کد مطلب : ۹۹۰۰
اسناد
بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران و دستاندركاران حج
خداوند متعال را از اعماق وجود شاكر و سپاسگزاريم كه توفيق داد، فرصت داد، مهلت داد تا يكبار ديگر و يك سال ديگر مراسم حج را و عزيمت حجاج را به سمت آن مركز محبوب دلهاى مسلمانان در طول تاريخ شاهد باشيم.
نگاه به حج بايد نگاه به يك نعمت و فرصت بزرگ الهى باشد. همهى عبادات اينجور است؛ نماز هم يك فرصت است، يك نعمت است. اگر نماز بر ما واجب نميشد، بيم آن بود كه در درياى غفلت محض غرق بشويم. اين نعمت بزرگ كه هر روزى چند نوبت ما كشانده ميشويم به سمت ملاقات با پروردگار، مكالمهى با پروردگار، خشوع و تضرع در مقابل پروردگار، اين نعمت بسيار بزرگى است، اين فرصت عظيمى است؛ حج هم همين جور است.
امتياز حج بر ساير واجبات و فرائض اسلامى، جهانى بودن آن است، بين المللى بودن آن است. اين تضرعى كه هر مسلمانى در دل خود به آن نياز دارد كه در مقابل پروردگار خضوع كند، خشوع كند، تضرع كند، اين در حج يك جلوهى عمومى و بينالمللى پيدا ميكند. همهى مسلمانان با هم، با اختلاف لغاتشان، با اختلاف نژادهايشان، با اختلاف عاداتشان، آدابشان، آنجا كه ميرسند، همه خاشعند، همه متضرعند. اين خيلى پديدهى عجيبى است كه ما به آن عادت كردهايم و اهميت و عظمت آن را درست متوجه نميشويم. همهى مسلمانان جمع بشوند، متوجه به يك مركز، به يك نقطه، خاشع در مقابل اين نقطه؛ با اين چشم به حج نگاه كنيم؛ به عنوان يك فرصت.
اگر به چشم فرصت نگاه كرديم، آن وقت ديد ما باز خواهد شد، وظائف خودمان را بيشتر توجه خواهيم كرد. شما اين فرصت را پيدا ميكنيد كه در خانهى خدا در كنار بقيهى مسلمانان اظهار عبوديت كنيد. اين اولين نقطهى اين فرصت است. اگر اين به چشم فرصت نگاه شود، آن وقت لازمهاش اين است كه انسان اين را به هيچ قيمتى از دست ندهد.
حيف است كه انسان در مكهى مكرمه يا مدينهى منوره، در مجاورت مرقد پيامبر اعظم (صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم) و مراقد ائمهى هدى (سلام اللَّه عليهم اجمعين) و مرقد بزرگان صحابه و شهداى احد و بقيهى بزرگانى كه در تاريخ مثل خورشيد ميدرخشند، باشد و به جاى توجه و تذكر، به فكر دنيا باشد؛ آن هم دنياى حقير، دنياى شخصى؛ اين بازارگردىها و سر زدن به اين گوشه و آن گوشه براى كارهاى كمارزشى كه در طول زندگى متأسفانه ما به آنها مشغوليم؛ در آن قطعهى زمانىِ اكسيرى كه هر دقيقهاش، هر ساعتش آنقدر ارزش دارد و آنقدر فرصت است - هر مثقالى از اين مايع اينقدر عظمت دارد - اين را ما صرف كنيم براى همين كارهاى روزمرهى كمارزشى كه تو بازارهاى شهر خودمان و در هر نقطهاى هم آن را انجام ميدهيم؛ يا بقيهى سرگرمىهاى بيجا. اين اولين نقطه است. در مكه و مدينه به فكر توشه گرفتن باشيم، به فكر افزودن بر سرمايهى ايمان خود، معنويت خود، تذكر خود، خشوع خود در مقابل پروردگار باشيم. اين اولين قدم است.
يك جلوهى ديگر از اغتنام اين فرصت بزرگ، فرصت تماس با بدنهى دنياى اسلام است. دنيا مردمند، نه سياستمداران، نه فرماندهان زورگو، نه مستكبرين و متكبرين عالم. گاهى ميشنويد؛ همين متكبرين محصول ذهن فاسد خودشان را نسبت ميدهند به جامعهى جهانى: جامعهى جهانى اينجور ميخواهد! جامعهى جهانى يعنى ميلياردها تودهى مردم.
جامعهى اسلامى هم همين است. امت اسلامى يعنى اين بدنه. امت اسلامى زيد و عمروى نيستند كه به هر وسيلهاى بر بخشى از اين بدنهى عظيم تسلط پيدا كردند و حكمرانى ميكنند. امت، اين بدنهى مردم است. بركات و خيرات در اين بدنهى عظيم است و ارادهى آنهاست كه ميتواند كوهها را جابهجا كند؛ حركت آنهاست كه ميتواند ارزشهاى اسلامى را جهانگير و همهگير بكند. اين در اختيار شماست. در حج هر سالى، انسانِ حاج با انبوه عظيمى از اين بدنهى باعظمت امت اسلامى و دنياى اسلام مواجه ميشود. اين را بايد مغتنم شمرد. اين فرصت است و بايد مغتنم شمرد.
چه جور اغتنام فرصت بكنيم؟ خوب، طرق مختلفى دارد. يكى از آسانترين طرق كه همه ميتوانند او را انجام بدهند، اين است كه ايرانىِ مسلمان كه زير لواى جمهورى اسلامى و حاكميت اسلام دارد زندگى ميكند، با رفتار خود، با حركات خود، با منش خود، اسلامِ جمهورى اسلامى را معرفى كند؛ خود را معرفى كند؛ تأثير تربيت اسلامى بر خود را نشان بدهد. اين يكى از آسانترين راههاست.
حاجىاى كه در مسجدالحرام يا مسجدالنبى، يا در بقيع، يا در زيارت شهداى احد و امثال اينها - در منا، در عرفات - رفتارش رفتار انسان مؤدب به آداب اسلامى است؛ رفتار انسانى است كه مرباى به تربيت قرآنى است؛ اهل خشوع است، اهل تواضع است، اهل محبت است، اهل اهانت به اين و آن نيست، اهل جمع است، نه اهل تفرقه.
اينقدر ما در روايات در ثواب شركت در نماز جماعت اهل سنت در زمان ائمه (عليهم السّلام) داريم كه روايت دارد كه در مسجدالحرام پشت سر اينها نماز بخوانيد، مثل اينكه پشت سر پيغمبر نماز خواندهايد. اين معنايش چيست؟ معلوم است كه امام صادق نماز آن امام جماعت را با نماز پيامبر مقايسه نميكند. مقايسه با نماز يك پيرو خودش هم نميكند، اما ميگويد پشت سر او نماز بخوانيد. اين يعنى چه؟ اين نمايش وحدت است. عملاً وحدت را نشان بدهيد. روى همين فكر بود كه امام بزرگوار ما (كه رضوان خدا بر او باد) - آن مرد بيدار، آگاه - به همهى ماها، همهى حاجىهاى ايرانى، توصيه كرد كه در نماز جماعتها در مسجدالحرام، در مسجدالنبى شركت كنيد؛ در اين اجتماعات حضور داشته باشيد، كه يكى از مصاديقش اين است. اينجور نباشد كه وقت نماز جماعت كه همه مشغول نمازند، چشم كسى بيفتد به يك زائر ايرانى كه مشغول حمل بار - حمل وزر - به سمت مسافرخانهى خود هست.
اينها چيزهائى است كه مضر است. رفتار مؤدب به آداب اسلامى، يكى از بالاترين چيزهاست. شما زبان هم بلد نباشيد، تماس هم نگيريد، همين قدر كه معلوم است كه شما زائر ايرانى هستيد و اين رفتار را داريد؛ مؤدبيد، محترميد، نظيفيد، اهل دعائيد، اهل ذكريد - اين دعاى كميلى كه بحمداللَّه سالهاست باب شده است - بزرگترين تبليغ همينهاست. اين از بسيارى از تبليغها مهمتر است. اين جمعيتِ عظيم مؤمن مىنشينند پيش خداى متعال تضرع ميكنند، استغفار ميكنند، اشك ميريزند؛ اين ميشود تبليغ.
حضور در مراسم برائت تبليغ بزرگى است. نفس اين حضور، تبليغ است. اين نشان دهندهى اين است كه حج را با همهى ابعادش، به صورت يك بستهى كامل، شما قبول كرديد.
در حج توحيد است. توحيد خودش دو جزء است: يكى اللَّه است، يكى لا اله غير اللَّه است؛ يكى اثبات است، يكى نفى است. مظهر توحيد، حج است؛ اثبات ولايت اللَّه و نفى ولايت غير اللَّه. اين همان برائت است.
يك نكتهى ديگر در باب مسئلهى حج اين است كه به اقتضاى نيازهاى زمانه و امت اسلامى، مجموعهى كاروان بزرگ حج ايرانى - كه بحمداللَّه مايهى افتخار جمهورى اسلامى است - كارهائى را كه پاسخِ به اين نيازهاست، انجام بدهد.
هر سال ببينيم نياز چيست. احساس ميكند انسان كه در اين دوران، در همين چند سال و از جمله امسال، لااقل يكى از نيازهاى مهم، همين نياز اتحاد اسلامى است؛ وحدت بين فرقههاى اسلامى است. ببينيد دشمنان اسلام چه ميكنند؛ دشمنان امت اسلامى براى شقه شقه كردن و شكاف ايجاد كردن چه ميكنند، چه قدر خرج ميكنند براى اينكه اينها را در مقابل هم قرار بدهند.
يكى از اهداف مسلم اين حوادث خونينى كه نمونهاش را شما ديروز در عراق شنيديد و نمونههاى فراوان آن، در پاكستان و در نقاط ديگر اتفاق مىافتد، اين است كه جمع مسلمانى به صورت ترور كور نابود ميشوند، از بين ميروند، يا مجروح و مقطوع العضو ميشوند. بخش مهمى از اين كار، مربوط به همين ايجاد اختلاف بين شيعه و سنى است.
در كشور عراق، قرنهاى متمادى هم شيعيان بودند، هم سنىها و اينها با همديگر زندگى كردهاند. همان كتابها، همان عقايد كه امروز هست، آن روز هم بود، غليظتر هم شايد بود. اين حوادثِ اينجورى در طول چندين قرن سابقه نداشت؛ اين جور عليه يكديگر اقدام كنند، اين جور به جان يكديگر بيفتند. اينها كِىاند؟ يا اين حوادث خونينى كه در بعضى از نقاط كشور ما گاهى در طول زمان و اين اواخر اتفاق افتاد، يا اين كارها در پاكستان اتفاق ميفتد؛ شيعه عليه سنى، سنى عليه شيعه. اينها شيعه و سنى نيستند.
آن كسانى كه اين اقدامها را ميكنند، يا مستقيماً يا غير مستقيم عوامل بيگانهاند؛ عوامل بيگانهاند؛ دستهاى بيگانه است. اينى كه براى حاجى شيعى، حاجىِ ايرانى در كنار بقيع، در مسجدالحرام، در مسجدالنبى، يك عده آدمهائى كه معلوم نيست مال كجايند، از كجايند، ظاهر ميشوند و به مقدسات اهانت ميكنند و بعضاً حتّى به نواميس اينها تعرض و جسارت ميكنند، اينها كىاند؟ اين را بايد همه بيدار باشند، همه بايد هوشيار باشند. دولتها وظيفه دارند؛ دولت سعودى وظيفه دارد؛ نگذارد كه زائر خانهى خدا، حاج بيتاللَّهالحرام، زائر مرقد مقدس پيامبر و ائمه (عليهمالسّلام) مورد تعرض قرار بگيرد؛ يك نفر بيايد حركتى يا عليه زائر يا عليه روحانىِ شيعى يا عليه چه و چه انجام بدهد و آن مأمور سعودى هم بايستد تماشا كند يا احياناً به نفع او وارد ماجرا بشود.
اينها درست نيست؛ اينها درست ضد وحدت است؛ اين همان چيزى است كه آمريكا ميخواهد؛ اين همان چيزى است كه سرويسهاى جاسوسى بيگانه ميخواهند. نميتواند مجموعهى حجاج بيتاللَّهالحرام از حوادث دنياى اسلام غافل بماند.
امروز كشور عراق، كشور افغانستان، كشور مظلوم فلسطين، بخشى از كشور پاكستان زير فشار سربازان خارجى، زير فشار اقدامات مستكبرانه قرار دارد. مگر ميتواند دنياى اسلام اينها را نبيند؟ اينها چيزهائى است كه در حج بايد به اينها توجه كرد. حج بايد مظهر بروز اراده و عزم راسخ امت اسلامى عليه اين كارهائى باشد كه به وحدت امت آسيب ميزند، يا به پيشرفت امت آسيب ميزند، يا به پرچم برافراشتهى اسلام در ميان امت كه امروز بحمداللَّه جمهورى اسلامى اين پرچم را در دستان قوى خود دارد، ميخواهد ضربهاى وارد كند. بايد در مقابل اينها حساس بود.
اينها وظائف است؛ اينها چيزهائى است كه برنامهريزىهاى ما در ادارهى كاروانها، در تبليغ و در امورى از اين قبيل، بايستى ناظر به اين چيزها باشد. ما برنامه ريزى فرهنگىمان، برنامه ريزى سياسىمان، برنامهريزى مديريت كاروانهايمان، گزينشهايمان و مجموعههاى حجاجمان همه بايد تابع اين نيازها باشند و اين نيازها حاكم باشد.
البته من از همهى دستاندركاران محترم حج و كسانى كه اين سالها زحمت كشيدند و اين كار بزرگ و اين وظيفهى بزرگ را انجام دادند، تشكر ميكنم؛ از جناب آقاى رىشهرى، از جناب آقاى خاكسار و از بقيهى مسئولين دولتى و وزراى محترم ارشاد كه در اين سالها كمك كردند و بقيهى بخشها؛ از رؤساى كاروانها، از روحانيون محترم، از همهى شما صميمانه تشكر ميكنيم.
كار بزرگ است، هدف بسيار عظيم است، وظيفه هم بسيار سنگين است. اميدواريم كه خداوند متعال همهى شما را موفق بدارد و دعاى حضرت بقيةاللَّهالاعظم (ارواحنا فداه) شامل حال همهى شما باشد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته