کد مطلب : ۱۳۰۲۲
کنگرههای شعر عاشورایی ابزاری برای توسعه فرهنگ عاشورا
به هر روی صرفنظر از هرگونه برداشت موافق و مخالف، هر سال كنگرهها و شبشعرهای متفاوتی برای شعر عاشورا برگزار میشود كه از مهمترین آنها میتوان به كنگره شبشعر عاشورا اشاره كرد، علاوه بر آن جشنوارههای ادبی و آیینی نیز هرسال بخش ویژهای را به ادبیات عاشورایی اختصاص میدهند، كه خود موجب تولید اشعار بیشماری در زمینه عاشورا میشود، بنابراین در وهله نخست به نظر میرسد كه برگزاری چنین كنگرهها و شبشعرهای اقدامی خجسته و فرخنده است كه میتواند در گسترش فرهنگ ادبی عاشورا و ادبیات عاشورایی بسیار تأثیرگذار باشد؛ اما باید توجه داشت كه صرف برگزاری كنگره یا شب شعری برای عاشورا كافی و تأثیرگذار نیست، بلكه مدیریت صحیح و به نحو احسن این كنگرهها از برگزاری آنها بسیار مهمتر و چه بسا دشوارتر است؛ به عبارت دیگر باید گفت، كلیت این اقدام ستودنی است؛ اما، مهم كیفیت برگزاری چنین همایشها و كنگرههاست.
«رضا اسماعیلی» شاعر معتقد است كه «نفس برگزاری جشنواره و كنگرههای ادبی عاشورایی به خودی خود ارزشمند است، به شرط آنکه هدفمند و با برنامهریزی مناسب برگزار شود، در غیر این صورت برگزاری این كنگرهها مفید نخواهد بود و نمیتوان از موازیكاری و برخی دیگر از آفاتی كه این جشنوارهها به آنها دچار شدهاند، پیشگیری كرد.»
تجربه نشان داده است كه برگزاری كنگرههای عاشورایی به صورت دولتی نهتنها موفق نیست، بلكه زیانبار خواهد بود، و موجب سفارشی شدن تولید آثار میشود، «علیرضا قزوه» شاعر نامآشنای كشورمان در این زمینه معتقد است: «عاشورا از ناحیه حمایتهای دولتی لطمه میبیند. به نظر من هرچه بودجه از سوی دولت به موضوع عاشورا و شكوفایی فرهنگ آن اختصاص یافته، به این موضوع لطمه زده است.»
بنابراین به نظر میرسد كه برگزاری كنگرههایی مانند كنگرههای عاشورایی باید از دل مردم بجوشد؛ چراكه عاشورا دغدغهای نهفته در باور قلبی مردم است، قزوه درباره مردمی برگزارشدن كنگرههای عاشورایی نیز معتقد است: «كنگرههای موفق شعر كشور در زمینه ادبیات عاشورایی، «مردمی» هستند. همه این برنامهها بیحمایت دولت و توسط خیران بومی اداره میشوند. محرم را با بخشنامه نباید سروسامان داد. دولت و مجلس فقط میتوانند برنامهسازی كنند كه این برنامهسازیها باید به صورت حمایتهای برنامهریزی و صحیح و كارهای زیربنایی صورت بگیرد.»
تا اینجای بحث مشخص شد كه كنگرههای موفق عاشورایی كنگرههایی بودند كه به صورت مردمی برگزار میشوند؛ اما باید گفت، همه موضوع به اینجا ختم نمیشود، بلكه مردمی برگزارشدن كنگرههای ادبی عاشورا به این معنا نیست كه با كنگرههایی سطحی و مناسب عوام مردم روبهرو هستیم، بلكه شایسته است كه این كنگرهها از رشد بالای كیفی برخوردار باشند تا بتوانند اندیشه عاشورایی مردم را ارتقا دهند؛ به عبارت دیگر كنگرههای ادبی عاشورا باید بتوانند جای خالی پژوهشهای عمیق درباره یاران سیدالشهدا (ع)، تفسیر خطبههای امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) و تبیین درست نحوه اجرای عزاداریها را با زبان شعر برای مردم پركنند.
مسئولان برگزاركننده این همایشها و كنگرهها كه از حمایتهای مادی و معنوی مردمی برخوردارند، باید با تقویت بخشهای این همایشها، كیفیت برگزاری كنگرههای عاشورایی را ارتقا دهند و همواره افقهای جدید و ناشناختهای از ادبیات عاشورا را پیش چشم شاعر باز كنند؛ چراكه عرصه ادبیات عاشورایی بسیار گستردهتر از آنچیزی است كه تاكنون به آن پرداختهایم.
«امیر اسماعیلآذر» شاعر و استاد دانشگاه نیز در این زمینه میگوید: «كنگرههای ادبی باید امكان مشاركت آحاد علاقهمندان را در این برنامهها فراهم كنند و بتوانند محصولات فرهنگی ارائهشده را از یك سالن كوچك به همه جوامع بشری انتقال دهند. مسئولان فرهنگی و برگزاركنندگان همایشها باید میزان مفیدبودن و اثربخشی این كنگرهها را در جامعه بسنجند و با شناخت نقاط ضعف به تقویت جنبههای مثبت خود بپردازند.»
«احد دهبزرگی» دبیر كنگره شبشعر عاشورای شیراز در این زمینه میگوید: «پژوهشگران و محققان باید مواظب باشند كه از قافله شاعران عاشورایی عقب نمانند. حالا كه بیست سال از كنگره عاشورا میگذرد و انبوهی از شعر عاشورایی سرار كشور را فرا گرفته، لازم است كه پژوهشگران روی این آثار كار كنند و زاویهها را برای دیگران باز كنند تا از نظر تئوری و پژوهشی بتوانیم آثاری درخور و ماندگار داشته باشیم. نگذاریم مثل دیگر انواع ادبی از خارج كشور بیایند و تحقیق كنند و ادبیات عاشورایی را بنویسند. ادبیات عاشورا را شیعه باید بنویسد.»
بنابراین متوجه میشویم كه برگزاری كنگرههای شب شعر عاشورا فرصتی مغتنم است برای بارور و شكوفاشدن ادبیات عاشورایی تا شاعرانی كه دلی سرشار از عشق به حسین (ع) و ذهنی سرشار از خلاقیت و شور دارند، به رسالتی كه بر دوششان نهاده شده عمل كنند و آن رسالت انتقال آموزهها و معارف ناب عاشوار به نسلهای آیندگان است.
همچنین یكی دیگر از افقهایی كه برگزاری كنگرههای عاشورایی باز میكند، جهتدهی به شاعران است، عاشورا تابلویی تمام و كمال از خوبیها، درسها، عبرتها و نحوه رسیدن به كمال مطلق است كه هزاران رمز و راز نهفته را در خود جای داده است، مسئولان برگزاركننده این همایشها و كنگرههای ادبی اگر از قشر فرهیخته و عاشوراشناس و معرفتاندیش باشند، میتوانند با تفكر و تدبر در فرهنگ عاشورا به گوشهای از این رازهای سر به مهر دستیابند و با ایجاد بخشهای تازه و موضوعات بكر برای سرودن اشعار، ذهن و اندیشه شاعران به ویژه شاعران جوان را جهتدهی كنند؛ بنابراین نباید از یاد برد كه كنگرهها به خلق آثار جدید كمك بسیاری میكنند.
همچنین كنگرههای ادبی، آینه تمامنمایی از وضعیت موجود شعر عاشورایی، افقها و چالشها را به ما مینمایانند، یك منتقد ادبی میتواند با بررسی آثار ارائه شده در كنگرههای عاشورایی مشخص كند كه ادبیات عاشورایی كشور ما در چه وضعیتی به سر میبرد و با چه مشكلاتی دست و پنجه نرم میكند، و پس از شناسایی مشكلات میتوان برای بهبود آنها گام برداشت.
از دیگر ویژگیهای مثبت برگزاری كنگرههای ادبیات عاشورایی میتوان به شناسایی استعدادهای نهفته در میان نسل جوان اشاره كرد، البته این مهم، زمانی تحقق مییابد كه كنگرههای ادبیات عاشورایی به صورت سراسری و با پوشش نقاط محروم كشور برگزار شوند، در آن صورت است كه میتوان در بسیاری از استانهای محروم استعدادهای جدیدی در این زمینه یافت و به غنای ادبیات عاشورایی كمك رساند.
البته مسئولان برگزاری كنگرههای ادبیات عاشورایی باید توجه داشته باشند كه در برگزاری كنگرهها، نیازسنجی، مطابقت موضوعات همایش و شبشعر با موضوعات و چالشهای جامعه معاصر، خلاقیت در طرح و اجرا، پرهیز از تكرار مكررات و عوامزدگی در اشعار، تبلیغ موثر و در عین حال سادگی برنامه در پربار برگزارشدن یك همایش و كنگره بسیار مهم و حائز اهمیت است و توجهنداشتن به هریك از این مقولات میتواند در ناموفقبودن یك كنگره مؤثر باشد.
«حمیدرضا شکارسری» دیگر شاعر عاشورایی نیز معتقد است که باید در وهله نخست هدف از برگزاری کنگرهها و جشنوارهها را مشخص کرد؛ سپس، تعیین کنیم، آیا مخاطب جشنوارههای ما عام است یا خاص. این معمولاً مشخص نیست. گاه جشنوارههایی برگزار میشود و آثاری ارائه میشوند که از فهم عوام فراترند؛ ولی با این وجود برای پربا کردن جلسات از مخاطبان عامی استفاده می شود که طبعاً با شعرهای پیشگام روزگار خود نمیتوانند ارتباط برقرار کنند.
وی ادامه میدهد: «پس نخستین مشکل این است که ما از جشنوارهها شناخت درستی نداریم و مخاطبان را نمیشناسیم. به عبارت دیگر جداییسازی در جشنوارهها به معنای درست کلمه نداریم یعنی جشنوارهای که مخاطبش مشخص باشد و آثار مطابق با سطح فرهنگ مخاطب ارائه شوند، یا نداریم یا بسیار اندک هستند.»
وی همچنین میگوید: «در هر صورت چه مخاطب ما شناخته شده، از قشر عام یا خاص باشد یاشناخته شده نباشد، ما به ابزار و ادواتی برای گسترش فرهنگ عاشواریی نیاز داریم و ادبیات یکی از این ابزار است و کنگرههای عاشورایی یکی از ابزارهای مهم برای توسعه فرهنگ عاشورایی باید مدنظر قرار گیرد.
«مرتضی امیریاسفندنه» نیز ایجاد تحول در نحوه برگزاری كنگرهها را بسیار ضروری میداند و میگوید: «برای اینكه همه شاعران كشور بتوانند در این كنگرهها شركت كنند، باید تحولی را در نحوه برگزاری این كنگرهها به وجود آوریم و نسبت به داشتههای خود یك بازنگری داشته باشیم. بهتر است به جای اینكه به نقاط ضعف كنگرهها بپردازیم به نقاط قوت آنها توجه كنیم؛ برای مثال بكوشیم تا كنگرهها «ایرانشمول» باشند.»
اگر بخواهیم از مزیتها و فواید برگزاری كنگرهها و شبشعرهای عاشورا سخن بگوییم سخن به درازا میكشد و از حوصله این بحث خارج است؛ بنابراین به ذكر مهمترین فواید اكتفا میکنیم و به سراغ زیانها و آسیبهای این كنگرهها میرویم.
شاید نخستین آسیبی كه از برگزاری كنگرههای عاشورایی به ذهن متبادر میشود، سفارشیشدن تولید آثار و در نتیجه پایینآمدن سطح كیفی اشعار شاعران باشد؛ چراكه شاعران در طول سال تلاش میكنند با تولید تعداد بهنسبت بالایی از اشعار عاشورایی، در جشنوارهها و كنگرههای متفاوت شركت كنند؛ در نتیجه معمولاً سیاهمشقهای خود را بدون اینكه پخته و ساخته شوند، در این كنگرهها شركت میدهند، به نظر میرسد دولتی برگزارشدن كنگرهها و از سوی دیگر بالا بودن رقم جوایز به این امر دامن بزند و شاعران جوان را به شوق مشهور شدن و مطرح شدن در محافل ادبی به ورطه خطرناكی كه همان تولید اشعار بیكیفیت و بدون معرفت درباره عاشوراست، بكشاند.
برای رفع این آسیب، كنگرهها باید سطح آگاهی شاعران را بالا برند و با داوریهای مناسب و تخصصی، بهترینها را شناسایی كنند، همچنین بازكردن افقهای دید تازه و فرهنگسازی درست و اصولی میتواند، موجب شود، چنین جشنوارههایی شاعران را به سمت تولید آثار فاخرتر تشویق كند تا شاعران بر پایه آگاهی و مطالعه در زمینه فرهنگ عاشورا به تولید اثر دست زنند؛ البته بخشی از این امر وظیفه شاعران پیشكوت و مطرح در عرصه ادبیات عاشورایی است كه شاعران نسل جوان را به سمت مطالعه و گسترش دانش و عمقدادن آگاهی درباره عاشورا سوق دهند.
یكی دیگر از آسیبهای كنگرههای شب شعر عاشورایی گرفتارشدن به ورطه تكرار است، اگر شاعران در آفرینشهای خود دقت نكنند، همه اشعار با یك مضمون خواهند بود و دیگر نوآوری و شكوفایی در شعر عاشورایی رخ نخواهد داد، همچنین تكرار موجب سطحیشدن اشعار عاشورایی میشود؛ برای نمونه، طی سالهای اخیر نوعی سطحیزدگی در اشعار عاشورایی را شاهد هستیم كه به ظاهر و جمال یاران امام حسین (ع) در روز عاشورا توجه دارند و از جمال روی ابوالفضل (ع) و دیگر عاشوراییان دم میزنند. در اینجا باید توجه داشت كه گشودن افقهای تازه در كنگرههای عاشورایی میتواند از راهكارهای رفع این مشكل به حساب آید.
اسماعیلی یكی از آفتهای برجسته این كنگرهها و همایشهای عاشورایی را تكرارزدگی میداند و میگوید: «گاهی دیده میشود، شاعران یك شعر و اثر ادبی خود را در طول سال در چندین كنگره شركت میدهند و با توجه به اینكه این كنگرهها جوایزی را كه اهدا میكنند، در قالب جوایز مادی است. به نوعی جشنوارهزدگی و آلوده شدن به مادیات گریبانگیر شاعران جوان میشود و آنها را از خلاقیت و نبوغ ادبی باز میدارد؛ بنابراین فرصت كافی برای زایش و زایندگی جدید فراهم نمیشود.»
وی ادامه میدهد: «شاعران به صورت سفارشی دست به تولید ادبی میزنند و كار سفارشی هم با توجه به اینكه بر عنصر كوشش بنا شده و عنصر جوشش در آن چندان جایی ندارد، اثر هنری تولید شده از روح و جوشش هنری بیبهره است.»
اسماعیلی برای رفع این معضلات چنین راهكاری ارائه میدهد، او میگوید: «ما باید حتی اگر لازم باشد، برای چند سال توقفی در برگزاری این كنگرهها و جشنوارهها داشته باشیم، تا به مرور به بازنگری گذشته بپردازیم و خلاءهای موجود را شناسایی كنیم، گاهی ما در یك جشنواره مرتب در حال در جا زدن هستم و گاهی جشنوارههای بعدی با كیفیت نازلتری برپا میشود. این نشان میدهد مسئولان به كیفیت توجه چندانی ندارند بلكه كمیت مورد توجه آنهاست.»
همانطور كه در این گزارش گفته شد، كنگرهها، آینه ادبیات عاشورایی ما هستند كه میتواند، زیباییها و ضعفهای ادبیات عاشورایی را نمایان سازند؛ بنابراین آسیب دیگری كه میتوان به آن اشاره كرد میتواند این باشد كه برگزاری ضعیف یك كنگره موجب ضعیف بودن آثار ارائهشده به آن میشود و در نتیجه برخی به غلط چنین نتیجهگیری میكنند كه ادبیات آیینی ما به طور كلی دچار ضعف و كاستی است، حال ممكن است در واقعیت اینگونه نباشد.
امیر اسماعیلآذر:
مسئولان فرهنگی
و برگزاركنندگان همایشها
باید میزان مفیدبودن
و اثربخشی این كنگرهها
را در جامعه بسنجند
مرتضی امیریاسفندنه:
بهتر است به جای اینكه
به نقاط ضعف كنگرهها بپردازیم
به نقاط قوت آنها توجه كنیم
برای مثال بكوشیم
تا كنگرهها ایرانشمول باشند
رضا اسماعیلی:
گاهی ما در یك جشنواره
مرتب در حال در جا زدن هستم
و گاهی جشنوارههای بعدی
با كیفیت نازلتری برپا میشود