کد مطلب : ۷۰۱۲
نگاهی به مرثیه ترکی (۳)
حال که تا اینجا آمدهایم بد نیست با سیر یک مجلس اصیل عزاداری ترکی آشنا شوید؛ در یک مجلس عزاداری اصیل به دو بعد مهم حادثة عاشورا توجه میشود یعنی بعد عاطفی و بعد حماسی. مداح اول با یک مثنوی شروع میکند که به آن «دوبیت» میگویند. این دوبیت یا مثنوی میتواند شرح یک اتفاق از وقایع عاشورا یا مرتبط با آن باشد. از به میدان رفتن امام گرفته تا شفا یافتن یک بیمار و ... .
شعر با یک مقدمه که تأیید یک نکتة اخلاقی و معرفتی است شروع میشود؛ مداح آرام آرام شعر را میخواند. بعد کم کم ماجرا را به یکی از روضههای مورد نظر و مرتبط میرساند یعنی همان «گریز».(1)
به این ترتیب روضة مداح شروع میشود؛ از اینجا به بعد مداح میتواند دیگر شعر را ادامه ندهد و یا در کنار آن از اشعار کوتاه دیگر هم استفاده کند که یکی از آنها همان بایاتی است که به صورت اوخشاما خوانده میشود
. بعد از خوانده شدن روضه، شجاعتخوانی شروع میشود که در بالا دربارة آن صحبت کردیم؛ البته در شهرهای مختلف سبکهای دیگری هم هست. به طور کلی دو سبک اصلی در عزاداری ترکها وجود دارد: سبک اردبیل و سبک تبریز.
شعر زیر سیر کامل یک شعر مرثیه را نشان میدهد، به بعد عاطفی و حماسی و پیام اصلی شعر نیز توجه شده است.
فرهاد فکری
سسله حسینی
یاخشی قارداش رسمدی ائیلر فدا جان قارداشا
گؤزلریم اولسون ایکی دنیاده قوربان قارداشا
*
دوزدو محکم سدّی طغیان ائیلهسه سئل سیندیرار
دال دالا وئرسه قویدل دوشمنی ائل سیندیرار
بیر فقط دونیاده قارداش داغیدیر بئل سیندیرار
قارداش اؤلسه یوخ فنا دونیاده درمان قارداشا
سیندیرار سؤز یوخ اگر محکم وورولسا داش داشی
وار یئری توجیهه گر ترک ائتسه یولداش یولداشی
تک ولی قویماز یامان گونلرده قارداش قارداشی
احتیاجین وار یامان گونلرده هر آن قارداشا
...
عاشق وارستة جانان اولان باشدان گئچر
سوز آهی گؤر نئجه تأثیر ائدر داشدان گئچر
کیم حسین تک شیردل غیرتلی قارداشدان گئچر
آیریلاندا خیمهلردن وئردی فرمان قارداشا
ائتدی فرمایش آماندی درک قیل بو مطلبی
جنگده حیدر کیمین اؤلدورمهخ عمرو و مرحبی
عرصهنی چوخ تنگ دوتسان اؤلدوررلر زینبی
بیر به بیر ائتدی سفارش شاه عطشان قارداشا
بو سفارش باغلادی صد حیف او شیرین قوللارین
کسدی دوشن مکریله مور و ملخ تک یوللارین
توپراق اوسته سالدیلار آخر او سروین خوللارین
اوز دوتوب اخیامه دردین ائتدی عنوان قارداشا
عرض ائدیب تئز گل حسین دیداریمه طاها گلیب
قتلگهده ائیلهسین بزم عزا برپا گلیب
اللی پهلولرینده قدّی خم زهرا گلیب
امر ائدر سسله حسینی بیر دئنهن جان قارداشا
سن یئتیردین عاقبت باشه گؤزل پیمانیوی
گؤردو دوشمنلر بو چؤلده قدرت ایمانیوی
شاهراه عشقده قوربان ائدیبسن جانیوی
بیتمنا ای مجاهد! سن ده قوربان قارداشا
ترجمه:
رسم است که برادر خوب، جانش را فدای برادر میکند
چشمهایم در دو جهان فدای برادرم باد
*
درست است که اگر سیل طغیان کند هر سد محکمی را از میان برمیدارد
اما اگر مردم پشت به پشت یکدیگر بدهند دشمن نیرومند شکست میخورد
در دنیا فقط داغ برادر است که کمر را میشکند
در این دنیا اگر برادری بمیرد، دیگری درمانی برای برادرش وجود ندارد
در این حرفی نیست که اگر سنگی را محکم به سنگی دیگر بزنیم، آن سنگ خواهد شکست
اما ممکن است دوستی دوستی را ترک کند
اما هیچ برادری در روزهای سختی برادرش را تنها نمیگذارد
در روزهای سخت هر لحظه نیاز به برادر داری
...
کسی که عاشق جانان شده باشد از سرش میگذرد
ببین که سوز آه چگونه تأثیر میکند که حتی از سنگ هم میگذرد
چه کسی مثل حسین از برادری شجاع و باغیرت میگذرد
حسین هنگام روانه شدن ابالفضل به سوی جنگ به برادرش گفت:
هنگام جنگ این نکته را در نظر داشته باش
مانند پدرت علی، که عمرو و مرحب را کشتف نجنگ
اگر عرصه را بر آنان تنگ کنی زینب را خواهند کشت
شاه تشنهلب یک به یک به برادرش توصیه نمود
صد حیف که این توصیه دستهای او را بست
دشمن مانند مور و ملخ راه را بر او بستند
در آخر شاخههای آن سرو را بر خاک انداختند
او (اباالفضل) رو به خیمهها نمود و درد خود را به برادر عنوان کرد
گفت ای حسین زود بیا که طاها به دیدارم آمده است
او برای برپا کردن عزا در قتلگه آمده است
زهرای پهلو شکسته به اینجا آمده است
و میگوید یک بار دیگر برادرت را از جان و دل صدا بزن
تو پیمان خود را عاقبت به خوبی به جای آوردی
دشمن در این بیابان قدرت ایمانت را دید
تو جانت را در شاهراه عشق فدا کردی
ای مجاهد! تو بیهیچ خواستهای جانت را فدای برادرت نمودی
پی نوشت:
۱. گریز یک واژة ترکی به معنی وارد شدن از یک موضوع به موضوع دیگر است. تلفظ صحیح آن در ترکی «گیریز» است.
منابع و مآخذ
ـ صراف سخن، مجموعه مقالات بزرگداشت یکصدمین سال وفات حاج رضا صراف تبریزی
ـ دیوان لغات الترک، تصحیح دکتر حسین محمدزاده صدیق
ـ حدیث عاشورا، فرهاد فکری
ـ کنزالعبرات، ناطقی