کد مطلب : ۱۳۴۷۰
مشکلات ناشی از بیتدبیری، ثواب زیارت را بیشتر نمیکند
وافی همراه کاروان است و به قول خودش این همراهی با زائران امام حسین(ع) چیزهای زیاد و گرانبهایی به او آموخته است.
از ابتدای راه شروع کنیم؟ از تهران که به سمت کربلا راه میافتید، چه راهی را طی میکنید و در هر شهر چقدر میمانید؟
صبح که از تهران راه میافتیم، شب به مرز مهران میرسیم. در مهران، زائران شب را در خانههایی که اغلب دو اتاق دارد؛ یکی برای زنان و یکی برای مردان، سحر میکنند. مرز هم از ساعت ۷:۳۰ باز میشود و اتوبوسها بهنوبت و طبق فهرستِ دستهجمعیِ مسافران به مرز وارد میشوند. بعد از کنترل پاسپورت و ویزا زائران به سمت عراق میروند و با اتوبوسهای عراقی و به همراه یک نیروی امنیتی در هر اتوبوس، زائران را به سمت نجف میبرند. زائران دو روز در نجف میمانند و بعد به سمت بغداد و کاظمین میروند.
در کاظمین ۳ ساعت برای زیارت و استراحت وقت دارند و بعد بیدرنگ به سمت کربلا میروند. در کربلا هم سه روز میمانند و سپس یکسره به مرز باز میگردند.
امنیت در مرزها و در خاک عراق را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من امنیت در عراق بسیار بالاست. شما به آمار نگاه کنید؛ مرگومیر در جادههای ایران و سفر به اصفهان در طول سال بیشتر است یا در خاک عراق و با همه مشکلاتی که دارد؟
خب مرگومیر در جادههای ایران بسیار بالا و تأسف برانگیز است؛ اما این توجیهی برای ناامنی در عراق میشود؟
نه؛ منظورم این است که سازمان حج و زیارت در مورد امنیت در عراق بسیار سختگیر است و کاملاً مراقب جان و مال زائران است. من طی اینهمه سفر به کربلا امنیت در این کشور را بهنسبت خوب ارزیابی میکنم و معتقدم، به بهانه ناامنی نباید کسی را از این سفر باز داشت.
مسائل رفاهی و بهداشتی در این سفر چقدر مهیاست؟
واقعیت این است که سفر کربلا، سفری زیارتی قلمداد میشود و به بُعد سیاحتی آن، چندان توجه نمیشود. شاید علت این امر انحصار سفر کربلا در دست سازمان حج و زیارت باشد؛ بهویژه که در طول سفر زائران در اتوبوسهایی هستند که نزدیک به هم حرکت میکنند و به این ترتیب به مشکل برای دستشوییرفتن، استراحتکردن و با خیال آسوده غذاخوردن و... دچار میشوند.
هتلهایی که برای زائران فراهم میشود، امکانات محدودی دارد و گاه شاید پتوها و ملحفههایش هم به صورت مرتب تمیز نشود و....
بنابراین مشکلات رفاهی این سفرِ زیارتی کم نیست. فکر میکنید، اگر سفر کربلا به عهده سازمان گردشگری بود، بیشتر رفاه حال زائران فراهم میشد؟
من نمیدانم، حلکردن این مشکلات از دست چه سازمانی ساخته است. نمیگویم، سفر کربلا به دست این سازمان نباشد و به فلان سازمان واگذار شود. حرف من این است که ۷۰درصد کارها در سفر به عتبات به عرضه خدمات رفاهی به زائران مربوط است و ۳۰درصد، خدمات زیارتی است.
منظور این نیست که زائران فقط دغدغه دارند که در اتوبوس یا هتل راحت باشند؛ اما نگران این هستند که مثلاً ناهماهنگیها باعث شود که به جای ظهر، شب، ساعت ۱ به نجف برسند و یک روزِ زیارت را از دست بدهند یا هتل آنچنان از حرم دور باشد که وقت بسیاری را در رفتوآمد در میانه راه حرم تا هتل صرف کنند.
از آن طرف در بحث مذهب، زائران حتی از بسیاری از ما جلوترند؛ یعنی به فکر عبادت و زیارت در جایجای خاک مقدس کربلا هستند و چندان منتظر نمیشوند که ما به زیارت ترغیبشان کنیم؛ بنابراین به نظر من نهادی باید متولی باشد که بتواند، خدمات رفاهی را بیشتر تأمین کند تا زائر با آسودگی خیال به همه مناسک زیارتیاش برسد.
حالا که به بعد زیارتی اشاره کردید، سازمان حج و زیارت از این نظر چه خدماتی را عرضه میکند؟ چقدر مداحان و روحانیان کاروان، آموزشدیده و آگاه هستند و چقدر این آگاهی را به زائران منتقل میکنند؟
در واقع هر اتوبوس یا مداح دارد یا روحانی؛ بنابراین اگر زائری که اتوبوسش مداح دارد، برایش سؤال شرعی پیش بیاید، با مشکلِ نبودِ روحانی روبهرو میشود و بالعکس.
آیا این مداحان و روحانیان در سیر آموزشی ویژهای شبیه آنچه به روحانیانِ حج اختصاص داده میشود، قرار میگیرند؟
نه؛ البته همه روحانیان در روز اول سفر در بعثه نجف گرد هم میآیند تا به مقدار لازم آموزش ببینند؛ اما واقعیت این است که آموزش چند ساعته، آن هم در حین سفر، آن هم برای شهر و کشوری که منشای نور و اخلاق و مقاومت است و در فرهنگ ما فراوان نفوذ دارد، بسیار کم و سطحی است.
خب مشکل از کجا سرچشمه میگیرد؟ برای آموزش اساسی و تخصصی مداحان و روحانیان کاروان باید چه تمهیدی اندیشید؟
سازمان میتواند، آموزش به مداحان و روحانیان را به مؤسسات فرهنگی-آموزشیِ خصوصی که توانایی این کار را دارند، برونسپاری کند؛ البته میدانم، در حال حاضر چنین مؤسساتی را بهندرت میتوانیم، بیابیم.
سازمان میتواند از مؤسساتی که توانایی تبدیلشدن به نهادی آموزشی را دارند، حمایت کند تا پس از مدت کوتاهی این مؤسسات بتوانند اطلاعات تاریخی و مذهبی مورد نیاز مداحان و روحانیان را در اختیار آنها بگذارند؛ اما تا به حال نه سعیای در شناسایی این مؤسسات داشته و نه فراخوانی برای
برونسپاری امر آموزش منتشر کرده است.
این راهنماها برای خرافهزدایی هم گامی بر میدارند؟
اگر منظورتان این است که به روحانیان آموزش داده شود که بگویند فلانجا مقام فلانی نیست و... بله؛ اما من معتقدم، این مقامها همگی نشانههایی است که میتوان با تکیه بر آنها واقعه کربلا، فداکاری، ایثار و ایمانی را که پشت آن قیام وجود دارد، به بهترین نحو منتقل کرد.
اگر در آموزش به روحانیان درصدد خرافهزدایی هستند، حتماً باید جایگزینهای اعتقادی و فکری خوبی را برای روحانیان و زائران در نظر بگیرند تا از فضای معنوی و آموزنده کربلا به بهترین نحو استفاده شود.
سیاستگذاران مذهبی و کسانی که برای سفر به عتبات، محتوای فرهنگی تولید میکنند، چقدر از این فضای معنوی برای تبلیغات بهره میبرند؟
کموبیش هیچی. من سالتحویل در نجف بودم. هیچ راهنما و مدیری از فضای معنوی نجف و گردهمآمدن انبوهی از زائران ایرانی استفاده نکرد و برنامهای هم برای استفاده از آن
وجود نداشت.
حجم فراوانی زائر به عتبات عالیات میروند و آنجا را به کنگره بزرگ شیعیان تبدیل میکنند؛ آن هم با وضعیت منحصربهفردی که عتبات عالیات برای آگاهسازی دارد؛ اما کسی از همه این تعاملها، گردهماییها و فضاهای معنوی که فرصت مناسبی است، برای آگاهسازی و تبلیغ اصول راستین شیعهگری استفاده نمیکند.
از وضعیت منحصربهفرد عتبات عالیات برای آگاهسازی گفتید. منظورتان چیست؟
ببینید؛ وقتی به مکه میروید، یک کوه را به شما نشان میدهند و میگویند، آن بالا غار فلان وجود دارد یا دیواری به شما نشان میدهند و میگویند، پشت این دیوار فلان مقام است؛ یعنی همهچیز را از دور نشان میدهند؛ اما در کربلا همهچیز در دسترس زائران است.
زائران میتوانند، جایی که امام حسین(ع) نماز خوانده، بایستند، نماز بخوانند و به ایثاری که ایشان انجام داد، بیندیشند؛ اما کسی از این ظرفیت بالای سفر به عتبات عالیات استفاده نمیکند.
با این ظرفیت بالایی که سفر کربلا دارد، چرا طول سفر اینقدر کم است و چرا باز هم سفر به شش روز تقلیل پیدا کرد؟
مطمئنن نیستم. شاید به دلیل کاهش هزینهها، طول سفر را کاهش دادهاند؛ اما خوب است بدانید، همین کاهش یک روزه سفر، مشکلاتی را برای زائران به وجود آورده و برخی زائران نمیتوانند، شب جمعه را در کنار بارگاه ابا عبدالله(ع) باشند که این، مایه نارضایتی زائران را فراهم میکند.
اما یکی از مسائل مهم برای زائران حضور در کنار حرم امام حسین(ع) در روزهای خاصی مثل عرفه و نیمه شعبان و... است. برنامه ویژهای برای فرستادن زائرانِ بیشتر در این روزها وجود دارد؟
نه؛ سازمان تعداد مشخصی را روزانه به عتبات عالیات میفرستد و این تعداد در روزهای ویژه هم کموبیش هیچ تغییری نمیکند.
یعنی با توجه به متقاضیان فراوانی که در این روزها به سفر به عتبات مایل هستند، برنامه ویژهای برای فرستادن آنها وجود ندارد؟
در واقع نه.
چرا؟
در سازمان حج و زیارت ستادی برای وضعیت خاص وجود ندارد. ببینید؛ سفر به عتبات هم مانند زلزلهآمدن است. در حقیقت نوعی زلزله در قلبهاست. چطور اگر ما در وضعیت عادی به مردم وام مسکن میدهیم، در وضعیت زلزله، ۳ برابر آن را برای ساختنِ مسکن به زلزلهزده میدهیم؟
چطور برای این تحول بزرگی که میتواند حضور در عتبات برای زائر به وجود آورد، تسهیلات خاص قرار نمیدهیم و ستاد وضعیت خاص را تعریف نمیکنیم؟
به هر حال مدیریت، زمانی مدیریت است که در وضعیت خاص و روزهای ویژه بتوانیم، زائرِ بیشتری را به عتبات بفرستیم یا هتلهای مناسب و نزدیکی را برای زائران اجاره کنیم و....
حتی شاید بتوان قسمتی از این بودجه را یارانه داد و قسمتی از آن را از خود زائر مطالبه کرد؛ به هر حال باید سازمان در حد امکان در روزهای خاص برنامههای ویژهای برای سفر به عتبات عالیات داشته باشد.
شنیدهام که تعداد بسیاری زائران عتبات عالیات، مانند شما چندین و چند بار به این سفر میروند. درست است؟
البته من آمار دقیقی در این باره نخواندهام؛ اما در واقع به نظر میرسد، این ادعا صحت داشته باشد.
مسئلهای که وجود دارد، این است که سازمان متولی فرستادن زائر به عتبات و از سویی نهادهای متولی فرهنگسازی تلاش چندانی برای جذب زائران جدید و کسانی که تا به حال به کربلا نرفتهاند، انجام نمیدهد.
مدتی است که حتی کمکهزینه سفر به عتبات عالیات از جوایز و قرعهکشیها هم حذف شده است؛ حال آنکه میتوان تورهایی برای کسانی که قرار است، برای اولینبار به کربلا سفر کنند، اختصاص داد.
به نظر من سازمان به جذب مخاطب جدید برای این سفر معنوی مکلف است.
آیا بر این باورید که سختیِ سفر به کربلا ثواب آن را افزون میکند و به شیرینی آن میافزاید؟
اگر سختی در دست ما نباشد و واقعاً به تحمل آن مجبور باشیم، بله؛ ثواب سفر را افزون میکند؛ اما سختیهایی که به دلیل بیتدبیری ما یا نبود مدیریت صحیح بروز دهد، نه فقط ثواب را موجب نمیشود که خسران دنیوی و اخروی را هم به بار میآورد.