کد مطلب : ۱۳۱۳۹
بازخوانی رابطه تعزیه و سیاست در سریال «شب دهم»
تصویر سیاست در قاب تعزیه
فلسفه مبارزه و ایستادگی در برابر ظلم و به ذلت طاغوت تنندادن و آزادگی و با عزت زیستن، مهمترین و مقدسترین آرمانی است كه به منزله غایت كنش سیاسی میتواند تعریف شود. سیاستورزی تنها در مبارزه مسلحانه و شمشیركشیدن به دشمن خلاصه نمیشود، بلكه كنش سیاسی دارای انواع و اقسام رفتارها و استراتژیهای عقلانی است كه برخی از آنها در قالب زبان و نماد و تصویر و نمایش تبلور مییابد. به همان اندازهای كه قیام امام حسین (ع) را میتوان سیاسی خواند، تألیف دعاهای امام سجاد (ع) را نیز میتوان امر سیاسی قلمداد كرد.
سیاست تنها سلاح تیز و گرم ندارد، گاهی مبارزه نرم در عرصه فرهنگ و هنر، تیغش تیزتر از نوك شمشیر است؛ از اینرو تعزیه یك تئاتر سیاسی است كه جزو آیینهای سنتی و مذهبی محسوب میشود؛ اما میتوان مؤلفههای نمایش مدرن را هم در آن پیدا كرد و طبق تقسیمبندیهای جدید، آن را در شاخه تئاتر سیاسی قرار داد. تعزیه در لغت به معنی سوگواری و عزاداری و برپا داشتن یادبود عزیزان در گذشته است؛ اما در اصطلاح به نوعی نمایش مذهبی با آداب و رسوم و سنتهای خاص اطلاق میشود. تعزیه دارای سویه مذهبی و نمایشی است؛ اما خاستگاه سیاسی دارد و حكومت صفویه برای تبلیغ و بسط فرهنگ شیعی، به گسترش آن كمك زیادی كرد.
در واقع سیاست به شكل متنی و فرامتنی، این نمایش مذهبی را پشتیبانی كرده است و نسبت بین سیاست و تعزیه دارای عقبه تاریخی است. در ابتداى دوره قاجاریه، تعزیه، به دلیل حمایت شاهان و طبقه مرفه جدید بازرگان و سیاسی، دامنهدارتر شد. بعدها در نمایشخانههاى موقت به نام تکیه یا حسینیه این نمایشها اجرا مىشدند. تاریخ دقیق ساختمان یکى از این تکیههاى ثابت یعنى تکیه نوروزخان، ۱۱۷۷ ه.ش، مقارن اوایل سالهاى سلطنت فتحعلىشاه است. در نخستین مراحل تعزیه، بسیارى از نقالان مذهبى و غیرمذهبى به بازى در آن پرداختند؛ به این ترتیب تعزیه از مایه و سبک نقالى تأثیر گرفت. تعزیه در دوره ناصرالدینشاه قاجار به اوج خود شکوه و توسعه خود رسید. ساختمان مدور تکیه دولت در چهار طبقه، مجللترین نمایشخانههاى تعزیه بوده است. همینطور مىتوان از تکیه شاهی، تکیه ولىخان، سپهسالار، تکیه قورخانه، تکیه سرچشمه، تکیه عزتالدوله، تکیه نوروزخان، تکیه چهل تن، تکیه سید ناصرالدین و ... یاد کرد.
در فرایند شكلگیری انقلاب اسلامی و در دوران مبارزات سیاسی حكومت شاه نسبت به مراسم و آیینهای محرم و عزاداری حساسیت داشت و سعی در كنترل آنها میكرد. تعزیه نیز به عنوان یكی از آیینهای مهم عاشورایی از این قاعده مستثنی نبود. نمونهای از كاربرد و كارآمدی تعزیه در قیام بر ضد ظلم و جور را در زمان قاجار میتوان در سریال «شب دهم» ساخته حسن فتحی جستوجو كرد. «شب دهم» روایت خانوادهای قجری است كه اواخر سالهای حكومت رضاخانی، دست شسته از همه حوادث بیرون خانه، خلوت گزیده و به خاطرات ایام اقتدار قجر دلخوش كردهاند. تا اینكه مرد جوان شروری برای سرقت به خانه آنها میرود و به دختر صاحبخانه دل میبندد.
خانواده قجری نیز جواب مثبت به این ازدواج را در گرو شرط اجرای ده شب تعزیه در ده شب اول محرم در ملاء عام (آنهم زمانی كه تعزیه از طرف حكومت، غیر قانونی اعلام شده است) میگذارند. در واقع قهرمان اصلی داستان، حیدر خوش مرام از لوطیهای یكی از محلات تهران قدیم است كه دلباخته یكی از شاهزادههای قجری میشود، دختر، شرط ازدواج را اجرای ده شب تعزیه در زمان ممنوعیتی كه از سوی رضاخان برای اجرا مراسم مذهبی معمول داشتند، گذاشته است. حیدر به اتفاق دوستانش برای اجرای این خواسته همت میگمارد كه در نهایت به دلیل ایستادگی در برابر سركوب حكومت كه به دلیل تحول درونی حیدر در نتیجه اجرای تعزیه ایجاد شد، به شهادت میرسد و سرنوشتی عاشورایی پیدا میكند.
این سریال به منزله بهترین اثر عاشورایی در حوزه فیلم و سینما برگزیده شد. عنصر تعزیه در سریال «شب دهم» علاوه بر موقعیت دراماتیكی كه دارد و در خدمت قصه است، دارای كاركرد در دو ساحت سیاسی و تربیتی است كه البته در ارتباط تنگاتنگ با هم قرار دارند. حیدر و نوچههایش در فرایند برگزاری تعزیه به یك خودآگاهی سیاسی نسبت به شرایط جامعه خود میرسند و به واسطه تزكیهای كه از آشنایی و تجربه عملی عزاداری بهویژه صیانت و همیت در اجرای تعزیه به دست میآورند، دچار تحول اخلاقی میشوند.
این تحول در قهرمان اصلی داستان حیدر -كه حسین یاری نقش آن را ایفا كرده بود- رسیدن از عشق زمینی به یك عشق معنوی و آسمانی است؛ اما اگر از منظر جامعهشناسی سیاسی بخواهیم، به این قضیه نگاه كنیم، باید به نقش و تأثیر تعزیه در بیداری و آگاهیبخشی به جامعه و مردمی سخن بگوییم كه زیر سلطه حكومت ظالمانه از احیای مراسم مذهبی خود محروم بودند. ترس حكومت از برگزاری چنین آیینی، وجوه سیاسی این نمایش را برجستهتر میكرد و در نهایت كاركرد سیاسی تعزیه را بیشتر جلوهگر مینمود. وجود مفاهیمی مثل شهادت، جهاد، ظلمستیزی، امربهمعروف و نهیازمنكر و قیام برای احیای دین از بار سیاسی بالایی برخوردار است كه در تعزیه، دراماتیك شده و جلوه بصری پیدا میكند.
جدای از تأثیرات تربیتی این مفاهیم و آموزهها كه در ماجرای كربلا نهفته است، قدرت نمایشی تعزیه و طرح این مفاهیم در ساختاری دراماتیك، مخاطب این مراسم را بیش از یك سخنرانی و عزاداری برای امام حسین (ع) از پیام خود متأثر میکند و بر میآشوبد. تعزیه دارای این ظرفیت اخلاقی و آموزشی است كه نه فقط از اهمیت و ارزش برخی مفاهیم اخلاقی و حتی سیاسی سخن بگویید، بلكه نمونه و الگوی عملی شیعهبودن را به نمایش بگذارد؛ شیعهبودنی كه به قول دكتر علی شریعتی یك حزب تمام است و مثل احزاب مدرن سیاسی دارای تحلیل و استراتژی سیاسی است. موقعیت تعزیه در شب دهم را به شكل تلویحی میتوان با برگزاری نمایش در هملت شكسپیر قیاس كرد؛ هرچند این مقایسه به معنی رابطه این همانی، میان آنها نیست.
در نمایشنامه شكسپیر، هملت برای اینكه شكّش درباره رابطه قتل پدر و ازدواج عمویش با مادرش به یقین تبدیل شود، در شب عروسی آنها نمایشی را ترتیب میدهد كه نقشه قتل پدرش توسط عمویش را نشان میدهد تا از طریق واكنش فرافكنی عمو نسبت به این نمایش هملت بتواند از تردید خود رهایی یابد. به نوعی اجرای تعزیه در شب دهم چنین موقعیتی پیدا میكند و حكومت از این میترسد تا مردم با تماشای تعزیه با آن همذاتپنداری كنند و شرایط حاكمیت موجود را با آن بسنجد و در نتیجه در برابر حكومت به پا خیزند. اگر نمایش را آیینه جامعه فرض كنیم، تعزیه آیینهای است كه تصویر و ماهیت واقعی حكومت و سیاستمداران را در خود منعكس میكند و نقاب از چهره آنها میزداید.
در اینجا تعزیه همچون ابژهای هشداردهنده و آگاهیبخش میماند كه سوژههای انقلابی و هوشیار پرورش میدهد. در شب دهم نه فقط شخصیتهای درون قصه، بلكه مخاطبان سریال نیز متوجه میشوند كه قیام امام حسین (ع) یك مانیفیست ایدئولوژیك است كه حقوق و تكلیف ملت را با حكومت تعیین میكند و مرز كفر و ایمان را مشخص میسازد؛ مرزی كه به قول ترانه تیتراژی «شب دهم» چه به هم نزدیك است.