) در حدود سه سال بعد از حادثه کربلا بـه پایان رسید، وی در طول زندگی بـا برکت خویش، پیامرسان شهیدان راه فضیلت و تداومبخش راه امامت بود و رسالت خویش را به طور کامل ادا کرد.
پیکر مطهرش در قبرستان بقیع در کنار عمههای پیامبر (صفیه و عاتکه) و چهار امـام معصوم(ع) به خاک سپرده شد.
*پینوشتها:
۱- عمدة الطالب، ابن عنبه، النجف الاشرف، منشورات المطبعة الحیدریة، ۱۳۸۰ ق، ص ۳۵۶.
۲-همان، ص ۳۵۷.
۳- بحارالانوار، علامه مجلسی، باب ۱۲۰؛ أحوال أولاده وأزواجه علیهاالسلام، ج ۴۲، ص ۹۲.
۴- العقیلة والفواطم، حسین شاکری، ص ۱۱۹.
۵- تنقیح المقال، شیخ عبداللّه مامقانی، چاپ قدیم، ج۲، ص۱۲۸.
درباره ماجرای ازدواج ایشان با امیرالمؤمنین(ع) این چنین نقل کردهاند که امام علی(ع) از برادرش عقیل کـه دانشمندی تبارشناس در جهان عرب بود، درخواست کرد: برای همسریام؛ بانویی از میان اعراب انتخاب کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد و پسری جوانمرد و شجاع برای من به دنیا آورد، عقیل نیز بعد از فکر و اندیشه به امام پیشنهاد کرد که با امالبنین کلابیه ازدواج کند، زیرا که در میان اعراب، شجاعتر از نیاکان او یافت نمیشود، مولای متقیان نیز رأی برادرش را پسندید و عقیل را به خواستگاری فرستاد.(۲)
امالبنین در منزل امام علی(ع) دارای چهار پسر به نامهای عباس، عبداللّه، عثمان و جعفر شد(۳) که سرور همه آنان حضرت عباس(ع) است که در چهارم شعبان سال ۲۶ هجری در مدینه متولد شد.(۴)
بدون تردید امالبنین(س) از زنان بافضیلت و عارف به حق اهل بیت(ع) بود، وی محبتی خالصانه به آنان داشت و خود را وقف دوستی ایشان کرده بود، آنان نیز برای او جایگاهی والا و موقعیتی ارزنده قائل بودند.
امالبنین(س) هنگام برگشت کاروان کربلا به سوی مدینه به بشیر گفت: «ای بشیر! از اباعبداللّه الحسین(ع) برایم بگو»، بشیر خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد. وی گفت: ای بشیر! با این خبر ناگوار بندهای دلم را پاره کردی. از حسین برایم خبر بده، فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان کبود است، فدای اباعبداللّه الحسین(ع) باد»، بشیر گفت: خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین(ع) به شما پاداش بزرگ عنایت کند.(۵)
این سخنان امالبنین(س) نیروی ایمان و مقدار پیروی او را از امام حسین(ع) را نشان میدهد، وی هر روز برای فرزندش عباس نوحهسرایی می کرد و فرزند او عبیدالله را نیز به همراه خود میآورد، مردم مدینه برای شنیدن نوحه او گرد میآمدند و به سبب جانسوز بودن نوحهسرایی او همگی اشک میریختند.
باید گفت، آمدن ام البنین به بقیع نوعی انقلاب بر ضد بنیامیه و آگاهی مردم از ژرفای مصیبت بود، پس از آگاهی از جریان عاشورا و شهدای آن واقعه، امالبنین مجلس سوگواری و مصیبت در خانهاش برپا کرد، زنان بنی هاشم در آنجا گرد آمدند و برای امام حسین(ع) و خاندانش گریه کردند.
سرانجام زندگی سراسر فضیلت، مهر، عاطفه و مبارزه حضرت امالبنین(س) در حدود سه سال بعد از حادثه کربلا بـه پایان رسید، وی در طول زندگی بـا برکت خویش، پیامرسان شهیدان راه فضیلت و تداومبخش راه امامت بود و رسالت خویش را به طور کامل ادا کرد.
پیکر مطهرش در قبرستان بقیع در کنار عمههای پیامبر (صفیه و عاتکه) و چهار امـام معصوم(ع) به خاک سپرده شد.
*پینوشتها:
۱- عمدة الطالب، ابن عنبه، النجف الاشرف، منشورات المطبعة الحیدریة، ۱۳۸۰ ق، ص ۳۵۶.
۲-همان، ص ۳۵۷.
۳- بحارالانوار، علامه مجلسی، باب ۱۲۰؛ أحوال أولاده وأزواجه علیهاالسلام، ج ۴۲، ص ۹۲.
۴- العقیلة والفواطم، حسین شاکری، ص ۱۱۹.
۵- تنقیح المقال، شیخ عبداللّه مامقانی، چاپ قدیم، ج۲، ص۱۲۸.
مرجع : فارس