تاریخ انتشار
سه شنبه ۱ دی ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۴۹
۰
کد مطلب : ۱۳۰۷۰

عاشورا حادثه به دقیقه اکنون است

عاشورا حادثه به دقیقه اکنون است
اجازه می‌خواهم پیش از اینکه وارد هر بحث و گفت‌و‌گویی شوم، روی این نکته انگشت تأکید بگذارم که اگر خود ما ارزش‌های خودمان را ندانیم، هرچه بدانیم، هیچ نمی‌دانیم. این حرف بزرگی است که مولا (ع) به ما فرمود. حضرت می‌فرماید: «کفی بالمرء جهلا أن لا یعرف قدره»؛ «برای اثبات جهل یک انسان همین بس که قدر خودش را نداند.»؛ جایگاه خودش را نداند؛ تأثیر وجودی خودش و کاری را که در حال انجام آن است، برای خودش تعریف نکرده باشد و در ابهام و در مه نسبت به اثر و کار خودش به‌سر ببرد. ما به‌واقع، بزرگ‌تر و عظیم‌تر از امام حسین (ع)، چیزی نداریم. یعنی خدا هم چیزی بزرگ‌تر از این ندارد. در سه اتفاق بزرگی که در آینده عالم اتفاق می‌افتد، محور حضرت اباعبدالله (ع) است. سه حادثه قرار است، اتفاق بیفتد: یکی ظهور، بعد رجعت و در نهایت قیامت. ما به جز اینها، حادثه‌ای نداریم و در این سه حادثه بزرگ، مرکز و محور، حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) است...

محور و مرکز کار شما هم پرداختن به این مسئله (و البته پیوستارهای حادثه کربلا که من به‌‌موقع به آنها هم اشاره می‌کنم.)، است؛ پس کار شما بسیار بزرگ است؛ چون شما درباره بزرگ‌ترین حوادث آینده جهان کار می‌کنید. به‌ همین دلیل هم رها از هر تعارف، من خیمه را ۶۳ امین خیمه کربلا می‌بینم؛ زیرا در کربلا امام حسین (ع) ۶۲ خیمه داشت؛ ۶۲ خیمه که مجموعه یارانش زیر آنها جمع شده بودند. آن خیمه‌ها به پنج شکل بودند. یک خیمه دیگری که کنار آن خیمه‌ها قرار می‌گیرد، خیمه شماست و شما خیمه‌نشینان عاشورا هستید. ارزش خودتان را بدانید...

در عین حال، ما باید به گسترش کار هم فکر کنیم. چه طور است که ما برای ساده‌ترین مسائل و موضوعات دانشکده داریم؛ اما برای موضوعی با این عمق، وسعت و تأثیرگذاری، نداریم؟ آیا برای این موضوع و برای کسانی که دست‌‌اندرکار مجالس و محافل حسینی هستند و گاهی شعاع تأثیر گذاری‌شان از هر فعالیت فرهنگی دیگر بیشتر است، نیازی به برنامه‌ریزی و آموزش نیست؟...

وقتی یک موضوع تا این اندازه مهم و بزرگ است و تضمین‌کننده سلامت حرکت جامعه ماست و همه هویت انقلاب ما هم مبتنی بر عاشوراست... و ما هزار دلیل داریم که همه چیز ما ریشه در همین زلال دارد، چرا برای این مسئله دانشکده نداشته باشیم؟ چرا برای این موضوع، آموزش‌های عمیق، دقیق و سازماندهی‌ وجود نداشته باشد؟ ما به‌واقع باید به این موضوع فکر کنیم...

آهنگ گفت‌وگو، تندتر از قلم است؛ بنابراین، قلم فرصت تأمل‌های ژرف‌تر به آدمی می‌دهد...
هرگز ارزش گفت‌وگو و مباحثه، معادل نوشتن یک مقاله نیست، این باید مرکز ثقل و لنگرگاه در تمام شماره‌ها باشد...

سهم مقالات باید در مجله معلوم و مشخص باشد تا مجله یک مجله علمی باشد...
نگاه جامعه‌شناسانه و بعد اجتماعی مجله، خیلی پررنگ است؛ درحالی‌که مباحث فلسفی، فقهی و... هم مورد نیاز است...

شما نباید فقط در مقوله عاشورا بمانید. به مباحث اطراف عاشورا هم باید توجه کنید؛ برای نمونه، مبحث جریان‌های فکری عاشورا، غدیر و عاشورا، بعثت و عاشورا، رجعت و عاشورا، بحث اربعین، پیام‌ها، درس‌ها و عبرت‌های عاشورا، اخلاق عاشورایی و... موضوعاتی هستند که باید به آنها بپردازیم...

در اصل، می‌خواهم مسئله را این‌گونه طرح کنم؛ آیا درحقیقت، دامنه خیمه آن‌قدر وسیع نیست که امام صادق (ع) هم، زیر آن باشد؟ اگر ما به امام صادق (ع) بپردازیم، به خیمه نپرداخته‌ایم؟ به کربلا نپرداخته‌ایم؟ می‌خواهم بگویم، موضوع را خیلی وسیع‌تر و گسترده‌تر از این مسئله ببینید...
اگر امر به معروف و نهی از منکر از اهداف و از برنامه‌های اساسی حضرت اباعبدالله (ع) است، ما نمی‌توانیم، این مسئله را به شکلی دقیق، عالمانه، امروزی و با بصیرت، مطرح کنیم؟ واین یکی از مقوله‌های خیمه و یکی از محورهای کار باشد؟...

کربلا حادثه سال ۶۱ هجری نیست. به‌طوردقیق همین امروز اتفاق افتاده است. عاشورا، حادثه به دقیقه اکنون است. قصه همین امروز است...
همچنان‌که شما بحث سیاست را از حیث یک پدیده، یک موضوع و یک مسئله، طرح می‌کنید؛ آیا این‌ها نمی‌تواند، مسئله ما باشد؟...

فرمود: «من می‌خواهم سیرت پیامبر را زنده کنم.» در آخرالزمان هم، قرار است سیرت پیامبر باشد. خب، اگر مباحث مربوط به سیرت را مدنظر قرار دهیم، آیا این‌ها در زیرمجموعه خیمه هست یا نیست؟...

کربلا پنج بعد مختلف دارد که باید به همه آنها بپردازید؛ بعد سوگ، بعد حماسه، بعد پیام دادن، بعد عبرت گرفتن و بعد عرفان. نباید از بعد سوگ و تراژیک کربلا غافل شویم...

کربلا یک حماسه بزرگ است...
بخشی را به بازشناسی خود کربلا اختصاص دهید؛ برای نمونه، بازشناسی گودال قتلگاه، بازشناسی منازل راه، بازشناسی چهره‌ها؛ برای نمونه، حضرت علی‌اکبر (ع)، حضرت قاسم... یا همین ایرانی بزرگ ما که در کربلا شرکت داشته، «اسلم‌ بن عمرو» که من تحقیق کردم تا بفهمم این آدم از کجا حرکت کرده تا سرانجام در مدار کربلا قرار گرفته‌است. لازم است ما این اصحاب را معرفی کنیم...
ان‌شاءالله همیشه زیر این خیمه باشید، خیمه‌ای که باید آن را به وسعت جهان گسترش دهید. ان‌شاءالله.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما