تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۱۱
۰
کد مطلب : ۶۶۳۰
هویت هیئت-۴

مدیریت در تشکل‌های دینی

مدیریت در تشکل‌های دینی
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اين هیئت‌ها و در وسعتي بزرگ‌تر، انجمن‌هاي اسلامي، كانون‌ها و شوراها گسترش فراوان داشته‌اند و ضمن مؤثر بودن در بسياري از حوزه‌هاي مردمي، مشكلاتي نيز داشته‌اند.

سازمان تبليغات اسلامي با نقشي ارشادي و هدايتي در اين زمينه وظيفه آموزش مديران تشكل‌ها را در راستاي آموزش اقشار تأثيرگذار به عهده گرفته و واحد آموزشي «مديريت در تشكل‌هاي ديني» يكي از مواد آموزشي مورد نياز آنها تشخيص داده شده كه با استقبال مديران تشكل‌ها روبه‌رو مي‌شود. مطالب زير فشرده سرفصل‌هاي آموزشي در اين كلاس است:


تعريف تيم يا گروه:
تيم (گروه)، وسيله‌اي براي به‌كارگيري افراد در كنار يكديگر، به صورت يك واحد هماهنگ ‌است. تيم، عبارت است از مجموعه‌اي از افراد که بر اساس يك مأموريت مستمر، براي دستيابي به اهداف و آرمان‌هاي مشترك، با يكديگر كار مي‌‌كنند.

تعريف كار گروهي:

كار گروهي فعاليتي هدفمند است که به‌ وسيلة گروه‌هاي كوچك، (نياز محور و وظيفة محور) براي برآورده شدن نيازهاي اجتماعي-احساسي و يا انجام وظايف به اجرا مي‌رسد. تمركز اين فعاليت بر افراد عضو گروه است و گروه به عنوان كل و سيستم ارائة خدمات عمل می‌کند.

تعريف گروه يا تشكل مذهبي:
گروه‌هاي مذهبي و ديني، گروه‌هايي هستند كه افراد با ميل خود و بدون درخواست مادي به‌ آن روي مي‌آورند و گروه‌‌هاي مردم‌سالار يا مردمي هستند. اين گروه‌ها بر اساس باورها و ارزش‌هاي مردم شكل مي‌گيرند و نه تنها مزدي دريافت نمي‌كنند، بلكه جان و مال و عمر خود را نيز صرف اهداف گروه مي‌كنند.

نقش و اهميت گروه یا تشكل مذهبی:
مهم‌ترين اثر و اهميت يك تشكل مذهبی، هماهنگي و هم‌افزايي در هر فعاليت و تخصص است و يك فرد با عضويت در گروه، ضمن پي‌گيري اهداف خود، ياريگر افراد ديگر در هدف مشترك خواهد بود و از سوي ديگر مي‌‌تواند نمايندة گروه خود در سازمان و يك تشكل بزرگ‌تر باشد.

تشكل‌هاي ديني مي‌توانند متناسب با اهداف افراد و اساسنامة خود يك يا چند نقش از موارد زير را بپذيرند:

الف) نقش آموزشي و باز‌آموزي
ب) نقش اجتماعي
ج) نقش اطلاع‌رساني
د) نقش پژوهشي
هـ) نقش تخصصي
و) نقش حقوقي
ز) نقش حمايتي و رفاهي
ح) نقش هماهنگي

ضعف‌ها و مشكلات تشكل‌هاي ديني:
علاوه بر مشكلات خاص و بيروني، بیشتر تشكل‌هاي مذهبي از ضعف‌هاي دروني زير رنج مي‌برند. در بسياري موارد، این ضعف‌ها تأثير منفي در همان تشكل و اجتماع داشته‌اند.

۱. تعجيل و عدم آينده‌نگري
۲. عدم توجه به زنان، جوانان، نوجوانان و كودكان
۳. عدم توجه به كار گروهي و نداشتن روحية جمعي
۴. عدم توجه به وحدت و افتادن به دام قوم‌گرايي که در اندازة جهاني به صورت ملي‌گرايی نمود پیدا می‌کند.
۵. عدم پايه‌هاي قوي فرهنگي
۶. فقدان برنامه‌ريزي علمي و گسترش بي‌روية فعاليت‌ها
۷. فقدان رهبري و مديريت علمي و به جاي آن داشتن پير، مراد، قطب و...
۸. موقتي و موسمي بودن فعاليت‌ها و راكد نگه داشتن امكانات

بديهي است براي هر يك از موارد فوق كه بخشي از مشكلات است، باید برنامه‌هاي آموزشي و توجيهي پيش‌بيني کرد.

الزامات كارگروهي:
براي تشكيل هر گروه، وجود هدف‌هاي مشترك در ميان اعضاء، از اولين الزام‌هاست و به دليل اين‌كه باید هر عضو گروه، داراي رويكرد، توان و مختصات مناسبي باشد، موارد ذيل براي تشكيل يك گروه لازم است:

۱. داشتن اختيار و قدرت
۲. داشتن انگيزة اجرا و اقدام
۳. داشتن تجربه و دانش در خصوص مشكل
۴. داشتن تنوع ميان اعضاء
۵. داشتن رويكرد تيمي و سيستمي
۶. داشتن مهارت و منابع براي فعاليت اثربخش

علاوه بر موارد فوق، تعداد افراد گروه بايد مناسب باشد، يعني بر اساس اهداف و مأموريت و وظايف، نه كم باشند و نه زياد.

مشخصات (ويژگي‌هاي) تشكل موفق:
بديهي است، موفقيت داراي مشخصات زيادي بوده، ولي آنچه براي يك تشكل ديني ضروري است كه گاهی از آن غفلت مي‌شود، به شرح ذيل است:

۱. توانايي ايجاد فضاي بيان انديشه و احساس
۲. توجه برابر به «چه» يعني چيستي كارها، «چرايي»؛ دلايل پذيرش و انجام هر كار و «چگونگي»؛ انجام كار و در نهایت «چقدر»؛ كميت كارها
۳. داراي افرادي باشد که در عين تفاوت، مكمل يكديگرند.
۴. داراي اهداف شفاف و فراگير (چشم‌انداز روشن)
۵. کار همراه با جديت
۶. محترم شمردن ارزش‌هاي هر عضو
۷. داشتن مدیریت و رهبری کارآمد برای تحقق بخشیدن به اهداف فوق، این مورد از همه مهم‌تر است.

پس از شناخت و اهميت تيم، گروه و يا تشكل و به تبع آن الزامات و مشخصات كار گروهي، به اين نتيجه مي‌رسيم كه مديريت و رهبري يك تشكل از اهميت زيادي برخورداراست.

ويژگي‌هاي مطلوب رهبري:
الف) آنچه پژوهش‌هاي علمي مي‌گويند:

۱. بلوغ و پختگي
۲. توانايي‌هاي اداري
۳. توانايي‌ ذهني
۴. تمايلات و توانايي‌هاي گسترده
۵. مهارت‌هاي ارتباط و سخنراني
۶. مهارت‌هاي اجتماعي
۷. نيروي انگيزش

ب) آنچه تجربه‌هاي عملي مي‌گويند:

۱. احترام به خويش و ديگران
۲. احساس جوشان انساني
۳. اخلاص در برابر خدا و ظرافت در برابر مردم
۴. اصلاح‌گرايي و كمال‌جويي
۵. انديشة استوار و منش منطقي
۶. بهره‌گيري از انديشه‌ها و امكانات
۷. پارسايي در مقام و مذهب
۸. پختگي و سنجيدگي احساسات
۹. تنوع علايق و گرايش‌ها
۱۰. توان هدايت و راهنمايي
۱۱. توجه خاص به برنامه‌ريزي
۱۲. توجه ويژه به آموزش ديگران
۱۳. جلب اعتماد و اطمينان ديگران
۱۴. جديت و پشتكار
۱۵. خلاقيت و برخورداري از تخيلات قوي
۱۶. روحية آغازگري و سخت‌كوشي
۱۷. سلامت اخلاقي
۱۸. شور اشتياق
۱۹. شيواسخني و زيبانويسي
۲۰. فعاليت و جنب‌وجوش
۲۱. قاطعيت در تصميم‌گيري
۲۲. لياقت در سازمان‌دهي و نظم و ترتيب امور
۲۳. مسئوليت‌پذيري
۲۴. ملكة مديريت و سازمان‌دهي
۲۵. هوشياري و تيزهوشي
۲۶. يكسان‌نگري نسبت به هم

ج) آنچه پيروان در رهبر مي‌جويند:

۱. امانت
۲. انديشمندي
۳. بي‌طرفي
۴. خبرگي و ورزيدگي
۵. خويشتن‌داري
۶. سودمندي
۷. شجاعت
۸. صراحت
۹. قاطعيت
۱۰. متانت
۱۱. مردم‌دوستي
۱۲. مردم‌شناسي

شناخت‌های ضروري مورد نياز يك مدير:
پس از ويژگي‌هاي چند بُعدي فوق يك مدير به نسبت وظايف تشكل خود نيازمند شناخت‌هاي ذيل است:
۱. اقلام هزينه‌ها و نظارت بر آن‌ها
۲. اهداف و نقاط شروع و پايان فعاليت‌ها
۳. برنامه‌ريزي، جدول زمان‌بندي و نظارت و پي‌گيري
۴. توان فردي و لوازم افزايش آن
۵. تعهدات و مسئوليت‌ها
۶. دانش و روش تفكر خلاق و پويا
۷. سياست‌ها، فعاليت‌ها و آيين‌نامه‌هاي سازمان
۸. فرآورده‌ها، فرآيندها و بسترهاي ارائة محصولات سازمان
۹. قوانين و مقررات مربوط به فعاليت طبيعي خود
۱۰. مباني، روش‌ها و ابزارهاي گزينش و تعيين مسئوليت‌ها
۱۱. مباني و روش‌هاي ارتباطات انساني
۱۲. مباني و روش‌هاي مديريت علمي
۱۳. مباني، وسايل و روش‌هاي آموزشي
۱۴. نمودار سازمان و جهت‌گيري آن

مهارت‌هاي مورد نياز مدير:
علاوه بر شناخت‌هاي فوق، يك مدير باید توانايي ذيل را يا داشته باشد و يا كسب نمايد:
۱. ايجاد و ترويج فرهنگ و مشاركت و هم‌ياري در ميان اعضاء
۲. تأمين حمايت‌هاي مادي و معنوي از تشكل و اعضاء
۳. تدوين چشم‌انداز
۴. تعيين انتظارات
۵. تعيين هدف‌هاي تيم
۶. تفكر همه‌جانبه و جامع
۷. قدرت تحليل و استدلال

وظايف مدير:
در بیشتر كتاب‌ها و منابع مديريت، چهار وظيفة «اجرا، برنامه‌ريزي، سازمان‌دهي، نظارت و كنترل» را از وظايف مدير مي‌دانند و براي مدير يك تشكل، موارد ذيل را مي‌توان ياد‌آوري كرد:
۱. ارائه بازخورد مثبت
۲. ارزيابي پيشرفت كار
۳. ارزيابي دوبارة موقعيت‌ها
۴. اقدام به تغييرات در عضويت‌ها
۵. برقراري ارتباط با سازمان بالادستي (فراسيستم)
۶. حفظ توجه تيم (گروه به اهداف و برنامه‌ها)
۷. شركت در انجام كار
۸. فراهم كردن منابع
۹. مشخص كردن انتظارات
۱۰. مقابله با بروز مشكلات در روابط
۱۱. واکنش نسبت به دستاوردها

برنامه‌ريزی گروهي:
از مهم‌ترين وظايف مدير يك تشكل، برنامه‌ريزي است كه در صورت انجام صحيح و منطبق با توان و واقعيت‌ها، اميد است تشكل را در وضعيت بهتري قرار دهد.
بنا به يك الگو، برنامه‌ريزي در يك تشكل ديني در 7 مرحلة ذيل تحقق مي‌يابد:

۱. آماده‌سازي محيط (فيزيكي و حتي رواني كار)
۲.ارزيابي حمايت‌ها، عضويت و مشاركت‌هاي بالقوه
۳. انعقاد پيمان و قرارداد
۴. تأمين منابع مالي و حاميان
۵. تعيين اهداف يا هدف‌هاي گروه در يك برنامه كه بايد شفاف، مطابق با اساس‌نامه و ويژگي اعضاء باشد.
۶. تهية طرح پيشنهادي براي روشن بودن موارد فوق
۷. سازمان‌دهي گروه (براي آن‌ برنامة خاص) و توجيه اعضاء

مـؤخـره:
آن‌چه در بالا آمد، فهرست‌گونه‌اي از مديريت تشكل‌هاي ديني است تا مديران آن كه بانيان خير در عرصة حفظ شعائر و برگزاري مراسم‌ هستند، به عنوان مقدمات بديهي و ضروري در نظر داشته و مقدمه‌اي براي پي‌گيري و مطالعة آن‌ها در اين زمينه باشد.

در جريان آموزش و به نسبت فرصت و مناسبت، كارهاي كارگاهي در زمينة كارگروهي، تفكر و تمرين‌هايي در برنامه‌ريزي با استفاده از نظرات اعضاء و گروه ارائه و انجام مي‌شود.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما