کد مطلب : ۴۶۲۰
حسين(ع) مرا شيعه كرد
نویسنده: محمدمهدي رضايي
اين نتيجه مهم را نيز در پي داشت كه اهل بيت(ع) را به عنوان نمونههاي كامل پيشوايي امت به همگان معرفي نمود و نشان داد كه تنها مكتب و ديدگاهي درست و بر حق و قابل دفاع است كه بر اساس پيروي از آن خاندان شكل بگيرد و در همان مسيري كه آنان مشخص كردهاند، حركت كند؛ يعني مكتب عظيم و ريشهدار شيعه كه تجليگاه اسلام حقيقي است.
از سوي ديگر، شيعيان نيز در طول تاريخ پس از واقعه عاشورا، از سر شوق و شناختي كه در وجودشان نسبت به سالار شهيدان(ع) ريشه دوانيده بود، با برپا كردن مراسم سوگواري و به راه انداختن دستههاي عزاداري، سينهزني و تشكيل جلسات روضه و ياد كرد سيدالشهداء(ع) ، يكي از اساسيترين رموز جاودانگي قيام حسيني و فرهنگ سترگ و سازنده عاشورا را رقم زدند.
ايشان همواره در حفظ و تداوم اين حركت مقدس كوشيدهاند و به سخنان بيهوده و شبهه هاي تار عنكبوتياي كه گهگاه از سوي عدهاي نادان يا مغرض مطرح ميشود، توجه نكرده اند و دشمني كردن دشمنان اسلام و اهل بيت(ع) با آنان، حتي اندكي از عشق و علاقه شان به آن امام شهيد و آرمانهاي الهي او نكاسته است.
اكنون از بركت همين عزاداريها و جلسات ياد كرد قيام جاودانه امام حسين(ع) و هدفهاي والاي اوست كه صفوف شيعيان در برابر دشمنانشان مستحكم تر از پيش شده و مخالفان اهل بيت(ع) به تأثيرپذيري از اين برنامههاي مقدس، به حقانيت و ولايت خاندان پيامبر (ص) پي مي برند و بدان اعتراف مي كنند و مستبصر ميگردند.
در اينجا، براي روشن شدن اهميت مسأله سوگواري بر امام حسين(ع) و پيوند آن با گسترش روزافزون تشيع در دنياي ديروز و امروز، دو نمونه عيني را، به نقل از كتاب «دورالمنبر الحسيني في التوعية الاسلاميه(1) (نقش منبر امام حسين(ع) در بيدارگري اسلام)» ذكر ميكنيم.
مؤلف مينويسد: «1. شيخ زهير حسون براي من چنين نقل كرد: «روزي از كتابخانه واتيكان ديدن ميكردم. در قسمت ويژه كتابهاي اسلامي، چشمم به بيش از هزار كتاب خطي و چاپي درباره امام حسين(ع) افتاد. با تعجب، از مدير كتابخانه علت را پرسيدم و او گفت: علماي واتيكان ديدند كه تشيع در سالهاي اخير رو به گسترش نهاده، روزبهروز بر تعداد كساني كه در دنيا به مكتب اهل بيت(ع) ميگروند، افزوده ميشود و به اين نتيجه رسيدند كه علت اين امر، مظلوميت امام حسين(ع) است كه شيعه آن را در مجالس سوگواري و ماتم و با به راه انداختن دستههاي سينهزني، زنده نگاه ميدارد. پس عدهاي از سوي واتيكان مأمور شدند كه در دنياي اسلام بگردند و هر كتاب خطي و چاپي درباره امام حسين(ع) را گردآوري كنند و به واتيكان منتقل نمايند، تا ايشان نيز با استفاده از روش شيعيان در ياد كرد شهادت مظلومانه امام حسين(ع)، به بيان مظلوميت حضرت مسيح كه به باور آنها بردار شد و مظلومانه كشته گرديد بپردازند و از اين طريق، آيين مسيحيت را گسترش دهند».
2. استاد ادريس الحسيني، در كتاب خود «لقد شَيَّعَنِي الحسينُ (بيشك حسين مرا شيعه گردانيد)» ميگويد: يك روز، يكي از نزديكانم از من پرسيد: «چه باعث شد كه تشيع را انتخاب كني؟» گفتم: «آن كه، جدم حسين(ع) بود و ضايعه ناگوار شهادتش در روز عاشورا.» گفت: «چگونه؟ گفتم: هر گاه به ياد صحنه هاي دردناك آن روز ميافتم، نمي توانم آن اعمال فجيع را نتيجه انديشههاي سالم و هدايت يافته بدانم و خونهاي پاك اهل بيت(ع) را كه بر ريگهاي بيابان كربلا روان گرديد، همچون جريان آبهاي معمولي بپندارم.»
آن خون، خون بهترين و شريف ترين كسي بود كه پيامبر(ص) بارها درباره اش به مردم سفارش كرده بود... و چنين كسي نمي توانست بر باطل باشد و كشندگان او بر حق؛ زيرا قاتلان امام حسين(ع) خود ميدانستند كه او بر اميرشان يزيد به مراتب فضيلت دارد و بزرگ دنياي عرب و اسلام است.
اما چون به مال و ارزش دنيا كه يزيد وعده شان داده بود، طمع كرده بودند، به كشتن فرزندزاده پيامبر(ص) تن در دادند.
آري، حسين(ع) مرا شيعه گردانيد؛ آن گاه كه ياد كرد عظيم او را در سوگواريها و مراسم عزا و ماتم مشاهده كردم و به حقيقت حال او و معاندانش در حادثه كربلا، آگاه گرديدم. شيعه شدم با خونهاي تازه شهيدان كربلا كه بر ريگهاي بيابان طف جاري بود و با ضجه بچهها و شيون زنان.
كربلا ورودگاه من به تاريخ است و به حقيقت و به اسلام. حال چگونه ميتوانم همچون عارفي رقيق القلب و شاعري نازك خيال، مجذوب آن نگردم و بدان گرايش نيابم!
پينوشت:
1. اين كتاب، رساله دكتراي دكتر شيخ محمدباقر مقدسي، از «دانشگاه جهاني علوم اسلامي لندن» است. وي توانست در تاريخ 25/5/2000م. از رساله خود، به عنوان اولين بحث علمي و دانشگاهي درباره «منبر امام حسين (ع)» دفاع كند و به اخذ مدرك دكترا در علوم اسلامي نايل گردد.