کد مطلب : ۷۱۶۱
کاشان و محتشم کاشانی- ۱
نویسنده: حسن عاطفی
پدر محتشم خواجه میر احمد در اصل از مردم نراق بود و در آن عهد نراق بخشی از محدودهی کاشان به حساب میآمد؛ خواجه میر احمد در این شهر به کار تولید و تجارت پارچههای ابریشمی که همان کار شعر بافی است اشتغال داشت و عنوان خواجه که به بازرگانان داده میشد، بر وی اطلاق میگردید.
این حرفه در روزگار صفوی در کاشان رونقی تمام داشت و این شهر یکی از مراکز مهم تهیهی پارچههای ابریشمی در ایران بود و منسوجات ابریشمی و زری و مخمل کاشان شهرت بسیاری داشت و از صادرات کشور به حساب میآمد و جهانگردان خارجی به هنگام ذکر صنایع کاشان از آن یاد کردهاند.
باری پدر محتشم شعرباف بود و با تولید پارچههای ابریشمی آن را به بازار عرضه میداشت و محتشم نیز به حرفهی خانوادگی خود روی آورد.
سام میرزا صفوی مؤلف تحفهی سامی، دربارهی محتشم می نویسد: «از کاشان است و به بزّازی مشغول است...»؛ بزّازی همان پارچه فروشی است و سام میرزا از این جهت بزّازی گفته که احتمالاً برخی از تولید کنندگان پارچه، خود نیز فروشندگی آن را به عهده داشتهاند.
محتشم از روزگار نوجوانی به عرصهی شعر و شاعری قدم نهاد و در این فن شاگرد مولانا صدقی استرآبادی بود؛ صدقی استرآبادی ( متوفی ۹۵۲ه.ق) از شعرای استرآباد و مقیم کاشان بود و آذر نیز در آتشکده وی را معرفی کرده است.
نزدیکترین افراد به محتشم، یعنی تقیالدین محمد حسینی کاشانی مؤلف تذکرهی خلاصة الاشعار که شاگرد محتشم بود، دربارهی این شاعر بزرگ و توانا چنین میگوید:
«حسّان العجم مولانا محتشم، پیشوای اکثر این طبقهی عالی شأن، بلکه مقتدای سخنوران ایران و توران است... تا بلبل فصاحت بیانش چون عندلیب خوش الحان مترنم گشت، طوطیان شکر شکن هند خاموشی اختیار کردند... و الحق در فن شاعری از همه کس در پیش است و خاقانی زمان و سلمان عصر است.
در ابتای سنّ صبی چون شاعری طبعش را جبلی بود، به فکر شعر مشغول گشت و در آن وادی چنان کوشید که زیاده بر آن متصور نتوند بود، تا سرآمد شعرای روزگار گردید و اگر چه مولانای مشارالیه به حسب قوّت طبیعت و کثرت ممارست بر جمیع اصناف شعر قدرت تمام دارد، لیکن میل طبعش به مثنویات کمتر است و لهذا دایم الاوقات به نظم غزلیات و قصاید و تواریخ و معمیّات مشغولی مینماید...
در این ایام که این کمیته به جمع این اوراق (= تذکره) مشغول است، سه دیوان غزل ترتیب داده، محتوی بر هفت هزار بیت، دیوان اوّلی را که بعضی از آن در ایام... صبی به گفتن آن مشغولی نموده، آن رال « صبائیّه» نام نهاده، و دیوان ثانی را که... آن را به « جلالیه» موسوم ساخته و دیوان ثابت را که در حالت جوانی به ترتیب و تصحیح آن پرداخته، « شبابیه» نام داده و دیوان قصاید حضرات ائمه علیهم السلام و مدایع ملوک نیز جمع نموده قریب هشت هزار بیت و رسالهی معمیّات و تواریخ نیز نوشته ... در فن شریف انشاء نیز کمالی بیش از وصف دارد، و قدرت و مهارت آن منشی شعرا در تحریر مدعیات و تقریر حالات درجهای یفاته که بیان فصحا توضیح آن را از جملهی محالات میشمارد...»
با ایجاد دولت صفوی و توجه خاص شاهان این دودمان به کاشان، در این روزگار حوزههای علمی و ادبی و هنری به ویژه شعر و شاعری با جلوهای نو آیین تجدید حیات کرد و تا بدان جا رسید که از دیگر شهرهای ایران، دانشمندان و دانش پژوهان و شعرا برای کسب فضیلت و برخورداری از مجامع اهل فضل بدین سامان روی آوردند؛ کسانی چون: وحشی بافقی، نظیری، ظهوری، عبدالباقی نهاوندی، علی نقی کمرهای، آقا خضر نهاوندی، شاه طاهر رکنی، صرفی ساوجی و...
محتشم با برخی از شعرای معاصر خود مانند: میرحید معمّایی، ضمیری اصفهانی، حسابی نطنزی، وحشی بافقی و حیرتی تونی مشاعره و مکاتبه داشت و از جمله شش قطعه در فوت ضمیری و ماده تاریخهایی در مرگ وحشی و حیرتی و مقصود خردهی کاشانی و تنی چند از شاعران معاصر خود سروده است.
ما همچنین کسانی چون تقیالدین کاشانی صاحب تذکره معروف به میر تذکره با تخلّص «ذکری»، ظهوری ترشیزی، نوعی خبوشانی، مظفر الدین حسرتی کاشانی، وحشتی جوشقانی کاشی و صرفی ساوجی از شاگردان محتشم بودهاند.
گذشته از این جمع بنا به گفتهی تقیالدین کاشانی، حقیری تبریزی از صنا دید شعرای آذربایجان از محضر محتشم بهرهمند شده است.
* این مقاله در «نامه فرهنگ و هنر» ویژه نخستین جایزه محتشم کاشانی، در سال ۱۳۸۳ توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان منتشر شده است.
مرجع : نامه فرهنگ و هنر