کد مطلب : ۱۳۰۸۹
اخلاص، اخلاص، اخلاص
۳-۲ هفته پیش، فکر میکنم، نهم مهر بود که جناب روئیننژاد با دفتر ماهنامه تماس گرفتند و برای نشستی در «حسینیه حضرت ابوالفضل قمر بنیهاشم (ع)» دعوتمان کردند تا در جلسهای که قرار بود، فردای آنروز تشکیل شود و ۴۰ هیئت از هیئتهای جنوب شرقی تهران شرکت کنند، ما هم حضور داشته باشیم. متأسفانه از بین ۴۰ هیئت فقط مسئولان ۸-۷ هیئت آمده بودند و به نظرم جلسه، آنطوری نشد که آقای روئیننژاد پیشبینی کرده بودند؛ اما همانطوری هم که شد، بسیار خوب و مفید بود. در این جلسه با «حاج محمد جنتی» از مداحان و واعظان فرهیخته اهل بیت (ع) آشنا شدیم و گپوگفتی با پیرغلامان حسینی داشتیم که بسیار لذتبخش و امیدوارکننده بود.
در این جلسه دوستان هرکدام از منظری به مقوله هیئتداری، نگاهی داشتند و دیدگاههای خود را در بوته نقد سایران میآزمودند. از همه گویاتر حاج محمد جنتی بود که میگفت: «در کربلا یک غیر مسلمان در برابر امام حسین (ع) نایستاد. امروز هم ما دلمان میخواهد، یاری کنیم؛ اما گاهی آنچه مولا میخواهد، با آنچه دل ما میخواهد، زمین تا آسمان فرق میکند. ما باید سمعاً و طاعتاً در برابر فرمایش مولا چشمقربان محض باشیم.»
آقای جنتی، واعظ چیرهبیانی است و سخنانش خوب به دل مینشیند. کموبیش همه موافق بودیم که:
- مداحی که میکروفن امام حسین (ع) را سیاسی کند، اشتباه میکند.
- مداحی که پشت میکروفن فحش میدهد، اشتباه میکند؛ ولو اینکه هرجایی برنامه اجرا کند و هرچقدر هم طرفدار داشته باشد.
- اخلاص، اخلاص، اخلاص
- ما باید در بین خود، فرهنگی را نهادینه کنیم که اگر خدای ناکرده همه، راه اشتباه را انتخاب کردند، ما راه درست را برگزینیم.
- نباید به بهانه جذب مخاطب، به هر کاری دست زد.
- اگر در هیئتها برای فهم مسائل دینی، کاری صورت نگیرد، این تجمع، تجمع مفیدی نخواهد بود.
آقای جنتی میگفت: «هر جلسه و هر گردهماییای که برگزار شود، نامش مهم است و اگر جلسهای برای بهترین بندگان خدا یعنی ائمه (ع) برگزار شود، در دایره گستردهتری توجهها را به خود جلب میکند؛ بنابراین ما انگشتنما میشویم. اگر کسی انگشتنما شود، در هر زمینهای آبروی مقدمه با ذیالمقدمه است؛ برای مثال اگر من در قوه قضائیه کار کنم و اشتباه کنم، آبروی قوه قضائیه را بردهام. اگر در فلان وزارتخانه مشغول باشم و خطایی کنم، خطای مرا به حساب آن وزارتخانه میگذارند؛ اما اگر خدای ناکرده در لباس نوکری الگوهای حقیقی جهان تشیع، یعنی حضرت پیغمبر (ص) و آل پیغمبر (ص) اشتباهی مرتکب شوم، بسیار ضرر زدهام. گاهی ما تصور میکنیم که خدمت میکنیم؛ اما در واقع اینطور نیست. حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «دو دسته کمر مرا شکستند؛ مُحِبُّ غالٍ وَ مُبغضٌ قالٍ»: یک دسته کسانی که محب افراطیاند؛ برای نمونه میگویند: «من حسین اللهیام و چه و چه و چه ...» (در صورتی که ما میگوییم، السلام علیک یا اباعبدالله (ع). در اصل تمام هنر اباعبدالله (ع) در بندگی است؛ منتهی بندهای که ممتاز است.) و کسانی هم که نسبت به من بغض دارند.
جلسه بسیار مفیدی بود و دوستان همه ابراز امیدواری کردند با پیگیریهای مجدد همدیگر بهاتفاق مدیران و مسئولان سایر هیئتها باز هم این جلسه را دنبال کنیم. به آقای روئیننژاد پیشنهاد کردم، اگر خداخواست و جلسات ادامه پیدا کرد، بهتر است که در دفتر ماهنامه خیمه برگزار شود و ایشان هم پذیرفت. به امید خدا با پیگیریهای دوستان، سعی میکنیم، این جلسات را به طور هدفمند ادامه دهیم تا به نتایج مطلوبتری دست پیدا کنیم. به قول دوستان، این چند جمله آقای جنتی هم بسیار چسبید: «من قصد ندارم، قال الجنتی بگویم که خدای ناکرده واهمهای داشته باشم. ما قال الصادق (ع) میگوییم. ما قال الصادق (ع) میگوییم؛ ولو اگر همه معروفها با ما دشمن شوند که مهم نیست. ما با پشتوانه معارف اهل بیت (ع) سعی میکنیم، درستترین راه را طی کنیم؛ حتی اگر دیگران نپسندند.»
به امید خدا.